نمودار های شمعی

بدنه بصورت مستطیل شکل میباشد و قیمت بسته شده و باز شدن را در هر کندل به ما نشان میدهد . بصورت ساده تر توضیح میدهیم . یک کندل ایجاد شده در واقع فاصله بین زمان باز شدن و بسته شدن قیمت در تایم مورد نظر است.زمانی که قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن است کندل نزولی است و در اکثر نرم افزار های تحلیلی مانند متاتریدر به صورت تو پر نمایش داده میشود و در سایر پلتفرم ها معمولا قرمز رنگ میباشد و زمانی که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن است کندل صعودی میباشد و بصورت تو خالی و یا سبز رنگ به نمایش در می آید .
انواع نمودار کاربردی در تحلیل تکنیکال
مقاله ای تهیه کردیم تا بپردازیم به انواع نمودار کاربردی در تحلیل تکنیکال ، این نمودارها رفتار قیمتی بازار را در گذشته و حال حاضر برای ما به نمایش در می آورند و همچنین با خطوط گرافیکی و اشکال مختلفی که ایجاد کرده درک بهتری از وضعیت بازار را برای ما ایجاد میکنند و کمک شایانی برای پیش بینی قیمت نمودار انجام میدهند.
نمودارها در بازار های مالی از اهمیت بسیار بالایی برای تحلیل کردن افراد معامله گر ، اقتصاد دانان و… مورد استفاده قرار میگیرد و به نوعی کلید اصلی تحلیل بازارهای مالی بشمار میرود.
نمودارهای مختلفی در بازارها وجود دارند که ما در این مقاله به مهمترین آنها که در جهت تحلیل تکنیکال بیشترین کاربرد را دارند خواهیم پرداخت.
به طور کلی سه نوع نمودار وجود دارد که در ادامه هر کدام را بصورت کامل تشریح خواهیم کرد.
نمودار شمعی (ژاپنی)
از اولین افرادی که باعث بوجود آمدن و همچنین گسترش نمودار های شمعی شدند مردم کشور ژاپن بودند ، مردم این کشور در بیش از 2 قرن قبل برای بررسی تغییرات قیمت از این الگو های کندلی استفاده میکردند ، در ابتدا برای کالاهایی مانند برنج ، چای ، گندم و… مورد استفاده قرار میگرفت و بعدها در زمانی که بین کشورهای دیگر این نمودارها به دلیل کاربرد عالی که داشتند گسترش یافت به نمودار های ژاپنی معروف شدند.
این نمودار از 2 قسمت بدنه و 1 قسمت سایه تشکیل شده است که در ادامه بصورت کامل به جزییات کندل های ژاپنی میپردازیم.
بدنه بصورت مستطیل شکل میباشد و قیمت بسته شده و باز شدن را در هر کندل به ما نشان میدهد . بصورت ساده تر توضیح میدهیم . یک کندل ایجاد شده در واقع فاصله بین زمان باز شدن و بسته شدن قیمت در تایم مورد نظر است.
زمانی که قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن است کندل نزولی است و در اکثر نرم افزار های تحلیلی مانند متاتریدر به صورت تو پر نمایش داده میشود و در سایر پلتفرم ها معمولا قرمز رنگ میباشد و زمانی که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن است کندل صعودی میباشد و بصورت تو خالی و یا سبز رنگ به نمایش در می آید .
اما قسمت بعدی نمودار شمعی سایه میباشد . سایه در وافع دامنه نوسان قیمتی است که در طول دوره آن کندل (شمع) ایجاد شده است . طبیعتا بالاترین قسمت سایه نشانگر بیشترین قیمت و پایین ترین قسمت سایه نشانگر کمترین قیمت در آن شمع میباشد.
از نظر معامله گران حرفه ای نمودارهای شمعی بهترین نمودار برای تحلیل بازار میباشند ، تا اینجای مطلب متوجه شدید که نمودار شمعی از دو قسمت تشکیل شده . فسمت بدنه هر چه بلندتر باشد نشانگر قدرت روند صعودی یا نزولی است و سنجش میزان اندازه و تناسب سایه و بدنه مبنا و معیار مناسبی برای تحلیل ضعف یا قدرت یک روند میباشد.
کندل های ژاپنی یا کندل استیک ها حرف اول را برای تحلیل بین معامله گران میزنند ، اگر بتوانید تسلط کاملی بر مبحث کندل استیک ها داشته باشید به قطع میتوانید تا حد زیادی قیمت بازار را روانشناسی کنید ، چرا که هر شکل از کندل استیک ها به شما یک معنی میدهد که پیشنهاد میشود حتما در استراتژی خود از این مبحث استفاده نمایید چرا که مورد قبول بزرگترین تحلیل گران جهان قرار نمودار های شمعی نمودار های شمعی گرفته اند و سیگنال هایی که از بازار میگیرید را معتبر تر میسازند .
نمودار خطی
نمودار خطی مجموعه ای از بسته شدن قیمت ها را به ما نشان میدهد ، نمودار خطی اطلاعات های بیشتر مانند قیمت های بالا و پایین را به ما نشان نمیدهد و جز ساده ترین نمودارها محسوب میشود .
البته در برخی از نرم افزارها میتوانید تغییراتی در تنظیمات نمودار انجام دهید ولی پیشنهاد میشود از همان تنظیمات پیشفرض استفاده نمایید در کل معامله گران حرفه ای اکثرا به دلیل محدودیت های تحلیلی که نمودار خطی دارد تمایلی به استفاده از این نمودار ها را ندارند .
نمودار میله ای
نموداری که بعد از نمودارهای شمعی بسیار مورد استقبال قرار گرفته اند نمودارهای میله ای هستند . این نمودار ها از یک خط عمودی و دو خط افقی کوچک تشکیل شده اند .
تمامی میله عمودی که شکل میگیرد دامنه نوسان قیمتی را نشان میدهد اما میله های کوچک افقی که در کنار میله عمودی قرار میگیرد معنی و مفهوم خاص خودش را دارد .
مطلبی که شاید برایتان کاربردی باشد: آموزش ثبت نام در بروکر fxtm
این دو میله افقی زمان باز و بسته شدن قیمت را نشان میدهند و بعبارتی زمانی که خط افقی سمت راست بالاتر از خط افقی سمت چپ بود میله صعودی میباشد و زمانی که خط افقی سمت راست پایین تر از خط افقی سمت چپ بود میله نزولی میباشد .
کلام آخر: هر سه نموداری که توضیحات آن کامل داده شد در تحلیل تکنیکال طرفداران خاص خودشان را دارند و نمیشود تعیین کرد در تحلیل تکنیکال کدام نمودار صددرصد بازدهی خواهد داشت ولی طبق تجربه تیم آموزشی باینری آپشن جاب نمودارهای شمعی (کندل استیک) بیشترین کاربرد را نمودار های شمعی در بین معامله گران دارد به این دلیل که اطلاعات بیشتر و جامع تری را به فرد معامله گر میدهد.
در استراتژی عالی که در جهت بازکردن معامله استفاده میکنید باید از تحلیل های تکنیکال بهره ببرید که یکی از زیر شاخه های مبحث تحلیل الگوهای کندل استیک (نمودار شمعی) میباشد که در مقاله ای مجزا در مورد این موضوع صحبت کرده ایم ، لذا برای دسترسی به این مقاله در قسمت جستجوی سایت عبارت کندل استیک را تایپ نمایید تا مقالات مرتبط با این مبحث را مشاهده فرمایید .
الگوهای شمعی برای سیگنال های خرید کدامند؟
استفاده از الگوهای شمعی صعودی (گاوی) برای خرید سهام
نمودارهای شمعی ، گونه ای از نمودارهای مالی هستند که برای تشخیص و پیگیری مسیر حرکت قیمت اوراق بهادار مورد استفاده قرار می گیرند. پیشینه استفاده از آنها به قرون گذشته و رسوم تجارت برنج در ژاپن در برمی گردد اما با این حال در عصر جدید نیز می توان از آنها برای بیان رفتار قیمت ها بهره جست. از نظر برخی از معامله گران، این نمودارها جذابیت بصری بیشتری نسبت به نمودارهای میله ای ساده داشته و تفسیر حرکت قیمت ها در آن ها نیز آسان تر انجام می گیرد.نمودار های شمعی
علت نامگذاری این نمودارها، شکل مستطیلی و وجود دو خط در طرفین آن (که مشابه ساختار یک شمع فتیله دار است) می باشد. در این نمودارها، هر شمع معمولا بیانگر بازه ای یک روزه از قیمتهای یک سهام خواهد بود. در طول زمان این شمع ها با الگوهای مشخصی کنار هم قرار گرفته و معامله گران می توانند از این الگوها برای گرفتن تصمیمات خرید و فروش استفاده کنند.
یک نمودار شمعی چگونه تفسیر می شود
هر کدام از شمع ها، بازه یک روزه از قیمت های یک سهام را توسط چهار جزء مختلف در خود مشخص می کند: قیمت آغازین (opening price)، قیمت پایانی (closing price)، بالاترین قیمت (high price) و پایینترین قیمت (low price).
رنگ مستطیل میانی (که بدنه حقیقی یا real body نیز نامیده می شود)، بالاتر بودن قیمت آغازین نسبت به قیمت پایانی و یا بالعکس را به معامله گر نشان می دهد. یک شمع سیاه و یا توپر، نشاندهنده ی کمتر بودن قیمت پایانی سهام نسبت به قیمت آغازین در بازه مورد نظر است؛ بنابراین این شمع روندی نزولی (خرسی) دارد و بیانگر فشار فروش بیشتر خواهد بود. در حالت عکس، اگر این شمع سفید و یا توخالی باشد به معنی آن است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت آغازین بوده است. چنین شمعی نشاندهنده یک روند صعودی (گاوی) و فشار خرید بیشتر خواهد بود. خطوط دو طرف این شمع با نام سایه (Shadow) شناخته می شوند و طیف کامل حرکت قیمت برای آن روز (از کمینه تا بیشینه) را نشان خواهند داد. سایه بالایی نشاندهنده بیشینه قیمت سهام و سایه پایینی نشاندهنده کمینه قیمت سهام در آن روز خواهد بود.
الگوهای شمعی صعودی
با گذشت زمان الگوهای مختلفی از کنار هم قرار گرفتن نمودار های شمعی شکل گرفته که با نام های توصیفی از قبیل سه سرباز سفید (Three white soldiers)، پوشش ابر تاریک (Dark cloud cover)، چکش (hammer)، ستاره صبحگاهی (morning star) و کودک رها شده (abandoned baby) شناخته می شوند. این الگو ها معمولا در طی مدت یک الی چهار هفته پدیدار شده و اطلاعات مفیدی در خصوص روند آتی قیمت سهام را دربر خواهند داشت. پیش از آنکه این الگوهای شمعی را بررسی کنیم، باید دو اصل زیر را به خاطر داشته باشید:
1. الگوهای واژگونی صعودی (1. Bullish reversal patterns) همواره باید در طی یک روند نزولی (downtrend) شکل بگیرند. در غیر این صورت این الگو یک الگوی تداوم (continuation pattern) بوده و الگوی صعودی محسوب نمی شود.
2. اکثر الگوهای واژگونی صعودی نیازمند تایید صعود هستند؛ یعنی به دنبال تشکیل این الگوها، قیمت باید روندی صعودی در پیش بگیرد که توسط یک شمع بلند توخالی و یا یک شکاف در بالا و همراه با حجم زیاد معاملات مشخص شود و این مساله باید در عرض سه روز از تشکیل این الگو رخ دهد.
الگوهای واژگونی صعودی می تواند توسط روش های سنتی تحلیل فنی نیز با اطمینان بیشتری تایید شود. از این روش ها می توان به خطوط روند (trend lines)، مقدار حرکت (momentum)، اسیلاتورها (oscillators) و اندیکاتورهای حجمی اشاره کرد.
الگوهای شمعی متعددی برای تشخیص فرصتهای خرید وجود دارند. در این مقاله به تشریح پنج الگوی شمعی صعودی که قدرتمندترین سیگنال های واژگونی را تولید می کنند، می پردازیم.
1. چکش یا چکش معکوس (The Hammer or the InvertedHammer)
الگوی چکش یک الگوی واژگونی صعودی و نشانگر نزدیک شدن یک سهام به کف قیمت در حین رخداد یک روند نزولی می باشد. بدنه شمع در این نمودار کوتاه و سایه (فتیله) پایینی آن بلندتر خواهد بود و این بدان معناست که فروشندگان در معاملات در حال هدایت قیمت ها به سمت پایین هستند. قبل از ابراز عکس العمل متناسب با واژگونی صعودی، باید روند افزایشی قیمت را با در نظر گرفتن آن در چند روز آتی تایید کنیم. تایید این واژگونی مستلزم افزایش حجم معاملات نیز می باشد.
الگوی چکش معکوس نیز در طی یک روند نزولی تشکیل شده و یک واژگونی احتمالی در روند یا یک حمایت (support) را بیان خواهد کرد. شکل این الگو همانند الگوی چکش نمودار های شمعی است با این تفاوت که سایه (فتیله) بالایی به نشانه فشار خرید پس از اعلام قیمت آغازین و فشار فروش قابل توجه در پی آن (که به اندازه ای نیست که قیمت را به زیر قیمت آغازین بکشاند)، بلندتر خواهد بود. این الگو نیز نیازمند تایید صعود است که می تواند به شکل یک شمع توخالی بلند و یا یک شکاف در بالا و همراه با حجم زیاد معاملات مشخص شود.
2. پوشاننده ی صعودی (The Bullish Engulfing)
الگوی پوشاننده ی صعودی یک الگوی واژگونی صعودی دو شمعی است که در آن شمع دوم به طور کامل بدنه شمع اول (بدون در نظر گرفتن طول فتیله های آن) را “می پوشاند”. این الگو نیز در حین رخداد یک روند نزولی نمایان شده و با ترکیب یک شمع سیاه و یک شمع بزرگتر توخالی به دنبال آن مشخص می شود. در روز دوم رخداد این الگو، قیمت آغازین کمتر از کمینه ی قیمت روز قبل خواهد بود اما فشار خرید، قیمت را به مقداری بیشتر از بیشینه قبلی قیمت خواهد رساند. این به معنای یک سود مسلم برای خریداران است. بهتر است زمانی که قیمت به مقداری بیشتر از بیشینه مقدار دومین شمع دربرگیرنده رسید (زمانی که واژگونی روند نزولی تایید شد)، معامله گر یک رویکرد معامله ی Long را دنبال کند.
3. خط رسوخگر (The piercing line)
الگوی خط رسوخگر نیز همانند الگوی پوشاننده، یک الگوی واژگونی صعودی دو شمعی است که در روند های نزولی پدیدار می شود. یک شمع سیاه بلند و به دنبال آن یک شمع سفید کوتاه که قیمت آغازین آن کمتر از قیمت پایانی روز قبل است نشاندهنده این الگو خواهند بود. پس از مدت کوتاهی فشار خرید قیمت را به سمت بالا و به حدود نیمه ی بدنه شمع سیاه و یا بیشتر (ترجیحا دو سوم بدنه آن) خواهد رساند.
4. ستاره صبحگاهی (The Morning Star)
الگوی ستاره صبحگاهی، همانطور که از نام آن پیداست نشانه یک امیدواری و شروعی دوباره در پی رخداد یک روند نزولی خواهد بود. این الگو از سه شمع تشکیل شده است: یک شمع با بدنه کوتاه (دوجی یا چرخ ریسک) که در بین یک شمع بلند سیاه در قبل و یک شمع بلند سفید در پی آن قرار گرفته است. رنگ بدنه ی حقیقی شمع کوتاه مرکزی می تواند سیاه یا سفید باشد و هیچ گونه همپوشانی بین بدنه آن و بدنه شمع سیاه قبل از آن وجود نخواهد داشت. این نشان می دهد که فشار فروش موجود در روز قبل در حال کاهش است. شمع سفید سوم با بدنه شمع سیاه دارای همپوشانی بوده و نشاندهنده یک فشار خرید جدید و شروع یک واژگونی صعودی است، خصوصا اگر این مساله با افزایش حجم معاملات همراه باشد.
5. سه سرباز سفید (Three white soldiers)
این الگو معمولا پس از یک بازه از رخداد یک روند نزولی و یا در مواقع تثبیت قیمت ها مشاهده خواهد شد. این الگو از سه شمع بلند سفید که قیمت پایانی در آنها در طی روزهای معامله به طور مرتب بالا رفته است تشکیل می شود. قیمت آغازین هر شمع از قیمت آغازین قبلی بیشتر بوده و قیمت پایانی در آن نیز در نزدیکی بیشینه قیمت روز قرار خواهد گرفت. این مساله بیانگر افزایش مستمر فشار خرید می باشد. معامله گران باید در هنگام طولانی بودن بیش از حد شمع های سفید (به دلیل افزایش فروشندگان استقراضی و پایین آوردن قیمت سهام توسط آنها) احتیاط لازم را بعمل آورند.
نمودار زیر مربوط به شرکت انبریج (ENB) است که سه الگوی چکش معکوس، خط رسوخگر و چکش از الگوهای واژگونی صعودی که در بالا ذکر شدند در آن مشاهده می شود.
نمودار زیر از شرکت Pacific DataVision(PDVW)، الگوی سه سرباز سفید را نشان می دهد. دقت کنید که چگونه واژگونی روند نزولی توسط افزایش قابل توجه حجم نمودار های شمعی معاملات تایید شده است.
گفتار پایانی
معامله گران می توانند همانند سایر ابزارهای تحلیل فنی از نمودارهای شمعی برای مطالعه و روانشناسی شرکت کنندگان بازار معامله سهام استفاده کنند. استفاده از این نمودارها بعنوان یک مرحله تحلیلی اضافی نسبت به تحلیل های بنیادی (که پایه تصمیم گیری های معامله را تشکیل می دهند) سودمند خواهد بود. در این مقاله پنج نوع از فراگیرترین الگوهای نمودار شمعی که می توانند بیانگر سیگنال های خرید باشند را بررسی کردیم. استفاده از این الگو ها می تواند به تشخیص تغییرات تمایل معامله گر (که در آن فشار خریدار بر فشار فروشنده چیرگی پیدا می کند) کمک کند و این واژگونی روند نزولی می تواند برای معامله گر سودهای طولانی مدتی را به ارمغان بیاورد.
با این حال این الگوها تضمینی برای واژگونی روند ها نبوده و نیاز است معامله گران قبل از انجام یک معامله همواره واژگونی را توسط بررسی رفتار متعاقب قیمت ها تایید کنند. توجه داشته باشید نمودار های شمعی که با وجود در دسترس بودن راه هایی برای پیش بینی بازار، تحلیل فنی نمی تواند همواره نشانگری بی نقص از کارایی معاملات باشد.
درباره فرهاد یزدی
علاقه زیادی به مدیریت پروژه داشتم اما از روی حس کنجکاوی، فعالیت توی همه صنفی رو تجربه کردم و در آخر فهمیدم علاوه بر علاقه انگیزه ای خاصی از فعالیت در بازارهای مالی دارم که از همان زمان (سال 2013) رفتم واسه آموزش و کسب تجربه در این بازار.
آشنایی با نمودارهای شمعی ژاپنی
نمودارها اصلی ترین ابزار تحلیل تکنیکال می باشند . هر نمودار از دو پارامتر اصلی تشکیل شده است ، قیمت و زمان. قیمت در محور عمودی نمودار و زمان در محور افقی قرار دارد. قیمت در هر نموداری برگرفته از ارزش شاخص، کالا یا ارزش ارز اول نسبت به ارز دوم می باشد.
هر نمودار قیمت، بنا به انتخاب کاربر می تواند بازه های زمانی متفاوتی را نشان دهد از بازه یک دقیقه ای (تیک چارت) تا بازه زمانی هفتگی و حتی ماهیانه.
نمودارهای مختلفی وجود دارند اما رایجترین آن ها عبارتند از: نمودار خطی ، نمودار میله ای ، نمودار شمعی ژاپنی ( کندل استیک ) ، نمودار کاجی ، نمودار رنکو و نمودار نقطه و خط. از بین 6 نمودار رایج بالا، نمودار شمعی ژاپنی ( کندل استیک ) از پر کاربردترین آن ها است ، نمودارهای کندل استیک بیش از دو قرن پیش در ژاپن برای تحلیل قیمت برنج اختراع شد . عمده این معروفیت و استفاده را ژاپنی ها مدیون ( مانهیسا هما ) در قرن هفدهم میلادی می باشند حال آنکه بیش از دو دهه نیست که نمودارهای شمعی در غرب رواج یافته است و دلیل عمده ترویج این نمونه نمایش نمودار در غرب نیز نمودار های شمعی نمودار های شمعی مربوط به سیستم های رایانه ای می باشد.
از لحاظ ماهیت ، کندل استیک ها یا برای ترسیم نمودار ها و نمایش قیمت برای تحلیل تکنیکال به کار می روند و یا به صورت منفرد ، ترکیب و شیوه نمایش آن ها ، ابزاری برای تحلیل و پیشبینی جهت آینده بازار می باشد .عمده دلیل محبوبیت روزافزون استفاده از این نمودارها بین تحلیلگران ، راحتی استفاده و مشخص بودن وضعیت صعودی یا نزولی هر کندل استیک به صورت منفرد می باشد.
سه نکته اساسی در استفاده از الگوهای شمعی حائز اهمیت است که باید رعایت شود :
تشکیل الگوها تنها زمانی مورد توجه قرار می گیرند که تغییرات قیمت دارای روند باشند .در صورت وجود نداشتن روند صعودی یا نزولی ، اهمیت و جهت گیری برای استفاده از الگوهای کندل استیک برگشتی یا ادامه دهنده وجود ندارد.
الگوهای کندل استیک بازگشتی تنها زمانی در داخل روند علامت بازگشت روند را اعلام می کنند که این الگوها همزمان با ابزاری دیگر برای بازگشت روند همراه باشد . تحلیلگران تکنیکال عموما هنگامی به الگوهای کندل استیک بازگشتی اهمیت می دهند که در محدوده حمایت و یا مقاومت خاصی تشکیل شوند .
الگوهای شمعی با وجود این که در اغلب موارد نقاط ورود درستی را نشان می دهند اما نمی توان برای خروج حتما منتظر تشکیل الگوی بازگشتی دیگری ماند و باید در اینجا نیز از ابزار های دیگر تکنیکال برای خروج استفاده کرد .
مجموعه آموزشی حاضر، با عنوان نمودارهای شمعی ژاپنی ، نوشته شاروم فرهنگ ، در فرمت PDF و در 37 صفحه تهیه و تنظیم شده است.
بخش دوم آموزش تحلیل تکنیکال؛ نمودارها
به طور کلی در تحلیل تکنیکال با توجه به هدف معاملهگر سه نوع نمودار پر کاربرد وجود دارد: نمودارهای خطی، نمودارهای میلهای و نمودارهای شمعی. قبل از اینکه به هر یک از این موارد بپردازیم، نمودارهای OHLC را بررسی میکنیم.
نمودار OHLC
قابلیتی که نمودارهای OHLC در اختیار معاملهگر میگذارند این است که نوسان قیمت را در قالب یک میله و یا شمع در دوره خاصی به ما نشان میدهند؛ چیزی که در نمودارهای خطی امکان مشاهده آن وجود ندارد. کلمه OHLC از قرار دادن نام اول کلمات زیر بدست میآید: Open یا قیمت آغازین High یا بالاترین قیمت معامله شده Low یا پایینترین قیمت معامله شده Close یا قیمت بسته شدن موارد ذکر شده را در ادامه بر روی نمودارهای شمعی و میلهای بررسی خواهیم کرد.
تایم فریم (بازه زمانی)
قبل از وارد شدن به بحث انواع نمودارها، با مفهوم تایمفریم یا بازه زمانی باید آشنا شوید. تایمفریم به معنی یک دوره زمانی است که طول زمانی معینی دارد و در زمان مشخصی شروع و پایان مییابد. هر تایمفریم با توجه به نوع نمودار میتواند یک نقطه، یک شمع (کندل) و یا یک میله را نشان دهد. هر تایمفریم کوچکترین بخش نمودار است که اطلاعاتی نظیر قیمت آغازین معامله، قیمت بسته شدن و بالاترین و پایینترین نمودار های شمعی قیمت را در اختیار معاملهگر قرار میدهد؛ البته اطلاعات بدست آمده از هر تایمفریم، به نوع نمودار نیز بستگی دارد. با این توضیحات به سراغ انواع نمودارها میرویم.
نمودار خطی (Line Chart)
نمودارهای خطی سادهترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند و تنها قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایمفریم ثبت میکنند. مثلا نمودارهای خطی در تایمفریم یک روزه، در هر روز تنها یک نقطه بر روی نمودار نشان میدهند و این نقطه آخرین قیمت معامله شده در آن روز است. با اتصال نقاط بدست آمده از هر روز، نمودار خطی در تایمفریم یک روزه به دست خواهد آمد.
نقطه ضعف این نمودار این است که تنها قیمت نهایی را ثبت میکند؛ یعنی اینکه تمامی معاملات انجام شده در یک روز ارزشی ندارد و تنها آخرین قیمت آن روز در نمودار خطی ارزشمند است. اغلب معاملهگران برای تایید شکستهای حمایتی و مقاومتی از قیمت بسته شدن استفاده میکنند، برای همین نیز این قیمت اهمیت بیشتری دارد.
هرچند میتوان از قیمتهای دیگری نظیر قیمت آغازین یا میانگین بالاترین و پایینترین قیمتها نیز استفاده کرد، اما پیشنهاد میشود درصورتی که میخواهید از نمودار خطی جهت تحلیل استفاده کنید، آن را روی حالت پیشفرض یعنی قیمت بسته شدن قرار دهید.
نمودار میلهای (Bar Chart)
در نمودارهای میلهای هر تایمفریم یک میله (Bar) را نشان میدهد که بالاترین و پایینترین قیمت، قیمت آغازین و بسته شده بر روی هر میله مشخص شده است. یعنی در نمودار میلهای هر میله (Bar) میتواند نشاندهنده تغییرات قیمتی در بازه یک ساعته (تایمفریم یک ساعته)، یک روزه (تایمفریم یک روزه) یا یک هفتهای (تایمفریم هفتهای) باشد. اینکه از چه تایمفریمی استفاده کنیم به خودمان و استراتژی معاملاتیمان بستگی دارد.
هر میله از خطوط عمودی تشکیل شده است که قیمت آغازین و بسته شده در آن با خطوط تیره افقی نشان داده شده و دو سر میله بالاترین و پایینترین قیمت را نشان میدهند. قیمت آغازین با خط تیره افقی در سمت چپ و قیمت بسته شده با خط تیره افقی در سمت راست میله نمایش داده میشود. میلهای که در آن خط افقی سمت چپ بالاتر از خط افقی سمت راست باشد، یا بهعبارتی دیگر قیمت آغازین بیشتر از قیمت بسته شده باشد، میله نزولی است. برعکس این، یعنی اگر خط تیره چپی پایینتر از خط تیره راستی باشد در اینصورت میله صعودی خواهد بود.
رنگ این میلهها با توجه به نمودار های شمعی صعودی یا نزولی بودنشان میتواند تغییر کند. در نمودار زیر میله صعودی با رنگ سبز و میله نزولی با رنگ قرمز نمایش داده شده است.
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
نمودار شمعی نیز به مانند نمودار میلهای خصوصیات نمودارهای OHLC را دارد و تنها نقطه تفاوت آن با نمودار میلهای در نحوه نمایش هر تایم فریم است. تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال برای راحتی کار و تفسیر آسانتر معمولاً نمودار کندلاستیک را جایگزین نمودار میلهای میکنند.
در این نمودارها در هر تایم فریم یک شمع یا کندل (Candle) نمایش داده میشود. به مانند نمودارهای میلهای، هر تایمفریم میتواند نشاندهنده یک دقیقه، یک ساعت، یک روز یا یک ماه باشد. همچنین نزولی یا صعودی بودن کندلها را از رنگشان میتوان تشخیص داد. در کندلهای صعودی (Bullish) قیمت آغازین پایینتر از قیمت بسته شده قرار دارد و کندل به رنگ سبز یا بیرنگ نمایش داده میشود.
در کندلهای نزولی (Bearish) قیمت بسته شده پایینتر از قیمت آغازین قرار دارد و رنگ این کندلها اغلب قرمز یا مشکی است. هر کندل در نمودارهای شمعی از دو بخش تشکیل شده است: ۱- بدنه کندل (Body) و ۲- سایه (Shadow) که به آن فیتیله (Wick) یا میله هم گفته میشود.