آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی

استراتژی معاملاتی چیست؟
مهمترین هدف برای طراحی یک استراتژی معاملاتی، دوری از معاملات احساسی است.
معاملهگران از برای یافتن بهترین نقطه ورود و خروج، زمان معامله، حجم معامله و بقیه موارد موردنیاز برای یک معامله استفاده میکنند.
وظیفه اصلی یک معاملهگر یافتن استراتژی همسو با تفکرات و روانشناسی خود است و این موضوع مشخص نمیشود مگر اینکه مدتی را با آن استراتژی معامله کند. پسازاینکه استراتژی موردنظر خود را یافت باید دائم در حال بهینه کردن آن باشد تا بتواند تغییرات بازار را تشخیص دهد و همواره سود ده بماند.(در ادامه مقاله بهبود روش معامله را هم بخوانید)
در انتخاب و استفاده از استراتژی معاملهگر باید پذیرش این موضوع را نیز داشته باشد که با توجه به اینکه بازارها تغییر میکنند گاهی ممکن است استراتژی نیاز به تغییر اساسی و یا حتی کنار گذاشته شدن دارد.
در زیر انواع استراتژی های معاملاتی در بورس و سایر بازارهای مالی را به شما معرفی میکنیم البته این تقسیمبندی با نظر شخصی خودم ایجادشده و میتواند بسته به نظر هر معاملهگری متفاوت باشد.
انواع استراتژی معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی به ۴ دسته تقسیم میشوند:
- ابزار محور(اندیکاتوری، اسیلاتوری)
- محاسباتی
- ترکیبی
۱٫استراتژیهای ابزار محور (اندیکاتوری و اسیلاتوری)
اندیکاتورها و اسیلاتورها مجموعهای از فرمولها و ابزارهای ریاضی هستند که بهصورت خطوط یا اعداد روی نمودار ظاهر میشوند و به تحلیلگر کمک میکنند تا روند بازار را تشخیص دهند.
اندیکاتورها انواع مختلف دارند که در اینجا از بسط این موضوع خودداری میکنم.
در پلتفرمهای معاملاتی اندیکاتورها و اسیلاتورهای زیادی تعبیهشده و هرکدام کار مشخصی انجام میدهند. برای استفاده از آنها معاملهگر باید بهصورت دقیق با طرز کار آن آشنا باشد تا بتواند بهدرستی از آنها استفاده کند.
استفاده از اندیکاتور و تفسیر آن بر روی قیمت کار سادهای است. به همین دلیل است که بسیاری از معاملهگران تازهکار از آن استفاده میکنند.
ولی نکات پنهانی در آن است که باید حتماً به آنها توجه کنید.
درصورتیکه شما از طرفداران استراتژیهای اندیکاتوری هستید، حتماً به نکات زیر توجه کنید:
- اندیکاتورهای با استفاده از اطلاعات گذشته، تفسیری از آینده به شما میدهند و این یعنی خطا. چون هرگونه تفسیری از آینده بر مبنای گذشته با خطا همراه است.
- اکثر اندیکاتورها و اسیلاتورها دارای پارامترهای ورودی هستند مثلاً پارامتر Period در میانگین متحرک و یا Deviation در باندهای بولینجر
این پارامترها مقادیر مختلفی را به خود میگیرند و معاملهگر باید پارامترهای مناسب را برای محصول و تایم معاملاتی خود انتخاب کند. در صورت انتخاب نادرست، معامله با خطا انجام خواهد شد و نتیجه آن زیان است.(در ادامه مقاله نحو ترسیم خطوط حمایت و مقاومت را هم بخوانید)
- اندیکاتور، مشتقی از قیمت است یعنی اندیکاتورها بعد از حرکت قیمت، حرکت میکنند و این موضوع تأخیر در تصمیمگیری را به وجود میآورد.
- استفاده از تعداد زیادی از اندیکاتورها بهمنظور تائید بیشتر، تأخیر در ورود ایجاد میکند و این باعث میشود از حرکت اصلی قیمت جا بمانیم و مقداری از حرکت قیمت را از دست بدهیم
- درصورتیکه بیش از یک اندیکاتور استفاده میکنید، باید حتماً دقت کنید که مفهوم هر اندیکاتور چیست، یا برای چه منظوری استفاده میشود؟
مثلاً: اگر از روی چارت قیمت خود میانگین متحرک و مکدی را دارید، باید بدانید که مکدی از ۲ میانگین متحرک تشکیلشده و اگر از مکدی برای تشخیص روند یا تائید روند استفاده میکنید، توجه داشته باشید هر دو اندیکاتور (اسیلاتور) شما حرف تقریباً مشابهی میزنند. در این صورت شما نهتنها ابزار تأییدی به تحلیل خود اضافه نکردید، بلکه تنها باعث تأخیر در ایجاد سیگنال شدهاید.
(توضیح: از مکدی برای تشخیص واگرایی هم استفاده میشود)
۲٫استراتژی پرایس اکشن
علاقهمندان این سبک، فقط بر روی قیمت تمرکز میکنند و عقیده دارند تمام مفاهیم و احساسات و عملکرد معاملهگران در چارت قیمتی خلاصه میشود. آنها اعتقاد دارند هر ابزاری را روی نمودار بیندازند باعث تأخیر در تصمیمگیری میشود و مقداری از سود را از دست میدهند.
این سبک و استراتژی علاقهمندان بسیاری در سراسر دنیا دارد و ازنظر من هم جزو کاراترین استراتژیهای معاملاتی است.
در پرایس اکشن با حال بازار کارداریم. در این روش سؤال این نیست که چه اتفاقی خواهد افتاد، سؤال اصلی این است که چرا این اتفاق دارد میافتد؟
این روش تحلیل میکند چرا سوینگها در بازار شکل میگیرد، چرا قیمت یک حمایت یا مقاومت را میشکند، یا چرا نمیشکند.
با پاسخ به این سؤالها و سؤالهای بسیار دیگر، رفتار مناسب را برای پاسخ به آن چرا ها، اتخاذ میکنند.
۳٫استراتژیهای محاسباتی
این استراتژیها بر اساس فرمولهای ریاضی ایجاد میشوند و نیازی به تحلیل ندارند.
استراتژیهایی مانند مارتینگل و استراتژی گرید، از این نوع استراتژیها هستند. با جستجوی در اینترنت میتوانید درباره این استراتژیها مطالعه کنید.
این استراتژیها به دلیل سادگی و عدم نیاز به تحلیل، طرفداران زیادی دارد ولی معایبی دارد که در زیر به بیان آنها میپردازیم:
- نیاز به محاسبات سریع دارند و محاسبات دستی معمولاً سرعت و دقت کافی ندارند
- مدیریت سرمایه و مدیریت پوزیشنهای باز در آنها بسیار مهم است و در صورت رعایت نکردن این دو مورد زیانهای سنگینی بهحساب وارد میکند.
- در صورت پذیرفتن ریسک بالا میتوان انتظار سوددهی خوبی از آنها داشت در غیر این صورت من اصطلاح “قلک” را برای آن انتخاب میکنم و در صورت رعایت مدیریت ریسک و سرمایه سختگیرانه میتوان رقم محدودی از آنها انتظار سوددهی داشت.
- بهترین راه برای استفاده از این نوع استراتژیها، استفاده از اکسپرت یا معاملات خودکا ر است که هر معاملهگری توان آن را ندارد.
۴٫استراتژیهای ترکیبی:
این استراتژیها ترکیبی از استراتژیهای فوق هستند که معاملهگر میتواند با سلیقه خود آنها را باهم ترکیب کند. مثلاً میتواند از چند اندیکاتور و یا ابزار خاص در استراتژی پرایس اکشن استفاده کند.
و یا میتواند با تحلیلی که در استراتژی معاملاتی در بورس و سایر بازارهای مالی خود دارد از استراتژیهای محاسباتی استفاده آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی کند.
مثلاً من در یکی از استراتژیهای معاملاتی خودم که بالای ۹۰ درصد صحت معامله دارد (از هر ۱۰۰ معامله ۹۰ تای آن با سود بسته میشود) از استراتژی مارتینگل (محدود) در پوزیشنهای زیان ده خود استفاده میکنم.
استفاده از این روش، یعنی ترکیبی، نیازمند این است که بر همه روشهای فوق مسلط باشید و بتوانید نقطهضعف یک روش را با روش دیگر برطرف کنید.
ما در این مقاله بیشتر مورد انواع استراتژی معاملاتی و تعریف استراتژی معاملاتی چیست پرداختیم، شما میتوانید نظرات و تجربیات خود را در این زمینه با ما و سایر دوستان به اشتراک بگذارید.
جهت مطالعه بیشتر این مطلب را مطالعه کنید.
در اخر به شما علاقه مندان به بازارهای مالی توصیه میکنم دوره استاد موسوی به نام دوره روانشناسي معامله گري را حتما تهیه کنید.
استراتژی معاملاتی چیست؟ چگونه سیستم معاملاتی مناسب خود را پیدا کنیم؟
آیا زمانی که در حال ترید یا انجام معاملهای در بازارهای مالی هستید، با خود جملاتی مثل «این دفعه میدانم باید چه کار کنم!» یا «این بار مثل سری قبل نمیشود» را تکرار کردهاید؟ اگر جواب شما مثبت است یعنی هنوز یا استراتژی معاملاتی ندارید یا استراتژی معاملاتی مناسبی پیدا و آن را امتحان نکردهاید. در این مقاله میخواهیم ببینیم استراتژی معاملاتی چیست و برای انتخاب یک استراتژی خوب باید به چه مواردی توجه کرد. با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
از آنجایی که استراتژی در حوزهها و موضوعات مختلف کاربرد گسترده دارد، اگر بخواهیم تعریف ساده از آن بیان کنیم، میتوانیم «مجموعه برنامه و اقدامات بلندمدت و کوتاهمدت برای رسیدن به اهداف مشخص در شرایط عدم قطعیت» را استراتژی بنامیم. حال اگر این مفهوم را وارد بازارهای مالی کنیم، «مجموعه خاصی از شرایط که زمان ورود و خروج شما از بازار را مشخص میکند» استراتژی معاملاتی نام دارد.
داشتن استراتژی یا سیستم معاملاتی این امکان را به معاملهگران میدهد که با دید بهتری بازار را رصد کنند و نقاط بهینه را بهتر شناسایی کنند. از طرف دیگر معاملاتی که با استراتژی مشخصی انجام شدهاند، بهراحتی قابل تجزیهوتحلیل هستند؛ بررسی روندهای گذشته یکی از روشهایی است که شما میتوانید نسبت به درست یا نادرست بودن سیستم معاملاتی خود اطمینان حاصل کنید و در صورت نیاز آن را بهبود دهید.
چرا به استراتژی معاملاتی نیاز داریم؟
بسیاری از فعالان و معاملهگران قدیمی در بازارهای مالی، به داشتن حداقل یک استراتژی معاملاتی تاکید دارند. توصیه این افراد دوری از هرگونه شلختگی و شلوغی بیش از حد در یادگیری و موضوعات گسترده است. تنها انتخاب یک استراتژی در ابتدای راه کافی است. بعد از اینکه یک استراتژی معاملاتی را خوب فرا گرفتید و آن را آزمون و خطا کردید، میتوانید برای اطمینان بیشتر به سراغ استراتژیهای دیگر بروید. بسیاری معتقدند زمانی یک استراتژی موفق است که در حدود شش ماه تست شده و در بیش از نیمی از معاملات درست عمل کند.
استراتژی معاملاتی مناسب با جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین، باعث میشود معاملهگران با خیال راحتتری معامله کنند.
چگونه یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟
استراتژی معاملاتی متشکل از چندین موضوع است. باید عوامل متعددی در کنار هم جمع شوند که یک استراتژی معاملاتی شکل بگیرد. یک استراتژی معاملاتی خوب شامل تعیین بازار معاملاتی، روش تحلیل بازار، سبک معاملاتی، زمان و تایم فریم معاملاتی، مدیریت سرمایه، روانشناسی فردی و روانشناسی بازار میشود. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
تعیین بازار معاملاتی
اولین قدم برای داشتن یک استراتژی معاملاتی، تعیین بازار معاملاتی مورد معامله است. یعنی برای خودتان مشخص کنید که میخواهید به فرض مثال در بازار ارز دیجیتال، طلا، جفت ارزهای فیات یا مواردی از این قبیل ترید کنید. این کار باعث میشود روی یک بازار تمرکز کنید و بتوانید اخبار، ترندها یا تحلیل مرتبط با آن بازار را دنبال کنید و دچار سردرگمی نشوید. انتخاب هر کدام از بازارها میتواند به علاقهمندی شما نیز ارتباط داشته باشد. قبل از ورود به هر بازار جوانب مختلف آن را بررسی کنید. برای مثال به این موضوع که کدام بازار نوسان کمتر یا بیشتری دارد توجه کنید یا تعیین این که کدام بازار برای سرمایهگذاری بلندمدت مناسبتر است یا از کدام بازار میتوان سودهای کوچک و کوتاهمدتی بهدست آورد، مهم و در انتخاب سبک معاملاتی شما نیز کمک خواهد کرد.
انتخاب نوع تحلیل بازار
معاملهگران باید روشی را که بر اساس آن میخواهند به تحلیل بازار بپردازند، انتخاب کنند. به عبارت دیگر زمانی که میخواهید وضعیت یک بازار را بررسی کنید باید تعیین کنید که میخواهید از تحلیل تکنیکال، فاندامنتال یا هردوی آنها استفاده کنید. این قضیه با در نظر گرفتن اخبار به عنوان یک عنصر فاندامنتال در تضاد نیست. افراد میتوانند روش تکنیکال را انتخاب کنند اما در زمان انجام معامله به اخبار بهعنوان عامل ایجاد نوسان کوتاهمدت توجه کنند.
در تحلیل تکنیکال ابزارها و روشها یا همان اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلفی برای رسیدن به نقطه ورود و خروج یک پوزیشن وجود آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی دارد. بهتر است معاملهگران در ابتدا یکی از آنها را انتخاب کنند و با تمرین بر آنها مسلط شوند. پس از یادگیری کامل، به سراغ ابزارهای بعدی بروید. بنابراین یکی از مواردی که باید در استراتژی معاملاتی به آن توجه کنید، انتخاب روش و ابزار تحلیل بازار است.
سبکهای معاملاتی
سبکهای مختلفی مانند اسکالپینگ (Scalping)، ترید روزانه (Day Trading)، نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) و پوزیشن تریدینگ (Position Trading) برای انتخاب وجود دارند. هر کدام از آنها مناسب موقعیتهای خاصی هستند. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
اسکالپینگ (Scalping)
کوتاهمدتترین روش معاملهگری، اسکالپینگ است. معاملهگری که با نوسانات آنی و روی چند کندل صعودی یا نزولی، وارد پوزیشن معاملاتی میشود و بعد از گذشت چند دقیقه یا بعد از چند کندل از پوزیشن خارج میشود، اصطلاحا اسکالپینگ کرده است. برای اسکالپینگ معمولا باید با سرمایه بالا وارد این معاملات شد؛ زیرا با توجه به اسپرد (اختلاف بالاترین قیمت خرید و کمترین قیمت فروش) بروکر یا کارگزاریها و کوتاهمدت بودن این روش، سودی که بهدست میآید باید توجیهپذیر باشد. از طرف دیگر زمانی که یک دارایی با نوسان خیلی زیاد ترید میشود، اسپرد آن زیاد یا اصطلاحا واید (Wide) میشود؛ بنابراین با توجه به پرنوسان بودن ارزهای دیجیتال، ممکن است این سبک معاملاتی کارایی لازم را نداشته باشد.
کسانی که این روش را انتخاب میکنند، بیشتر در زمان شلوغی بازار و بالا بودن حجم معاملات، وارد معامله میشوند. کسانی که اسکالپ میکنند باید زمان قابل توجهی برای مشاهده نمودار صرف کنند و در طول یک روز چندین معامله انجام دهند. علیرغم اینکه انجام ترید زمان زیادی طول نمیکشد اما برای انتخاب نقطه ورود و خروج مناسب باید زمان زیادی برای تحلیل چارت و نمودار گذاشته شود بنابراین شاید نتوان بیشتر از یک یا دو ارز یا سهم برای دنبال کردن انتخاب کرد. این نوع معامله ریسک و استرس بالایی دارد.
از جمله مزایای این سبک معاملاتی، رسیدن به سود در زمان کم در صورت درست بودن تحلیل است. شما با انجام چند معامله به سود مورد نظر خود خواهید رسید و نیازی نیست که روزها و هفتهها برای آن منتظر بمانید. از جمله معایب این مدل نیز آنی و فوری بودن آن است. اگر در نقطه صحیح وارد یا خارج نشوید، ممکن است سود شما کم یا حتی تبدیل به ضرر شود. همچنین اگر نتوانید با این مساله کنار بیایید، برای جبران ضرر خود میخواهید دائما دست به ترید بزنید و ممکن است سرمایهتان را از دست بدهید.
ترید روزانه (Day Trading)
روش دیگر ترید، معاملهگری روزانه یا باز نگه داشتن پوزیشن به مدت یک یا چند روز است. البته در این روش با توجه به ساعات بازار، نباید در طول شب هر بازار، پوزیشنی باز باشد. معاملهگری روزانه نسبت به اسکالپینگ از ریسک و استرس کمتری برخوردار است. برای جلوگیری از نوسانات احتمالی بازار در شب، نقطه خروج از پوزیشن در این سبک معاملاتی معمولا همان روز ورود است. معاملهگران روزانه با توجه به اینکه پوزیشن خود را از چند ساعت تا چند روز نگه میدارند، وقت کافی و لازم را برای تحلیل بازار و نمودارها دارند.
این روش نیازمند تحلیلهای بیشتری است؛ بنابراین باید زمان زیادی صرف مطالعه و تحلیل بازار کرد. استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در این روش میتواند هم نوعی مزیت حساب شود و هم یک عیب باشد؛ زیرا نیازمند صرف زمان نیاز برای پیگیری و پیادهسازی هر دو روش است.
نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)
بازار در بازههای مختلفی ممکن است برای چندین روز یک روند خاص را دنبال کند. سوئینگ تریدرها بر این اساس، معاملههای خود را برای چندین روز یا چند هفته نگه میدارند. این روش معاملاتی جزو روشهای کوتاه و میانمدت محسوب میشود و برای افرادی که میخواهند در کنار شغل اصلی خود، در بازارهای مالی فعالیت داشته باشند انتخاب مناسبی است؛ زیرا نیازی نیست که به صورت مداوم با چارت و اخبار سروکار داشته باشند و همچنین وقت کافی برای رصد جفت ارزها یا بازارهای دیگر خواهند داشت. در نوسانگیری از روشهایی مانند بریک اوت (Breakout) استفاده میکنند.
مزیت این روش، سادهتر بودن آن نسب به معاملهگری روزانه است زیرا تنها کافی است از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. از معایب این روش تغییر ناگهانی روند و جهت بازار است. همچنین پوزیشنهای باز شده در این روش، در معرض بهره شبانه و گپهای قیمتی آخر هفته قرار دارند.
پوزیشن تریدینگ (Position Trading)
همانطور که از اسم آن مشخص است افرادی که تمایل دارند پوزیشن خود را برای مدت طولانی حفظ کنند یا به اصطلاح هولدر هستند، از این سبک معاملاتی استفاده میکنند. معاملاتی که با این روش انجام میشوند برای هفتهها، ماهها یا شاید سالها نگه داشته شوند. معاملهگران پوزیشن از چارتهای هفتگی و ماهانه برای تعیین نقاط ورود و خروج خود استفاده میکنند.
نوسانات قیمتی یا پولبکها (بازگشت قیمت به سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده) معاملهگران پوزیشن را نگران نمیکند؛ برای همین نیازی نیست این افراد معاملات خود را دائما رصد کنند. این معاملهگران نسبت به تحرکات و اتفاقات بزرگ بازار واکنش نشان میدهند و تصمیمگیری میکنند.
این روش از طرفی خیال معاملهگران را از نظر تحلیلهای کوتاهمدت راحت میکند؛ زیرا افرادی که وارد پوزیشن تریدینگ میشوند به آینده نگاه میکنند. اما در بازارهای مالی هیچچیز بعید نیست و ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. در این باره مثالی است که اقتصاددانان همیشه درباره آن بحث میکنند؛ آدام اسمیت (Adam Smith) اقتصاددان برجسته اسکاتلندی و بنیانگذار مکتب کلاسیک، معتقد است همه چیز در بلندمدت به تعادل خواهد رسید و جان مینارد کینز (John Maynard Keynes) بنیانگذار مکتب کینزی در اقتصاد، در جواب اسمیت میگوید: «همه ما در بلندمدت خواهیم مرد!» بنابراین ورود به پوزیشن تریدینگ مسائل خاص خود را بههمراه دارد.
زمان و تایم فریم در سیستمهای معاملاتی
زمان مورد نظری که میخواهید برای معاملات خود اختصاص دهید، مهم است. اگر فردی هستید که میتوانید بهصورت مداوم پشت سیستم بنشینید و به چارتها خیره شوید و چندین معامله در روز انجام دهید، اسکالپینگ برای شما مناسب است.
اگر نمیخواهید زمان زیادی برای تحلیل و معامله صرف کنید شاید اگر به سراغ Day Trading یا سوئینگ بروید، بهتر باشد. اگر هم که اهداف بلندمدت دارید و نمیخواهید درگیر نوسانات و تغییرات جزئی بازار شوید، شاید بتوان به شما یک پوزیشن تریدر گفت.
بنابراین در انتخاب استراتژی معاملاتی یکی از مواردی که باید به آن دقت کنید، زمان صرف شده برای معاملهگری است.
روانشناسی در استراتژی معاملاتی
یکی از مهمترین مسائلی که در انتخاب استراتژی باید به آن توجه کرد، شناخت فردی و رفتار بازار است. آگاهی از خود و تیپ شخصیتیتان برای داشتن یک استراتژی معاملاتی بسیار مهم است. تا به حال شاید کمتر درباره تیپ شخصیتی در بازارهای مالی شنیده باشید و بیشتر درباره روانشناسی یا احساسات بازار (Sentiment) مطالبی به گوشتان خورده باشد؛ اما دانستن اینکه چه شخصیتی دارید، به انتخاب بهتر استراتژیتان کمک میکند.
عدهای از افراد یادگیرنده هستند و برای انجام هر کاری باید ابتدا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار دهند. گروهی دیگر با داشتن خصیصه عملگرایی، به سرعت وارد انجام کاری میشوند و در حین انجام آن به بررسی شرایط میپردازند. علاوه بر این ریسکپذیری و ریسکگریزی افراد با یکدیگر متفاوت است. پس قطعا یک روش معاملاتی برای این دو گروه از افراد کارایی ندارد و باید گزینه بهینه برای هرکدام مشخص شود. دانستن تیپ شخصیتیتان کمک میکند که سبک معاملاتی مناسبی انتخاب کنید.
روانشناسی و سنتیمنت بازار نیز یکی دیگر از عوامل مهم برای تصمیمات معاملاتی است. این عبارت به معنای نظر و احساس اهالی بازار نسبت به روند بازار است که آیا بازار صعودی خواهد بود یا نزولی، آیا بازار پول بک خواهد زد یا روند فعلی را ادامه میدهد و غیره.
بهعنوان مثال زمانی که قیمت ارزهای دیجیتال صعودی است و اصطلاحا بازار گاوی میشود، برخی از افراد با پدیدهای بهنام فومو (FOMO) روبهرو میشوند و تصور میکنند اگر وارد بازار نشوند، موقعیتهای کسب سود را از دست خواهند داد. برعکس این حالت نیز وجود دارد؛ تعدادی از معاملهگران در زمان نزولی شدن بازار، احساس میکنند اگر داراییهای خود را نفروشند و از بازار خارج نشوند، دچار ضرر و زیان شدیدی خواهند شد. در این حالت افراد دچار فاد (FUD) شدهاند.
بنابراین افراد قبل از هرگونه معاملهای باید برای خود تعیین کنند در شرایط مختلف بازار، چه واکنشهایی خواهند داشت. آیا در وضعیت خرسی یا گاوی بازار معامله میکنید یا تنها در شرایطی که بازار دارای ثبات است، وارد معامله خواهید شد؟
مدیریت سرمایه را فراموش نکنید!
کمتر کسی پیدا میشود که هدفش از ورود به بازارهای مالی، کسب سود نباشد. بدون مدیریت سرمایه نهتنها این هدف محقق نمیشود، بلکه ممکن است تمام سرمایهتان را از دست بدهید.
قبل از ورود به پوزیشن معاملاتی باید تعیین کنید که میخواهید چه میزان از سرمایهتان را وارد یا درگیر کنید؟ تا چه میزان در هر معامله انتظار سود یا پذیرای ضرر هستید؟ آیا لوریجی که برای معامله خود انتخاب میکنید متناسب با سرمایهتان است؟
پاسخ این پرسشها بخشی از استراتژی معاملاتی شما را مشخص خواهد کرد. رعایت حد سود و ضرر در معاملات باعث میشود سرمایهتان ایمن شود و در معرض ریسک کمتری قرار بگیرد. روشهایی مانند قانون دو درصد یا نسبت ثابت از سرمایه، از جمله روشهای مدیریت سرمایه بهحساب میآیند. در قانون دو درصد، معاملهگر با خود قرار میگذارد که حد ریسک هر معاملهای که انجام میدهد، دو درصد باشد؛ یعنی به محض اینکه معاملهاش وارد ضرر شد و اگر این ضرر بهمیزان دو درصد از کل سرمایهاش باشد، از آن خارج شود.
سخن پایانی
در انتها توجه به دو نکته درباره استراتژی معاملاتی الزامی است. اولین اینکه اگر استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کردهاید، حتما آن را چندین بار امتحان کنید و به اصطلاح بک تست (Backtest) کنید. زمانی میتوانید از استراتژی معاملاتی خود مطمئن شوید که بارها و بارها از آن استفاده کرده باشید. نکته بعدی وفاداری به استراتژی معاملاتی است. تحت هیچ شرایطی از چارجوب استراتژی خود خارج نشوید و تمام و کمال آن را پیادهسازی کنید. تنها زمانی آن را تغییر دهید که مطمئن هستید اشتباه است و میخواهید آن را اصلاح کنید.
هیچ استراتژی نسبت به دیگری برتری ندارد و نمیتوان موردی را بهعنوان بهترین استراتژی معرفی کرد؛ تنها کافی است هر فردی برای خود یک روش یا استراتژی معاملاتی با توجه به معیارهای درست و منطقی انتخاب کند و بر آن مسلط شود.
استراتژی معاملاتی چیست؟ انواع استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه
برای حضور در بازارهای مالی باید برنامه داشت. طراحی یک برنامه یا استراتژی معاملاتی یکی از مهمترین اقدامات برای شروع فعالیت در بازار سرمایه است. شاید هر فردی احساس کند در ذهنش برنامهای برای کسب سود دارد اما تا زمانی که این برنامه به یک استراتژی مدون و هدفدار تبدیل نشود، شانس کسب موفقیت اندک خواهد بود. استراتژیهای معاملاتی متنوع هستند. سرمایهگذار باید با توجه به شرایط یک روش مناسب برای کسب سود انتخاب کند. برای شناخت استراتژی معاملاتی و انواع آن با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
اگر بخواهیم استراتژی یا برنامه معاملاتی را به سادهترین شکل بیان کنیم میتوانیم از جمله «در چه زمانی چه سهمی بخریم» استفاده کنیم. استراتژی معاملاتی به ما نشان میدهد در چه زمانی باید چه اقدامی داشته باشیم. ورود و خروج از بازار، خرید و فروش سهم، تغییرات سبد دارایی، تغییر میزان نقدینگی و … از جمله اقداماتی است که در استراتژی معاملاتی مشخص میشود.
برخی از بازارهای مالی یک طرفه هستند. یعنی سرمایهگذار میتواند تنها برای زمان خرید سهم به صورت قطعی برنامهریزی کند. در نتیجه استراتژی معاملاتی چنین افرادی باید بر پایه زمان و میزان خرید شکل بگیرد و حالتهای متنوعی برای فروش سهم طراحی شود.
تحلیل تکنیکال چیست و چه نقشی در برنامه معاملاتی دارد؟
قبل از آن که بخواهید استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کنید باید با مفاهیمی مثل تحلیل تکنیکال آشنا شوید. تجزیه و تحلیل تکنیکال سهم شامل اقداماتی میشود که بر پایه مفاهیم و فرمولهای ریاضی و آماری، آینده نمودار و قیمت دارایی یا سهام را پیشبینی میکند. در تحلیل تکنیکال به اخبار، اعتبار تیم توسعه، بحرانها و اتفاقات جهانی و … توجه نمیشود و تنها دادههای ریاضی مثل قیمت، حجم خرید و فروش، میزان عرضه و تقاضا، حرکات نمودار و … مورد بررسی قرار میگیرد. گرچه امروزه شاخصهایی مثل ترس و طمع در بازار کریپتو طراحی شدهاند که هیجانها و احساسات کاربران را مورد ارزیابی قرار میدهد اما باز هم نتیجه روی کاغذ و به وسیله فرمولها تعیین میشود.
تحلیل تکنیکال به روشهای متنوعی انجام میشود. تحلیل بر اساس معاملات روزانه، نوسانها، موقعیت بازار و اسکالپینگ (Scalping) از جمله روشهای تحلیل تکنیکال و تدوین برنامه معاملاتی است.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای بسیار متنوعی برای فعالیت در بازارهای مالی طراحی شده است. علاوه بر این که خصوصیات بازارهای مالی متفاوت است، دیدگاه و نظرات کارشناسان نیز تفاوتهای زیادی دارد. از طرفی هر شخصی شرایط خاص خودش را دارد و نمیتواند از هر استراتژی یا برنامهای برای کسب سود و سرمایهگذاری استفاده کند.
استراتژی ابزار محور (اندیکاتوری)
اندیکاتورها یا شاخصها اعدادی هستند که از فرمولها و ابزارهای ریاضی حاصل میشوند. این اعداد به صورت چارت، نمودار خطی یا اشکال ریاضی ترسیم میشوند تا دیدی روشن از وضعیت بازار به سرمایهگذار بدهند.
امروزه اندیکاتورهای بسیار زیادی طراحی شده است. برای مثال در بازار کریپتو شاخصهایی مثل ترس و طمع، دامیننس، مارکت کپ و … در کنار قیمت و حجم خرید و فروش به سرمایهگذاران کمک میکنند تا بهترین تصمیمات ممکن را بگیرند.
استفاده از این استراتژی معاملاتی سادهترین راه برای ورود به بازارهای مالی است. در صورت استفاده از این استراتژی باید دقت داشت که شاخصها همیشه پیشبینی صحیحی از آینده ندارند. علاوه بر این هر شاخص در بازه زمانی خاصی محاسبه میشود. بنابراین در زمان سنجش شاخصها باید به همخوانی بازههای زمانی دقت کرد.
یکی دیگر از چالشهای مهم مربوط به استراتژی معاملاتی ابزار محور، درک صحیح هر اندیکاتور است. برای مثال افزایش مارکت کپ همیشه ناشی از افزایش تقاضا نیست و گاهی رشد قیمت موقتی و کاذب باعث افزایش ارزش بازار میشود.
استراتژی پرایس اکشن
پرایس اکشن را میتوان اساسیترین روش تحلیل تکنیکال و تعیین استراتژی معاملاتی دانست. در این روش هیچ شاخصی بررسی نمیشود و تنها نمودار قیمت مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. البته نمودار قیمت دارای جزییات متعددی مثل قیمت باز شدن، سطح بسته شدن، بالاترین و پایینترین نرخ دوره زمانی و صعود یا سقوط قیمت در محدوده مورد نظر است.
بر خلاف روش ابزار محور که یادگیری جزییات آن در بازارهای مالی مختلف متفاوت است، با یادگیری روش پرایس اکشن میتوان در تمام بازارهای مالی سرمایهگذاری را آغاز کرد. این روش تمام تمرکزش را روی اتفاقات زمان حال قرار میدهد و سبب اخذ تصمیماتی منطقی و لحظهای میشود.
استراتژی محاسباتی
این استراتژی معاملاتی به کمک فرمولهای ریاضی طراحی شده است و نیازی به تحلیل ندارد. در حقیقت استراتژی محاسباتی یک مدل ساده شده از استراتژی بازار محور است. مارتینگل یا گرید از جمله معروفترین استراتژیهای معاملاتی است که توسط تریدرها و سرمایهگذاران زیادی مورد استفاده قرار میگیرد.
در این روش دادهها وارد فرمولهای ریاضی میشوند. نتایج فرمولها برابر با تصمیمات سرمایهگذار است. یعنی فرمولها به شما اعلام خواهند کرد که زمان مناسب برای خرید و فروش یا هر اقدام دیگری چه موقعی خواهد بود.
بهترین راهکار برای استفاده از این برنامه معاملاتی، بهرهگیری از معاملات خودکار است. لازم به ذکر است که بیدقتی در این روش ممکن است خساراتی سنگینی را ایجاد کند.
استراتژی ترکیبی
زمانی که سرمایهگذار از چندین برنامه معاملاتی به صورت همزمان استفاده کند میتوان گفت در حال اجرای استراتژی ترکیبی است. بسیاری از سرمایهگذاران و تریدرهای موفق از همین روش برای فعالیت در بازارهای مالی استفاده میکنند. در این روش تمام احتمالات و پیشبینیها بررسی خواهد شد. هر کدام از استراتژیهای ذکر شده مزیتها و معایبی دارند و در صورت استفاده همزمان از چند استراتژی، میتوان امید داشت که تاثیر معایب به حداقل برسد.
باید دقت داشت که به کار بستن استراتژی معاملاتی ترکیبی بسیار وقتگیر و چالشبرانگیز خواهد بود. بنابراین افرادی که وقت و حوصله زیادی برای تدوین استراتژی و برنامه معاملاتی دارند میتوانند از این روش استفاده کنند.
جمعبندی
حضور در بازار بدون داشتن استراتژی معاملاتی بازی با سرنوشت داراییها است. یک برنامه معاملاتی خوب میتواند مهمترین عامل برای کسب ثروت باشد و استراتژی نامناسب یا ناقص نیز سرمایهگذار را به مرز ورشکستگی خواهد رساند. امروزه استراتژیهای متنوعی طراحی شده است اما بهتر است تا حد امکان از دو یا چند روش به صورت همزمان استفاده کرد تا درصد خطا و احتمال شکست به کمترین میزان ممکن برسد. هر چه آگاهی ما از جزییات استراتژیهای معاملاتی افزایش یابد، تصمیمات بهتری در شرایط و موقعیتهای مختلف خواهیم گرفت و هر چه تصمیمات بهتری اخذ کنیم، سود بیشتری کسب خواهیم کرد.
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی معاملاتی یک سیستم معاملاتی است که به شما میگوید چه سهمی بخرید، در چه قیمتی بخرید، در چه زمانی بخرید، و نهایتا در چه قیمت و زمانی سهم را بفروشید. در واقع استراتژی معاملاتی یک برنامهی از پیش تعیین شده است که تمامی جزئیات معاملات یک معاملهگر را مشخص میکند و معاملهگر فقط وظیفه کلیک کردن و گذاشتن سفارشات خرید و فروش را بر عهده دارد. اما لزوم داشتن یک استراتژی معاملاتی چیست؟
داشتن یک استراتژی معاملاتی در بورس مهمترین عامل در موفقیت و یا عدم موفقیت افراد است. در این مقاله با مفهوم استراتژی معامله آشنا خواهید شد و به لزوم داشتن یک استراتژی مدون معاملاتی پی خواهید برد. زمان لازم برای مطالعه این مقاله 5 دقیقه است، اما قطعا مسیر حرکت شما را به سمت موفقیت در بازار سرمایه هموار خواهد کرد. این مهمترین مقالهی سایت سهم شناس است و نگارنده این مطلب بر مطالعه کلمه به کلمه آن تاکید دارد.
اندیشیدن در حوزه احتمالات
نتیجهی هر معامله با تمامی تحلیلهایی که انجام میدهیم قطعی و صد در صد نیست. اگر بهترین سهم بازار را هم در بهترین نقطه خریداری کنیم، باز هم احتمال عدم موفقیت در آن معامله وجود دارد. درک این موضوع چندان سخت نیست. ممکن است با تمامی اوصاف تحلیل اشتباه باشد، یا ممکن است تحلیل درست باشد اما نظر بازار اشتباه باشد یا بازار فعلا به سهم مورد نظر ما توجهی ندارد (در نهایت عرضه و تقاضا قیمت را مشخص میکند). از طرفی سرمایهگذاری در بورس سهام دارای نوعی ریسک است که به ریسک سیستماتیک معروف است و هر لحظه ممکن است اتفاقات و اخبار خارج از بازار (که در حوزه اختیارات ما نیست) وضعیت کلی بازار را تحت شعاع قرار دهد و قیمت سهم بر خلاف پیش بینی ما حرکت کند.
بنابراین نتیجهی هر معامله در عین تحلیل و افزایش شانس موفقیت در آن، باز هم در نهایت تصادفی است. از طرفی هدف یک معاملهگر در بازار رسیدن به یک سود مستمر است، گرفتن سود مستمر از فرایندی که نتیجه تصادفی دارد! آیا امکان پذیر است؟ خوشبختانه جواب این سوال مثبت است.
لبه معاملهگری چیست؟
قبل از پاسخ به سوال بالا، اجازه دهید با اصطلاح لبه معاملهگری آشنا شویم. روشهای مختلفی برای تحلیل سهام وجود دارد که دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال از معروفترین آنها است. وظیفه روشهای تحلیلی پیش بینی قطعی آینده سهم نیست، بلکه نشان دادن نقطهای برای ورود به معامله است که بیشترین احتمال موفقیت در آن وجود دارد. با این توضیح، لبه معاملهگری یعنی جایی در نمودار احتمال موفقیت ما کمی بیشتر از شکست است. معنی و مفهوم استراتژی معاملاتی نیز همین است. استراتژی معاملاتی یک روش معامله با احتمال موفقیت بیشتر است، نه پیش بینی قطعی آینده.
جام مقدس چیست؟
ممکن است شخصی یک استراتژی مناسبی داشته باشد اما به دلیل انتظارات غلط از ان و تعریف اشتباهی که از یک استراتژی در ذهن دارد، آن را رها کرده و به دنبال سیستم دیگری باشد که ما به آن “جام مقدس” میگوییم. جام مقدس یک استراتژی معاملاتی است که تمام معاملات آن سودآور باشد. تقریبا اکثر معاملهگرهای مبتدی سالهای سال به دنبال جام مقدس میگردند اما هیچ گاه آن را پیدا نمیکنند چراکه همچین چیزی اصلا وجود خارجی ندارد!
کسب سود مستمر از معاملات تصادفی
برگردیم به سوال مطرح شده در بالا، آیا میتوان از معاملات تصادفی که قطعیتی در پی ندارند، به صورت مستمر در بازار سود کرد؟ برای کسب سود مستمر از معاملات تصادفی باید به دو اعتقاد مهم باور داشته باشیم:
- تصادفی بودن هر معامله به صورت مجزا
- اعتقاد به قابل پیش بینی بودن نتایج کلی
آموزش گام به آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
در توضیح بند دوم:
تعداد بالای معاملات در صورت وفاداری به یک لبه معاملاتی خاص (استراتژی معاملاتی) با این فرض که لبه ما در گذشته تست شده است و امتحان خودش را پس داده است، میتواند معاملاتی را به همراه داشته باشد که برآیند بازدهی انها مثبت باشد.
برای درک بهتر این موضوع مثال دیگری میزنیم. فرض کنید سکه ای داریم که یک طرف ان سنگینتر از طرف دیگر است. این سکه را بارها تست کردهایم و در صد بار پرتاب 70 بار شیر و 30 بار خط میآید. طبیعتا اگر مجدد هم این موضوع را امتحان کنید میبینید نتیجهای که به دست میآید نزدیک به همان است. اما آیا میتوانید نتیجه هر پرتاب را به صورت مجزا پیش بینی کنید؟
در این مثال هر پرتاب به طور مجزا مانند یک معامله است که نمیتوان نتیجه شیر یا خط آمدن آن را پیش بینی کرد، اما در 100 پرتاب (تعداد بالایی از معاملات) چون تمام آنها با همین سکه (یک لبه خاص) تکرار شده است، نتیجه نهایی قابل پیش بینی خواهد بود.
لزوم داشتن استراتژی معاملاتی در بورس
90 درصد افرادی که به بازار بورس وارد میشوند، بعد از دو سال با ضرر از این بازار خارج میشوند! این آمار عجیب اگرچه تکان دهنده است اما متاسفانه واقعیت دارند. 10 درصد دیگر افرادی هستند که به این درک رسیدهاند که باید برای معاملات خود برنامه داشته باشند. این افراد با انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب و پایبندی به آن، توانستهاند به سود مستمر در بورس برسند.
استراتژی معامله و حذف عواطف انسانی از معاملات
استراتژی معاملاتی عواطف انسانی را از معاملات ما حذف میکند. عواطفی مثل ترس و طمع که بزرگترین موانع احساسی در تصمیمهای منطقی در حین معامله هستند، با داشتن یک سیستم معاملاتی از پیش تعیین شده دیگر جایگاهی در معاملات ما نخواهند داشت. بزرگترین تریدرهای دنیا بر این باور هستند که روانشناسی معامله مهمتر از روشها و تکنیکهای تحلیلی است. پیشنهاد میکنم برای اطلاعات بیشتر درباره این موضوع مقاله روانشناسی معاملهگری در بورس را مطالعه کنید.
شکار سهم به روش شیر!
همه ما در مستندهای حیات وحش شکار کردن شیر را دیدهایم اما آیا تا کنون به نحوهی شکار یک شیر دقت کردهاید؟ وقتی یک شیر طعمهای را انتخاب میکند، در حین شکار حتی اگر طعمههای در دسترس دیگری از کنار او بگذرند، هرگز تصمیم خود را عوض نمیکند و تنها به دنبال طعمهای است که از قبل انتخاب کرده است!
در واقع چه بسا طعمههای دیگری دقیقا از میان پنجههای شیر بگذرند، اما سلطان جنگل اهمیتی به آنها نمیدهد! شما در بازار سهام باید یاد بگیرید که مانند یک شیر شکار کنید، ممکن است فرصتهای زیادی در پیش چشم شما در بازار پدیدار شوند اما شما نباید به آنها اهمیت دهید و تنها باید به دنبال آن سودی باشید که آن را میفهمید و از قبل برای بدست آوردن آن برنامه ریزی کردهاید.
در واقع استراتژی معاملاتی است که هدف شکار را مشخص میکند و یک معاملهگر به کمک یک استراتژی معاملاتی مناسب، دقیقا میداند که باید به دنبال چه سودی در بازار برود. شیر میداند که اگر بخواهد هدف خود را رها کرده و به اطراف توجه کند، خیلی زود خسته شده و همان انتخاب اول خود را نیز از دست خواهد داد. در واقع این روشی است که او را در طی تاریخ موفق کرده است.
با داشتن یک استراتژی معاملاتی مانند یک شیر در بورس شکار کنید.
در ادامه این بحث پیشنهاد میکنم حتما مقاله بهترین استراتژیهای معاملاتی بر اساس اندیکاتورها را مطالعه کنید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی معاملاتی در بورس، سرمایه گذار حرفه ای یا تازه کار نمی شناسد و تفاوتی ندارد که در مورد انواع تحلیل ها چه می دانید؛ در واقع اگر استراتژی معاملاتی مناسبی نداشته باشید، دیر یا زود شرایط بازار برای شما سخت خواهد شد. کلمه استراتژی از اصطلاحات جنگی است و به معنای راه های مدیریت فرماندهان در جنگ می باشد. علت استفاده از اصطلاح استراتژی نیز به این دلیل است که شاید بتوانیم بازارهای مالی را مانند جنگ فرض کنیم و اگر شما این جنگ را بلد نباشید، دیر یا زود صدمات آن را مشاهده خواهید کرد و لازم به ذکر است که یک استراتژی معاملاتی موفق، می تواند به عنوان بهترین روش سرمایه گذاری در بورس مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه همراه ما باشید تا با نحوه تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا شویم. در این مقاله می خوانیم:
- استراتژی معاملاتی چیست؟
- چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
- اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
- مراحل تدوین استراتژی معاملاتی مناسب شرایط سرمایه گذاران مختلف
- انتخاب بازه زمانی
- ساخت یک ذهن سرمایه گذار
- مشخص کردن روند بازار
- مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
- مشخص کردن نقاط ورود و خروج
- مشخص کردن حد سود و حد ضرر
- آزمایش استراتژی معاملاتی
استراتژی معاملاتی چیست و چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی هایی که در بازارهای مالی تدوین می شوند، یک سری از قوانین و تدابیری هستند که مشخص می کنند سرمایه گذار در هر شرایطی که اتفاق افتاد، چه تصمیمی بگیرد. اکثر فعالان در بازار سرمایه به دنبال تبدیل شدن به تحلیلگر و معامله گر حرفهای هستند و بدست آوردن سود و متضرر نشدن، از شرایطی هستند که یک استراتژی معاملاتی موفق برای شما به ارمغان می آورد.
معامله گرهای حرفه ای، در شرایط نامساعد یا شرایط غیر معمول بازار، آرامش خود را حفظ می کنند و تصمیمات لحظه ای و احساسی نمی گیرند و موفقیت های زیادی را با استفاده از این رویکرد تجربه می کنند. فعالان حرفه ای بازار، برنامه ای به همراه قوانین و پیش بینی ها دارند که در رفتارها و تغییرات غیر معمول بازار، نسبت به آن ها تصمیم گیری می کنند.
استراتژی معامله گران، نحوه سرمایه گذاری و خرید و فروش را برای آن ها روشن می کند. در واقع، استراتژی های معاملاتی آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی براساس دیدگاه و سرمایه شما شکل می گیرند و میزان نقدینگی شما و بازه زمانی که در نظر دارید در آن کسب سود کنید، تمام معنای استراتژی شما هستند. در ادامه مقاله با مراحل ایجاد یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا می شویم.
اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
یکی از مهم ترین جملاتی که پیرامون بازار سرمایه شنیده ایم، اهمیت حفظ سرمایه است و مهم ترین هدف استراتژی های معامله گران بازار نیز همین موضوع می باشد. با داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق و مناسب، سرمایه خود را در بازار از دست نمی دهید و آن را حفظ می کنید. تجربه های مختلف در سال های اخیر به ما نشان داده است که این بازار، روزهای هیجانی نیز دارد و اگر استراتژی معاملاتی موفق داشته باشید، در روزهای هیجانی نیز به بهترین نحو تصمیم گیری می کنید.
در واقع، معامله گران با مراجعه به استراتژی خود در شرایط هیجانی، روحیه خود را حفظ کرده و تصمیم های احساساتی نخواهند گرفت. همیشه تصمیماتی که بر پایه عصبانیت، ترس یا طمع باشند؛ احتمال شکست بالایی دارند و استراتژی معاملاتی نیز برای این شرایط طراحی می شود.
مراحل تدوین استراتژی معاملاتی موفق و مناسب برای سرمایه گذاران
یک استراتژی معاملاتی موفق، از ویژگی های خاصی برخوردار است و سرمایه گذاران باید از یک سری اصول پیروی کنند که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم.
انتخاب بازه زمانی
سرمایه گذاران با در نظر گرفتن دیدگاه خود از کسب سود، مشخص می کنند که در چه مدت زمانی می خواهند به سود برسند. 4 نوع بازه زمانی کسب سود داریم که هر سرمایه گذار با توجه به شرایط خود، توانایی ها و سرمایه مورد نظر، در یکی از این 4 گروه قرار می گیرد:
-
: نوسان گیرهای بازار طی مدت 1 روز تا 1 ماه (حتی لحظه ای)، سهم خریده شده را معامله می کنند و در نظر دارند در بالا و پایین های بازار، سودهای اندک را بدست آورند.
- سرمایه گذاری کوتاه مدت: در صورتیکه دیدگاه سود نسبت به سهم خریداری شده، بین 1 ماه تا 3 ماه باشد، در دسته کوتاه مدت قرار می گیرد.
- میان مدت: معمولا سرمایه گذاران میان مدت، بین 3 ماه تا 6 ماه برای بازدهی سهم صبر می کنند. : سرمایه گذاران بلند مدت، با قدرت تحلیل بنیادی بالا، بررسی سهم را از ریشه انجام داده و در صورتیکه از پیش بینی پیشرفت شرکت مربوطه اطمینان حاصل کنند، از 6 ماه تا 1 سال یا بالاتر، برای سوددهی آن صبر می کنند.
برای تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق، باید در ابتدا بازه زمانی مناسبی انتخاب کنید. در تحلیل تکنیکال، بازه های زمانی مختلف مانند یک دقیقه، یک ساعت، یک روز و. نمایش داده می شود و براساس تجربه، سرمایه، دانش و. هر سرمایه گذار دیدگاه زمانی فعالیت خود را مشخص می کند. در نظر داشته باشید معامله گری که در بازه زمانی بلندمدت فعالیت می کند، نیازی ندارد همانند معامله گران کوتاه مدت یا نوسان گیر، هر روز سایت های خبری و تحلیلی و یا تابلو معاملاتی سهام شرکت ها را بررسی کند.
ساخت یک ذهن سرمایه گذار
علم روانشناسی در تمامی مراحل زندگی به کمک ما می آید. در بازار سرمایه نیز، سرمایه گذاران موفق، ذهن خود را شناخته اند و معامله گران قدرتمند، یاد گرفته اند عواطف، احساسات، خشم، طمع و اعتماد به نفس کاذب خود را کنترل کنند. هیچ گاه یک سرمایه گذار موفق، تصمیمی احساسی در بازار نمی گیرد؛ در واقع سرمایه گذاران، چارچوب ذهنی قدرتمندی دارند. برای داشتن استراتژی معاملاتی موفق، باید ابتدا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و یک چارچوب رفتاری برای خود ایجاد کنید.
مشخص کردن روند بازار
تشخیص روند سهم در بحث تحلیل تکنیکال جای می گیرد. ایجاد خط روند براساس رفتار نمودار سهم، شکل صعودی یا نزولی بودن سهم را به شما نمایش خواهد داد. اگر مبحث تحلیل آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی تکنیکال را به خوبی آموزش ببینید، می توانید در چند دقیقه روند سهم را مشخص کنید. ایجاد خط های روند بر روی کف ها و سقف های قیمتی، کانال ها را تشکیل می دهد و با توجه به دیدگاه سرمایه گذاری خود، کانالی معتبر برای سهم در نظر بگیرید. یک کانال معتبر، 5 نقطه برخورد با خط های روند دارد و می توانید از سیگنال دریافت شده استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که تشخیص یک روند کار سختی است و با قطعیت خیلی بالا نیز نمی شود تصمیم گیری کرد. در این زمان، تحلیل بنیادی به میان می آید و می توانید با توجه به آمارهایی که از تحلیل بنیادی استخراج می کنید، تشخیص روند بهتری داشته باشید.
مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
میزان سرمایه برای ورود به هر بازار، با توجه به شرایط هر سرمایه گذار متفاوت است. این میزان سرمایه به سوددهی بازار و ریسک متقابل نیز بستگی دارد. پس از مشخص کردن میزان سرمایه ای که می خواهید وارد بازار کنید، باید نوع خرید سهام را نیز در نظر بگیرید. با توجه به مقدار سرمایه، می توانید به صورت خرید و فروش پله ای اقدام کنید، یا تمام سرمایه را به یکباره وارد سهام کنید. لازم به ذکر است که نوع حالت ورود به سهام را نیز باید در استراتژی خود مشخص کرده و به آن پایبند باشید.
در خرید سهام به صورت پله ای، سرمایه گذار با کمی ترس وارد می شود و مقداری از سرمایه را در مرحله اول وارد کرده و در صورتیکه سهام با ضرر مواجه شود، در حدضرری که مشخص کرده، با وارد کردن دوباره قسمتی از سرمایه، اقدام به کاهش قیمت میانگین می کند.
در این مقاله تنها اشاره ای به مفهوم خرید سهام به صورت پله ای نمودیم. برای استفاده از این نوع خرید و ورود به سهام با توجه به این روش، سعی کنید به طور کامل با آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی استراتژی های مربوط به خرید و فروش پله ای آشنا شوید.
مشخص کردن نقاط ورود و خروج
مشخص کردن نقاط ورود به سهم با استفاده از ابزارهای تکنیکالی انجام می پذیرد؛ تصور کنید که طبق تحلیل بنیادی، متوجه شده اید که سهام یک شرکت"در سال آینده" سود خوبی خواهد داد؛ با استفاده از تحلیل تکنیکال متوجه می شوید با ورود در چه قیمتی، بیشترین سودآوری را خواهید داشت. مشخص کردن یک نقطه مناسب برای خرید، نیاز به دانش کافی دارد. شما باید بتوانید محدوده های حمایتی و مقاومتی را تشخیص داده و شرایط خرید و فروش سهم را در بازه مورد نظر بررسی کنید و نه تنها برای خرید، بلکه در زمانی که بخواهید سهم را بفروشید نیز این قائده وجود دارد و باید بهترین نقطه خروج از سهم مشخص شود.
مشخص کردن حد سود و ضرر
مشخص کردن حد سود، فرآیندی است که طی آن محدوده ای از قیمت سهام که در آنجا درصدی سود حاصل آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی شده است و سرمایه گذار اقدام به فروش خواهد کرد، پیش بینی می شود. به عنوان مثال، سرمایه گذار در قیمت 1000 تومان وارد سهم شده و با تحلیل و بررسی، احتمال می دهد سهم تا 1600 رشد کند. سهامدار براساس استراتژی شخصی خود قیمت 1500 را حد سود مشخص کرده و به محض رسیدن قیمت سهام به 1500، اقدام به فروش می کند.
در صورتیکه پیش بینی رشد قیمت محقق نشود و سهم با کاهش قیمت روبرو شود، سهامدار در محدوده حد ضرر، از سهم خارج می شود. حد ضرر محدوده و قیمتی است که سهامدار مشخص کرده و در صورت رسیدن قیمت سهم به آن مقدار، سرمایه گذار اقدام به خروج از سهم می کند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار در قیمت 500 تومان وارد سهام می شود و حد سود 50 درصد و حد ضرر 20 درصد برای خود مشخص کرده است؛ تا زمانیکه سهم قیمتی بالاتر از 400 تومان داشته باشد، حد ضرر سهامدار را رد نکرده و زمانیکه به قیمتی بالاتر از 750 تومان برسد، به حد سود سرمایه گذار رسیده و این فرد اقدام به فروش می کند.
لازم به ذکر است که حد ضرر و حد سود اعدادی شانسی نیستند که سرمایه گذار با حدس و گمان برای خود مشخص کند؛ در واقع، با استفاده از تحلیل ها (مخصوصا تکنیکال) مشخص می شود که سهم پس از قیمت ورود، اگر بخواهد صعود کند تا چه قیمتی مقاومت خاصی نخواهد داشت و به راحتی صعود می کند و در صورتیکه دچار نزول شود، قیمت سهام شرکت مذکور تا چه حدی پایین می آید. اگر سهم از لحاظ تکنیکالی وارد کانال نزولی شود، سهامدار اقدام به خروج می کند و مشخص کردن حد ضرر، معمولا در قیمتی بالاتر از حد ورود به کانال نزولی خواهد بود.
آزمایش استراتژی معاملاتی موفق
فرض کنید استراتژی معاملاتی خود را تدوین کرده اید و می خواهید طبق آن معاملات خود را انجام دهید. هیچ انسانی نمی تواند با قطعیت بگوید که در آینده چه اتفاقی رخ می دهد؛ شما نیز با تعیین استراتژی، آینده را مشخص نکرده اید، بلکه پیش بینی خود را از اتفاقاتی که خواهد افتاد، به روی کاغذ آورده اید. بنابراین، بهترین کاری که شما بایستی انجام دهید، این است که میزان موفقیت احتمالی استراتژی خود را بسنجید و ببینید که استراتژی شما تا چه اندازه در موقعیت های مختلف، موفق عمل می کند.
به عنوان مثال، فرض کنید که استراتژی خود را 2 سال پیش تدوین کرده اید و تا به حال 2 سال از اتفاقاتی که بر مبنای استراتژی خود رقم زده اید، می گذرد. آیا استراتژی معاملاتی شما موفق بوده است؟ پاسخ این سوال را آزمونگرهای استراتژی معاملاتی به شما می دهند و شما می توانید با استفاده از این مکانیسم، استراتژی معاملاتی خود را بسنجید.
جمع بندی
فعالیت در بازارهای مالی، کار ساده ای نیست و موفقیت در این بازارها، نیازمند دانش تحلیلی فراوان و استراتژی معاملاتی موفق است؛ لازم به ذکر است که صرف داشتن استراتژی معاملاتی، نمی تواند به طور قطعی سرمایه گذاری شما را با موفقیت روبرو کند، اما داشتن استراتژی، صد برابر بهتر از نداشتن آن است. در بازار سرمایه شما مانند سربازی هستید که به جنگ رفته است و استراتژی معاملاتی به منزله زره و تجهیزات شما خواهد بود و شما را برای رویارویی با شرایط مختلف جنگی آماده می کند.