نقاط محوری یک استراتژی روند معکوس

نقاط محوری یک استراتژی روند معکوس
افراد همواره برای کسب سود بیشتر و افزایش داراییهایشان دنبال انتخاب راههایی برای سرمایهگذاری هستند.
هر فرد با توجه به میزان دارایی، میزان ریسک پذیری، اهداف خود و افق زمانی که مد نظر دارد، باید راه مناسبی را برای سرمایه گذاری بیابد.
هرچه میزان برگشت سرمایه در یک سرمایهگذاری بالاتر باشد، آن سرمایهگذاری موفقتر است. در راه انتخاب روش سرمایهگذاری مناسب برای سرمایهگذاری با مبحث استراتژیهای سرمایه گذاری مواجه میشویم.
اگر بخواهیم به تعریف لغوی و کلی کلمه استراتژی اشاره کنیم استراتژی عبارت است از: طرح درازمدتی که برای نیل به یک هدف مشخص طراحی و تبیین میگردد.
استراتژیهای سرمایهگذاری هم بیانگر مجموعه قوانین و رویهها و رفتارهایی هستند که سرمایهگذار را در روند انتخاب مناسبترین روش سرمایهگذاری متناسب با شرایطش در یک بازه زمانی یاری میرسانند.
سرمایهگذاران بایستی برای کاهش ریسک خود از برنامههای استراتژیک استفاده کنند.
معمولا به برنامهای استراتژیک گفته میشود که داراییها را در میان سرمایههای مختلف توزیع کرده تا بتواند ریسک سرمایه گذاری را کنترل نماید و فرد سرمایهگذار را به هدفش نزدیکتر کند.
در ادامه این مطلب نگاهی به چند استراتژی سرمایهگذاری خواهیم داشت و چند مورد از آنها را معرفی میکنیم.
سرمایهگذاری در بازار بورس و خرید و فروش اوراق بهادار راهی ایدهآل برای سرمایهگذاری محسوب میشود و این نوع سرمایهگذاری امروزه در سراسر دنیا طرفداران زیادی دارد اما این بازار از ریسک بسیار بالایی برخوردار است و بدون داشتن استراتژی صحیح در این بازار، حتی ممکن است سرمایه فرد سرمایهگذار از دست برود.
پس داشتن برنامه استراتژیک برای خرید و فروش سهام در بازار بورس ضروری است.
برای اینکه یک سرمایهگذار بتواند مناسبترین گزینه را انتخاب کند باید با انواع استراتژیهای مطرح شده از جانب بزرگان و محققان آشنایی داشته و با در نظر داشتن عواقب و آینده هرکدام، استراتژی متناسب با نیازهای خود را بیابد.
در ادامه پس از معرفی 2 روش تحلیلی، به بررسی چند مورد از این استراتژیها میپردازیم:
تحلیل بنیادی بازار سرمایه چیست؟
از قدیمیترین روشهای سرمایهگذاری در بازار بورس تحلیل بنیادی است.
در تحلیل بنیادی صورتها و گزارشهای مالی مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند. اطلاعات به دست آمده نقاط محوری یک استراتژی روند معکوس از صورتهای مالی و مقایسه آنها با وضعیت قبلی و فعلی شرکت و همچنین پیشبینی وضعیت شرکت در آینده و بررسی وضعیت صنعت مورد نظر، به سرمایهگذاران برای شناخت بهتر سهام یاری میرساند.
در تحلیل بنیادی پایه و اساس بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی پایهگذاری شده است و هردو جنبه کمی و کیفی شرکت مورد توجه قرار میگیرد.
در تحلیل بنیادی، تحلیل کمی نسبتها و پیشبینی درآمدها مورد بررسی قرار میگیرند و عملکرد مالی شرکت از طریق مقادیر عددی بیان میشود.
در این نوع تحلیل صورت درآمدها و ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد از مواردی هستند که مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند.
در صورتی که تحلیل کیفی ساختار صنعت، تحلیل داراییها و بدهیها، کیفیت درآمدها، و تحلیل کیفیت مدیریت را مورد بررسی قرار میدهد. به طور کلی میتوان بیان کرد که تحلیل کیفی فرمول محور نیست و نمیتوان برای آن عدد و ارقام در نظر گرفت.
تحلیل تکنیکال بازار سرمایه چیست؟
نوعی دیگر از استراتژیهای سرمایهگذاری استفاده از روش تحلیل تکنیکال است. در تحلیل تکنیکال به رفتارهای بازار توجه میشود و تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری بر اساس الگوهای سابق قیمت سهام شرکت گرفته میشوند.
مطالعه نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات سهام، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و …. از مواردی هستند که تحلیل تکنیکال را شامل میشوند و این نوع تحلیل با بررسی ارتباط بین نمودارهای قدیمی و جدید به پیشبینی وضعیت بازار در آینده میپردازد.
به طور کلی یکی از فرضیات تحلیل تکنیکال این است که : تاریخ دوباره تکرار میشود! پس تحلیلگران تکنیکال بایستی زمان تغییر روند قیمتها را دریابند و در بازههای زمانی مناسب اقدام به خرید و فروش سهام نمایند.
1- استراتژی خرید پلکانی به چه معناست؟
یکی از راههای کاهش ریسک سرمایهگذاری استراتژی خرید پلکانی است.
خرید پلکانی به این معناست که اگر فرد تصمیم به خرید سهم در حجم زیادی را دارد به جای خرید در یک روز معاملاتی و یا خرید به یک قیمت مشخص ، میزان حجم خرید خود را در چند روز معاملاتی و یا در چند دستور خرید متفاوت با قیمتهای متفاوت به صورت پلکانی به انجام رساند.
بدین ترتیب میتواند میانگین قیمت خرید خود را کاهش دهد و در صورت افت شدید قیمت سهم ضرر و زیان کمتری را متحمل شود و در صورت رشد سهم نیز میتواند با اضافه کردن تعداد سهم خود در روند صعودی سود مناسبی دریافت کند.
2- استراتژی متنوعسازی چگونه صورت میگیرد؟
همیشه این جمله برایمان آشنا بوده است که تمام تخم مرغهایتان را در یک سبد نگذارید.
یکی از استراتژیهای سرمایهگذاری که با عنوان متنوعسازی از آن یاد میشود همین جمله است.
سرمایهگذاری در سهمهای متنوع به جای خرید با حجم زیاد تنها در یک سهم میتواند ریسک را کاهش دهد و زمانی که روند نزولی در سهمی اتفاق افتاد ضرر و زیان کمتری به فرد سرمایهگذار وارد شود.
متنوعسازی میتواند افقی (به معنای خرید سهام تمام شرکتهای حمل و نقل) و یا عمودی ( به معنای خرید سهام شرکت تولیدکننده خوراک دام، تولید کننده شیر و لبنیات و عرضه کننده محصولات لبنی) باشد.
البته این روش خالی از ایراد نیست چون متنوعسازی پرتفوی سرمایهگذار باعث افزایش هزینههای خرید و فروش میشود.
در استراتژی متنوع سازی نوع دیگری از استراتژی نیز گنجانده شده که از آن با عنوان استراتژی هستهای یاد میکنند.
این استراتژی یک نوع طرح سبد سرمایهگذاری محسوب میشود که در آن هسته سبد که بزرگترین بخش سبد است از یک صندوق مشترک شاخص سهام با سرمایه کلان در نظر گرفته میشود و دیگر سهمها و صندوقها بخشهای کوچکتر سبد را تشکیل میدهند تا یک سبد سهام جامع را تشکیل دهند.
3- استراتژی خرید و نگهداری سهام چیست؟
در این نوع استراتژی سرمایهگذار نسبت به خرید سهام اقدام کرده و آن را برای دورههای زمانی طولانی مدت نگهداری میکند چون بر این باور است که نباید تحت تاثیر عوامل اثرگذار کوتاه مدت بر روی سهام قرار گرفت و گذشت زمان ارزش واقعی سهم را هویدا میکند.
همچنین با این روش هزینههای خرید و فروش به حداقل میرسند و بازگشت خالص کلی سرمایهگذاری افزایش میابد.
4 – استراتژی سرمایهگذاری سود تقسیمی چیست؟
در این حالت سرمایهگذار اقدام به خرید سهام شرکتهایی میکند که در پایان سال مالی خود سود تقسیمی بالایی را برای سرمایهگذاران در نظر میگیرند.
لذا این نوع سرمایهگذاران با بررسی وضعیت شرکتها و میزان سود تقسیمی آنها در سالهای گذشته و عملکرد آنها در سال جاری سود را پیشبینی کرده و نسبت به خرید سهام شرکتهایی با سود تقسیمی خوب، منظم، قابل پیشبینی و رشد کننده اقدام مینمایند.
5 – استراتژی سرمایهگذاری معکوس چیست؟
در استراتژی معکوس، سرمایهگذاران در زمان رکود بازار اقدام به خرید میکنند.
طرفداران استراتژی سرمایهگذاری معکوس در زمانی که بازار به سهام شرکتهای خوب و قدرتمند که شرایطی رو به رشد برای آنها پیشبینی میشود بیتوجه است اقدام به خرید آنها میکنند.
این شرکتها باید آسیبپذیر نبوده و همچنین دارای سوددهی پیوسته باشند.
یکی دیگر از فاکتورهای تصمیمگیری در این استراتژی رو به رشد بودن درآمد شرکت رو به افزایش است تا در طولانی مدت و در زمان رشد بازار از رشد قیمتی آنها بهره ببرند.
6 – استراتژی سرمایه گذاری گلهای
استراتژی گلهای که استراتژی تودهای نیز نامیده میشود، به عنوان یک تمایل در افراد برای تقلید از گروهی بزرگتر چه به صورت منطقی و چه به صورت غیرمنطقی بیان میشود.
انتخاب این نوع استراتژی میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد از جمله این تفکر که بعید است گروه بزرگی اشتباه کنند و یا به این دلیل که انسانها تمایل ذاتی به پذیرفته شدن در گروهها را دارند پس از جمعی پیروی میکنند تا مورد پذیرش آنها قرار گیرند.
برخی از سرمایهگذاران هیچ استراتژی خاصی ندارند و بیدلیل و بدون داشتن اطلاعات کافی اقدام به خرید و فروش سهام مینمایند. این افراد معمولا همیشه درصفهای خرید و فروش قرار میگیرند و ممکن است سود به دست آورند و یا زیان کنند.
نقطه مقابل این افراد گروهی هستند که از استراتژی سرمایهگذاری معکوس بهره میبرند و زمانی که همه به یک مورد برای سرمایهگذاری تمایل نشان میدهند اقدام به فروش میکنند و بالعکس در زمانی که همه فروشنده سهمی هستند آن سهم را خریداری میکنند.
این افراد معمولا از صف فروش سهم میخرند و در صفهای خرید اقدام به فروش سهم مینمایند.
این که کدام یک از این دو استراتژی مناسبتر است وابسته به شرایط بازار و سهم مورد نظر متفاوت است.
سایر استراتژیها
انواع دیگری از استراتژیها نیز وجود دارند مانند استراتژی خرید سهام شرکتهای کوچک که بزرگانی همچون وارن بافت هم از آن استفاده میکردند زیرا بسیاری از سرمایهگذاران بزرگ بر این باورند که سودهای بزرگ معمولا از شرکتهای کوچک حاصل میشوند.
یا استراتژی مبتنی بر شاخص که در آن سرمایهگذاران با شاخصها پیش میروند و تمایل به سرمایهگذاری در سهمهایی دارند که اثرگذاری بیشتری روی شاخصها داشتهاند.
استراتژی ارزش به جای رشد هم نوعی دیگر از این استراتژیهاست به گونهای که سرمایهگذاران به سراغ خرید و نگهداری بلند مدت سهام شرکتهایی میروند که با قیمت کمتری پیشنهاد شدهاند ولی در طولانی مدت از پتانسیل رشد بالایی برخوردارند.
سخن آخر
انتخاب استراتژی مناسب برای سرمایهگذاری نیازمند مشخص بودن هدف از سرمایهگذاری است.
بعد از مشخص کردن هدف سرمایهگذاری لازم است وسیله رسیدن به اهداف پیدا شود و این استراتژیها همان وسیله رسیدن به اهداف هستند.
برای دورماندن از هیجانات بازار بهتر است اصول و قواعدی را برای سرمایهگذاری در نظر گرفته و به این اصول پایبند بوده و در مقابل وسوسهها و بحرانها سنجیده عمل کنیم.
همانطور که پیشتر اشاره شد استراتژی بایستی متناسب با هدف و میزان ریسک پذیری و بازهی زمانی مورد نظر فرد سرمایه گذار در نظر گرفته شود.
فرد سرمایهگذار میتواند از هر یک از استراتژیها به تنهایی و یا در کنار هم و در ترکیب با هم استفاده کند تا بتواند به هدف مورد نظر خود دست یابد.
جزئیات خبر
حجم عبارت است از تعداد سهام و يا قراردادهايي كه در يك دوره زماني معين ، معمولا يكروزه ، معامله ميشوند. هر چه حجم بالاتر باشد، سهام فعالتر خواهد بود. براي تعيين حركت حجم (رو به بالا و يا پايين) تحليلگران به ميلههاي حجم نگاه ميكنند، كه معمولا در قسمت پایینی هر نمودار قیمت يافت ميشوند. ميلههاي حجم ، نشاندهنده تعداد سهام معامله شده در هر بازه زماني است و با روشي مشابه قيمت، روند را نشان ميدهد.
چرا حجم مهم است؟
حجم يكي از جنبههای مهم تحليل فني است، چون براي تاييد روندها و الگوهاي نموداري به كار ميرود. يك حركت قيمت به سمت بالا و يا پايين با حجم نسبتا بالا، در مقايسه با يك حركت مشابه با حجم اندك، به عنوان يك حركت قويتر و مرتبطتر ديده ميشود. بنابراين، اگر شما به يك حركت قيمت بزرگ نگاه ميكنيد، شما بايد حجم آنرا نيز بررسي كنيد و ببينيد كه آيا حجم آن نيز نتيجهگيريهاي شما را تاييد ميكند يا خير.
به عنوان مثال ، فرض كنيد يك سهام پس از آنكه در يك روند رو به پايين بلندمدت قرار داشته ، در يك روزتجاري 5% افزايش قيمت داشته باشد . آيا اين ميتواند نشانه يك واژگوني روند باشد؟ اينجاست كه بررسي حجم به تجار كمك ميكند. اگر حجم در مقايسه با ميانگين حجم روزانه بالاتر باشد، ميتواند نشانهاي از يك واژگوني روند باشد. از سوي ديگر، اگر حجم پايينتر از ميانگين حجم روزانه باشد، اعتقاد راسخي مبني بر احتمال يك واژگوني روند واقعي ، وجود ندارد.
حجم بايد با روند حركت كند. اگر قيمتها در يك روند رو به بالا حركت كنند، حجم نيز بايد افزايش يابد (و بالعكس).
اگر رابطه قبلي بين حجم و قيمت رو به زوال رفت ، معمولا نشانه ضعف در روند است. براي مثال ، اگر سهام يك روند رو به بالا داشته باشد، اما در روزهاي تجاري مثبت حجم پاييني مشاهده شود، نشانه اين است كه روند در حال تضعيف است و به زودي به پايان ميرسد.
وقتي كه حجم داستانی متفاوت از قیمت را بیان میکند ، یک حالت واگرايي (divergence) پديد ميآيد كه به تناقض بين دو شاخصه گفته ميشود. سادهترين مثال واگرايي ، يك روند رو به بالا با حجم در حال كاهش است.
حجم معاملات و الگوهاي نموداري
استفاده ديگر حجم معاملات ، تاييد يا تثبيت كردن الگوهاي نموداري است. الگوهايي مانند سر و شانه، مثلث ، پرچم و ديگر الگوهاي قيمت را ميتوان با استفاده از حجم معاملات ، تاييد و تثبيت نمود. در الگوهاي نموداري چندين نقطه اساسي وجود دارند كه نقش كليدي در انتقال برخي مطالب به خواننده نمودار دارند.
اساسا اگر حجم معادلات براي تاييد نقاط اساسي و محوري الگوي نموداري مورد نظر وجود نداشته باشد،كيفيت علائم تشكيل شده بهوسيله اين الگوها پايين ميآيد و تضعيف ميگردد.
حجم معاملات مقدم بر قيمت سهام است
يك ايده مهم ديگر در تحليل فني اين است كه حجم معاملات بر قيمت سهام، حق تقدم دارد. حجم معاملات به دقت توسط متخصصين و نمودارخوان ها (چارتیست ها – Chartists) بررسي ميشود تا ايدههايي براي پيشبيني روند تغييرات پيش رو، شكل گيرد. اگر در يك روند قيمت رو به رشد ، حجم معاملات كاهش يابد ، نشان ميدهد كه اين روند صعودي قيمت در حال توقف است. حالا كه ما به درك بهتري از برخي فاكتورهاي مهم در تحليل فني دست يافتهايم ، ميتوانيم به مبحث نمودارها بپردازيم كه به ما در شناسايي فرصتهاي تجاري در حين تغييرات قيمتها كمك ميكند.
معامله با پولبک
اگر در بازار های مالی مانند بورس و فارکس فعالیتی داشته باشید حتما واژه پولبک به گوشتان خورده است . اما برای اینکه بتوانید با پولبک معامله کنید باید نکات زیادی را در رابطه با معامله با پولبک بدانید. ما در این مقاله قصد داریم نحوه معامله با پولبک را توضیح دهیم.(مفاهیم اولیه حمایت و مقاومت)
Pullback چیست؟
عقب نشینی یک افت موقت یا متوسط در قیمت گذاری سهام یا کالاها از قله های اخیر است. که در یک روند صعودی مداوم رخ می دهد. عقب نشینی بسیار شبیه به اصلاح یا ادغام است. و اصطلاحات بعضاً به جای یکدیگر استفاده می شوند. اصطلاح عقب نشینی معمولاً در مورد کاهش قیمت هایی که مدت زمان نسبتاً کوتاهی دارند. به عنوان مثال ، چند جلسه متوالی قبل از از سرگیری روند صعودی اعمال می شود.
نکات کلیدی معامله با پولبک
Pullbacks می تواند یک نقطه ورود برای معامله گران که به دنبال ورود به موقعیت زمانی هستند. که سایر شاخص های فنی همچنان صعودی هستند ، فراهم کند.(دستور توقف محدود ویا stop-limit در بازار فارکس)
Pullback به شما چه می گوید؟
پس از آنکه اوراق بهادار با افزایش قیمت زیاد روبرو شد. بازخوردها به عنوان فرصت های خرید در نظر گرفته می شوند. به عنوان مثال ، ممکن است سهام پس از اعلام سود مثبت افزایش قابل توجهی را تجربه کند. و سپس با عقب نشینی مواجه شود زیرا معامله گران با موقعیت های موجود سود را از روی میز حذف می کنند. اما سود مثبت یک سیگنال اساسی است. که نشان می دهد که سهام روند صعودی خود را از سر می گیرد.
بیشتر عقب نشینی ها شامل انتقال قیمت اوراق بهادار به منطقه ای از پشتیبانی فنی ، مانند میانگین متحرک یا نقطه محوری ، قبل از از سرگیری روند صعودی است. معامله گران باید این حوزه های کلیدی پشتیبانی را به دقت زیر نظر داشته باشند. زیرا شکست آنها می تواند به جای عقب نشینی ، نشان دهنده تغییر باشد.
نمونه ای از معامله با پولبک
بازخوردها معمولاً روایت اساسی اساسی را که باعث حرکت قیمت در نمودار می شود ، تغییر نمی دهند. آنها معمولاً به دنبال افزایش شدید قیمت اوراق بهادار ، فرصتهای سودآوری هستند. به عنوان مثال ، ممکن است یک شرکت درآمدهای منفجر شده را گزارش کند و شاهد جهش 20 درصدی سهام باشد. ممکن است روز بعد سهام معامله شود زیرا سود معامله گران کوتاه مدت قفل می شود. با این حال ، گزارش سود قوی نشان می دهد که مشاغل زیر سهام کار درستی انجام می دهند. خرید و فروش معامله گران و سرمایه گذاران به احتمال زیاد با گزارش سود قوی جذب سهام می شوند و از روند صعودی پایدار در کوتاه مدت حمایت می کنند.
هر نمودار سهام نمونه هایی از عقب نشینی در زمینه روند صعودی طولانی مدت دارد. اگرچه این عقب نشینی ها در گذشته قابل تشخیص است ، اما ارزیابی آنها برای سرمایه گذاران دارای اوراق بهادار که ارزش خود را از دست می دهند ، دشوارتر است.
در مثال بالا ، SPDR S&P 500 ETF (SPY) چهار عقب نشینی را در زمینه روند طولانی تر تجربه می کند. این عقب نشینی ها معمولاً شامل حرکت به میانگین متحرک 50 روزه بود ، جایی که قبل از بازگشت بیشتر ، پشتیبانی فنی وجود داشت. معامله گران باید از چندین شاخص فنی مختلف هنگام ارزیابی عقب نشینی استفاده کنند تا اطمینان حاصل شود که آنها به معکوس های بلند مدت تبدیل نمی شوند.
تفاوت بین برگشت و پولبک
عقب نشینی و برگشت هر دو شامل یک امنیت می شود که از بالاترین سطح خود خارج می شود ، اما عقب نشینی ها موقتی و معکوس شدن آنها طولانی مدت است. بنابراین چگونه معامله گران می توانند بین این دو تمایز قائل شوند؟ بیشتر معکوس ها شامل تغییراتی در اصول اساسی یک اوراق بهادار است که بازار را مجبور به ارزیابی مجدد ارزش خود می کند. به عنوان مثال ، یک شرکت ممکن است سودهای فاجعه آمیزی را گزارش دهد که باعث می شود سرمایه گذاران ارزش فعلی سهام را دوباره محاسبه کنند. به طور مشابه ، این می تواند یک تسویه منفی باشد ، یک رقیب جدید محصول خود را عرضه کند یا رویدادی دیگر که تأثیر درازمدتی بر شرکت اصلی سهام خواهد داشت.
این رویدادها ، اگرچه خارج از نمودار اتفاق می افتند ، بنابراین در چند جلسه ظاهر می شوند و در ابتدا بسیار شبیه یک عقب نشینی به نظر می رسند. به همین دلیل ، معامله گران از میانگین های متحرک ، خطوط روند و نوارهای معاملاتی برای پرچم گذاری استفاده می کنند ، در صورتی که بازپس گیری ادامه داشته باشد و در خطر ورود به منطقه معکوس باشد.(قیمت سرسخت یا break even در بازار فارکس چیست؟ )
محدودیت در معامله با پولبک
بزرگترین محدودیت در عقب نشینی معاملات این است که عقب نشینی می تواند آغاز یک برگشت واقعی باشد. با توجه به اینکه هر دو عقب نشینی و برگشت در طیف وسیعی از بازه های زمانی اتفاق می افتد ، از جمله در روزهای روزانه اگر می خواهید به صورت دانه درشت عمل کنید ، عقب نشینی چند جلسه ای یک معامله گر در واقع یک معکوس برای معامله گر یک روزه است که به همان نمودار نگاه می کند. اگر عملکرد قیمت خط روند برای بازه زمانی شما را از بین ببرد ، ممکن است به جای برگشت به عقب ، به عقب برگردید.
در این حالت ، زمان ورود به موقعیت صعودی نیست. البته ، افزودن سایر شاخص های فنی و اسکن های اساسی داده ها به ترکیب ، اعتماد یک معامله گر را در شناسایی عقب نشینی های معکوس واقعی افزایش می دهد.
آموزش استفاده از خطوط روند در معاملات (آموزش تصویری)
خطوط روند (Trendlines) بخش عمدهای از تحلیل تکنیکال و انجام معامله بر اساس نمودارها را تشکیل میدهند.
درصورت استفاده صحیح، خطوط روند یا ترند میتوانند به عنوان ابزاری عالی توسط معاملهگران مورد استفاده قرار گیرند.
اما خط روند اگه به شکل نادرست استفاده شود، ناکارآمد و حتی باعث ضرر خواهد بود.
اشتباه در رسم خط روند ممکن است به این باور نادرست منجر شود که قیمتها روندی معکوس را پیش گرفتهاند یا روند قوت گرفته است درحالیکه عملکرد قیمت در واقعیت چنین چیزی را نشان نمیدهد.
نکات زیر از سایت بورسینس به استفاده موثر از خطوط روند به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی کمک میکنند.
مبانی و اساس خطوط روند
خطوط روند، مشخصکننده روندها یا محدوده رنج (به انگلیسی Range یعنی محدودههای خنثی که روند خاصی ندارند) هستند.
یک خط روند صعودی، کفهای قیمت را به کفهای بالاتر متصل میکند. این اتصال، شامل پایینترین نقطه در حرکات قیمت میشود. هنگامی که قیمتها افزایش مییابند، خط روند نیز به همان نسبت افزایش پیدا میکند.
رسم خط و اتصال این نقاط کف به یکدیگر، خط روندی صعودی را تشکیل داده و به شما نشان میدهد که قیمتها روندی صعودی به سمت بالا دارند.
یک خط روند همچنین میتواند در امتداد هر کدام از نوسانهای رو به بالا (سقفها) کشیده شود. خط روند نشاندهنده زاویه صعود یا نزول قیمت، قدرت حرکت قیمت و مقاومت نسبی روند است.
در یک روند نزولی، قیمت پس از نوسانهای کوتاه رو به بالا، مجدد سقوط میکنند. اتصال این نقاط بالا با یک خط منجر به رسم خط روند نزولی میشود و روندی رو به پایین را نشان میدهد.
همچنین، یک خط روند را میتوان در امتداد نوسانهای رو به پایین کشید، که زاویه نزول و قوت حرکت نزولی قیمت را نشان میدهد.
رسم چندین خط روند
معمولا در هر نموداری شما بیش از یک خط روند میتوانید رسم کنید که همگی نشاندهنده حرکت قیمت در دورههای مختلف زمانی هستند.
خطوط روند در زاویههایی با شیب تند معمولا عمر کوتاهی دارند، زیرا قیمتها نمیتوانند یک افزایش یا کاهش تقریبا عمودی را برای مدت طولانی حفظ کنند.
با توجه به این نکته، ترسیم خطوط روند در هر زمانِ ممکن میتواند به معاملهگران جدید در شناسایی روند کلی کمک کند. با اینکار، تریدر از روندها و اصلاحهای کوچک در قالب آن روند کلی وجود دارد آگاهی مییابد.
- در طی یک روند صعودی، خرید ممکن است هنگامی اتفاق بیفتد که یک روند نزولی کوتاهمدت با یک خط روندِ صعودی کلیتر (روند صعودی بزرگ) برخورد کند.
- در امتداد یک روند نزولی، فروش ممکن است هنگامی اتفاق بیفتد که یک روند صعودی کوتاهمدت با یک خط روندِ نزولی کلیتر (روند نزولی بزرگ) برخورد کند.
تنظیم خطوط روند
پس از ترسیم خطوط روند، اغلب نیاز است تا این خطوط نقاط محوری یک استراتژی روند معکوس به خوبی تنظیم شوند. قیمتها معمولا به شکلی یکنواخت حرکت نمیکنند و از آنجا که خطوط روند هم زمان و هم قیمت را مشخص میکنند، آنها در امتداد محور زمان و قیمت پیش میروند.
این یعنی با هرگونه افزایش یا کاهش شتاب در روند، نیاز به تنظیم با خط روند وجود دارد. خطوط روند مانند یک ابزار عمل میکنند و نمیتوان صرفا به آنها اعتماد کرد.
برای تصمیمگیری در مورد اینکه آیا یک خط روند باید تنظیم شود یا اینکه آیا قطعا شکسته شده است یا خیر، حرکات قیمت را در یک روند در نظر بگیرید.
- در طی یک روند صعودی، قیمت سقفها و کفهای بالاتر را به وجود می آورد. به عبارت دیگر، کفها و سقفهای قیمت، بالاتر از کفها و سقفهای قبلی هستند. تا زمانی که این مسئله صادق باشد، اگر قیمت به زیر خط روند حرکت کند لزوما به معنای پایان روند نیست و ممکن است فقط لازم به تنظیم کردن خط باشد.
- در طی یک روند نزولی، قیمت کفها و سقفهای پایینتر را به وجود میآورد. به عبارت دیگر، کفها و سقفهای قیمت، پایینتر از کفها و سقفهای قبلی هستند. تا زمانی که این مسئله صادق باشد، اگر قیمت از خط روند نزولی بالاتر برود، لزوما به معنای پایان روند نیست، و ممکن است فقط لازم به تنظیم کردن خط روند باشد.
تشخیص حمایت و مقاومت با خطوط روند
خطوط روند ابزارهایی نسبتا ساده هستند که میتوانند برای ارزیابی مسیر کلی قیمت یک دارایی (سهام، ارز دیجیتال، جفت ارز و…) مورد استفاده قرار گیرند.
اما مهمتر از همه، تریدرها از این خطوط میتوانند برای پیشبینی محدودههای حمایت و مقاومت استفاده کنند. به این معنا که معاملهگران میتوانند با این خطوط تشخیص دهند قیمت در چه محدودهای برای حرکت دچار چالش خواهد شد.
این اطلاعات برای معاملهگرانی که به دنبال یافتن نقاط استراتژیک ورود به معامله و قراردادن حدضرر یا حدسود هستند کاربرد دارد.
معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، زمانی که قیمت یک دارایی به خطوط روند نزدیک میشود، آنرا با دقت بیشتری زیر نظر میگیرند. زیرا این مناطق نقش بزرگی در مسیر کوتاهمدت قیمت بازی میکنند.
وقتی قیمت به مقاومت یا حمایت میرسد دو اتفاق ممکن است رخ دهد: قیمت با برخورد به حمایت و مقاومت بازگشت کرده و در مسیر روند قبلی شروع به حرکت کند یا اینکه حمایت یا مقاومت را بشکند که نشاندهنده تغییر و یا ضعف روند کنونی است.
تشخیص معتبر بودن یا نبودن خط روند
خط روند حداقل باید دو نقطه را به هم وصل کند.
هرچقدر تعداد نقاط وصل شده در یک خط روند بیشتر باشد، اعتبار خط روند و حمایت و مقاومتهای آتی بیشتر خواهد بود.
با وجودی خط روند از جنبههای مهم تحلیل تکنیکال است اما رسم خط روند ممکن است گاهی شدنی نباشد. گاهی یافتن بیش از 2 نقطه برای رسم خط روند مشکل میشود و نمیتوانید بهترین خط روند ممکن را بکشید.
مثلا ممکن است سقف و کفها در یک راستا نباشند تا بتوانیم خط روند را رسم کنیم. در این مواقع نباید به رسم خط روند بینقص اجباری وجود داشته باشد.
خطوط روند به عنوان یک راهنما
نیاز به تنظیم و رسم مداوم این خطوط، باعث تبدیل خط روند به یک سیگنال معاملاتی غیردقیق میشود.
همچنین، در نظر داشته باشید خط روندی که با زاویه اندکی متفاوت ترسیم شده باشد میتواند در اینکه این خط روند با چه قیمتی برخورد میکند باعث ایجاد تفاوتی بزرگ شود.
بنابراین، با اینکه میتوانید خطوط روند را یک راهنما در نظر بگیرید، بهتر است از معیارهای دقیقتری برای ورود به یک معامله استفاده کنید، مانند الگوهای قیمت، کندل استیکها (نمودار شمعی) یا اندیکاتوری که نسبت به نوسانات قیمت، به شکل دقیقتر و سریعتری مطابقت دارد.
اگر از خطوط روند تنها به عنوان یک راهنما استفاده کنید، دیگر نیازی نیست نگران ترسیم خطوط روند به شکلی دقیق در امتداد کفها یا سقفها باشید.
خطوط روند را به شکل متناسب رسم کنید و نیاز نیست به فکر بینقص بودن آن باشید. خطوط روندی که به شکلی متقضی رسم شده هنوز هم میتواند روندی بصری در اختیار شما بگذارد تا بتواند از محدودههای مناسب برای معاملات آگاه شوید.
در برخی موارد، ترسیم خطوط روند در امتداد کفها و سقفهای حداکثری کارساز است. اما هنگامی که اینطور نباشد، خطوط روند را به متناسبترین شکل رسم کنید.
گرچه از خط روند به عنوان یک سیگنال معاملاتی استفاده نمیکنید، اما باز هم میتواند اطلاعاتی مرتبط در خصوص روند در اختیار شما قرار دهید بدون اینکه نیازی به تنظیم مجدد و مداوم آن باشد.
سخن آخر در خصوص خطوط روند
خطوط روند ابزاری عالی برای نمایش روندهای کوتاهمدت در درون روندهای کلی و بلند هستند.
به پرایس اکشن (عملکرد قیمت) نقاط محوری یک استراتژی روند معکوس توجه کنید و آن را همیشه به هنگام استفاده از خطوط روند در نظر داشته باشید. اگر قیمت کفها و سقفهای پایین تر به وجود آورد، هنوز هم روند نزولی است حتی اگر قیمت از یک خط روند نزولی بالاتر برود.
اگر قیمت سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر ایجاد کند، قیمت هنوز هم روندی صعودی دارد حتی اگر از خط روند پایینتر برود.
یک خط روند، خصوصا به هنگام معاملات روزانه، اغلب احتیاج به تنظیم دارد.
برای جلوگیری از نیاز به تنظیم مداوم، از خطوط روندی که به شکل متناسب و مقتضی شکل ترسیم شدهاند استفاده کنید. خط روندی که به تناسب رسم شده باشد هنوز هم میتواند روند را نشان داده و مشخص کند که روند چه هنگام بازگشت خواهد کرد.
از خطوط روند برای شناسایی فرصتهای بالقوه معاملاتی و از سیگنالهای معاملاتی پرایس اکشن برای ورود به معامله استفاده کنید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
معاملات طلا چگونه انجام میشود
طلا به مدت سالیان طولانی برای درخشندگی بی همتا و شکل پذیری بی نظیرش توسط جوامع مختلف در طول تاریخ با ارزش بوده .
امروزه معاملهگران به طلا به چشم گنجینه ای که یک سرمایه با ریسک بسیار اندک می باشد نگاه می کنند که معمولا در زمانی که بازار در آشوب به سر می برد طلا به ارزش واقعی اش در دوره ای که اطمینانی به بازار نیست برمی گردد .
معامله گران معمولا از طلا به عنوان سنگری در مقابل تورم و همچنین از طلا برای تنوع در سرمایه هایشان استفاده می کنند به دلیل این که طلا معمولا واکنش مخالفی نسبت به دیگر دارایی های فرد دارد .
چه فاکتوری بر قیمت طلا تاثیرگذار است ؟
نرخ بهره :
یکی از مهم ترین و معتبر ترین دلایلی که قیمت طلا را تحت تاثیر قرار می دهد و بارها از لحاظ تاریخی اثبات شده ، نرخ بهره یا تورم کمتر از نرخ بهره است .
زمانی که نرخ واقعی بهره پایین است و گزینه های دیگر سرمایه گذاری مانند پول نقد یا سهام تمایل به افت ارزش دارند ، این اتفاق باعث می شود که سرمایه گذاران به دنبال راه های مختلفی برای محافظت از ارزش سرمایه شان باشند . همچنین عکس این اتفاق نیز ممکن است همانند زمانی که نرخ بهره بالا است و سرمایه هایی مانند پول نقد یا سهام تمایل به رشد و بالا رفتن ارزش دارند ، تمایل و جذابیت برای نگه داشتن طلا ( به جز کاربرد صنعتی طلا ) کاهش می یابد .
یکی از آسان ترین راه های فهمیدن نرخ بهره مشاهده بزرگترین اقتصاد جهان یعنی ایالات متحده آمریکا است و باید به بازده اوراق خزانه داری محافظت شده در مقابل تورم آمریکا نگاهی بی اندازید .
یکی از بزرگترین نکاتی که مد نظر معامله گران طلا قرار می گیرد ارتباطیست که بین طلا و دلار آمریکا در جریان است . دلیل ارتباط این دو این است که طلا با دلار آمریکا قیمت گذاری می شود منطقی است که بگوییم طلا و دلار آمریکا با هم رابطه معکوس دارند ، به این معنی که ارزش دلار و طلا مخالف هم دیگر است .
متاسفانه این نظریه ی بیش از حد ساده ی ارتباط دلار آمریکا و طلا همیشه در همه موارد حفظ نمی شود . در بعضی از مواقع زمانی که اقتصاد تحت فشار قرار دارد این اتفاق باعث می شود که دلار آمریکا خیزش مثبتی و همچنین طلا رشد ارزش فراوانی داشته باشند .
زمانی این واقعه رخ می دهد که معامله گران برای این که در این زمان نامشخص سرمایه امنی داشته باشند هم طلا و هم دلار آمریکا را خریداری می کنند .
راهکار هایی برای معاملات طلا :
برای معاملات طلا هم همانند دیگر ابزار معاملاتی نباید تنها به یک راه مطمئن بسنده کرد. بسیاری از معامله گران که در بازار های دیگر فعالیت می کنند به این نتیجه رسیده اند که راهکار های معاملات تکنیکالی که برای معاملات خود استفاده می کنند می توان به سادگی در بازار طلا نیز این راهکار ها را تطبیق داد مخصوصا زمانی که ارزش طلا تمایل به شکل گیری روندی با تداوم دارد
راهکار کوتاه مدت
برای معامله گرانی که سرمایه گذاری کوتاه مدت را مد نظر دارند ، روش کلاسیکی که برای به سود رسیدن توسط روند های مکرر بازار طلا انجام می شود ، استفاده از استراتژی برخورد خطوط مووینگ اوریج است . در این استراتژی ، اگر خط مووینگ اوریج کوتاه مدت از بالای خط مووینگ اوریج بلند مدت عبور کند فرد معامله گر خرید طلا را و اگر خط مووینگ اوریج کوتاه مدت از پایین خط مووینگ اوریج بلند مدت عبور کند فروش طلا را مدنظر خود قرار خواهد داد .
دو خط مووینگ اوریج ۱۰و۶۰ به همراه یک نمودار با تایم کندل ۱ ساعته از قیمت طلا ترکیب موثری برای معامله گران کوتاه مدت است .
همانطور که قبلا ثابت شده این راهکار باعث می شود که معامله گران با موفقیت قسمت میانی نمودار را معامله کنند اما نمیتوان ضمانت داد که این راهکار در عملکرد آینده روند نیز جواب دهد .
نمودار زیر به ما نشان می دهد که چگونه می توان از این راهکار در بازار معاملات طلا استفاده کرد .
خط بنفش : مووینگ اوریج ۱۰ ساعته
خط مشکی : مووینگ اوریج ۶۰ ساعته
۱ : مووینگ اوریج ۱۰ساعته از پایین مووینگ اوریج ۶۰ ساعته عبور کرده – طلا در ۱۳۱۸ دلار معامله می شود
۲ : مووینگ اوریج ۱۰ ساعته از بالای مووینگ اوریج ۶۰ ساعته عبور می کند – روند فروش در قیمت ۱۲۸۲ دلار بسته می شود و وارد روند معاملات خرید می شویم
۳: در یک روند نزولی دو خط مووینگ اوریج ۱۰ و ۶۰ ساعته باهم برخورد می کنند – معاملات خرید در قیمت ۱۳۱۵ دلار بسته می شود و وارد معاملات فروش می شویم
۴ : در یک روند صعودی دو خط مووینگ اوریج ۱۰ و ۶۰ ساعته باهم برخورد می کنند – معاملات فروش در قیمت ۱۳۳۱ بسته می شود و وارد معاملات خرید می شویم .
در نقطه شماره ۱ خط مووینگ اوریج کوتاه مدت ۱۰ ساعته از پایین خط بلند مدت ۶۰ ساعته عبور کرده که این حرکت نشان دهنده این می باشد که معامله گران باید معاملات فروش را انجام دهند زیرا نمودار گویای این است که احتمالا یک روند نزولی در حال شکل گیریست . خطوط مووینگ اوریج برخوردی باهم ندارند تا اینکه بعد از چند روز در نقطه ۲ بعد از اینکه طلا روند نزولی را پیش گرفته و در قیمت حدودی ۱۲۰۰ دلار معامله می شود دوباره باهم می کنند .
در نقطه ۲ فروش اولیه به پایان رسیده و همانطور که روند به بالا برمی گردد نمودار نشان دهنده شروع روند خرید جدیدی را نشان می دهد .
اندکی بعد از اینکه دو خط با هم ادغام شدند قیمت طلا به زیر ۱۳۰۰ دلار بر می گردد و معاملات در حالت نزولی نقطه ۳ بسته می شوند.
همانند هر تحلیلی احتمال این که خلاف روند رخ دهد نیز امکان دارد برای مثال در این مورد در نقطه ۴ جهش بزرگ در نزدیکی نقطه ۴ باعث شد که معاملات فروشی که در نقطه ۳ اتفاق افتاده بود متوقف شود . نکته مهم دیگری که باید اشاره شود این است که معاملات باید در قیمتی نزدیک به قیمت بازار که نزدیک ۱۳۳۰ دلار است بسته شود نه در قیمت ۱۳۱۵ دلار که دو خط مووینگ اوریج باهمبرخورد داشته اند .
راهکار بلند مدت
معامله گران و سرمایه گذارانی که استراتژی بلند مدت را مدنظر دارند باید بیشتر به تحلیل فاندامنتال که قیمت طلا را تحت تاثیر می گذارد همانند مقدار واقعی سود بهره دقت داشته باشند .
نمودار زیر نشان دهنده رابطه قیمت طلا و بازده اوراق خزانه داری محافظت شده در مقابل تورم آمریکا نقاط محوری یک استراتژی روند معکوس را که نشان دهنده نرخ واقعی سود بهره می باشد را نمایان می کند .
رابطه مخالف روند سود بهره و قیمت طلا در نمودار زیر کاملا مشهود است همانطور مشاهده می کنید زمانی که بازده واقعی در اوایل سال ۲۰۰۹ به زیر ۱ درصد رسیده افزایش قیمت طلا شتاب پیدا کرده .
اگر نگاه طولانی مدت تری به ارتباط روند بین قیمت طلا و سود بهره بیاندازیم متوجه می شویم که قیمت طلا در اواخر سال ۱۹۹۰ افت داشته در حالی که نرخ سود بهره در آستانه بالای ۱ درصد قرار داشت .
قیمت طلا در برابر بازده سود بهره از سال ۲۰۰۸
قیمت طلا رنگ آبی محور چپ
بازده سود بهره رنگ قرمز محور راست
بنابراین معامله گران بلند مدت زمانی فرصت خرید را مدنظر می گیرند که بازده سود بهره زیر ۱ درصد قرار دارد همچنین همینطور که بارها تاریخ ثابت کرده اگر بازده سود بهره بالای ۲ درصد قرار داشته باشد سرمایه گذران بر روی فروش تمرکز بیشتری می کنند .
همانطوری که در بالا گفته شده برای تحلیل طلا معیار های مهم و بیشتری نسبت به جفت ارز های داخل بازار فارکس وجود دارد و عملا نیاز به تمرین و تجربه بیشتری در این زمینه نیز میباشد ، لذا پیشنهاد میکنیم اگر تازه کار هستید برای شروع از تحلیل جفت ارز ها که ساده تر هستند شروع کنید و پس از آن با کسب تجربه بیشتر سراغ ترید طلا و یا نفت بروید .