انواع الگوهای بازگشتی

الگوی سقف و کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
یکی از الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو است که کاربرد بسیار زیادی در انجام معاملات دارد و در بین تحلیلگران فنی از محبوبیت زیادی برخوردار است. از نامهای دیگر این الگو میتوان به سقف دوگانه و الگوی M اشاره کرد. به طور کلی الگوهای قیمتی جنبه بصری دارند و شکل آنها در انواع چارت قیمتی ظاهر میشود و به واسطهی اینکه رفتار قیمت پس از تشکلیل این الگوها در گذشته آنالیز شده است، میتوان با مشاهدهی دوباره آنها در نمودار یک دارایی مثل سهام، آیندهی حرکت قیمت را به صورت احتمالاتی پیش بینی کرد. در این مقاله به معرفی و آموزش الگوی سقف و کف دوقلو خواهیم پرداخت و روش معامله با این الگو را آموزش خواهیم داد.
فلسفه به وجود آمدن الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
الگوهای بصری تکنیکالی در چارت قیمتی انواع دارایی ظاهر میشوند که علاوه بر شکل ظاهری مشخص، دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند. معمولا این الگوها بر اساس شکل ظاهری انها نامگذاری شدهاند. اما فلسفهی به وجود آمدن الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چیزی نیست جز اینکه تکنیکالیستها اعتقاد دارند “تاریخ تکرار میشود”!
الگوهای تکنیکالی در گذشتهی نمودارها بررسی شدهاند و طبق آمار در بیشتر مواقع پس از شکلگیری آنها، قیمت رفتار مشابهای از خود نشان داده است. مثلا از 1000 باری که فلان الگو در چارت قیمت دیده شده است 700 بار آن قیمت رفتار مشابهای از خود نشان داده است. بنابراین با مشاهده دوباره آن الگو در نمودار میتوانیم با احتمال 70 درصد حرکت آتی قیمت را پیش بینی کنیم.
توجه کنید این فقط یک احتمال است و هیچ قطعیتی وجود ندارد. اما در تعداد بالای استفاده از آن الگو ما در 70 درصد مواقع توانستهایم آینده را به درستی پیش بینی کنیم و همین موضوع برای اینکه بازدهی برایند معاملات ما سودده باشد کافی است.
انواع الگوهای قیمتی
به طور کلی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
- الگوهای بازگشتی (Reversal patterns)
- الگوهای ادامهدهنده (Continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده روند در واقع نشان دهنده حرکت قیمت پس از یک وقفه کوتاه در جهت روند قبلی است. به عبارتی الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند حرکتی است. اگر با مفهوم روند و خطوط روند آشنا نیستید مقاله ترسیم خطوط روند در تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید.
اما الگوهای بازگشتی نشانه تغییر احتمالی روند هستند و زمانی که یک الگوی بازگشتی در چارت قیمت شکل میگیرد، میتوان با توجه به اعتبار الگو، پس از تایید شدن آن به معامله وارد شد و طبق همان الگو حد ضرر و حد سود را برای معامله مشخص کرد.
هر کدام از این دسته الگوها (برگشتی و ادامه انواع الگوهای بازگشتی دهنده) خود شامل تعداد زیادی الگو هستند که الگوی سقف دو قلو و کف دوقلو یکی از انواع الگوی برگشتی است و به علت سادگی و البته تعداد زیاد آنها در چارت سهام، بسیار کاربردی است. در ادامه به معرفی این الگوی بازگشتی خواهیم پرداخت.
الگوی سقف و کف دوقلو چیست؟
همان طور که از نام این الگو مشخص است الگوی سقف یا کف دوقلو از دو دره یا دو سقف هم اندازه تشکیل شده است که الگوی سقف دوقلو در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و نشان دهنده پایان روند صعودی و آغاز روند نزولی است و الگوی کف دوقلو در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود و بیانگر این است که روند نزولی به اتمام رسیده است و روند صعودی آغاز شده است. اصول کلی این دو الگو یکسان است.
الگوی سقف دوقلو (Double Tops)
الگوی سقف دو قلو از دو قله با ارتفاع یکسان تشکیل شده است که پایان روند صعودی را نشان می دهد. شکل ظاهری این الگو در تصویر زیر مشخص است (به شکل حرف M).
الگوی سقف دوقلو
قیمت در یک روند صعودی به نقطهای میرسد که توان عبور از ان را ندارد. بعد از کمی افت، دوباره تلاش میکند تا از سقف قبلی عبور کند ولی باز هم شکست میخورد و افت میکند. اگر افت قیمت از افت دفعه قبل بیشتر باشد الگوی سقف دوقلو فعال شده است.
خط گردن
توجه کنید سطحی که قیمت در افت اول آن را تجربه میکند به خط گردن مشهور است و تا زمانی که این خط شکسته نشده است هنوز الگوی سقف دوقلو تایید نشده است. شکست خط گردن به معنی تایید الگوی سقف دوقلو است و اگر این الگو را در چارت سهم خود دیدی باید سهم را بفروشید. اما عجله نکنید! نکتههای زیادی در این زمینه وجود دارد.
الگوی کف دوقلو (Double Bottoms)
الگوی کف دوقلو دقیقا بر عکس الگوی سقف دوقلو است. این الگو در پایان یک روند نزولی اتفاق میافتد و نشانه تغییر روند نزولی به صعودی است. هر انچه در مورد الگوی سقف دوقلو گفته شده در مورد الگوی کف دوقلو صادق است، اما به صورت معکوس. شکل ظاهری این الگو را در تصویر زیر مشاهده میکنید. شکل ظاهری این الگو شبیه حرف W است.
الگوی کف دوقلو
استراتژی معامله با الگوی سقف و کف دوقلو
افراد مبتدی با دیدن شکل ظاهری این الگو در چارت قیمتی فورا اقدام به معامله میکنند در صورتی که سه مسئله در اینجا بسیار قابل توجه است:
- اولا تایید شدن الگو نیازمند علائمی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
- دوما اعتبار تمامی الگوها با هم یکسان نیستند.
- سوما هر شکلی که در نمودار دارای دو قله یا دو دره هم اندازه بود الگوی سقف و انواع الگوهای بازگشتی کف دوقلو نیست!
تاییدیه الگوهای سقف و کف دو قلو چیست؟
نکته بسیار مهم درباره معامله با الگوهای قیمتی تایید شدن الگو است و تا زمانی که یک الگو تایید نشده است ما مجاز به باز کردن پوزیشن نیستیم. به عبارت دیگه اگر قصد داریم به کمک این الگو در بورس به معامله بپردازیم تا وقتی که به طور کامل الگوی سقف یا کف دوقلو تایید نشده است ما مجاز به خرید یا فروش سهام بر طبق این الگو نیستیم. اما تاییدیه این الگو چیست؟
زمانی الگوی سقف یا کف دوقلو تایید شده است که خط گردن الگو شکسته شود. شکست یک سطح قیمتی یعنی عبور قدرتمند قیمت از سطح مورد نظر (عبور قیمت با یک کندل با بدنه بلند) و بسته شدن حداقل یک کندل دیگر در آن سمت سطح مورد نظر. به این ترتیب میتوانیم بگوییم خط گردن شکسته شده است و الگوی سقف یا کف دوقلو تایید شده است و حالا مجاز به انجام معامله هستیم. از علائم شکست خط گردن افزایش حجم معاملات است که این امر البته الزامی نیست.
توجه کنید قرار نیست ما پیش داوری کنیم و به محض اینکه قیمت نتوانسته است از قله یا دره قبلی عبور کند بگوییم الگوی سقف یا کف دوقلو در حال شکل گیری است. این کار کاملا غیر حرفهای است و در بلند مدت به ضرر شما خواهد بود. معاملهگر حرفهای تا تشکیل کامل الگو صبر میکند و هیچ عجلهای در انجام معامله ندارد.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
اعتبار الگوهای سقف یا کف دوگانه
اعتبار همه الگوهای سقف یا کف دوقولو یا دوگانه با هم برابر نیستند. اما چه مواردی است که اعتبار این الگوها را افزایش میدهد. از این موارد میتوان به دو مورد بسیار مهم توجه کرد:
- سرعت بیشتر حرکت قیمت در زمانی که به سمت خط گردن حرکت میکند؛
- افزایش حجم معاملات در زمانی که قیمت در حال حرکت به سمت خط گردن است.
سرعت حرکت قیمت در زمانی که به سمت خط گردن نزدیک میشود بسیار مهم است. اگر سرعت حرکت نسبت به حرکت صعودی برای تشکیل قله یا کف دوم بیشتر باشد اعتبار الگو بیشتر است.
برای مثال الگوی کف دوقلوی زیر را نگاه کنید.
اگر به تصویر دقت کنید متوجه خواهید شد قیمت در زمانی که برای تشکیل کف دوم حرکت کرده است 10 کندل زمان برده است تا خود را از خط گردن به کف دوم رسانده است ولی زمانی که از کف دوم به سمت خط گردن حرکت کرده است تنها با 6 کندل خود را به خط گردن رسانده است و به این ترتیب مشخص است سرعت حرکت در زمان حرکت به سمت خط گردن بیشتر بوده و همین مسئله میتواند اعتبار این الگوی کف دوقلو را بیشتر کند. حال اگر این افزایش سرعت با افزایش حجم معاملات نیز همراه باشد اعتبار الگو بازهم دوچندان خواهد بود.
توجه به این نکات کوچک میتواند در بلند مدت تاثیر زیادی در بازدهی معاملات یک معاملهگر تکنیکالی داشته باشد.
هر گردی گردو نیست!
بسیاری مواقع شکل ظاهری چارت شبیه الگوی سقف دوقلو یا کف دوقلو است اما به واقع اینگونه نیست. یکی از این موارد که بسیار دیده میشود این است که الگو نسبت به روند قبل از آن بسیار بزرگ است و در واقع به لحاظ زمانی تشکیل الگوی سقف یا کف دوقلو در این مواقع فاقد اعتبار است. برای روشن شدن مطلب به تصویر زیر نگاه کنید.
الگویی که میبینید الگوی سقف دوقلو نیست چراکه نسبت به مرتبه زمانی روند صعودی قبل از خودش بسیار بزرگ است (تقریبا هم اندازه با مرتبه روند قبل خودش است)، در صورتی که زمانی این شکل در نمودار الگوی سقف دوقلو در نظر گرفته میشود که نسبت به زمان حرکت روند صعودی قبلی کوچکتر باشد.
بهترین زمان معامله با الگوی سقف یا کف دوقلو
در صورت شکست خط گردن و تایید الگو میتوان به معامله ورود کرد. بنابراین با شکست خط گردن در الگوی سقف دوقلو سیگنال فروش و با شکست خط گردن در الگوی کف دوقلو سیگنال خرید صادر میشود.
شکست خط گردن و سیگنال فروش در الگوی سقف دوقلو
البته گاهی شکست خط گردن چنان سریع است که فرصت معامله را از ما میگیرد. در این مواقع بهترین کار این است که صبر کنیم تا قیمت به خط گردن شکسته شده پولبک بزند و در آن زمان میتوانیم به معامله وارد شویم.
حد سود و حد ضرر در استراتژی معامله با الگوهای دوقلو
در یک استراتژی معاملاتی کامل در هنگام ورود به معامله باید حد ضرر و حد سود مشخص شود. حد سود یا هدف قیمتی در هنگام معامله با الگوهای دوقلو بسیار جالب است. در بالا گفتیم که با شکست خط گردن میتوانیم وارد معامله شویم. در این صورت هدف قیمتی که میتوانیم حد سود خود را در آن نقطه قرار بدهیم به اندازه ارتفاع الگو است. منظور از ارتفاع الگو فاصله بین خط گردن تا سقف یا کف الگو است. به تصویر زیر نگاه کنید.
منبع تصویر: rasabourse.com
در تصویر بالا یک الگوی کف دوقلو را مشاهده میکنید. H فاصله بین کفها تا خط گردن است. با شکست خط گردن سیگنال خرید صادر میشود و هدف قیمت (حد سود) به اندازه H تعیین میشود.
تعیین حد ضرر
در خلال این مقاله گفتیم بهترین زمان برای ورود به معامله بر اساس این الگو زمانی است که قیمت به خط گردن پولبک زده است. این پولبک میتواند داخلی، خارجی یا معمولی باشد (برای آشنایی با انواع پولبک مقاله پولبک چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد چیست را مطالعه کنید). در این صورت برای تعیین حد ضرر میتوانیم سقف یا کف همان پولبکی که به خط گردن زده شده است را به عنوان حد ضرر در نظر بگیریم.
اگر پولبکی اتفاق نیافتاده و با شکست خط گردن وارد معامله شدهایم، شکست دوباره خط گردن در جهت معکوس حد ضرر ما خواهد بود.
جمع بندی
در این مقاله به اموزش کامل الگوی سقف و کف دوقلو پرداختیم و نحوه معامله با این الگو را ذکر کردیم. در این زمینه توجه کنید در وهلهی اول تا تایید کامل الگو نباید بر اساس آن اقدام به معامله کرد و در وهله دوم اعتبار الگوهای دوقلو در چارت قیمتی با انواع الگوهای بازگشتی یکدیگر متفاوت هستند.
همچنین توجه کنید این الگو یک الگوی بازگشتی است اما قرار نیست با تشکیل هر الگوی سقف یا کف دو قلو قیمت بدون استثنا تغییر روند دهد، بلکه این فقط یک احتمال قوی است و از این رو تعیین حد ضرر و حد سود بسیار اهمیت دارد. این ذات تحلیل تکنیکال است و تمامی روشها و تحلیلهای تکنیکالی در فضای احتمالات بیان میشود. اگر این موضوع را درک نکنید به زودی مایوس خواهید شد.
در بین افراد مبتدی بسیار شنیده میشود که تحلیل تکنیکال در بورس ایران کار نمیکند! این جملات خندهدار از عدم درک احتمالاتی بودن متدهای تحلیل تکنیکال نشآت میگیرد.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
الگوهای شمعی و انواع آنها در تحلیل تکنیکال
با قرار گرفتن شمع ها در کنار یکدیگر در تحلیل تکنیکال، الگوهای گوناگونی تشکیل می شوند که هر کدام ویژگی های منحصر به خود را دارند. در این مقاله انواع الگوهای شمعی و کاربرد آن ها با جزئیات بیان شده است که می تواند به شما کمک کند. با ما همراه باشید.
الگوهای شمعی (کندلی)
الگوهای شمعی (یا کندلی)، از آرایش گوناگون شمع ها یا کندل ها با هم بوجود می آیند. این آرایش به معامله گران کمک می کنند تا در زمان کوتاه مدت متوجه شوند که قیمت سهم یا ارز دیجیتال بالا می رود یا پایین می آید.
اینطور می توان بیان کرد که تریدها روانشناسی بازار را با الگوهای کندلی مختلف در آینده کوتاه می توانند پیش بینی کنند و سیگنال خرید یا سیگنال فروش را دریافت کنند.
الگوهای شمعی تکی و مجزا:
Long day position
شمع ها یا کندل هایی با بدنه انواع الگوهای بازگشتی بزرگ و سایه کوتاه که گویای قدرت بازار در آن روند می باشد.
Short day position
شمع ها یا کندل هایی با بدنه کوچک و سایه کوتاه که گویای کم قدرت بود بازار می باشد.
Black & white marubozu
کندل white marubozu ، صعودی و بدون هیچ سایه در قسمت بالا یا پایین می باشد.
اما Black marubozu کندلی نزولی بدون هیچ سایه بالایی و پایینی می باشد.
Opening & Closing Marubozu
Closing Marubozu کندلی هست که در قیمت پایانی خود سایه ای ندارد.
اما Opening Marubozu کندلی می باشد که در قسمت ابتدایی آن سایه ای وجود ندارد.
Opening
Closing
(Spinning Tops (KOMA
الگوی شمعی که سایه های بلندتر در قسمت پایین و بالایی خود دارد.
Long-legged Doji (دوجی با پاهای بلند)
کندل های Doji گونه ای از الگوهای شمعی می باشد که قیمت شروع آن با قیمت پایانی برابر هستند.
اما Long-legged Doji سایه های بلندتری در قسمت بالایی وپایینی خود دارند. که این موضوع نشان دهنده این می باشد که قدرت خریداران و فروشندگان در این لحظه یکسان می باشد.
(Gravestone Doji (TOHBA (دوجی سنگ قبری)
در دوجی سنگ قبری، قیمت شروع با قیمت نهایی بازار برابر هستند. در دوجی سنگ قبری سایه بالایی بلندتر می باشد و سایه پایینی آن یا وجود ندارد یا اینکه خیلی کوتاه است.
(Dragonfly Doji (TONBO (دوجی سنجاقکی)
در دوجی سنجاقکی، قیمت شروع با قیمت نهایی بازار برابر هستند. در دوجی سنگ سنجاقکی سایه پایینی بلندتر می باشد و سایه بالایی آن یا وجود ندارد یا اینکه خیلی کوتاه است.
انواع الگوهای بازگشتی صعودی و نحوه استفاده از آنها:
الگوهای تک شمعی در تحلیل تکنیکال
Hammer (الگوی هامر یا همر)
الگوی چکش Hammerدر اغلب موارد در پایان روند نزولی تشکیل می شود.
الگوی چکش در قسمت پایین سایه بلندی دارد و در قسمت بالایی خود یا بدون سایه است یا سایه ی بسیار کوچکی دارد. رنگ بدنه مهم نیست اما رنگ سبز معمولا قدرت بیشتری دارد. بدنه الگوی چکش در تحلیل تکنیکال یک دوم سایه ی پایینی آن می باشد.
Inverted Hammer
الگوی چکش معکوس یا هامر معکوس، غالبا در پایان روند صعودی تشکیل می شود.
الگوی چکش معکوس در قسمت بالای خود سایه بلندی دارد و در قسمت پایین خود یا بدون سایه است یا سایه ی بسیار کوچکی دارد. رنگ بدنه مهم نیست اما رنگ قرمز معمولا قدرت بیشتری نسبت به سبز دارد. بدنه الگوی چکش معکوس در تحلیل تکنیکال یک دوم سایه ی بالایی آن می باشد.
الکوهای ترکیبی متشکل از دو شمع در تحلیل تکنیکال
Bullish Engulfing Pattern
الگوی پوشاننده صعودی (بولیش اینگالفینگ) از ترکیب دو شمع یا کندل با ترکیب رنگ های متفاوت در قسمت انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود.
ساختار الگوی پوشاننده صعودی اینگونه می باشد که تمامی بدنه کندل سبز رنگ (کندل سفید) باید بدنه کندل قرمز رنگ (کندل سیاه) را فرا بگیرد.
Tweezers Bottom
الگوی انبرک پایینی از ترکیب دو شمع یا کندل با ترکیب رنگ های متفاوت در قسمت ابتدای یک روند صعودی تشکیل می شود.
ساختار الگوی انبرک پایینی به این صورت می باشد که در ابتدا کندل نزولی یا شمع قرمز رنگ با بدنه بزرگ بدون سایه می آید. کندل بعدی یا دومی داخل شمع ابتدایی بصورت دوجی یا چکش معکوس تشکیل می شود. خارج نشدن سایه های کندل دوم از محدوده ی کندل اول، شدت تغییر روند را نشان می دهد.
Bullish Harami
الگوی هارامی صعودی در قسمت پایانی یک روند نزولی بوجود می آید و نشان دهنده ی تغییر روند می باشد.
ساختار این الگو به این صورت می باشد که کندل اول قرمز رنگ می باشد که همه ی بدنه ی کندل دوم را می پوشاند.
Bullish Harami Cross
الگوی صلیب هارامی صعودی شباهت زیادی به الگوی هارامی صعودی دارداما تفاوت این دو الگو این است که بدنه کندل دوم حتما شبیه ستاره دوجی می باشد و در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد. الگوی صلیب هارامی صعودی نشان دهنده تغییر روند می باشد.
Bullish Piercing Line
الگوی پوشش شکاف صعودی دو کندل با ترکیب رنگ متفاوت دارد. کندل اول نزولی یا قرمز رنگ می باشد و کندل دوم صعودی یا سبز رنگ می باشد.
نقطه پایانی کندل دوم معمولا پایین تر از نقطه آغاز کندل اول می باشد. الگوی پوشش شکاف صعودی در انتهای روند نزولی شکل می گیرد که نشان دهنده روند صعودی می باشد.
الگوهای هارمونیک | 6 الگوی هارمونیک پر کاربرد در تحلیل تکنیکال!
ممکن است درک این الگوهای هارمونیک کمی سخت باشد ولی وقتی شکل آنها را درک کنید سود بسیار خوبی به دست میآورید!
کل ایدهی این الگوهای هارمونیک این است که به تریدرها کمک کند تا نقاط احتمالی بازگشت روندها را پیدا کنند.
در واقع از ابزارهای دیگری که قبلاً یاد گرفتیم – مثل فیبوناچی – هم استفاده میکنیم!
با ترکیب این ابزارهای فوق العاده برای پیدا کردن این الگوهای هارمونیک، میتوانیم حوزههای احتمالی برای ادامه روند را هم تشخیص دهیم.
در این درس در مورد الگوهای هارمونیک زیر بحث میکنیم:
- الگوی ABCD
- الگوی سه محرک
- الگوی گارتلی
- الگوی خرچنگ
- الگوی خفاش
- الگوی پروانه
کار را با الگوهای هارمونیک ABCD و سه محرک شروع میکنیم که سادهترند و بعد به سراغ گارتلی و حیوانات دیگر میرویم.
بعد از این که نگاهی به آنها داشتیم به ابزارهای مورد نیازتان برای استفاده موفقیت آمیز از این الگوها در معاملات میپردازیم.
در تمام این الگوهای هارمونیک باید صبر کنید تا کل الگو کامل شود تا بتوانید از آنها برای معامله استفاده کنید.
الگوی ABCD
بیایید این درس را با سادهترین الگو از الگوهای هارمونیک آغاز کنیم. چه چیزی سادهتر از ABC خودمان است؟ فقط یک حرف دیگر هم به آن اضافه میکنیم و الگوی نمودار ABCD را داریم!
برای پیدا کردن این الگوی نمودار تنها چیزی که نیاز دارید چشمان تیزبین عقاب مانند و ابزار فیبوناچی است. برای روندهای صعودی و نزولی الگوی نمودار ABCD ،خطوط AB و CD پایهها و BC اصلاح روند و بازگشت است. اگر از ابزار بازگشتی فیبوناچی در پایه AB استفاده کنید، BC بازگشتی باید تا سطح 0.618 از ضلع AB را اصلاح کند. بعد ضلع CD ، به وسیله فیبوناچی اکسپنشن در سطح 1.272 از ضلع BC قرار میگیرد .
تنها کاری که باید بکنید این است که صبر کنید تا کل الگو کامل شود (به نقطه ی D برسد) و بعد پوزیشن خرید یا فروش بگیرید.
اما اگر بخواهید دقت بسیار زیادی داشته باشید، چند قاعده دیگر برای الگوی ABCD معتبر وجود دارد:
- طول خط AB باید با طول خط CD برابر باشد.
- زمانی که طول میکشد تا قیمت از A به B برود، باید برابر با زمانی باشد که قیمت از C به D برسد. این موضوع را از طریق شمارش کندلها میتوانید بدست آورید.
الگوی ۳ محرک یا تری درایو (Three-Drive)
الگوی سه محرک شباهت زیادی به الگوی ABCD دارد. در واقع این الگوهای هارمونیک سه پایه دارد (که حال به آنها محرک می گوییم). این الگو هم به صورت بازگشتی است و هم اصلاحی. در واقع الگوی سه محرک بر اساس الگوی امواج الیوت است.
طبق معمول به چشمان عقاب، ابزار فیبوناچی و کمی صبر و حوصله نیاز دارید.
در این الگو نقطه A باید به اندازه 61.8٪ از ضلع ۱ باشد. به همین شکل نقطه B باید باز گشت 0.618 از ضلع ۲ باشد. بنابراین ضلع ۲ باید اکسپنشن 1.272 از ضلع A و ضلع ۳ باید اکسپنشن 1.272 از ضلع B باشد.(در صورت نیاز به درسنامه های فیبوناچی مراجعه نمایید)
وقتی که کل الگوی سه محرک کامل شود، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معمولاً وقتی قیمت به نقطه B میرسد، میتوانید بر اساس روند صعودی و یا نزولی الگو، پیشبینی انجام داده و وارد پوزیشن شوید. برای مثال در 3 محرک صعودی زمانی که ضلع B به اندازه مشخص شده( %1.272اکسپنشن از ضلع2 ) گسترش یافت میتوانید وارد معامله خرید شوید و بالعکس.
اما اول بهتر است چک کنید و ببینید آیا این قواعد برقرار هستند:
- زمانی که طول میکشد تا قیمت ضلع ۲ را کامل کند باید برابر با زمانی باشد که ضلع ۳ را کامل میشود.
- همچنین زمانی که برای کامل شدن بازگشتهای A و B طول میکشد باید یکسان باشد.
الگوی گارتلی و حیوانات
در گذشته تریدر بیش از حد باهوشی به نام هارولد مکینلی گارتلی بود.
او در اواسط دهه ۱۹۳۰ خدمات مشاوره بازار بورس ارائه میداد و محبوبیت زیادی داشت.
این فرد یکی از اولین تحلیلگرانی بود که از روشهای علمی و آماری برای تحلیل رفتار بازار بورس استفاده میکرد.
به گفته گارتلی، او بالأخره موفق شد دو مورد از بزرگترین مسائل تریدرها را حل کند: چه سهمی را، در چه زمانی بخرند.
خیلی زود معاملهگران متوجه شدند که این الگوها را میتوان در بازارهای دیگر نیز به کار برد.
از آن زمان، کتابها، نرم افزارهای ترید و الگوهای مختلف دیگری (که در ذیل در موردشان توضیح میدهیم) بر اساس گارتلیها تهیه شدهاند.
الگوی گارتلی یا ۲۲۲
الگوی ۲۲۲ نامش را از صفحهای که در کتاب گارتلی به نام “سود در بازار بورس یافت میشود” گرفته است. گارتلیها الگوهایی هستند که شامل الگوی پایه ABCD که قبلاً مطرح کردیم میشوند اما قبل از آنها یک بالا یا پایین بزرگ وجود دارد.
حال این الگوها معمولاً وقتی شکل میگیرند که اصلاحی از روند کلی اتفاق افتاده و به شکل M است (برای الگوهای نزولی به شکل W است.) این الگوها برای کمک به معاملهکنندگان در یافتن نقاط ورود خوب و پیوستن به روند کلی به کار میروند.
گارتلی وقتی شکل میگیرد که قیمت روند رو به بالا (یا رو به پایین) را طی کرده اما شروع به دادن نشانههای اصلاح کرده است.
آنچه باعث میشود گارتلی در زمان تشکیل شدن آرایش خوبی داشته باشد؛ این است که نقاط وارونگی در سطوح بازگشتی و گسترشی فیبوناچی هستند.
این الگو را به سختی میتوان پیدا کرد و وقتی آن را پیدا کردید ممکن است استفاده از آن همه ابزار فیبوناچی برایتان گیج کننده باشد. کلید اجتناب از این همه سردرگمی این است که قدم به قدم پیش بروید.
در هر حال الگو شامل یک الگوی ABCD صعودی یا نزولی است؛ اما قبل از آن نقطه X وجود دارد که فراتر از نقطه D است. الگوی گارتلی «کامل» ویژگیهای زیر را دارد:
- ضلع AB باید در سطح باز گشت 0.618 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC باید باز گشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر بازگشت ضلع BCبه اندازه 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 1.272 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BCبه اندازه0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 0.618 از ضلع BC گسترده شود.
- ضلع CD باید بازگشت 0.786 از ضلع XA باشد.
الگوی خرچنگ
در سال ۲۰۰۰ یکی از پیروان الگوهای هارمونیک،الگوی «خرچنگ» را کشف کرد.
به گفته او این الگو از دقیقترین الگوهای هارمونیک هماهنگ است .
این الگو نسبت سود به ریسک بالایی انواع الگوهای بازگشتی دارد چون میتوانید استاپ لاس بسیار کوچکی داشته باشید. الگوی خرچنگ «بهینه» باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.618 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC باید یا بازگشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر اندازه بازگشت ضلع BC، 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 2.24 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 3.618 از ضلع BC باشد.
- CD باید گسترش 1.618 از ضلع XA نیز باشد.
الگوی خفاش
در سال ۲۰۰۱ اسکات کارنی یک الگوی دیگ از الگوهای هارمونیک به نام «خفاش» را ارائه داد. خفاش عبارت است از بازگشت 0.886 ضلع XA به عنوان منطقه وارونگی بالقوه. الگوی خفاش خصوصیات زیر را دارد:
- ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.500 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC میتواند بازگشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر ضلع BCبازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. و اگر ضلع BC.0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید گسترش 2.618 از ضلع BC باشد.
- CD باید باز گشت.0.886 از ضلع XA باشد.
الگوی پروانه
الگوی کامل پروانه که برایس گیلمور آن را خلق کرده عبارت است از بازگشت 0.786 ضلع AB با توجه به ضلع XA.
الگوی پروانه ویژگیهای خاص زیر را دارد:
- ضلع AB باید باز گشت.0.786 ضلع XA باشد.
- ضلع BC میتواند باز گشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر ضلع BC بازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC بازگشت 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD بایدگسترش 2.18 از ضلع BC باشد.
- CD باید گسترش1.27 یا 0.618. از ضلع XA باشد.
سه مرحله در معامله با الگوهای هارمونیک
همانطور که احتمالاً حدس زدهاید، استفاده از الگوهای هارمونیک یعنی این که بتوانیم این الگوهای کامل را پیدا کنیم و با کامل شدن آنها خرید و فروش کنیم.
سه مرحله اساسی در پیدا کردن الگوهای هارمونیک وجود دارد:
- مرحله ۱: پیدا کردن الگوی هارمونیک
- مرحله ۲: اندازه گیری نسبت های اضلاع الگوی هارمونیک
- مرحله ۳: معامله خرید یا فروش با کامل شدن الگوی قیمت هارمونیک
با پیروی از این سه مرحله اساسی احتمالا میتوانید سودهای خوبی به دست آورید.
مرحلهٔ 1: پیدا کردن الگوی قیمت هارمونیک بالقوه
این شبیه یک الگو از الگوهای هارمونیک است! در این مرحله هنوز کاملاً مطمئن نیستیم که چه الگویی است. اما شبیه به سه محرک است. با این حال میتواند خفاش یا خرچنگ هم باشد…
در هر حال بیایید این نقاط وارونگی را نام گذاری کنیم.
مرحلهٔ ۲: اندازه گیری الگوی قیمت هارمونیک بالقوه
با استفاده از ابزار فیبوناچی، قلم و کاغذ، مشاهداتمان را یادداشت میکنیم.
- حرکت BC باز گشت.0.618 از حرکت AB است.
- حرکت CD افزونهٔ 272 از حرکت BC است.
- طول AB تقریباً برابر با طول CD است.
این الگو یک الگوی ABCD مترقی است و نشانهٔ قوی خرید میدهد.
مرحلهٔ ۳: خرید یا فروش با کامل شدن الگوی قیمت هارمونیک
وقتی الگو کامل شد، تنها کاری که باید انجام دهید این است که اقدام به خرید یا فروش کنید.
در این مورد باید در نقطه D خرید کنید که گسترش 1.272 فیبوناچی از ضلع CB است و حد ضررتان را چند واحد پایینتر از قیمت ورودتان قرار دهید.
آیا واقعاً اینقدر آسان است؟
مشکل الگوهای قیمت هارمونیک این است که به قدری کامل هستند که پیدا کردنشان سخت است، مثل پیدا کردن الماس در یک صخره.
بیشتر از اطلاع از مراحل باید چشمان تیزبینی داشته باشید تا بتوانید الگوهای هارمونیک را پیدا کنید و باید بسیار صبور باشید تا زود شروع نکنید و قبل از کامل شدن الگو وارد نشوید.
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال روی تکرار رفتار قیمتها حساب میکند. این رفتارهای تکرارشونده الگوهایی را ایجاد میکنند که یا باعث ادامه روند قیمت میشود یا جهت قیمت را تغییر میدهد که در این صورت با الگوهای بازگشتی روبهرو هستیم. آگاهی از این الگوها میتواند به ما کمک کند که فرصتهای معاملاتی را به خوبی بشناسیم. در این مطلب الگوهای بازگشتی و انواع آن مانند سقف و کف دوقلو و سهقلو و سر و شانه را معرفی میکنیم و روش هدفگذاری را در هر یک از آنها توضیح میدهیم.
تماس و واتس آپ اکسپرت سفارشی: ۰۷۷۳۳۴۳۳۲۱۱ – ۰۹۹۲۹۱۶۹۳۰۷
بررسی الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال سه الگوی بازگشتی داریم که هر یک را روی تصویر توضیح خواهیم داد. این سه الگو عبارتاند از:
- کف و سقف دوقلو
- کف و سقف سهقلو
- سر و شانه در سقف یا سر و شانه معکوس در کف
سقف دوقلو
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
اولین مورد از الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال کف و سقف دوقلو نام دارد. این الگو شباهت بسیار زیادی به الگوی مستطیل دارد که پیشتر در مطلب «الگوهای ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال» در خصوص آن صحبت کردیم. در برخی مواقع در زمانی که یک حرکت صعودی در سهم اتفاق میافتد، قیمت میان دو سطح موازی نوسان میکند. اما اگر حرکت سهم از ضلع بالایی و در جهت روند قبلی ادامه پیدا کند به آن الگوی مستطیل میگوییم.
در حالت دیگر اگر مانند شکل بالا، شکست از سمت ضلع پایینی رخ دهد و در واقع خط حمایتی شکسته شود، الگوی سقف دوقلو ایجاد خواهد شد. به این ترتیب وجود این الگو علامتی است برای پایان یافتن یک روند. مثلا در این تصویر میتوانید پایان روند صعودی را مشاهده کنید. چنین اتفاقی هنگامی رخ میدهد که شکست در خط حمایت صور گیرد.
برای هدفگذاری این الگو هم لازم است که ارتفاع میان کف و سقف را اندازهگیری کنیم. به میزان این ارتفاع انتظار داریم که شاهد حداقل این مقدار اصلاح قیمتی در سهم باشیم. در بسیاری از موارد ممکن است ریزش قیمت بیش از این میزان نیز رخ دهد.
به طور کلی الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال مهر تاییدی بر پایان حرکت قبلی سهم هستند. در اینجا با مشاهده این الگو میفهمیم که روند صعودی در این نقطه به پایان رسیده است. به این ترتیب الگوی سقف دوقلو آغاز روند نزولی را به ما نشان میدهد.
اما اگر اکنون این سهم را در سبد سهام خود دارید و قصد خروج از آن را دارید نباید عجله کنید. تنها در صورتی که شکست خط حمایت رخ دهد باید این کار را انجام دهید. چرا که اگر قبل از شکست حمایت قیمت سهم رشد کند و روند صعودی ایجاد شود، احتمال ایجاد الگوی مستطیل وجود دارد. در چنین شرایطی اگر از قبل از سهم خارج شده باشیم، از یک سود مطلوب بیبهره خواهیم ماند.
کف دوقلو
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
الگوی کف دوقلو زمانی تشکیل میشود که در انتهای یک روند نزولی نوسان قیمت را بین دو سطح حمایت و مقاومت داریم. سپس واکنش به سطح حمایتی دو مرتبه اتفاق میافتد. به این ترتیب و به اصطلاح کف دوقلو ایجاد میشود.
این الگو یکی از انواع الگوهای بازگشتی مهم است که میتواند فرصت خرید خوبی را در اختیار ما قرار دهد. به این منظور لازم است که سطح مقاومتی شکسته شود. اما باید توجه داشت که تا پایان یافتن الگو نباید دست به خرید و فروش زد. هدفگذاری در این شرایط نیز دقیقا مانند حالت قبلی است. باز هم باید فاصله میان حمایت و مقاومت را اندازه بگیریم. به همان میزان میتوانیم از سهم انتظار رشد قیمت داشته باشیم.
کف و سقف سهقلو
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
یکی دیگر از الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال کف و سقف سهقلو است. مشخص است که این الگو نیز شباهت زیادی به الگوی قبلی دارد. تنها تفاوت آن این است که به جای دو کف، در این الگو شاهد تشکیل سه کف هستیم. یا به جای آنکه دو سقف داشته باشیم، سه سقف خواهیم داشت. در این تصویر مشاهده میکنید که نمودار قیمت سهم با سطوح حمایت و مقاومت سه برخورد دارد. نهایتا شکست از ضلع پایینی رخ میدهد و شاهد ریزش قیمت هستیم. هدفگذاری این الگو نیز مانند سقف دوقلوست. یعنی به اندازه فاصله میان حمایت و مقاومت انتظار اصلاح سهم را داریم.
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
در کف هم دقیقا مانند حالت پیش، سه برخورد را شاهد هستیم. اما شکست از ضلع بالایی اتفاق میافتد. به این ترتیب انتظار داریم سهم پس از این حرکت برگردد و قیمت به اندازه تارگت قبلی رشد کند.
سر و شانه معکوس در کف
یکی دیگر از انواع الگوهای بازگشتی که در بورس ایران نیز بسیار دیده میشود، الگوی سر و شانه در سقف یا سر و شانه معکوس در کف نام دارد. این الگوها در مقایسه با کف دوقلو و سهقلو تارگتهای بالاتری دارند. اگر در این تصویر دقت کنید، سر و شانهای معکوس را خواهید دید. در اینجا دو شانه و یک سر به وضوح مشخص است.
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
خط قرمزرنگ در تصویر خط شانه را نشان میدهد و خط سبزرنگ به خط گردن اشاره دارد. نوسانهای قیمتی در این الگو به این شکل است که بعد از یک اصلاح، اصلاح بیشتری را خواهیم داشت. سپس مجددا شاهد رشد قیمت هستیم. در این قسمت به اندازه اصلاح قبلی سهم مجددا وارد اصلاح خواهد شد که در نهایت این امر منجر به تشکیل خط شانه خواهد شد. خط گردن نیز همان محدوده مقاومتی است که قیمت دو بار با آن برخورد کرده است.
تماس و واتس آپ اکسپرت سفارشی: ۰۷۷۳۳۴۳۳۲۱۱ – ۰۹۹۲۹۱۶۹۳۰۷
این الگو زمانی تایید میشود که شکست از خط گردن اتفاق بیفتد. در این صورت میتوانیم خرید خود را انجام دهیم و به سهم ورود کنیم. فاصله سر تا خط گردن که نسبتا زیاد است، به عنوان هدف سهم در نظر گرفته میشود و به همان اندازه انتظار رشد قیمت را داریم. چنین امری بازدهیهای مطلوبی را برای سهامداران به ارمغان خواهد آورد و موجب ایجاد سیگنالهای خرید خوبی خواهد شد.
نباید فراموش کرد که خط شانه گاهی افقی خواهد بود. در چنین شرایطی خط گردن میتواند بار اعتبار نمودار را بالا ببرد و وزنه سنگینی در سهم باشد. به این ترتیب میتوانید با اطمینان بیشتری به تحلیل صورتگرفته استناد کنید و وارد سهم شوید.
بهترین موقعیت برای خرید سهم، پس از شکست خط گردن ایجاد میشود. خرید در این ناحیه ریسک معاملاتی را کاهش میدهد و بازده نسبتا خوبی را با خود به همراه خواهد داشت.
سر و شانه در سقف
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
مورد دیگری که در الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال وجود دارد، حالت معکوس الگوی قبلی است که در تصویر مشخص است. در اینجا شاهد تشکیل یک سر و دو شانه چپ و راست هستیم که خط شانه را تشکلیل میدهند. زمانی که خط گردن شکسته شود، موقعیت مناسبی برای خروج از سهم اتفاق خواهد رفت. در چنین شرایطی از آنجا که انتظار ریزش بیشتری را از سهم داریم، باید به صورت کامل از سهم خارج شویم.
الگوی سر و شانه البته محدود به همین دو نوع نمیشود. علاوه بر الگوی سر و شانه در سقف و سر و شانه معکوس در کف، دو نوع دیگر از الگوهای سر و شانه با نامها سر و شانه معکوس در سقف و سر و شانه در کف نیز وجود دارند که بازگشتی نیستند و از الگوهای ادامهدهنده محسوب میشوند. در ادامه به توضیح این دو الگو میپردازیم.
الگوی سر و شانه معکوس در سقف
گفتیم که سر و شانه در سقف و سر و شانه معکوس در کف دو الگوی بازگشتی هستند. اما سر و شانه در کف و سر و شانه معکوس در سقف در دسته الگوهای ادامه دهنده قرار میگیرند.
اگر الگوی سر و شانه معکوس، در کف اتفاق بیفتد، طبق تعاریف الگوی بازگشتی انتظار داریم که پس از شکست خط گردن، شاهد حرکت صعودی در سهم باشیم. به این ترتیب منتظر آغاز روند صعودی جدید خواهیم بود.
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
اما اگر این حرکت در انتهای یک روند نزولی اتفاق نیفتند چه میشود؟ یعنی ممکن است گاهی این حرکت در انتهای یک روند صعودی دیده شود و پس از یک رشد قیمتی با چنین الگویی مواجه شویم. در چنین شرایطی الگوی مذکور در نقش یک الگوی ادامهدهنده ایفای نقش میکند. به بیان سادهتر زمانی که با الگوی تصویر بالا مواجه میشویم، پس از شکست خط گردن انتظار رشد قیمت را داریم. در این حالت تفاوتی ندارد که پیش از آن ریزش قیمت رخ داده یا روند قیمت صعودی بوده است. به طور کلی مشاهده چنین الگویی و در پی آن شکست از خط گردن سیگنال خرید را صادر میکند.
الگوی سر و شانه در کف
شرایطی دقیقا برعکس این مورد نیز میتواند رخ دهد. گفتیم که الگوی سر و شانه معمولا بعد از یک حرکت صعودی اتفاق میافتد. به این ترتیب پس از شکست خط گردن به سمت پایین روند صعودی تمام میشود و ریزش قیمت را در سهم مذکور خواهیم داشت.
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
اما اگر به جای اینکه این الگو در انتهای یک روند صعودی رخ دهد، میتواند در ادامه یک روند نزولی مشاهده شود. یعنی پس از ریزش در یک سهم ممکن است چنین الگویی را مشاهده کنیم. در آن صورت باید انتظار داشته باشیم که پس از شکست از خط گردن ریزش سهم به سمت پایین ادامه پیدا کند. به عبارت سادهتر زمانی که الگوی مشخصشده در تصویر فوق را مشاهده کردیم، فارغ از اینکه پیش از آن حرکت سهم صعودی بوده یا نزولی، پس از شکست خط گردن، سیگنال خروج از سهم صادر خواهد شد.
جمعبندی
الگوهای بازگشتی یکی از انواع الگوها در تحلیل تکنیکال هستند. این الگوهای تحلیلی انواع الگوهای بازگشتی همانطور که از نام آن پیداست نشانهای از تعییر جهت روند قیمت هستند. انواع الگوی بازگشتی عبارتاند از سقف و کف دوقلو و سهقلو و سر و شانه در سقف که هر یک روش هدفگذاری خاص خود را دارند و میتوان حداقل میزان اصلاح سهم را با استفاده از این الگوها تشخیص داد.
با تشخیص الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال میتوانیم فرصتهای معاملاتی مطلوبی را بیابیم و در آنها معامله کنیم. سیگنالهای خرید و فروشی که در پی بررسی این الگوها حاصل میشود، به ما کمک میکند که دارایی خود را به نحوی مطلوب مدیریت کنیم و معاملاتی کمریسک و پربازده را انجام دهیم.
تحلیل الگوهای نموداری
الگوهای نموداری با نگاه فراگیر کمک میکنند تا سیگنالهای معاملاتی یا نشانههایی از حرکت آینده قیمت مشخص شوند. با آموزش این الگوها در دیجی اکسچنج با ما همراه باشید.
الگوهای نموداری
یکی از فرضیاتی که در نوشته های گذشته داشتیم این بود که تاریخ تکرار میشود. تئوری الگوهایی نموداری بر اساس این فرضیه است، الگوهای نموداری در طول زمان تکرار شده و تمایل دارند تا نتایج مشابهی را تولید کنند. برای مثال، زمانی که احساسات بازار از خوشبینانه به سمت ترس حرکت میکند، الگوی مشخصی ممکن است شکل بگیرد قبل از اینکه معامله گران و سرمایهگذاران شروع به فروختن سهمهای خود و پایین آوردن قیمت بکنند.
الگوهای نموداری تعاریف و شاخصهای مشخصی دارند، اما الگویی که 100% به شما بگوید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند وجود ندارد وگرنه پولدارترین مرد دنیا باید یک معاملهگر میبود نه یک سرمایهگذار. فرآیند تشخیص الگوهای نموداری بر اساس این شاخصها میتواند ذاتی باشد، برای همین است که رسم و فهم نمودار اغلب بهصورت یک هنر دیده میشود تا یک علم.
یک دستهبندی محبوب برای نمودارها بهصورت الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده است. یک الگوی برگشتی سیگنال میدهد که در صورت تکمیل الگو روند قیمت بر خواهد گشت، درحالیکه سیگنال ادامهدهنده در صورت تکمیل سیگنالی برای ادامه روند قبلی میدهد. این الگوها ممکن است در هر بازه زمانی مشاهده شوند. در ادامه برخی از محبوبترین الگوهای نموداری شرح داده میشوند.
الگوهای بازگشتی
الگوهایی هستند که باعث برگشت روند قیمت میشوند و به دو دسته تقسیم میشوند.
۱- سر و شانه
در این الگو، سر باید از شانه چپ و راست بزرگتر باشد، شانههای چپ و راست بهتر است چه از نظر بازه قیمتی و چه از نظر بازه زمانی تفاوت فاحشی با یکدیگر نداشته باشند. به این معنی که اگر ۱ ماه طول کشیده است تا شانه چپ تشکیل شود، شانه راست نمیتواند ۵ روزه تشکیل شود. واضح است که در این صورت، ما الگو را اشتباه تشخیص دادهایم. اگر فرض کنیم طول شانه چپ از نظر قیمتی بسیار بلند باشد و مثلا ۵۰ تومان نوسان قیمت داشته شانه راست نمیتواند با نوسان قیمت ۵ تومانی تشکیل شود و مسلما الگویی تشکیل نمیشود.
زمانی که سر و شانه را مشاهده میکنیم، یک خط از شانه چپ به سمت شانه راست امتداد میدهیم. بهگونهای که خط به دونقطهای که سر را تشکیل دادهاند، برخورد داشته باشد. در این مرحله اگر قیمت از خط گردن گذر کند، امکان اینکه بهاندازه فاصله خط گردن تا سر افزایش یا کاهش داشته باشد بسیار زیاد است.
۲- کف یا سقف دو قلو
برای تشکیل کف دو قلو باید با این نکته توجه کنیم که باید قیمت دو بار یک سطح حمایتی را لمس میکند. در این حالت خریداران به یک وحدت نظر میرسند که حمایت قوی تشکیلشده و بازار میل به صعود دارد. همین امر باعث میشود خریداران بیشتری وارد بازار شوند و قیمتها افزایش یابد. این فرآیند منجر به شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم میشود.
این شکست سطح مقاومت، خریداران بیشتری را وارد بازار میکند و از تمایل فروشندگان به فروش میکاهد. در بیشتر مواقع قیمت بهاندازه فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد میکند.
در تشکیل سقف دوقلو، فشار فروش ناشی از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، باعث ریزش شدید قیمت، کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان میشود که همین امر موجب شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد.
از دست رفتن این حمایت فشار فروش را در بازار مضاعف میکند و باعث ریزش هرچه بیشتر قیمت میشود که در اکثر مواقع بهاندازه فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده قیمت ریزش خواهد کرد.
در دستهبندیها، کف یا سقف سهقلو هم داریم که تنها تفاوت آنها با مثالهای بالا در این است که در آنها سه برخورد وجود دارد.
الگوهای ادامهدهنده
۱- مثلث
این الگو از دو خط حمایتی و مقاومتی تشکیلشده و این خطوط ممکن است دینامیک یا استاتیک باشند. نکتهای که برای تشکیل مثلث حائز اهمیت است این است که تعداد برخوردها در مثلث باید به پنج برخورد متوالی برسد و زیر چهار برخورد مثلث برای ما اهمیت چندانی ندارد.
در دستهبندیها، مثلث جزو الگوها ادامهدهنده روند است اما تجربه ثابت کرده که قیمت از هر ضلع مثلث که خارج شود میتواند با اندازه قاعده مثلث افزایش یا کاهش یابد، درنتیجه میتواند یک الگوی بازگشتی نیز باشد.
۲- کنج
کنجها از همان قواعد مثلثها پیروی میکنند؛ اما تنها تفاوتشان در مدتزمان شکلگیری است. کنجها زمان تشکیل شدنشان بلندتر از مثلث است، مثلا اگر حرکت یک سهم طی مدت ۲ سال در قالب یک مثلث قرار بگیرد، به آن کنج میگوییم.
۳- پرچم
زمانهایی وجود دارد که در بازار حرکتهای صعودی یا نزولی در مدتزمان بسیار کوتاه شکل میگیرد و بعدازآن بازار وارد فاز اصلاحی میشود؛ اما این اصلاح نباید طولانیمدت شده و از طول میله پرچم بیشتر شود. در نقطهای که این اصلاح به پایان میرسد و بازار در جهت موج پیشرو قبلی قرار میگیرد، برای هدف بعدی قیمت، میتوان طول میله پرچم را تصور کرد.
۴- مستطیل یا کانال
کانالها بین دو حمایت و مقاومت موازی شکل میگیرند و میتوانند صعودی، نزولی و یا حتی خنثی باشند. قیمت در صورت خروج از کانال بهاندازه ارتفاع کانال خود میتواند صعود یا نزول داشته باشد.
سخن آخر
در کنار یادگیری انواع الگوهای شمعی، استفاده از الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک همچنین خط روند و خطوط استاتیکی، کمک شایانی به تحلیل شما میکند. هرچه تحلیل شما دقیقتر باشد؛ ریسک شما کاهش مییابد و با قطعیت بیشتری میتوانید سرمایهگذاری کنید.
برای استفاده از این ابزارها، علاوه داشتن بر دانش و درک صحیح از فلسفه به وجود آمدن آنها، تجربه نقش بزرگی بازی خواهد کرد. اگر شما بهدرستی همه قواعد را درک کردید، هرچه تجربه بیشتری در استفاده از آنها داشته باشید، نتایج بهتری خواهید گرفت.