پرایس اکشن چیست؟

- استفاده از آن رایگان تمام میشود. تریدرها برای پیش رفتن با پرایس اکشن، به نرمافزارهای اضافی احتیاجی ندارند. کندل، بار، نقطه یا هر نمودار دیگری، اطلاعات مورد نیاز پرایس اکشن تریدرها را فراهم میکند.
- با هر نرمافزاری میتوان از تکنیک پرایس اکشن استفاده کرد.
- این شیوه معاملاتی، در هر موقعیتی کارساز است؛ سهام، فارکس، کالا و….
- در این روش همه چیز با هم عجین میشوند اما تداخل اطلاعات به وجود نمیآید.
- سرعت بالای پرایس اکشن مزیتی درخشان است. اطلاعات گذشته دیگر در معاملات شما نقشی ندارند.
پرایس اکشن چیست؟
تعداد متعددی از معامله گران در وبسایت های گوناگون کلمه پرایس اکشن را دیده اند .
تبلیغات گسترده آن هم در فضا های مجازی موجود هست .
دراین مقاله توضیحاتی درباره پرایس اکشن ( معامله گری مبنی بر حرکات قیمت ) داده شدهاست .
توضیحاتی از قبیل این که چرا تحلیلگران بازار فارکس در راهکار های معاملاتی خویش از روش پرایس اکشن استفاده می نمایند , بیان شده شدهاست .
چگونه با استراتژی پرایس اکشن (حرکات قیمت) معامله کنم؟
در تحلیل تکنیکال، پرایس اکشن یک استراتژی بر طبق حرکات قیمت می باشد.
بسیاری از تریدر ها برای تحلیل بازار های مالی نظیر فارکس از پرایس اکشن استفاده می کنند.
اکثر معامله گران حرفه ای روش پرایس اکشن را به استفاده از تحلیل با اندیکاتور های مختلف ترجیح می دهند.
چرا که اندیکاتورها در اکثر مواقع یا بهتر است بگوییم همیشه از حرکات بازار عقب تر هستند.
اندیکاتور ها بر اساس فرمول های ثابتی که برایشان تعریف شده گذشته بازار را تحلیل کرده و پیش بینی هایشان نسبت به حرکات قیمت نمایش می دهند.
البته تریدر های زیادی با استفاده از اندیکاتورها نیز سود های بسیار قابل قبولی از بازار فارکس کسب می کنند.
از نظر معامله گران حرفه ای بازار های مالی را باید تحلیل کرد، نه پیش بینی!
به چه دلیل معامله گران گذشته بازار را تحلیل می کنند؟
معامله گرانی که از روش پرایس اکشن برای تحلیل بازار استفاده می کنند، گذشته مارکت برایشان از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.
آنها متعقدند که برخی از رویداد های گذشته دوباره تکرار خواهند شد.
اینگونه معامله گران محدوده های Support (حمایت) و Resistance (مقاومت) را بررسی می کنند.
آنها خطوط مختلف را در رفتار گذشته قیمت مشخص می کنند.
در نتیجه در آینده نیز از این خطوط به عنوان حمایت و مقاومت قیمت استفاده میکنند.
در صورتی که اندیکاتور ها صرفا آینده بازار را با منطقی که برایشان از قبل تعریف شدهاست نشان میدهند .
چون بازارهای مالی غیر قابل پیش بینی می باشند , در بعضی مواقع خطا دارند و نیاز به تحلیل است .
از ابزارهای تحلیل بر اساس پرایس اکشن می توان :
حمایت ها، مقاومت ها، سویینگ ها، خطوط روند، الگو های قیمتی و الگو های شمعی ژاپنی مانند: هارامی و اینگولفینگ را نام برد.
پرایس اکشن در چه بازار هایی کاربرد دارد؟
استراتژی معامله بر اساس حرکات قیمت در تمام بازار های مالی از قبیل:
بازار سهام (Stock Market)، بازار فارکس (Forex Market) ، بازار های آتی (Futures)، طلا (Gold)، نفت (Oil) و … کاربرد دارد.
در تمامی بازار های مالی می توان از طریق تحلیل چارت های قیمت، موقعیتی جهت ورود به معاملات سود ده بدست آورد.
تحلیلگران بسیاری با استفاده از الگو های قیمتی، حمایت ها، مقاومت ها، میزان سرمایه و حجم معاملاتی محاسبه شده تصمیم به انجام معامله میگیرند.
کندل های نمودار قیمت برای آنها نقطه ورود و خروج مناسب را مهیا میسازد.
High و Low کندل ها نیز به خطوط حمایت و مقاومت اعتبار میبخشند.
مزایای پرایس اکشن
نیازی به هیچگونه ابزار خارج از پلتفرم متاتریدر ندارد.
نمودار قیمت و خطوط روند از مهم ترین ابزار های استراتژی حرکات قیمت میباشد.
در تمام بازارهای مالی از جمله فارکس کاربرد دارد.
تحلیل قیمت با استراتژی پرایس اکشن سریع است زیرا در قیمت تاخیر وجود ندارد.
با تمام پلتفرم ها می توان این استراتژی را برای تحلیل مارکت مورد استفاده قرار داد.
در کل پرایس اکشن به شما امداد می کند تا معاملهگر بهتری گردید .
درکتان به بازار های سرمایه علی الخصوص بازار فارکس را بیشتر کرده و احاطه معامله گر بر تحلیل نمودار را بالا میبرد .
ولی می بایست بگوییم که یادگرفتن این روش به زمان و تمرین زیادی نیاز دارد .
پرایس اکشن چیست؟
برخی تحلیلگران از اندیکاتورهایی که همواره از قیمت فعلی بازار عقبتر هستند، برای تحلیل روند قیمت استفاده میکنند. این اندیکاتورها در واقع با استفاده از فرمولهای خود، تحلیل اطلاعات گذشته قیمت را نشان میدهند. تریدرهایی که از اندیکاتورها استفاده میکنند حرکات بعدی بازار را صرفا با حدس و گمان پیشبینی میکنند. حال مگر راهی برای پیشبینی درست و مستدل وجود دارد؟ بله. پرایس اکشن یک تکنیک از مجموعه تحلیل فنی است که در آن تحلیلگر با استفاده از حرکات واقعی قیمت، تصمیمات معاملاتی خود را مشخص میکند. تریدر در پرایس اکشن به جای تأکید بر تاریخچه قیمتها، بر کشف رابطه میان قیمتهای جاری و قیمتهای گذشته تمرکز میکند. در این مقاله، به شناخت کاملی از پرایس اکشن خواهیم رسید و با ابزارهای کاربردی آن نیز آشنا خواهیم شد.
ماهیت تکنیک پرایس اکشن
روش پرایس اکشن، در اصل میخواهد با استفاده از تحلیل الگوهای قیمت، نظم حاکم بر بازار را که گاهی تصادفی به نظر میرسد، به گونهای سادهتر و مشخصتر به معاملهگر نشان دهد. تحلیلگران پرایس اکشن، به دنبال این نیستند که بفهمند چه چیزی در حال رخ دادن است. بلکه پرسش آنان این است که چرا این اتفاق دارد میافتد.
پرایس اکشن تریدر به چه کسی میگویند؟
از آنجا که تریدر به معنای معاملهگر است، پرایس اکشن تریدر نیز معاملهگری است که با روش پرایس اکشن کار میکند. این تریدرها همه چیز را ساده میبینند. آنها نوسانات قیمت، الگوهای نموداری، حجم معاملات و اطلاعات دیگر بازار را با یکدیگر ترکیب میکنند تا به تصمیم مناسب خود برسند. بهکارگیری این روش نیاز به درک عمیقی از بازار دارد تا شخص معاملهگر بفهمد که حرکت بازار چگونه و نظم درونی آن به چه شکل است؟ حرفهای ترین پرایس اکشن تریدرها که به Tape trader معروف هستند، برای معاملات خود به چارت نیازی ندارند و مناطق حمایتی و مقاومتی برای بازدهی آنان، کافی است.
مزیتهای روش پرایس اکشن
- استفاده از آن رایگان تمام میشود. تریدرها برای پیش رفتن با پرایس اکشن، به نرمافزارهای اضافی احتیاجی ندارند. کندل، بار، نقطه یا هر نمودار دیگری، اطلاعات مورد نیاز پرایس اکشن تریدرها را فراهم میکند.
- با هر نرمافزاری میتوان از تکنیک پرایس اکشن استفاده کرد.
- این شیوه معاملاتی، در هر موقعیتی کارساز است؛ سهام، فارکس، کالا و….
- در این روش همه چیز با هم عجین میشوند اما تداخل اطلاعات به وجود نمیآید.
- سرعت بالای پرایس اکشن مزیتی درخشان است. اطلاعات گذشته دیگر در معاملات شما نقشی ندارند.
نکاتی در مورد الگوها و ستاپهای پرایس اکشن
- نگاه تحلیلگر پرایس اکشن، اندازه نسبی، شکل، موقعیت، رشد و حجم شمعهاست.
- در این تکنیک، معمولا سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز به کار گرفته میشوند؛ ابزارهایی مانند میانگین متحرک، خط روند و دامنه معاملاتی
- استفاده از پرایس اکشن برای سفتهبازی الزاما به معنی چشمپوشی از کل روشهای تحلیل تکنیکال نیست. یک پرایس اکشن تریدر برای تنظیم استراتژی خود، میتواند صرفا روی درک رفتاری پرایس اکشن تمرکز کند.
- مسیر کلی این روش به این گونه است که ابتدا الگوها با هر شمع شکل میگیرند، معامله گر دنبال ترتیب خاصی از شکلگیری الگوهاست تا بعد از آن ستاپ تشکیل شود که در آخر به سیگنال منتهی میشود.
- ستاپ به منظور تعیین نقاط ورود و خروج، استفاده میشود. هر ستاپ یک نقطه بهینه برای ورد دارد. معاملهگران کارآزموده معیارهای خود را برای ورود و خروج از معامله میدانند.
- یک ستاپ ساده به تنهایی دلیل محکمی برای ورود به معامله نیست. بلکه باید شمعها، الگوها و ستاپها را با هم ترکیب کنیم تا به نتیجه قویتری برسیم.
ورود به معامله
مراحل ورود به معامله در پرایس اکشن به این شکل است که:
- ابتدا به این نتیجه میرسیم که سیگنال پرایس اکشن قوی و معتبر است. سپس باید منتظر بمانیم تا یک نقطه مناسب برای ورود یا خروج پیدا کنیم. به این نقاط، تریگر میگویند.
- هنگام معامله ممکن است به سیگنالی برخورد کنیم اما آنها تریگر نیستند. برای رسیدن به سیگنال قدرتمند، باید شمع مورد نظر بسته شود.
- پس از ورود به معامله، بایستی حد ضرر را مشخص پرایس اکشن چیست؟ کنیم.
تفاوت روند و دامنه معاملاتی
روند یا صعودی دیده میشود و یا نزولی. یعنی قیمتها در روند، مسیر مشخصی رو به پایین یا رو به بالا میروند. در روند همبستگی وجود دارد. یعنی وقتی در روند باشیم، بازار به همان مسیر قبلی خود ادامه خواهد داد. برای مشخص کردن روند، باید کفها و سقف ها را به هم وصل کنیم تا جهت آن مشخص شود. اما نکته مهم اینجاست که مثلا در یک روند صعودی، کفها و سقفهای بالاتر بایستی بعد از بسته شدن شمع مشخص شوند. اگر قبل از اینکه شمع کامل شود، آن را سقف بالاتر قلمداد کنیم، ممکن است بازار پیشبینی ما را خراب کند.
اما هرگاه روند مشخص نباشد، دامنه معاملاتی شکل میگیرد. در این وضعیت یک سقف و یک کف پدید میآیند که حرکات قیمت را محدود میکنند. گمان میرود ۸۰ درصد تلاشهای بازار برای شکستن این سطوح، بی نتیجه است و بازار دوباره در همان تونل به پیش میرود و مدام به سقف و کف تونل برخورد میکند. اما وقتی دامنه اصلاحی شکسته شود، یک سقف بالاتر به وجود میآید. پرایس اکشن تریدرها در این هنگام، منتظر میمانند تا شکست دوم نیز از راه برسد. این یک معامله نزولی است که احتمال موفقیت آن بسیار بالا است. وسط دامنه معاملاتی نیز به عنوان هدف سود تعیین میشود. این کار چند دلیل دارد: اول این که وسط دامنه معاملاتی، به عنوان آهنربای پرایس اکشن عمل میکند. دوم این که سقف بالاتر، چند واحد از سقف دامنه بالاتر است و بازدهی بیشتری دارد. سوم این که طبق قانون دو شکست متوالی ،هرگاه بازار دوبار تلاش کرده تا یک جهت را بشکند اما موفق نشده، بازار در جهت مخالف به حرکت خود ادامه میدهد.
شناخت شمع نموداری
شمعها نقش بسزایی در تکنیک پرایس اکشن دارند. پس لازم است در ابتدا شمع را به طور کامل بشناسیم. یک شمع از اجزای مختلفی تشکیل شده که عبارتند از:
- قیمت باز: اولین قیمت
- قیمت بسته: آخرین قیمت
- سقف قیمت: بالاترین قیمت
- کف قیمت: پایینترین قیمت
- بدنه: بخشی از شمع که دو طرف آن، قیمت باز و قیمت بسته هستند.
- دُم یا سایه (بالایی یا پایینی): قسمتی از شمع که خارج از بدنه است.
انواع شمع
- شمع اصلاحی: در این شمع، قیمت باز و قیمت بسته، یکی شدهاند و بدنهای تشکیل نشده. به بیان دیگر، هیچ تغییری در آن برهه از زمان اتفاق نیفتاده است که احتمالا در تایم فریم پایینتر، احتمالا یک دامنه معاملاتی را مشاهده کنیم.
- شمع روندی: این شمعها که حتما باید بدنه داشته باشند، یا صعودی هستند و یا نزولی.
- شمع روند صعودی: در این شمع، قیمت بسته در بالا و قیمت باز در پایین بدنه قرار میگیرند.
- شمع روند نزولی: در این شمع، اولین قیمت معامله شده در بالای بدنه و قیمت بسته نیز در پایین آن قرار دارد.
- شمع در جهت روند: شمعی که همسو با روندی باشد که آن را دربرگرفته است. مانند شمعی صعودی در میان یک روند صعودی.
- شمع مخالف روند: شمعی که برعکس مسیر روند باشد. مانند یک شمع صعودی در میان یک روند نزولی.
- شمع بدون سایه: شمعی که تمام آن بدنه باشد. یعنی دو طرف آن با قیمت باز شروع شده و با قیمت بسته به پایان رسیده است. پدید آمدن یک شمع بدون سایه در یک روند قدرتمند، به این معناست که در آن دوره زمانی، فشار خرید با فروش یکسان بوده است که چنین حالتی، یک سیگنال قوی برای ادامه روند تلقی میشود.
- شمع اینسایدبار: شمعی که بدنه آن از شمع قبلی کوچکتر است و بین دو طرف بدنه شمع قبلی، جای میگیرد.
- شمع اوتسایدبار: شمعی بزرگتر از شمع قبلی، که دو سوی بدنه آن، شمع قبلی را میپوشاند. وجود چنین شمعی به این معناست که در شمع قبلی آن، بازار دچار انفعال و بی تصمیمی شده ولی در این شمع، تصمیم خود را میگیرد و ناگهان روند یا بالا و یا پایین میرود. شمع اوتسایدبار اگر در اصلاح یک روند قدرتمند قرار بگیرد، نشانگر تمایل بسیار قوی برای ادامه اصلاح است.
الگوی ioi
چنین الگویی در پرایس اکشن، یک ستاپ برای شکست در جهت مخالف روند به حساب میآید. این الگو با الگوی ii ارتباط نزدیکی دارد. در الگوی ioi ابتدا یک شمع اینسایدبار، سپس یک اوتسایدبار و بعد دوباره یک شمع اینسایدبار پدید میآید.
الگوی شمع های کوچک
در شیوه پرایس اکشن، شمعهای کوچک را باید با توجه به موقعیت آنها تعبیر کرد. اما تعریف کلی آن این است که شمعهای کوچک نشاندهنده بی اشتیاقی طرفین بازار هستند. تعابیر گوناگونی میتوان از شمعهای کوچک داشت:
- گاهی وجود این شمعها به معنای متوقف شدن خرید و فروش در بازار است. زیرا هر دو طرف بازار منتظرند تا ببیند آیا طرف مقابل اقدام به حرکت میکند یا خیر؟
- در جای دیگری، شمع کوچک میتواند بیانگر عدم توافق بین نیروهایی باشد که بازار را به یک سمت، سوق دادهاند، یعنی نشانه برگشت است.
- در موقعیتی دیگر، شمع کوچک به معنای توقف روند است. در این هنگام یک پولبک در روند تشکیل میشود و شمعهای کوچک در انتهای آن قرار میگیرند و فرصتی مناسب برای خرید در جهت روند، به دست میآید.
الگوی ii و iii
الگوی ii از دو شمع اینسایدبار پشت سر هم تشکیل شده است. الگوی iii نیز سه شمع اینسایدبار کنار هم را نشان میدهد. در بیشتر موارد، این شمعها کوچک هستند. پرایس اکشن تریدرهایی که جهت بازار هنوز پرایس اکشن چیست؟ برایشان روشن نیست اما از حرکت بعدی آگاه هستند، میتوانند همزمان در بالا و پایین این الگوها، به ترتیب سفارش خرید و فروش ثبت کنند. بعد هم صبر میکنند تا بازار، الگوی اصلاحی را بشکند. پس از شکست این الگو، تریدرها در یک جهت معامله را باز میکنند و سفارشی که در جهت دیگر گذاشته بودند، به حد ضرر تبدیل میشود.
ال بروکس هم ستاپی را از الگوی ii معرفی کرده است؛ به این صورت که وقتی در یک روند قدرتمند که قبلا خط آن شکسته شده، الگوی ii ظاهر شود، آن گاه اگر دوباره این روند شکسته شد، سیگنال برگشت به دست میآید. اینسایدبارهای کوچک خبر از برابر بودن فشار خرید و فروش میدهند. سفارش خرید در حال انتظار بایستی یک تیک در جهت خلاف اولین شمع در الگوی ii قرار بگیرد و حد ضرر نیز باید یک تیک بالاتر از شمع اول در جهت مخالف قرار بگیرد.
سوئینگ
در روند صعودی، هنگامی که یک سقف بالاتر شکل بگیرد، به آن سوئینگ های (swing high) گفته میشود که بعد از آن پولبک شکل میگیرد و طبق خط روند، در کف بالاتر تمام میشود. برعکس سوئینگ های هم در روند نزولی با نام سوئینگ لو (swing low) به وجود میآید. هنگامی که بازار خط روند را میشکند، به حد فاصل میان نقطه شکست و آخرین سوئینگ، “خط روند میانی” یا “گام” میگویند. پس از یک گام صعودی، یک M نزولی داریم که سوئینگ را تشکیل میدهد. به هر رو، معاملهگران پرایس اکشن، در روند استاندارد، به دنبال ۲ یا ۳ سوئینگ هستند.
خط روند میکرو
خط روند طی شکلگیری سقفها و کفهای متعدد به وجود میآید. اما خط روند میکرو برای وقتی است که تمام یا اکثر سقفها و کفها طی یک دوره کوتاه و در چند شمع ایجاد شوند. یعنی چنان که شکست در یک روند نزولی امکان دارد به شکست منتهی شود، خطوط روند میکرو هم شکسته میشوند و شکست آنها نیز میتواند غیرواقعی باشد. هنگام معامله در شکست خط روند میکرو، بایستی سفارش در حال انتظار را یک تیک پایینتر یا بالاتر از شمع قبلی قرار دهیم که بتوان در جهت روند وارد شد.
این نوع خط روند پرایس اکشن چیست؟ در اصلاح روند اصلی و یا پولبک به کار گرفته میشود و سیگنالی قوی برای نقطه شکست و پایان خط روند، از آن دریافت میکنیم. اگر بازار از این شمع بالاتر رفت، به این معناست که شکست خط روند میکرو واقعی بوده و بازار به روند صعودی خود ادامه میدهد. شمعی که در یک روند صعودی، خط روند نزولی میکرو را بشکند، یک شمع صعودی قدرتمند است که همان شمع سیگنال محسوب میشود.
اسپایک و کانال
اسپایک و کانال ساختار دیگری است که در پرایس اکشن حائز اهمیت است. به ابتدای مسیر روند که بازار با قدرت زیادی حرکت میکند، اسپایک گفته میشود. اسپایک معمولا در ابتدای روز و در چارت طی روز تشکیل میشود. سپس از پرایس اکشن چیست؟ سرعت آن کاسته شده و به یک کانال باریک ورود پیدا میکند که در جهت روند به آرامی حرکت میکند. پس از شکست کانال، بازار به سطح روند بازمیگردد و دوباره وارد دامنه معاملاتی میشود. این دامنه معاملاتی در حد فاصل شروع روند و شکست کانال پدید میآید. زمانی هم که در نقطه شروع روند شکاف داشته باشیم (یک شکاف عمودی میان سقف شمع کنونی وکف شمع بعد)، کانال و اسپایک شکاف تشکیل میشود.
پولبک
در یک نمودار که خط روند صعودی کشیده شده باشد، وقتی بازار این خط را شکست و رو به پایین رفت، مسیر روند در ابتدای این شکست، یک بار دیگر بالا میآید و تا خط روند میرسد. سپس دوباره به مسیر نزولی خود وارد میشود. این بازگشت موقتی که پس از یک تغییر مسیر روند نزولی یا صعودی به وجود میآید، پولبک میگویند. در یک روند قوی، پولبک مسیر زیادی را طی میکند تا بتواند یک گام دیگر شبیه به روند ایجاد کند. پرایس اکشن تریدرها انتظار دارند بازار در تلاش دوباره خود پایدار باشد. از این رو منتظر دومین سوئینگ در پولبک هستند که شکست بخورد و بازار به مسیر روند پیشین خود، ادامه دهد. در پرایس اکشن، یکی از روشهایی که کمک میکند تا معاملهگر در انتهای پولبک و در جهت روند وارد شود این است که در پولبک روند صعودی، تعداد سقفهای بالاتر و در پولبک روند نزولی، تعداد کفهای پایینتر را بشمارد.
الگوی شمع پرایس اکشن چیست؟ برگشتی
شمع برگشتی سیگنال بازگشت روند را ارائه میدهد. به عنوان مثال، ویژگیهای یک شمع صعودی برگشتی را میتوان این گونه توصیف کرد:
- قیمت پایانی فاصله زیادی از اولین معامله داشته باشد.
- سایه پایینی بزرگ باشد. سایه بالایی یا طول کمی داشته باشد و یا اصلا نباشد.
- همپوشانی کمی با شمعهای قبل از خود داشته باشد.
- سایه پایینی آن از شمعهای پیشین، پایینتر باشد
شمع نزولی برگشتی نیز، برعکس این ویژگیها را دارد. اما شمع برگشت صعودی را از نگاه روش پرایس اکشن میتوان به این شیوه تحلیل کرد:
آموزش تخصصی معامله گری در بازارهای مالی فارکس.طلا . نفت و کریپتوکارنسی(ارزهای دیجیتال)
دوره تخصصی و کامل آموزش حرفه ای بورس بین اللمل (فارکس . طلا و نفت و ارز های دیجیتال )از مقدماتی تا پیشرفته در دو سیستم معاملاتی ایچیموکو و پرایس اکشن همراه با پشتیبانی بعد از دوره تا رسیدن به سود مستمر در بازار های مالی.
A) سر فصل دوره آموزش استراتژی معاملاتی پرایس اکشن خلاصه دروس :
مقدماتی : 1_آموزش متاتریدر و افتتاح حساب در کارگزاری 2_آموزش ترند لاین (قسمت اول) 3_آموزش ترند لاین (قسمت دوم) 4_آموزش تریدینگ رنج (قسمت اول) 5_آموزش تریدینگ رنج (قسمت دوم) 6_آموزش کندل استیک
7_آموزش لول گزاری چارت
متوسطه:1_الگو ویج (مثلث) 2_الگو فلگ (پرچم) 3_الگو ( ام تی آر) و پولبک 4_بریک اوت 5_تحلیل زمانی _مولتی تایم فریم و ناحیه های زمانی(سشن ها) 6 _فاندامنتال 7_مارکت سایکل (چرخه بازار)
پیشرفته : 1_اوردر گزاری و معامله گری (حد سود و ضرر) 2_مدیریت سرمایه حرفه ای 3_میکرو کانال 4_ترکیب ایچیموکو و پرایس اکشن 5_انتخاب استراتژی و پالن معامالتی 6_آموزش بهینه سازی استراتژی و بک تست گیری 7_روانشناسی معامله گری 8_تحلیل بک تست و طراحی حساب های معامالتی
تدریس این دوره 16 جلسه به همراه تمرینات روزانه و به صورت خصوصی وآنلاین میباشد همچنین همراهی و پشتیبانی تریدر تا رسیدن به سود دهی مستمر بعد از دوره آموزشی ادامه میابد.
B) سر فصل دوره آموزش استراتژی ایچیموکو خلاصه دروس:
1_معرفی اجزا در ایچیموکو و رابطه قیمت با آنها
2_تشخیص جهت بازار در ایچیموکو بوسیله کیجون سن و ابر کومو
3_کراس ها و انواع آنها
4_انواع ابر کمو
5_انواع واگرایی در ایچیموکو
6_روش تایین تارگت های قیمتی در ایچیموکو (سطوح مشترک)
7_استراتژی کراس تنکنسن و کیجونسن و نکات کلیدی آن
8_استراتژی مساحت کمو و مساحت کراس و نکات کلیدی آن
9_فست اسکلپ با استراتژی 2 فلت قبلی کیجونسن
10_ساخت استراتژی معاملاتی بوسیله ترکیب ایچیموکو و پرایس اکشن
تدریس این دوره 16 جلسه به همراه تمرینات روزانه و به صورت خصوصی وآنلاین میباشد همچنین همراهی و پشتیبانی تریدر تا رسیدن به سود دهی مستمر بعد از دوره آموزشی ادامه میابد.
پرایس اکشن چیست و بهترین دوره آن کدام است ؟
پرایس اکشن را می توان یکی از کارآمدترین و شاید بهترین استراتژی های بازار دانست که عملا قدرت حرکت خوبی به تریدر می دهد. پرایس اکشن استراتژی است که در اکثر بازارهای سرمایه ای جهان از جمله بازار ارز دیجیتال، بورس ایران، فارکس و . کارایی خودش را نشان می دهد. نکته مهمی که در مورد انواع دوره پرایس اکشن باید بدانید این است که این استراتژی بسیار گسترده است و انواع دوره های مختلف مانند دوره آموزش مدیریت پرتفوی، تفکر اقتصادی، شناسایی ریسک، شناسایی بهترین صرافی ارز دیجیتال و . را شامل می شود.
دوره پرایس اکشن چه چیزی را به ما آموزش می دهد؟
برای این که بدانیم دوره پرایس اکشن چه چیزی هایی را به ما آموزش می دهد باید با مفهوم این استراتژی بیشتر آشنا شویم. مهمترین ویژگی که پرایس اکشن نسبت به غالب استراتژی های بازار نحوه نگرش تریدر به چارت نموداری است. در واقع در بسیاری از استراتژی های بازار تریدر به دنبال این است که بداند چه اتفاقی در حال رخ دادن است اما در استراتژی پرایس اکشن تریدر می خواهد بداند که چرا این اتفاق در حال رخ دادن است؟
در ابتدا شاید تفاوت چندانی میان این دو دیدگاه به نظر نرسد، اما بیایید کمی بهتر به موضوع نگاه کنیم. زمانی که شما می خواهید بدانید چه اتفاقی در حال رخ دادن است باید از اندیکاتورهای مختلف استفاده کنید. در واقع اندیکاتورها و شاخص ها ابزاری برای فهم رخ داد های بازار محسوب می شود. اما نکته ای که وجود دارد این است که اندیکاتورها سایه ی سایه ی قیمت ها محسوب می شود. به عبارت ساده تر اندیکاتورها دو قدم از قیمت ها عقب تر هستند. بنابراین شما عملا برای یافتن پاسخ سوال خود، دو قدم از بازار عقب می مانید و این یعنی ممکن است شما برخی از فرصت های خرید یا فروش را از دست می دهید.
اما در دوره پرایس اکشن به شما آموزش داده می شود که سوال دیگری را از بازار بپرسید. در واقع شما باید بدانید که چرا این اتفاق در حال رخ دادن است. پاسخ این سوال مانند پیدا کردن یک فرمول برای مسئله ای ریاضی است. زمانی که شما بتوانید چرایی یک روند یا یک تغییر قیمت را پیدا کنید متوجه خواهید شد که چارت در ادامه این روند یا تغییر قیمتی چگونه رفتار خواهد کرد. بنابراین نه پرایس اکشن چیست؟ تنها از بازار عقب تر نخواهید بود، بلکه به نوعی در پرایس اکشن آینده را نیز پیش بینی می کنید. حال سوال اصلی این است که پرایس اکشن چگونه به سوالی که خود مطرح می کند پاسخ می دهد؟
پرایس اکشن پاسخ می دهد!
پرایس اکشن استراتژی است که بر اساس مفاهیم ساده و بنیادی – مانند دوره آموزش مدیریت پرتفوی – طراحی شده است. دو مفهوم بسیار ساده که به نوعی می توان گفت بنیادهای اصلی پرایس اکشن را تشکیل می دهند عبارتند از:
در واقع شما با استفاده از این دو مفهوم می توانید به سوال مطرح شده توسط پرایس اکشن پاسخ دهید. اما چگونه؟ شکار روند در دوره پرایس اکشن سعی کرده است به این سوال به شکل کامل و کاربردی پاسخ دهد. اما اگر بخواهیم به صورت ساده و خلاصه بیان کنیم، در پرایس اکشن شما برای پیدا کردن پاسخ سوال خود باید سراغ یک بازه زمانی بالاتر بروید.
بگذارید از یک مثال استفاده کنیم. تصور کنید که شما قصد معامله در تایم فریم 1 دقیقه در بازار ارزهای دیجیتال – بیت کوین – دارید. در این تایم فریم شما روند مشخصی را شاهد هستید و می توانید بر اساس اندیکاتورها و روش های مختلف و همچنین شناسایی نقاط حمایتی و مقاومتی آن را تحلیل کنید. اما پرایس اکشن به شما یاد می دهد که یک تایم فریم بالاتر به این چارت نگاه کنید. در واقع اگر شما قصد خرید و فروش در تایم فریم یک دقیقه را دارید باید در تایم فریم 3 دقیقه به نمودار نگاه کنید.
این تفاوت زمانی به شما نشان می دهد که چارت و نمودار در ادامه مسیر خود به کدام سمت حرکت خواهد کرد. از این رو عملا شما در تایم فریم یک دقیقه یک پیشگو راستگو محسوب خواهید شد. توجه داشته باشید که مهمترین ابزار شما در تحلیل تایم فریم بالاتر شناسایی نقاط حساس مقاومتی و حمایتی و بررسی وضعیت چارت نسبت به این نقاط است.
این مسائل شاید در ابتدا ساده به نظر برسد، اما سختی ها و پیچیدگی های خاص خودش را دارد که در عمل خودش را نشان می دهد. مجموعه شکار روند تلاش کرده است که با طراحی و تولید دوره پرایس اکشن به شکل عملیاتی و تجربی این آموزش را ساده تر و روان تر کند. به عبارت ساده تر شکار روند سعی کرده است که دوره پرایس اکشن را به دور از تمام تعاریف و اطلاعات اضافی طراحی کند و تنها به شما چیزی را آموزش بدهد که به صورت واقعی و عملی در بازار به آن احتیاج دارید.
دوره آموزش مدیریت پرتفوی چیست؟
اما در خلال بحث در مورد پرایس اکشن از دوره آموزش مدیریت پرتفوی و موارد دیگر مانند پیدا کردن بهترین صرافی ارز دیجیتال نیز صحبت کردیم. در واقع مسئله ای که وجود دارد این است که پرایس اکشن یک دوره آموزشی ساده نیست. پرایس اکشن یک استراتژی است. استراتژی بدین معنی یک روند از صفر تا صد است. پرایس اکشن یک روند است که تحلیل نموداری و چارتی تنها بخشی از آن محسوب می شود. دوره پرایس اکشن زمانی کامل است که دوره آموزش مدیریت پرتفوی، دوره پیدا کردن بهترین صرافی ارز دیجیتال و . را شامل شود.
وقتی شما تفکر اقتصادی نداشته باشید و عملا با مفهوم پرتفوی و مدیریت آن آشنا نباشید عملا سود حاصل تحلیل پرایس اکشن را از دست می دهید. مجموعه این روند است که می تواند سودآوری خوبی برای شما داشته باشد. این نکته ای است که کمتر آموزش هایی مانند دوره پرایس اکشن شکار روند به آن توجه کرده باشد. به هر حال وقتی تصور کاربر از پرایس اکشن محدود به چند تحلیل تکنیکال باشد، انتظار نداشته باشید که تولید کننده بخواهد خدماتی بالاتر به شما ارائه دهد. اما شکار روند دوره ای کامل و جامع از پرایس اکشن و . را طراحی و تولید کرده است که می تواند برای هر تریدر تازه کار و یا حتی حرفه ای مناسب باشد.
تفاوت های پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال – 6 تفاوت اصلی
تنها عاملی که سبب تمایز میان معامله گران و تحلیل گران در روند بازار می شود، عملکرد آنها در زمینه کسب سود است. این فاکتور یک وابستگی مستقیم و بی واسطه به نوع تحلیل شما از بازار دارد که در این میان استفاده از تحلیل های تکنیکال از رایج ترین انواع آن می باشد. دامنه ابزار های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال آنقدر گسترده و وسیع است که عملا هر تریدر برای استراتژی خود از سبک و ابزار خاصی بهره می برد. اما باید توجه داشته باشیم که دو عامل نموداری بسیار مهم که شامل قیمت و حجم معاملات می باشد، اصلی ترین محل مناقشه و به کارگیری این ابزارها است. ورود مفهومی به نام پرایس اکشن مطابق نامی که برای آن انتخاب شده است، یک چالش جدید در تحلیل تکنیکال است. در این مقاله به شکل کامل به بررسی مفهوم پرایس اکشن پرداخته و تفاوت های پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال را بیان خواهیم کرد.
تفاوت تحلیل تکنیکال با پرایس اکشن در چیست !؟
اگر به دنبال مرزبندی میان مفهوم پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال بوده و در جستحو تفاوت این دو مفهوم بوده و این دو را از هم جدا می دانید، در اشتباه به سر می برید. پرایس اکشن در داخل مرزهای تحلیل تکنیکال و یکی از انواع آن محسوب می شود. آنچه برای تفاوت های این دو ذکر می شود و همواره مورد بحث تحلیل گران بوده است، تفاوت های موجود بین این مفهوم و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال بوده است. .بنابراین بدون پیش زمینه ذهنی برای مقایسه و تقابل این دو روش تحلیل به سراغ برخی از عناوین مهم در این حوزه می رویم :
معرفی روش ها
تحلیل تکنیکال رایج در میان افراد فعال در بازارهای سرمایه، همان حالت قدیمی و کلاسیک آن می باشد که استفاده از انواع ابزارها را برای پیش بینی روند بازار از طریق داده های پیشین به کار بسته است. در واقع ما در روش کلاسیک به دنبال شبیه سازی و یافتن مصداق در گذشته برای شرایط فعلی هستیم تا با تطبیق این دو، گام بعدی را پیش بینی کرده و اقدامات لازم را انجام دهیم. احتمالا اگر شما به پیچیدگی این روش ها و عدم کارایی آنها در استراتژی های خود ایمان دارید، باید به روشی به نام پرایس اکشن علاقه مند باشید. یک حالت ساده تر از نمودارهای تحلیل تکنیکال که از هیچ اندیکاتور و ابزار مشخصی برای تحلیل استفاده نمی کند. پرایس اکشن از جدیدترین و به روز ترین انواع روش های تحلیل تکنیکال بوده و کاملا دقیقا و کارآمد است.
پرایس اکشن چیست؟
همان گونه که در مقدمه ذکر شد، تفکیک میان تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن بسیار دشوار است و نمی توان مرزهای دقیقی معین کرد. پرایس اکشن نه بعنوان یک روش معاملاتی انحصاری و مجزا معنا ندارد و باید در قالب تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار گیرد. تفاوت اینجاست که بر خلاف روش های کلاسیک، نگاه تریدر نباید به داده های قبلی باشد. در واقع پیشینه قیمت و حجم برای معامله گر به هیچ عنوان مهم نیست و او فقط حال فعلی بازار را مشاهده کرده و برمبنای آن تصمیم گیری می کند. همین یک جمله به معنای کنار گذاشتن اغلب ابزارهای تحلیل تکنیکال است که بر روی نمودارها و اندیکاتورهای مختلف عمل می کنند. این نگاه ساده و بدون پیچیدگی به نمودار، یک رویکرد جدید به شما می دهد و همین موضوع سبب می شود از شرایط فعلی بازار غافل نباشید. در واقع یافتن علت وقوع برخی از تغییرات نمودار و رخدادهای قیمتی را باید کشف کنیم و تنها پیش بینی روند چاره کار نیست.
همین دید چالشی و کشف کننده سبب می شود تا بازار را بنیادی تر و دقیق تر دنبال کنید. به طور مثال آن چیزی که در اندیکاتورها اتفاق می افتد کمی نسبت به وضعیت حال حاضر بازار عقب تر است، بنابراین تریدرهای فعال در زمینه پرایس اکشن به دنبال استفاده از قیمت های پرایس اکشن چیست؟ روی نمودار هستند. قیمت های روی نمودار و آن داده های فعلی، از طریق کندل ها قابل بازیابی و استفاده هستند. به همین دلیل است که از کندل ها به عنوان بهترین ابزار تحلیل پرایس اکشن نام برده می شود. با توضیح این رویکرد، عملا اندیکاتورهایی مانند MACD، میانگین متحرک و امثالهم از میان برداشته می شوند و علت آن وجود تاخیر در ارائه قیمت است.
ابزارهای تکنیکال در پرایس اکشن
حمایت و مقاومت
مفهومی بسیار قدیمی در بازارهای مالی که حتی پیش از ورود کامپیوتر به این حوزه مورد بحث بوده است و تا به امروز نیز استفاده می شود. آنچه در تعیین این مفاهیم اهمیت دارد، نسبت عرضه و تقاضا است. در پرایس اکشن این مورد به صورت محدوده زمانی کوتاه و با توجه کمتر به گذشته صورت می گیرد.
روند تغییرات قیمت بر روی نمودار، تشکیل یک الگو را می دهد که احتمالا بعدها تکرار خواهد شد. در پرایس اکشن، اهمیت روی قیمتی است که در کندل فعلی می بینیم.
اندیکاتور
دسته ای از الگوریتم های رایج در تحلیل که به پیش بینی روند پرایس اکشن چیست؟ حرکت قیمت می پردازند و بهترین ابزار برای سیگنال دهی محسوب می شوند. استفاده از این مفاهیم در پرایس اکشن به کلی منتفی است.
کندل ها
بهترین ابزار برای کشف داده های قیمتی در محدوده زمانی کوتاه یک روزه. قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت به راحتی قابل مشاهده است. پرایس اکشن در این زمینه فعالیت بالایی دارد.
مقایسه عملکرد تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن
باید چندین فاکتور را در مورد استفاده از پرایس اکشن مدنظر قرار دهیم و بدانیم که آنها به عنوان مزایای بهره گیری از این روش شناخته می شوند :
سادگی
اصل بر سادگی و دوری از پیچیدگی است. اگر غیر از این بود که پرایس اکشن به عنوان یک زیرمجموعه از تحلیل تکنیکال شکل نمی گرفت. اگر در روش های کلاسیک فعالیت کرده باشید و از آنها برای تحلیل بهره گرفته باشید، قطعا از پیچیدگی های آنها گلایه دارید. پیچیدگی هایی که به جای ساده تر کردن روند تصمیم گیری، گاه این روند را با چالش های بیشتری همراه می کنند. بنابراین ساده نگاه کنید.
بدون هزینه
شما برای پرایس اکشن چیست؟ به دست آوردن داده ها و اطلاعات مانند نمودارها و اندیکاتورها، هیچ نیازی به هزینه کردن و پرداخت پول ندارید.
کلی نگری
اگر ادعا کنیم که درصدی ازتحلیل های فاندامنتال نیز در فرآیند پرایس اکشن دخیل هستند، حرف بیراهی نزده ایم. باید در این روش به صورت کلی نگاه کنیم و جامع ببینم. نباید یک اتفاق را در یک محدوده بسنجیم و باید اثرات آن را نیز بسنجیم و دلایل را مشاهده کنیم.
در مورد تفاوت های این دو نیز می توان موارد متعددی را اشاره کرد :
همین که از پیچیدگی ها دور هستید یعنی در روند نتیجه گیری سرعت بالاتری دارید. سرعت به معنای داشتن زمان بیشتر است و زمان از دلایل موفقیت در بازارهای سرمایه است. این موضوع اخیرا در نقض استفاده از اندیکاتورها بسیار مورد توجه بوده است. این درحالی است که دست و پا گیرترین ابزارها به همراه محاسبات سنگین و پیچیده ریاضی، در قالب کلاسیک تحلیل تکنیکال نتظار شما را می کشد.
یکپارچگی نتیجه
دست یابی به مجموعه ای از داده های مرتبط که منجر به یک خروجی می شود. این مجموعه داده ها را می توانید از یک تحلیل پرایس اکشن انتظار داشته باشید اما در حالت کلاسیک آن، داده های عمیق تر اما بدون پیوستگی و ارتباط بدست می آید که چالش بعدی را برای تحلیلگر به دنبال دارد.
شناسایی موانع
برای تفهیم این عنوان می توان از حدود زیان و سود استفاده کرد. در پرایس اکشن یک رویکرد پویا به این قضیه داریم و نسبت به شرایط بازار دچار تغییر می شود. این موضوع در حالی رخ می دهد که در تحلیل تکنیال شما باید بررسی نمودارها و اندیکارتورها با دنیال تعیین اولیه و البته دقیق این دو فاکتور در همان ابتدای معامله هستید. توصیه اغلب تحلیلگران در این حالت مقید بودن به حدود ضرر و سود می باشد.
تحلیل پرایس اکشن در کنار نگاه ساده ای که به فرآیند معامله دارد، نیاز به تجربه و قابلیت ذهنی بالایی دارد. این قابلیت ها تنها با تعدد معاملات و کسب تجربیات بدست می آید. همچنین اینکه دو تحلیل گر با تحلیل پرایس اکشن ، به دو نتیجه متفاوت از یک موضوع مشابه برسند، کاملا طبیعی است. در واقع آنچه از خروجی های ذهنی یک معامله گر و از طریق داده های لحظه ای و بدون محاسبات پیچیده بدست آمده است، نباید به صورت قطعی مبنای عمل باشد و اگر شد، نباید انتظار سودهای کلان و دایمی را از آن داشت. حال که متوجه تفاوت پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال شده و می دانیم که این دو از هم جدا نیستند، داشتن قابلیت تحلیل تکنیکال سنتی در کنار دید پرایس اکشن یک عملکرد جامع و قابل قبول است. این استراتژی را در معاملات کوتاه مدت استفاده کنید. نتایج مثبتی در انتظار شما خواهد بود. شما همچنین می توانید که جهت آشنایی با کندل ها، کندل مارابوزو و کندل چکش را مطالعه نمایید.