اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری

بررسی عوامل موثر بر سرمایه گذاری در سهام در بورس اوراق بهادار (مطالعه ی موردی: بورس اوراق بهادار منطقه ای اصفهان)
اهمیت سرمایه گذاری برای رشد و توسعه ی اقتصادی و اجتماعی به اندازه ای است که آن را یکی از اهرم های قوی برای رسیدن به توسعه کرده است؛ اما باید به یاد داشت که به همان میزان که توجه به این امر می تواند باعث شود اقتصاد رشد یابد و شکوفا شود، توجه نکردن به آن می تواند موجب شود افت اقتصادی پیش آید؛ بنا بر این باید گفت که رشد اقتصادی و افزایش رفاه عمومی، در بلندمدت، بدون توجه به سرمایه گذاری و عوامل مهم موثر موجود در محیط آن ممکن نیست. مطالعه ی دقیق تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری و عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایه گذاران می تواند از یک طرف موجب شود حجم نقدینگی های سرگردان و تورم کاهش یافته، اشتغال افزایش یابد و از طرف دیگر، باعث شود مدیریت بهتر شده، ثروت سرمایه گذاران افزون گردد.
هدف از نگارش پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر سرمایه گذاری در سهام اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری است که به وسیله ی دو دسته متغیر به عنوان سوال های پژوهش آزمون شده است. این دو دسته، متغیرهای مربوط به ویژگی های سرمایه گذاران (ادراک ریسک، تمایل به ریسک و تخصیص سرمایه) و ویژگی های مربوط به بازار سرمایه(نرخ بازده مورد انتظار و اطلاعات عملکرد گذشته) هستند. در تحقیق حاضر، برای جمع آوری اطلاعات مربوط به مبانی نظری پژوهش از روش کتابخانه ای (نظیر کتاب ها و مجله های علمی) و برای جمع آوری اطلاعات برای تحلیل و آزمون فرضیات پژوهش از پرسش نامه استفاده شده است. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل و آزمون سوال های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کولموگورف ـ اسمیرنوف و آزمون t دونمونه ای) استفاده شده است.
نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند که ادراک ریسک بر تمایل به سرمایه گذاری، نرخ بازده مورد انتظار و تخصیص سرمایه، و اطلاعات عملکرد گذشته بر تمایل به سرمایه گذاری و نرخ بازده مورد انتظار تاثیر می گذارند.
مدیریت سرمایه چیست؟ ارتباط مدیریت سرمایه گذاری و ریسک
مدیریت سرمایه را به روشهای مختلفی میتوان معنی کرد، سرمایهگذاریهای شخصی، سرمایهگذاریهای درون سازمانی یا برونسازمانی، سرمایهگذاری در بازارهای مالی و… روشهای مختلفی برای حفظ ارزش پول و سودآوری هستند که همگی به مدیریت نیاز دارند.
رابرت کیوساکی در کتاب مشهور «پدر پولدار و پدر بیپول» چهار ربع نقدینگی کارمندی، کسب و کار کوچک، کارآفرین و سرمایهگذار را معرفی میکند و در تعریف سرمایهگذار میگوید این افراد کسانی هستند که پولشان برایشان کار میکند. درست است که هر شخصی در یکی از این چهار ربع نقدینگی قرار دارد، اما به نظر من همه افراد فارغ از اینکه در کدام ربع هستند، باید شمّ سرمایهگذاری و مدیریت آن را داشته باشند.
در این مقاله ابعاد مختلف مدیریت سرمایه را بررسی میکنیم و شما بعد از خواندن آن متوجه خواهید شد که هر نوع سرمایهای را باید چگونه مدیریت کنید.
مدیریت سرمایه چیست؟
به طور کلی مدیریت سرمایه علمی است که افراد به کمک آن یاد میگیرند استراتژی مناسبی برای مدیریت داراییهایشان بچینند. پایه این استراتژیها بر مبنای ضربالمثلهای «مالت را سفت بچسب، همسایهات را دزد نکن» و «پول پول میآورد» بنا میشود؛ یعنی مدیران سرمایه باید در وهله اول ارزش سرمایههایشان را حفظ کنند و اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری بعد از آن به دنبال سودآوری باشند.
مدیران کسب و کارها به مدیریت پول موجود در کسب و کارشان هم نیاز دارند و باید قواعد و قوانینی را در این زمینه بدانند. پول هم میتواند مانند الکل باشد که فرّار است، به مرور زمان میپرد و کمتر میشود و هم میتواند مثل یک بهمن باشد و با گذشت زمان بزرگ و بزرگتر شود. اینکه شما سرمایه خود را به الکل تبدیل میکنید یا بهمن، کاملا به نحوه مدیریتتان بستگی دارد. در رابطه با تعریف مدیریت اینجا بیشتر بخوانید.
مدیریت سرمایه در شرایط کنونی کشور ما اهمیت بسیاری دارد، زیرا مرز میان کسب و کارهای سودآور و بیزینسهای شکست خورده را مشخص میکند. مدیران کسب و کارها باید بتوانند جریان مالی شرکتشان را به صورت کامل کنترل کنند، یعنی اطلاعات دقیقی از بودجهبندی، هزینهها و سرمایه موجود در سازمانشان داشته باشند و برای رسیدن به اهداف مالی مشخصی که تعیین کردهاند، برنامهریزی کنند.
نحوه مدیریت سرمایه در بازارهای مالی
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی نام یک کتاب مشهور از بنت ای مکدوول است. هر معاملهگر در بازار سرمایه یک سبک معاملاتی منحصر به فرد دارد که خودش آن را طراحی میکند. سبک معاملاتی هر فرد به شخصیت، میزان سرمایه، اهداف مالی و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف بستگی دارد. به همین دلیل حتی اگر در دورههای آموزشی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی هم شرکت اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری کرده باشید، کلیات طراحی سبک معاملاتی را یاد میگیرید و سپس باید با توجه به این فاکتورها، سبک منحصر به خودتان را ایجاد کنید.
استراتژیهای مختلفی برای مدیریت صحیح پول در بازارهای مالی وجود دارد، اما یک استراتژی کلی تقسیم داراییها در دو نوع سبد است:
- سبد اول سبد امنیت است که در آن داراییهایی را میخرید که سود کم اما تضمین شدهای دارند. صندوقهای سرمایهگذاری با سود ثابت جزو این دسته هستند.
- سبد دوم رشد نام دارد. در این سبد داراییهایی خریداری میشود که ریسک بالاتری دارند، اما در صورت رشد سود خوبی نصیب معاملهگر میکنند.
افراد با توجه به سبک معاملاتی که در نظر گرفتهاند، داراییهایشان را بین دو سبد بالا تقسیم میکنند؛ افرادی که ریسکپذیرتر هستند از سبد رشد بیشتر استفاده میکنند و افراد محتاط به سراغ سبد امنیت میروند. در رابطه با مدیریت مالی در مقاله دیگر دکامی بیشتر بخوانید.
بهتر است بخشی از پول خود را نیز به سرمایهگذاریهای شخصی برای رسیدن به رویاهایتان اختصاص دهید. ممکن است برای رسیدن به این رویاها نیاز باشد روی خودتان سرمایهگذاری کنید و آموزش ببینید یا پولتان اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را ذخیره کنید و به مرور زمان بودجه مورد نیاز برای رسیدن به آن را به دست آورید.
مدیریت ریسک و سرمایه در بازار فارکس
در این مقاله شما را با چگونگی و نحوه مدیریت سرمایه و ریسک در فارکس آشنا خواهیم کرد. همه ما کم اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری وبیش با مفهوم مدیریت ریسک در زندگی آشنایی داریم. اما این اصطلاح ریسک در کنار واژه بازده معنا و مفهوم پیدا خواهد کرد و معامله گری که در بازارهای سرمایه به معامله میپردازد با هر دوی این عوامل سر و کار خواهد داشت. بسیاری افراد بهمحض شنیدن کلمه ریسک به یاد خطر می افتند و آن را بهنوعی معادل با خطر کردن میپندارند. آنها دوست دارند تا جایی که امکان دارد از ریسک کردن پرهیز کنند.
ریسک در معامله به چه معناست؟
به بیشترین مبلغی که یک معامله گر و یا یک سرمایه گذار در طول معامله ضرر می کند، در واقع ریسک گفته میشود. پس توصیه می شود اگر قصد سرمایه گذاری را داشتید، بیشتر از ۳ درصد آن را در معامله ریسک نکنید. به گونه ای باشد که اگر قرار است در معامله دچار ضرر و زیان بشوید، زیر ۳ درصد باشد و پیش از آن که به موضوع میزان پولی که در طول معامله و در بازار خرید و فروش فارکس کسب میکنید، فکر کنید.
بهتر است نسبت به ریسک های فارکس آگاهی کافی داشته باشید و دیگر آن که به چه میزان میتوان در مدیریت آن موفق عمل کرد. به همین منظور با مدیریت خود و سرمایه ای که دارید میتوانید با کمترین استرس معامله خود را آغاز کرده و آگاهانه عمل خواهید کرد. به همین دلیل است که مدیریت و اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری محاسبه ریسک نه تنها در بازار فارکس، بلکه در هر تجارت و کسب و کاری از اهمیت بسیاری برخوردار است.
مدیریت ریسک در فارکس به چه صورت است؟
مدیریت ریسک در واقع به این معناست که حداکثر ریسکی که شما در هر معامله ای بر عهده گرفته و در بر می گیرید. ریسک در واقع نشان دهنده تفاوت بین انتظارات واقعی فرد و بازده واقعی می باشد و به صورت ریسک احتمالی و شانسی است. به عبارتی سرمایه گذار اگر بخواهد در بازارهای مالی بازده بیشتری را هدف گذاری کند، بالطبع باید ریسک بیشتری را هم متحمل شود.
مدیریت ریسک در فارکس
قوانینی برای مدیریت ریسک
برای آنکه یک معامله گر بتواند به جای اجتناب از ریسک آن را بپذیرد، باید قوانینی را برای خود وضع نماید. مدیریت ریسک و کنترل آن مسأله پیچیده ای نیست و با انجام کارهایی ساده میتوان بهخوبی بر آن تسلط یافت. تا جایی که با انجام ریسک های منطقی موفقیت در زندگی و سودآوری در معامله گری نصیبمان خواهد شد.
آموزش مدیریت ریسک در فارکس
سعی کنید در هر معامله ای که انجام می دهید از تعیین حد ضرر و زیان استفاده کنید. خوب است بدانید که معامله و تجارت همانند یک ماراتون است. تاجرانی در آن موفق خواهند بود که در مدیریت ریسک تجاری خود به خوبی عمل کرده. آموزش مدیریت ریسک در فارکس را به خوبی آموخته باشد و اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری در رابطه با بازار آگاهی کافی داشته باشند. این را هم بدانید در صورتی که ریسک زیادی نداشته باشید سود زیادی را هم به دست نخواهید آورد.
در صورتی که در طول معامله آرامش نداشته و دچار شک و تردید شدید بهتر است از ادامه معامله صرف نظر کرده تا دچار ضرر و زیان نشوید، داشتن آرامش و سلامت عقل در بازار تبادلات ارزها از اهمیت بسیاری برخوردار است پس در صورتی که نمی توانید احساسات خود را کنترل کنید بهتر است مدتی از معامله دور بمانید، انجام هر معامله ای همچون بازار فارکس با فراز و نشیب های بسیاری همراه است و ممکن است طبق خواسته شما پیش نرود پس بهتر است ریسک ها ممکن را محاسبه کنید تا دچار ضررهای احتمالی نشوید.
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
اصطلاح ریسک بسته به زمینه ای که در آن به کار می رود معانی متفاوتی دارد. با این حال، رایج ترین معنی آن عدم قطعیت و نتیجه نامطلوب است. ریسک ها به طور کلی دو دسته هستند. دسته اول ریسک های واقعی یا خالص هستند. این ریسک ها فقط ضرر ایجاد می کنند و نمی توان آنها را کنترل کرد. برای مثال، آتش سوزی، تصادف، زلزله یا سیل از این ریسک ها هستند. دسته دوم ریسک های پویا هستند که می توان آنها را کنترل کرد و ممکن است سود یا ضرر ایجاد کنند. این ریسک ها معمولا در زمینه مالی، سرمایه گذاری و اقتصاد هستند.
هر فردی در برابر ریسک واکنش متفاوتی دارد، ولی به طور کلی افراد از لحاظ پذیرش ریسک به سه دسته تقسیم می شوند:
- ریسک گریز: این دسته از افراد محافظه کار هستند و ترجیح می دهند از شرایط مطمئن باشند.
- ریسک پذیر: این دسته از افراد جسور و بی پروا هستند و تمایل دارند ریسک کنند تا سود بیشتر بدست بیاورند.
- خنثی: این دسته در حقیقت حد وسط دو دسته بالا هستند.
ریسک یکی از مولفه های مهم در ارزیابی چشم اندازهای یک سرمایه گذاری است. بیشتر سرمایه گذاران ریسک کمتر را یک ویژگی مطلوب در نظر می گیرند. با این حال، قاعده کلی این است که هر چقدر ریسک یک سرمایه گذاری بیشتر باشد، بازده آن بهتر خواهد بود.
ریسک در حوزه اقتصاد و سرمایه گذاری به دو نوع اصلی تقسیم می شود:
- ریسک سیستماتیک (غیرقابل اجتناب)
این نوع ریسک قابل کنترل نبوده و مرتبط با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور است. این ریسک به صورت سیستماتیک کل بازار و تمامی شرکت ها و صنایع آن را تحت تاثیر قرار می دهد، برای مثال جنگ، تحریم، نرخ بهره، تورم و غیره.
- ریسک غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)
این ریسک با استفاده از روش های خاص قابل اندازه گیری و تا حدودی قابل اجتناب است. این ریسک مرتبط با یک شرکت یا صنعت خاص بوده و تاثیرات آن را با استفاده از روش تنوع بخشی سبد سهام می توان کاهش داد.
انواع ریسک سرمایه گذاری
ریسک معمولا یک اصطلاح منفی در نظر گرفته می شود، با این حال در دنیای سرمایه گذاری ضروری بوده و نمی توان آن را نادیده گرفت.
یکی از تعریف های رایج ریسک سرمایه گذاری انحراف از نتیجه مورد انتظار است. این انحراف را می توان به صورت مطلق یا نسبت به یک معیار بیان کرد. به عبارت دیگر، ریسک سرمایه گذاری اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده بدست آمده است.
ریسک هر سرمایه گذاری متفاوت است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. در ادامه چند مورد از ریسک هایی که سرمایه گذاران با آنها روبرو می شوند را بررسی می کنیم.
ریسک کسب و کار
وقتی سهام می خرید، در حقیقت بخشی از مالکیت یک اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری شرکت را بدست می آورید. در مقابل، خرید اوراق بهادار به معنای پول قرض دادن به یک شرکت است. بازده این دو نوع سرمایه گذاری مستلزم این است که شرکت کسب و کار خود را ادامه دهد. اگر شرکت ورشکست شود و دارایی های خود از دست بدهد، سهامداران عادی آخرین کسانی هستند که سرمایه گذاری خود را پس می گیرند.
ریسک بازار
این ریسک مرتبط با کاهش ارزش سرمایه گذاری به دلیل توسعه های اقتصادی یا سایر رویدادهایی است که روی کل بازار تاثیر می گذارند.
این ریسک به سطح عرضه و تقاضا در بازار نیز اشاره می کند. به عبارت دیگر، وقتی تعداد زیادی از سرمایه گذاران تصمیم به خرید یک سهام خاص بگیرند، تقاضای آن افزایش پیدا می کند. اگر عرضه این سهام کم باشد، قیمت آن افزایش پیدا می کند. عکس این قضیه نیز ممکن است رخ دهد. این نوسانات همیشه در بازار وجود دارند و ریسک بازار را ایجاد می کنند.
ریسک سیاسی
این ریسک سیستماتیک که ژئوپولیک نیز نامیده می شود قابل کنترل نبوده و ناشی از رویدادها سیاسی، جنگ، تغییر قوانین و عوامل دیگر است. وضعیت سیاسی یک کشور می تواند تاثیرات مخربی روی اقتصاد و بازار داشته باشد. هر چقدر سرمایه گذاری طولانی مدت تر باشد، میزان این ریسک افزایش پیدا می کند.
ریسک شخصی
منشاء ریسک همیشه بیرونی نیست و گاهی اوقات ناشی از رفتارهای سرمایه گذار است. عجله کردن، طمع یا تصمیم گیری از روی احساسات یکی از منابع ایجاد ریسک در سرمایه گذاری است.
ریسک نوسان
حتی اگر یک شرکت در معرض ورشکستگی نباشد، قیمت سهام آن ممکن است نوسان پیدا کند. قیمت سهام ممکن است تحت تاثیر عوامل داخلی شرکت، مثل محصولات معیوب، یا عوامل بیرونی، مثل رویدادهای سیاسی یا اقتصادی قرار بگیرد.
ریسک تورم
تورم به معنی کاهش ارزش پول کشور است. تورم باعث می شود پول بیشتری برای یک کالا یا خدمات پرداخت کنیم و در نتیجه قدرت خرید را کاهش می دهد. ریسک تورم تاثیر مستقیم روی سودآوری سرمایه گذاری ها دارد، زیرا سود خالص با کم کردن میزان تورم از سود حاصل از سرمایه گذاری محاسبه می شود.
ریسک تمرکز
این ریسک مرتبط با از دست دادن پول به دلیل متمرکز کردن آن روی یک سرمایه گذاری است. وقتی سرمایه گذاری هایتان را تنوع بخشی می کنید، ریسک بین سرمایه گذاری ها و صنایع مختلف تقسیم شده و در نتیجه احتمال کمتری دارد یک باره کل سرمایه تان را از دست بدهید.
ریسک اعتبار
ریسک اعتبار مرتبط با زمانی است که نهاد دولتی یا شرکت صادر کننده اوراق دچار مشکلات مالی شود و نتواند اصل پول یا سود آن را پرداخت کند.
ریسک استرداد
این ریسک در رابطه با اوراق قرضه و استرداد آن قبل از موعد سررسید است. احتمال استرداد زودهنگام اوراق زمانی بیشتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد، زیرا شرکت ها تلاش می کنند اوراق قبلی خود را جمع کرده و اوراق جدید با نرخ بهره کمتر منتشر کنند.
ریسک نرخ بهره
وقتی چند گزینه برای سرمایه گذاری وجود داشته باشد با ریسک نرخ بهره یا سود روبرو می شویم. تغییرات نرخ بهره می تواند روی ارزش اوراق بهادار تاثیر بگذارد. افزایش نرخ بهره باعث می شود اوراق جدید برای سرمایه گذاران جذاب تر باشند، زیرا بهره آنها بیشتر از اوراقی است که قبلا صادر شده اند. برای فروش اوراقی که نرخ بهره پایین تر دارند، شاید لازم باشد آنها را با تخفیف بفروشید.
ریسک نرخ ارز
نوسانات دائمی نرخ ارزی که برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گرفته باعث می شود ارزش دارایی در معرض کاهش باشد. وقتی واحد پول یک کشور به شدت افت کند، افرادی که سرمایه گذاری خارجی انجام داده اند با افت ارزش دارایی های خود مواجه می شوند. این ریسک در سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر است، زیرا فرصت زیادی برای جبران زیان وجود ندارد.
نوسان نرخ ارز و ریسک مرتبط با آن به توان مالی دولت، قوانین صادرات و واردات، تحریم ها، محدودیت های ارزی و موقعیت سیاسی و اقتصادی کلی کشور بستگی دارد.
ریسک نقدینگی
این ریسک مرتبط با عدم توانایی خرید یا فروش در زمان دلخواه به دلیل محدودیت فرصت ها است. اوراق بهادار دولتی معمولا نقدینگی بالا دارند، در مقابل املاک و مستغلات معمولا به سرعت به فروش نمی رسند.
به عبارت دیگر، نقدینگی به معنی سهولت تبدیل شدن دارایی به وجه نقد است. هر چقدر یک دارایی سریع تر و راحت تر به پول نقد تبدیل شود، ریسک نقدینگی آن کمتر است.
چطور ریسک را ارزیابی کنیم
برای مدیریت اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری درست ریسک ابتدا باید آن را به طور کامل ارزیابی کنیم. ارزیابی ریسک سه مرحله دارد:
1.شناسایی
هدف از شناسایی ریسک این است که مشخص کنیم آیا ریسک اجتناب ناپذیر است یا نه. برای مثال، ریسک های بیرونی مثل رویدادهای اقتصادی و حوادث پیشبینی نشده خارج از کنترل کسب و کار هستند و نمی توان از آنها اجتناب کرد.
2.بررسی تاثیر
وقتی ریسک ها را شناسایی کردید باید احتمال و اهمیت آنها را ارزیابی کنید. ریسک های پیشبینی شده باید بر اساس میزان احتمال رتبه بندی شوند.
3.توسعه استراتژی
وقتی ریسک ها را بر اساس احتمال رتبه بندی کردید، باید استراتژی هایی برای مدیریت آنها توسعه دهید.
مدیریت ریسک در حوزه سرمایه گذاری یکی از مهم ترین مولفه ها بوده و شامل شناسایی، ارزیابی، پیگیری و کاهش دادن پیامد ریسک ها در محیط کسب و کار است. این کار یکی از مولفه های مهم ثبات در سرمایه گذاری است و نادیده گرفتن آن ضررهای زیادی به همراه خواهد داشت. مدیریت ریسک در اصل زمانی رخ می دهد که یک سرمایه گذار یا مدیر صندوق سرمایه گذاری پتانسیل ضرر در یک سرمایه گذاری را تحلیل کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و میزان تحمل ریسک اقدامات لازم را اجرا کند.
استراتژی های مختلف مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
مدیریت ریسک در زمینه اقتصادی قانون خاصی نداشته و به شرایط و روحیات سرمایه گذار بستگی دارد. هر سرمایه گذاری برای موفقیت و رسیدن به سود باید یک استراتژی مدیریت ریسک برای استفاده از فرصت ها داشته باشد. استراتژی های مدیریت ریسک در سرمایه گذاری شامل بررسی ریسک های بالقوه، تحلیل این ریسک ها و تلاش برای از بین بردن یا محدود کردن تاثیرات آنها است. در ادامه چند استراتژی مهم برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را بررسی می کنیم.
1.دارایی تان را به درستی تخصیص دهید
مطالعات نشان می دهد ۹۰ درصد از سودهای سرمایه گذاری بر اساس تخصیص دارایی هستند. تخصیص سرمایه گذاری به معنای نحوه تقسیم کردن دارایی ها بین گروه های سرمایه گذاری است. تخصیص تاکتیکی یک استراتژی پویا برای سرمایه گذار فراهم می کند و ابزاری کارآمد برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری است.
اگر تمام پول تان را وارد یک سرمایه گذاری کنید احتمال زیادی وجود دارد که ضرر کنید. هنگام سرمایه گذاری باید از اصل تنوع بخشی استفاده کنید و به اصطلاح تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید. علاوه بر این، یادتان باشد که روندهای بازار مدام در حال تغییر هستند. این یعنی بهتر است چند نوع سرمایه گذاری داشته باشید تا در صورتی که یکی از آنها شکست خورد، بتوانید ضرر آن را با سود یک سرمایه گذاری دیگر جبران کنید.
2.یک برنامه برای ضرر حداکثر احتمالی داشته باشید
تنظیم یک برنامه ضرر حداکثر احتمالی اولین گام در اجتناب از ضررهای بزرگ است. این برنامه باعث می شود محافظه کارانه تر عمل کنید و فقط ریسک هایی را قبول کنید که متناسب با برنامه طولانی مدت تان هستند.
این یعنی تعیین ارزش باید یکی از ملاحظات اصلی در تخصیص دارایی باشد. تخصیص دارایی ثابت بدون در نظر گرفتن ارزش دارایی ها منطقی نیست.
3.یک حاشیه امنیت داشته باشید
هر سرمایه گذاری باید یک حاشیه امنیت داشته باشد. حاشیه امنیت تفاوت بین ارزش ذاتی یا بنیادی و قیمت سرمایه گذاری است. به گفته وارن بافت، سرمایه گذاری معروف، قیمت چیزی است که پرداخت می کنید و ارزش چیزی است که بدست می آورید.
هر چقدر حاشیه امنیت بزرگ تر باشد، ریسک سرمایه گذاری کمتر و پتانسیل دستیابی به سود بیشتر است. حاشیه امنیت باعث می شود فضایی برای خطای قضاوت، اشتباهات یا رویدادهای پیشبینی نشده داشته باشید.
4.سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشید
دلیل شکست خوردن بسیاری از سرمایه گذاران این است که سعی می کنند در زمان کوتاهی به سود زیاد دست پیدا کنند. در حقیقت، سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر از سرمایه گذاری های بلند مدت شکست می خورند. بنابراین، بیشتر روی استراتژی هایی تمرکز کنید که در بلند مدت ثروت ایجاد می کنند.
5.از ریسک رقابتی اجتناب کنید
اگر روی محصولات سرمایه گذاری کرده اید، باید توجه خاصی به ریسک رقابت داشته باشید. اگر می خواهید این ریسک را به حداقل برسانید بهتر است در بازارهایی که بیش از حد اشباع شده اند سرمایه گذاری نکنید. همچنین، بهتر است روی کالایی سرمایه گذاری کنید که حق ثبت اختراع یا حق مالکیت فکری دارد تا از ریسک کپی شدن آن توسط رقبا اجتناب کنید.
6.بین ریسک و سود تعادل ایجاد کنید
برای ایجاد تعادل بین ریسک و سود باید بررسی کنید که برای درصد مشخصی از سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
سخن آخر
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یکی از مهم ترین اصول فعالیت اقتصادی است و باعث می شود از فرصت ها استفاده کنید. هدف از مدیریت ریسک سرمایه گذاری این است که اطمینان حاصل کنید ضرر سرمایه گذاری تان هیچ وقت از یک حد مشخص بیشتر نمی شود. به عبارت دیگر، مدیریت ریسک سرمایه گذاری کلید دستیابی به سود پایدار و امن در هر شرایط بازار است.
در نهایت، اگر می خواهید در سرمایه گذاری موفق شوید باید ریسک را یک مولفه مثبت در نظر بگیرید و از آن نترسید. ریسک بخشی جدایی ناپذیر از هر سرمایه گذاری بوده و نحوه مدیریت آن است که فرق بین سرمایه گذار موفق و شکست خورده را مشخص می کند.
آموزش مدیریت ریسک در معاملات ارز دیجیتال
۹۵ درصد از تریدرهای مبتدی ارزهای دیجیتال ضرر میکنند؛ دلیل اصلی این ضررها هم فقدان مهارتهای مدیریت ریسک است که میتواند منجر به اقدامات عجولانه شود. به همین دلیل است که مدیریت ریسک یکی از مهمترین مؤلفههای تجارت ارزهای دیجیتال است. داشتن درک درست از چگونگی مدیریت ریسک میتواند به شما کمک کند تا کل سرمایه خود را حفظ کنید. ریسکهای مالی اشکال و اندازههای مختلفی دارند و ممکن است به روشهای مختلفی طبقهبندی اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری شوند. فرآیند مدیریت ریسک در این مقاله توضیح داده شده است. همچنین در این مقاله برخی از استراتژیهایی که به کاهش ریسک مالی کمک میکند، آورده شده است.
مدیریت ریسک چیست؟
ما دائماً در حال مدیریت ریسک در طول زندگی هستیم- جه در حین انجام کارهای روزمره مانند رانندگی یا در هنگام تهیه بیمه. در واقع مدیریت ریسک اساساً در مورد تجزیه و تحلیل و واکنش به ریسکها است. اکثریت ما در زمان انجام فعالیتهای روزمره به صورت ناخودآگاه آنها را مدیریت میکنیم. با این حال، زمانی که صحبت از بازارهای مالی و مدیریت آنها میشود، ارزیابی ریسک به یک عمل مهم و آگاهانه تبدیل میشوند.
مدیریت ریسک در اقتصاد به عنوان چارچوبی تعریف میشود که توضیح میدهد چگونه یک شرکت یا سرمایهگذار ریسکهای مالی را که در همه انواع سازمانها وجود دارد، مدیریت میکند. برای تریدرها و سرمایهگذاران این چارچوب ممکن است به منظور مدیریت چندین طبقه دارایی، مانند ارزهای دیجیتال، بازار فارکس، بازار سهام، املاک و مستغلات باشد.
مدیریت ریسک چگونه کار میکند؟
شناسایی اهداف، شناسایی خطرات، ارزیابی ریسک، ایجاد اقدامات و نظارت، پنج فرآیند برای مدیریت ریسک هستند. با این حال، بسته به موقعیت، این فرآیندها ممکن است بسیار متفاوت باشند.
شناسایی اهداف
مرحله اول شناسایی اهداف اولیه است. اغلب به میزان تحمل ریسک شرکت یا فرد مرتبط است. به عبارت دیگر، برای رسیدن به اهداف خود آماده پذیرش چه میزان خطر هستند؟
شناسایی ریسک
مرحله دوم شناسایی و تعریف ریسکهای احتمالی است. هدف از این مرحله درک انواع رویدادهایی است که ممکن است پیامدهای زیانباری داشته باشد. این مرحله همچنین ممکن است اطلاعات مفیدی را ارائه دهد که به خطرات مالی در دنیای تجارت مرتبط نیست.
ارزیابی ریسک
مرحله بعدی ارزیابی فراوانی و شدت پیشبینیشده خطرات آنها است. در این مرحله خطرات به ترتیب اهمیت اولویتبندی میشوند تا توسعه یا اجرای راه حل مناسب را آسانتر شود.
تعریف پاسخها (واکنشها)
مرحله چهارم، شناسایی پاسخها برای هر دسته از ریسک بر اساس درجه اهمیت آنها است. این مرحله اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری مشخص میکند که در صورت بروز یک حادثه منفی چه اقداماتی باید انجام شود.
مانیتورینگ
مرحله نهایی در اجرای فرایند مدیریت ریسک، ارزیابی میزان مؤثر بودن آن در واکنش به خطرات است. این امر اغلب مستلزم جمعآوری و تجزیه و تحلیل مداوم دادهها است.
مدیریت ریسک مالی
یک استراتژی یا راهاندازی تجارت ممکن است به دلایل مختلفی شکست بخورد. برای مثال، اگر بازار خلاف موقعیت قرارداد آتی یک تریدر حرکت کند یا اگر احساسی شود و در جو فروش قرار گیرد، ممکن است ضرر کند. تریدرها معمولاً استراتژیهای اولیه خود را دلیل احساسات عاطفی نادیده میگیرند و یا کنار میگذارند. این امر به ویژه در زمان رکود بازارها و لحظات تسلیم اتفاق میافتد.
اکثر افراد در بازارهای مالی معتقدند داشتن یک برنامه مدیریت ریسک خوب برای موفقیت آنها حیاتی است. در عمل، این برنامههای میتواند شامل قرار دادن حد ضرر (Stop-Loss) یا برداشت سود (Take-Profit) باشد.
یک استراتژی معاملاتی مستحکم باید مجموعه روشنی از گزینهها را ارائه دهد که به معاملهگران اجازه میدهد تا برای مقابله با سناریوهای مختلف آمادگی بیشتری داشته باشند. با این حال، همانطور که قبلاً گفته شد، راههای مختلفی برای مدیریت ریسک وجود دارد. استراتژیها باید به طورایدهآل تغییر کرده و به طور منظم تطبیق داده شوند. در ادامه چند نمونه از ریسکهای مالی، همراه با توضیح کوتاهی در مورد چگونگی کاهش آنها آورده شده است.
انواع مختلف ریسکهای مالی چیست؟
ریسک بازار
این نوع ریسک را میتوان با استفاده از سفارشات حد ضرر در هر معامله کاهش داد تا به طور خودکار پوزیشنها قبل از اینکه بیش از حد سقوط کنند، خاتمه یابد.
ریسک نقدینگی
تجارت در بازارهای با حجم بالا میتواند به کاهش ریسک نقدینگی کمک کند. داراییهایی که ارزش بازاری بالایی دارند معمولاً نقدشوندگی بیشتری دارند.
ریسک اعتباری
این ریسک را میتوان با معامله از طریق یک صرافی معتبر، که نیاز وام گیرندگان و وامدهندگان (یا خریداران و فروشندگان) را برای اعتماد به یکدیگر از بین میبرد، کاهش داد.
ریسک عملیاتی
سرمایهگذاران با تنوع بخشیدن به پرتفوی خود و اجتناب از قرار گرفتن در معرض یک پروژه یا شرکت واحد، میتوانند ریسک عملیاتی را کاهش دهند. آنها همچنین ممکن است برای شناسایی سازمانهایی که احتمال کمتری مشکلات عملیاتی دارند، تحقیق کنند.
ریسک سیستمیک
تنوع پرتفوی همچنین میتواند به کاهش ریسک سیستمیک کمک کند. با این حال، تنوع در این سناریو باید شامل ابتکاراتی با مفاهیم منحصر به فرد یا شرکتهایی از صنایع مختلف باشد. ترجیحاً آنهایی که کمترین همبستگی را دارند.
کلام آخر
تریدرها و سرمایهگذاران باید قبل شروع یک موقعیت معاملاتی یا تخصیص وجوه به یک سبد، یک برنامه مدیریت ریسک را در نظر بگیرند. با این حال، یادآوری این نکته که خطرات مالی هم ممکن است اجتناب ناپذیر باشند، ضروری است.
به طور کلی، مدیریت ریسک نحوه برخورد با خطرات را توصیف میکند، اما تنها در مورد اجتناب از آنها نیست. همچنین مستلزم تفکر استراتژیک به منظور پذیرفتن خطرات اجتناب ناپذیر به مؤثرترین روش ممکن است. به بیان دیگر، شناخت، تجزیه و تحلیل و نظارت بر خطرات در پرتو موقعیت و برنامه است. هدف مدیریت ریسک ارزیابی نسبت ریسک/پاداش است تا بتوان بهترین موقعیت را انتخاب کرد.