پلت فرم های معاملاتی

الگوی جعلی در پرایس اکشن

سیگنال قدرتمند

الگوی جعلی در پرایس اکشن

اگر فکر می‌کنید این مقاله درباره آموزش یک ستاپ پرایس اکشن است، سخت در اشتباه هستید. این مقاله درباره مطلبی بسیار مهم‌تر است که در آموزش فارکس (اموزش فارکس)به آن درک ساختار می گویند. اگر هنوز بطور مداوم سودآور نیستید، به خاطر آینده، فرایند آموزشی و طرز تفکرتان، به مطالعه این مقاله ادامه دهید.

در بین تمام مقالات ، محبوب‌ترین آن‌ها که نظرات خوانندگان بیشتری در زیر آن‌ها نوشته شده، به سیستم‌ها یا ستاپ‌های معاملاتی مربوط می‌شوند.

به این دلیل که تقریبا همه شما مدام به دنبال یک سیستم بودید که از آن پس با در اختیار داشتن آن، معاملات شما متحول شوند. سیستمی که هر روز و هر هفته بدون هیچ تلاش و کوششی برای شما پول چاپ کند. احتمالا تا کنون چندین و چند سیستم و الگوی معاملاتی را جمع‌آوری کرده‌اید، اما هنوز خبری از پول نیست.

آشنا به نظر می‌رسد؟

اگر پاسخ شما مثبت است، نگران نباشید. ۱۰ سال پیش من هم همینطور بودم.(امینو)

تمام تمرکز و انرژی شما متوجه کشف یک “سیستم” یا “ستاپ پرایس اکشن” برای کسب درآمد است. چیزی که با یک علامت دینگ بگوید بخر و با یک دانگ بگوید بفروش…

البته که هرکسی آرزوی داشتن یک دستگاه خودپرداز را دارد، چه کسی نمی‌خواهد؟ اما آنچه در ذهن شما می‌گذرد این است که شما می‌خواهید معامله‌ کردن برای شما بدون زحمت و ساده باشد، به این معنی که فکر می‌کنید سه ستاپ ساده تمام مشکلات معاملاتی شما را به یکباره حل می‌کند و به شما در فهم و درک بازار کمک می‌کند.

علت اصلی این موضوع دو مساله است که شما را در معاملات دچار مشکل می‌کند:

۱) این اشتباه رایج که اگر مدیریت سرمایه به خوبی رعایت شود، با داشتن سه ستاپ ساده پرایس اکشن می‌توان بطور مداوم سودآور بود.

۲) ناراحت بودن از این مساله که چرا بازار مدام در حال تغییر است و خیلی مرتب در ستاپ معاملاتی شما حرکت نمی کند.

در این مقاله به مورد اول می‌پردازیم.

سه ستاپ ساده؟ واقعا؟

این تفکر کاملا اشتباه است که اگر در مورد پین‌ بارها و کندل‌های داخلی و سیستم حرکات جعلی مطالبی یاد بگیرید و مدیریت سرمایه را رعایت کنید، قطعا به درآمد می‌رسید.این اشتباه است که فکر کنید براحتی چهار پترن پرایس اکشن را متوجه می‌شوید و می‌توانید با آن معامله کنید.

چطور ممکن است در بازاری که معامله‌گران بسیاری را با گرفتن سرمایه آن‌ها به زانو درآورده و به گریه و زاری واداشته، بتوان با سه ستاپ ساده و مدیریت سرمایه مناسب به درآمد مستمر رسید.

اگر اینطور است، چرا همه مردم دنیا همین کار را انجام نمی‌دهند؟

اگر چنین راه‌حل‌های ساده‌ای در دسترس هستند، چرا بانک‌ها هزاران دلار پول و ماه‌ها و سال‌ها زمان برای آموزش و تربیت معامله‌گران سرمایه‌گذاری می‌کنند؟

برنامه‌نویس تیم ما اخیرا در یک کنفرانس الگوریتم شرکت کرده بود که در آنجا چند نفر از سرمایه‌گذاران صندوق‌های پوشش ریسک حضور داشتند. او گفت آن‌ها صدها هزار دلار هزینه می‌کنند تا الگوریتم‌های خود را هر ۱۲-۲۴ ماه یکبار مجددا برنامه‌نویسی کنند تا به این طریق بتوانند در بازار رقابت کنند.

چرا باید این کار را انجام دهند وقتی می‌توانند تنها با اطلاع از پین بارها و کندل‌های داخلی و سیستم حرکات جعلی موفق شوند؟ آیا همین راه حل موجود راحت‌تر نیست؟

معامله‌گران مبتدی دوست دارند بشنوند که بازار را می‌توان تا حد سه ستاپ پرایس اکشن ساده‌سازی کرد و اینکه تنها لازم است در جهت روند معامله کنید و مدیریت سرمایه را رعایت کنید. این همه فقط باعث می‌شود همچنان در رویا و آرزو باقی بمانید، اما واقعیت هیچ وقت به این شکل نیست.

به این خاطر است که همیشه تاکید داشتم که باید یاد بگیرید که رفتار قیمت (پرایس اکشن) را در لحظه بخوانید، و اینکه نمی‌توان به یک سیستم به تنهایی تکیه کرد. بله، کندل پین بار می‌تواند روش بسیار خوبی در موقعیت‌های مختلفی از پرایس اکشن باشد. اما همواره باید از آن در “ساختار” استفاده کرد.

بازار را بصورت پترن پترن و تکه تکه مشاهده نکنید.بلکه باید ساختار حرکتی آنرا درک کرده و از اصول پیروی کنید.

دو سناریو

برای اینکه این مطلب را خوب روشن کنم، دو سناریوی زیر را در نظر بگیرید:

۱) یک پین بار صعودی پس از یک روند طولانی شکل می‌گیرد. در پایان این روند یک کندل کامل ایجاد می‌شود و در ادامه در یک سطح حمایتی کلیدی و مهم، الگوی کف W شکل را تشکیل می‌دهد. این پین بار که به صورت صعودی بسته شده و در کف دوم این الگو شکل گرفته، به اندازه ۳ پیپ به داخل این دو کف نیز نفوذ کرده است. آیا اگر یک حرکت اصلاحی به سمت کف دو قلو ایجاد شود، من وارد معامله خرید می‌شوم؟

موقعیت را می‌بینم و وارد معامله خرید می‌شوم. پین بار یک ستاپ خیلی خوب و نشانه مناسبی از پرایس اکشن برای من بود. اما به یاد داشته باشید که پین بارها می‌توانند علت و معلول جریان سفارشات باشند.

حال سناریوی دیگری از پین بار داریم …

۲) از دید پرایس اکشنی، نمودار قیمت در طول دو روز گذشته به اندازه ۱۰۰۰ پیپ نزول کرده است. سپس در وسط بازار توکیو یک پین بار کوچک در تایم فریم ۴ ساعته شکل می‌گیرد مانند همان پین باری که در مثال قبل با آن وارد خرید می شدیم و به صورت صعودی بسته می‌شود. حال آیا من در این نقطه به انتظار برگشت و تغییر جهت قیمت وارد معامله خرید می‌شوم؟ خیر!

ساختار!

شما باید به این درک برسید که مشکل از پین بار نیست. این کندل در عین حال که می‌تواند سیگنال بسیار قدرتمندی باشد، ممکن است منجر به ضرر و زیان نیز بشود.

اما تفاوت این دو در چیست؟

این مطلب ربطی به مدیریت سرمایه، معامله در جهت روند یا روانشناسی شما ندارد.

بلکه به ساختاری مربوط است که این کندل در آن شکل می‌گیرد. اما به منظور درک این اختلافات، باید یاد بگیرید رفتار قیمت را در لحظه بخوانید و اینکه در گذشته در نزدیکی این سطوح چه واکنش‌هایی داشته است. این ساختاری است که شما باید نحوه خواندن و فهمیدن آن را بیاموزید.

مهمترین مساله این است که شما باید یاد بگیرید اصالت منطقه پرایس اکشنی که در آن هستید را بدرستی درک کنید.این موضوع بسیار مهمی است که در دوره پرایس اکشن به شما یاد می دهم (امینو)

یادگیری غیرفعال در برابر یادگیری فعال

منفعلانه نشستن و روزها را به انتظار ظهور سه ستاپ ساده پرایس اکشن سپری کردن، معامله کردنی غیر فعال و کسل کننده است. و این کسالت در روند یادگیری شما اختلال ایجاد می‌کند.

اگر در طول هفته تنها می‌توانید یک ستاپ معاملاتی پیدا کنید، در این صورت به خوبی جستجو نمی‌کنید، چرا که ستاپ‌های خیلی بیشتری وجود دارند.

شما به صورت پویا و فعال یاد نمی‌گیرید، در حالیکه شما نیاز به یادگیری فعال دارید. در شرایط یادگیری فعال، شما با منابع آموزشی و سطح دانش فعلی خود درگیر می‌شوید و آن را اجرا می‌کنید. در حالت یادگیری غیر فعال، شما با آموخته‌های خود درگیر نمی‌شوید و نمی‌بینید در لحظه به چه صورت عمل می‌کنند. باید از بازار که مانند چرخه بازخورد عمل می‌کند یاد بگیرید.

اگر در گوشه‌ای به انتظار سه ستاپ ساده خود می‌نشینید، وقت خود را تلف می‌کنید. شما می‌توانید تلاش کنید، مطالعه کنید و در بازار شرکت کنید و به این طریق است که فرایند یادگیری تسهیل می‌شود.

من تنها به یادگیری کندل‌ها و سپس معامله کردن با آن‌ها نپرداختم. بلکه ده‌ها ساعت برای مطالعه انواع کندل‌ها وقت صرف کردم تا اختلافات بین آن‌ها را متوجه شوم و ببینم قیمت پس از هر یک از آن‌ها به چه صورت رفتار کرده است.

اینکه چطور هر یک از آن‌ها تشکیل می‌شوند، اندازه آن‌ها در مقایسه با کندل قبلی چقدر است، نسبت به کندل قبلی، در طول روند، نزدیک میانگین متحرک نمایی (EMA) با دوره ۲۰، نسبت به رفتار قیمت در آن محدوده، سطوح حمایت و مقاومت وغیره، در چه موقعیتی شکل گرفته است.

من مثل یک ربات به محض مشاهده پین بارها وارد معامله نمی‌شوم. بلکه با آن‌ها داخل یک ساختار معامله می‌کنم و همین باعث موفقیت من می‌شود. اینکه بتوانم رفتار قیمت را در لحظه بخوانم و ببینم بازار در گذشته به سطوح فعلی چگونه واکنش نشان داده است.

پرایس اکشن و ساختار

یکی از شاگردان

چند وقت پیش یکی از شاگردان من مطلبی در این زمینه برای من نوشت:

اکنون به مرحله‌ای رسیده‌ام که می‌دانم می‌خواهم معامله‌گری تمام‌وقت شوم. کاملا معتقدم که استراتژی‌ها، مدل‌ها و روش‌هایی که در طول این دوره آموزشی به ما آموزش داده شد، می‌توانند باعث سودآوری ما شوند. چرا که من هر روز از آن‌ها استفاده می‌کنم و سبب معاملات سودآور و موفقی می‌شوند.

در حال حاضر دیگر فقط به محض دیدن یک پین بار یا بعضی سیگنال‌های دیگر وارد معامله نمی‌شوم، چرا که دیگر همانطور که استاد در دوره‌های خود در این مورد صحبت می‌کند، رفتار قیمت را درک می‌کنم. دقیقا مانند آنچه او در زمان شکست سطوح، تحلیل پرایس اکشن چارتها و تریدهای لایو و غیره انجام می‌داد.

باور دارم که می‌توانیم از این استراتژی‌ها استفاده کنیم و درآمد داشته باشیم. اما در صورتیکه شروع به خوانش و درک رفتار قیمت حول این ستاپ‌های معاملاتی متفاوت نکنیم، هیچگاه معامله‌گر نخواهیم شد.

وقتی این نوشته را خواندم، فقط لبخند زدم. این شخص کاملا متوجه مطالبی که سعی در آموزش و انتقال آن‌ها داشتم شده است. او متوجه شده است که پترنها، کندل‌های داخلی و سایر روش‌های دیگر همگی هدفی دارند. اما هیچکدام مسیر و وسیله رسیدن به معاملات سودآور نیستند.

اگرچه هر یک از این پترنها و تکنیکها اطلاعات زیادی درباره جریان سفارشات پرایس اکشن در اختیار قرار می‌دهند، اما او پی برده است که هر دو مورد علت و معلول یکدیگر هستند. به این معنی که متوجه است گاهی اوقات آن‌ها علت ایجاد جریان سفارشات، و بعضی اوقات معلول و نتیجه جریان سفارشات هستند. نمی‌توان به سادگی گفت این دو مستقل از یکدیگر هستند.

این نوشته همچنین نشان می‌دهد که او زمان خود را صرف خواندن رفتار قیمت در لحظه می‌کند تا به این طریق متوجه شود چه نوع از جریان سفارشات می‌توانند منجر به چنین رفتاری از قیمت شوند. او بطور منفعلانه در انتظار ستاپ‌ها نمی‌ماند که بعد مانند یک سیستم خودکار به معامله ورود کند. او به این درک و فهم رسیده است که این ستاپ‌ها باید در ساختار حرکت قیمت مورد بررسی قرار گیرند.

خلاصه

روزهای خود را به انتظار شکل‌گیری ستاپ‌ها تلف نکنید. متوجه باشید که یک ستاپ ساده نمی‌تواند برای شما سودآور باشد و همچنین باعث درک شما از پرایس اکشن نمی‌شود. اگر اینطور بود، همه مردم وارد این حرفه می‌شدند و تمام بانک‌ها و صندوق‌های مالی صرفا به آموزش همین مطالب مختصر می‌پرداختند.

بدانید که معامله کردن با پرایس اکشن به معنای یادگیری خوانش رفتار قیمت در لحظه است. یعنی باید بطور فعال و مصمم یاد بگیرید.

بدانید که ستاپ‌های پرایس اکشن، ابزار بسیار ارزشمندی هستند، اما باید در داخل ساختار مورد بررسی قرار گیرند. بایستی یاد بگیرید که هر نوع از جریان سفارشات، منجر به چه رفتار قیمتی می‌شود و اینکه چطور با آن جریان سفارشات معامله کنید.

امیدوارم این مقاله که تا حدود زیادی بیانگر نوع آموزش در دوره پرایس اکشن امینو است برای شما مفید بوده باشد و در دیدگاه شما نسبت به درک پرایس اکشن و فرایند یادگیری شما تغییراتی ایجاد کند.

استراتژی معاملاتی پرایس اکشن چیست ❤️ آموزش کامل Price Action

پرایس اکشن

معامله پرایس اکشن یک تکنیک معامله‌گری و تحلیل بازار است که از تجزیه و تحلیل الگوهای قیمت در طول زمان تشکیل شده است. این روش، توسط بسیاری از معامله‌گران خرد و اغلب معامله‌گران شرکتی و مدیران صندوق‌های تامینی برای پیش بینی آینده قیمت اوراق بهادار یا بازارهای مالی استفاده می‌شود.
به عبارت ساده‌تر، پرایس اکشن که به آن PA خواهیم گفت، نحوه تغییر قیمت است: یعنی «حرکات» قیمت که به سادگی در بازارهایی با نقدینگی و نوسان بالا مشاهده می‌شود، اما در واقع هر چیزی که در بازار آزاد خرید یا فروش می‌شود، باعث ایجاد پرایس اکشن می‌شود. اگر هنوز متوجه این تکنیک نشدید، نگران نباشید، در ادامه با تصاویر متعدد و توضیحات بیشتر، قطعا متوجه خواهید شد.

اساس Price Action

معاملات پرایس اکشن، عوامل اساسی را که بر حرکت بازار تاثیر می‌گذارند، نادیده گرفته و در عوض، به تاریخچه قیمت بازار نگاه کرده و تغییرات قیمت را در یک دوره زمانی مشخص بیان می‌کند. بنابراین، PA به نوعی تحلیل تکنیکال است، اما آنچه آن را از اکثر تحلیل‌های تکنیکال متمایز می‌کند، این است که تمرکز اصلی آن بر رابطه قیمت فعلی بازار با قیمت‌های گذشته آن است، نه مقادیر بعدی که از آن تاریخچه قیمت به دست می‌آیند.
به عبارت دیگر، معاملات PA شکلی «خالص» از تحلیل‌های تکنیکال هستند، زیرا شامل هیچ اندیکاتوری (اندیکاتورها، متاثر از قیمت گذشته هستند)، نمی‌شود. معامله گران PA فقط به داده‌های دست اولی که یک بازار در مورد خودش ایجاد می‌کند، می پردازند. در واقع، پرایس اکشن تغییرات قیمت در طول زمان است.

  • تجزیه و تحلیل پرایس اکشن به معامله‌گر اجازه می‌دهد تا تغییرات قیمت بازار را درک کرده و توضیحاتی را در اختیار معامله‌گر قرار می‌دهد تا بتواند یک سناریوی ذهنی برای توصیف ساختار بازار فعلی بسازد. معامله‌گران PA با تجربه اغلب درک ذهنی منحصر به فرد و “احساس شهودی” خود از بازار را دلیل اصلی سوددهی معاملات خود می دانند.

معامله گران پرایس اکشن از تاریخچه تغییرات قیمت در بازار استفاده کرده و معمولا بر روی تغییرات قیمتی در 3 تا 6 ماه گذشته تمرکز کرده و تمرکز کمتری بر قیمت‌های قبل‌تر از این بازه زمانی دارند. این تاریخچه قیمت شامل سویینگ‌­ها (نوسانات بالا پایین) در یک بازار و همچنین سطوح حمایت و مقاومت است.

یک معامله‌گر می تواند از PA بازار برای توصیف فرآیند تجزیه و تحلیل در زمینه تغییرات بازار استفاده کند. هر شرکت کننده در بازار هنگام معامله، «سرنخ‌هایی» را در نمودار قیمت بازار باقی می‌گذارد، این سرنخ‌ها می‌توانند تفسیر شوند و برای پیش‌بینی تغییرات بعدی در بازار استفاده شوند.

معاملات پرایس اکشن به بیان ساده

معامله‌گران PA معمولا از عبارت «همه چیز را ساده ببین» استفاده کرده که اشاره به این واقعیت دارد: بسیاری از افراد با قرار دادن اندیکاتورهای فنی متعدد در نمودارهای خود و با تحلیل بیش از حد بازار، معاملات را برای خود بیش از حد پیچیده می‌کنند.

  • استراتژی پرایس اکشن گاهی اوقات تحت عنوان «معاملات دارای نمودار روشن»، «معاملات برهنه»، «معاملات خام یا طبیعی» نیز نامیده می‌شوند، که به معاملات پرایس اکشن ساده‌ای اشاره دارد که تنها از یک نمودار قیمت استفاده می‌کند.

رویکرد ساده و تقلیل یافته معاملات PA به این معنی است که هیچ اندیکاتوری در نمودار معامله‌گران وجود ندارد و هیچ رویداد اقتصادی یا اخباری در تصمیم‌گیری‌های معاملاتی استفاده نمی‌شود. تنها تمرکز بر روی پرایس اکشن بازار بوده و اعتقاد معامله‌گران بر آن است که پرایس اکشن همه متغیرها (مانند رویدادهای خبری، داده‌های اقتصادی و غیره) را که بر بازار تاثیر می‌گذارند و باعث تغییرات قیمت می‌شوند را منعکس می‌کند. بنابراین، تاکید بر این امر است که به جای تلاش برای رمزگشایی و مرتب‌سازی بسیاری از متغیرهای مختلف که هر روزه بر بازار تاثیر می‌گذارند، تحلیل بازار و معامله از روی پرایس اکشن بسیار ساده‌تر است.

الگوها در پرایس اکشن

الگوهای پرایس اکشن، که به آنها «محرک‌ها»، «تنظیمات» یا «سیگنال‌ها» نیز گفته می‌شود، در واقع مهم‌ترین جنبه معاملات PA هستند، زیرا این الگوها هستند که سرنخ‌های قوی را برای معامله‌گر درمورد اینکه قیمت آینده چه خواهد بود، ارائه می‌دهند. نمودارهای زیر، نمونه‌هایی از چند استراتژی معاملاتی ساده پرایس اکشن را نشان داده که می‌توانید برای معامله در بازار از آنها استفاده کنید.

الگوی اینساید بار

الگوی اینساید بار، یک الگوی دو میله‌ای است که از نوار داخلی و نوار قبلی که معمولا به آن “میله – الگوی جعلی در پرایس اکشن کندل مادر” می‌گویند، تشکیل شده است. کندل داخلی کاملا در حد فاصل بالا و پایین کندل قبلی (کندل مادر) جای گرفته است. این استراتژی معمولا به عنوان یک الگوی شکست در بازارهای پرطرفدار استفاده شده، اما اگر در سطح نمودار کلیدی شکل بگیرد، می‌توان آن را به‌عنوان سیگنال معکوس نیز معامله کرد.

الگوی اینساید بار در پرایس اکشن

الگوی اینساید بار در پرایس اکشن

الگوی پین بار

الگوی پین بار شامل یک الگوی تک‌کندلی است و نشان دهنده برگشت یا پس‌زدن قیمت و معکوس شدن روند بازار است. سیگنال پین بار در بازارهای رونددار به خوبی عمل می‌کند. از الگوی پین بار می‌توان به کمک سطوح اصلی مقاومت و حمایت استفاده کرده و معاملاتی را بر خلاف روند اجرا کرد. پین بار نشان می‌دهد که قیمت ممکن است برخلاف جهتی که سایه پین بار نشان می‌دهد، حرکت کند. چرا که در حقیقت، سایه پین بار ریجکت قیمت و برگشت را نشان می‌دهد.

الگوهای پین بار در پرایس اکشن

الگوهای پین بار در پرایس اکشن

الگوی فیکی یا Fakey Bar

الگوی فیکی یا همان Fakey Bar شامل یک شکست نادرست از یک الگوی اینساید بار است. به عبارت دیگر، اگر یک الگوی اینساید بار برای مدت کوتاهی شکسته شود، اما سپس بازگردد و به محدوده نوار مادر یا اینساید بار نزدیک شود، شما یک Fakey Bar دارید. به آن “fakey یا جعلی” گفته می‌شود، زیرا شما را فریب می‌دهد. به نظر می‌رسد که بازار در یک جهت شکسته می‌شود، اما سپس در جهت مخالف شروع به حرکت کرده و حرکت قیمت را در همان جهت در پیش می‌گیرد. فیکی‌ها در راستای روندها، در مقابل روندهای سطوح کلیدی و در بازارهای رینج بسیار کاربردی هستند.

انواع الگوی فیکی

تایید الگوها در Price Action

معامله صحیح با سیگنال‌های دریافتی از پرایس اکشن نه تنها به خود سیگنال بستگی دارد، بلکه به محل شکل‌گیری سیگنال در نمودار نیز وابسته است. هر پین بار، اینساید بار و … مشابه، نتایج برابری ایجاد نمی‌کند. بسته به محلی که یک سیگنال مشخص تشکیل شده است، شاید معامله نکردن کار بهتری باشد و یا شاید هم باید بدون هرگونه اتلاف وقت، سریعا معامله را آغاز کرد.بهترین سیگنال‌های پرایس اکشن، آنهایی هستند که در نقاط “تلاقی” در بازار شکل می‌گیرند. تلاقی، صرفا به معنای “گرد هم آمدن” افراد یا چیزها است.

در مورد معاملات پرایس اکشن، ما به دنبال منطقه‌ای در نمودار هستیم که حداقل چند بار با سیگنال ورود به معامله (صادر شده از استراتژی ما) مطابقت دارند. وقتی این اتفاق می‌افتد، می‌گوییم سیگنال پرایس اکشن «تلاقی دارد».نقطه تلاقی جایی است که پین بار در جهت یک بازار با روند صعودی تشکیل شده و در سطح حمایت در آن روند صعودی شکل گرفته است.

بنابراین، ما تلاقی روند و سطح پشتیبانی را داریم، این موارد با هم به سیگنال خرید پین بار وزن بیشتری نسبت به زمانی می‌دهند که سیگنال صرفا از یک الگو صادر شده باشد. هر چه یک سیگنال پرایس اکشن، عوامل تلاقی بیشتری داشته باشد، سیگنال قدرتمندتر بوده و قابلیت اتکای بیشتری دارد.

مثال تایید الگو در بازار

چارتی که در زیر نمایش داده شده است، نمونه‌ی بسیار خوبی از تایید الگوها مشاهده می‌شود. در این چارت، یک پین بار، هم جهت با روند بازار (روند صعودی) شکل گرفته و علاوه بر آن، سطح حمایت روند صعودی نیز در همین نقطه وجود دارد. بنابراین، محل تلاقی یا تایید بیشتری با رخ دادن همزمان سطح حمایت و روند صعودی شکل گرفته، بنابراین، سیگنال صادر شده از پین بار، قدرت اتکای بیشتری دارد. هرچقدر که عوامل تایید کننده‌ی بیشتری در نمودار وجود داشته باشد، سیگنال صادر شده قدرتمندتر خواهد بود.

سیگنال پرایس اکشن قدرتمند

سیگنال قدرتمند

آموزش پرایس اکشن

شما اکنون درک پایه‌ای خوبی از اینکه Price Action چیست و چگونه بوسیله آن معامله کنید دارید. در فهرست پایین، مقالات تکمیلی و آنچه که دانش شما را برای استفاده از این استراتژی معاملاتی تکمیل می‌کند، ارائه خواهد شد که می‌توانید با کلیک برروی هر یک، مقاله را مطالعه کنید.

استراتژی معاملاتی پرایس اکشن، روشی برای تحلیل قیمت آتی هر دارایی است. در این روش تحلیلی، از شکل گیری الگوهای مختلف استفاده شده تا روند آتی بازار مشخص شود. اگرچه Price Action شباهت زیادی به تحلیل تکنیکال دارد، اما در PA عموما از اندیکاتورها استفاده نشده، بلکه تنها به دنبال الگوهایی هستیم که روند آتی بازار را به ما نشان دهند. از جمله الگوهای مهم در این روش تحلیلی، الگوهای پین بار و اینساید بار بوده و باید مواظب الگوهای فیکی بود!

استراتژی معاملاتی PA مبتنی بر سیگنال‌های متعددی است. تشکیل یک الگو زمانی می‌تواند قابل اعتماد باشد که با سیگنال‌های دیگر (روند کلی، سطوح حمایت و مقاومت و . ) تجمیع شده و یک سیگنال قدرتمند کلی صادر شود. بنابراین، برای گرفتن تایید ورود به معامله در این استراتژی معاملاتی، باید از جمع چند سیگنال استفاده کرد.

استراتژی PA محدود به دارایی‌های فارکس نبوده، بلکه کاربرد آن بسیار کلی‌تر است. هر داریی که دارای یک چارت قیمتی/حجمی باشد، بالقوه می‌تواند انتخاب مناسبی برای معامله کردن باشد. فارکس، بورس، رمزارز، مسکن، طلا و . همگی جزو بازارها و در حقیقت دارایی‌هایی هستند که میزبان مناسبی برای استراتژی معاملاتی PA هستند.

آموزش اوج و کف قیمتی جعلی به همراه پادکست

اوج و کف قیمتی جعلی

پادکست آموزش اوج و کف قیمتی جعلی

آموزش نکات مهم بورسی به همراه نتایج روزانه فیلترهای مهم در کانال تلگرام هوش فعال

@hooshefaal

اوج و کف قیمتی جعلی

کندل شکستی کندلی است که قیمت در اون از اوج یا کف کندل ماقبل خود خارج می شود. در این زمان ما به کندل قبلی هم کندل شکست خواهیم گفت ؛البته اگر با کندل قبلی همسو باشد یعنی: کندل بعدی هم چنین وضعیتی داشته باشد به کندل جدید هم کندل شکست خواهیم گفت.

نحوه واکنش بازار به شکست در شکست بازار بسیار قابل توجه است . درواقع سیگنال حرکت یکطرفه ، شکست صعودی است که به دنبال آن کندل قیمتی شکست صعودی دیگر اتفاق می افتد.درصورتی که بازار با کندل نزولی به شکست صعودی برسد و بعد این کندل با کندل قدیمی تری از سمت کف آن شکسته شود میتوان گفت با اوج جعلی در بازار مواجه هستیم.

اگر شکست صعودی در به راه انداختن حرکت یک طرفه ناموفق بوده باشد و ما شاهد شکست نزولی باشیم دلیلی داریم که بگوییم شکست جعلی بوده است (شکست نا موفق الگوی قیمتی = شکست جعلی )

اوج جعلی یا کف جعلی عبارت است : از شکست یک کندل قیمتی یا شکست اوج /کف قیمتی یک کندل

آن چیزی که تاثیر کمی بر روند فعلی بازار می گذارد ، اوج یا کف قیمتی در بازار روند دار است.زمانی نتایج آماده سازی مبهم خواهد بود که اوج یا کف قیمتی، درمحدوده حساس قیمتی روی بدهد؛ مثل دوره آماده سازی قبل ازشکست. با دیدن شکست نا موفق ،گروه هایی که تاثیر منفی از آن متحمل شده اند دیگر در حفظ موقعیت معاملاتی خود احساس راحتی نخواهند داشت.

با مشاهده عدم شکست نزولی ،تعداد فروشندگان نظاره گر افزایش می یابد. با مشاهده ی این وضعیت فروشندگانی که معامله فروش در بازار دارند اقدام به بستن معامله فروش می کنند یعنی که در واقع بازخرید می کنند. چرا که اولین شکست صعودی در چنین وضعیتی تاییدی از کف قیمتی جعلی خواهد بود .

این در حالی است که برخی از خریداران (خریدارانی که هنوز وارد معامله نشده اند)با اولین شکست صعودی معامله خریدی ایجاد کنند.

پتانسیل روند صعودی زمانی بیشتر خواهد شد که تعداد فشار های مطلوب بیشترباشد در واقع در سطوح کلیدی و حساس ،کف یا اوج جعلی اهمیت زیادی دارد همچنین کف جعلی در محدوده حمایت بازار و اوج جعلی در مقاومت بازارخیلی اهمیت دارد. به زبانی دیگر اوج و کف قیمتی جعلی نشانه بازگشت بازاراست.

اموزش فارکس به سبک نوین مورتین

اموزش وپشتیبانی در مهارت تجارت الکترونیک مخصوصا فارکس

ریشه تجارت سودمند

ریشه تجارت سود آور

معامله گران ارزهای خارجی و سرمایه گذاران، زمان زیادی را صرف مطالعه و تسلط بر تکنیک های تجاری جدید، استراتژی های تجاری و رویکردهای بازار می کنند. با این حال، فقط چند نفر صرف مقدار مساوی از زمان برای یادگیری مدیریت مناسب پولدارند.

مدیریت پول یکی از جنبه های نادیده گرفته شده و صرف نظر شده از تجارت فارکس است و در عین حال یکی از ریشه های اصلی است که بخشی از یک تجارت تجاری موفق را تشکیل می دهد.

مدیریت پول تکنیکال: یک ترکیب قدرتمند

اکثر معامله گران فارکس اکثر وقت خود را در تحلیل تکنیکال برای پیش بینی حرکت قیمت ها، روند و یافتن معاملات با احتمال زیاد موفقیت بکار می برند. بنابراین تحلیل تکنیکال، به طور مستقیم با مدیریت پول و استراتژی های کاهش خطر مرتبط است.

برای دستیابی به نتایج تجاری موفق و سودآور، ریسک باید همیشه مورد احترام، محاسبه و مدیریت دقیق قرار گیرد. ترکیبی از تکنیک های تحلیل تکنیکال حرفه ای و مدیریت پول با ریسک می تواند به طور قابل ملاحظه ای به افزایش رشد سرمایه گذاری و صندوق های پول کمک کند.

مبانی اعمال مدیریت تکنیکال پول

تحلیل تکنیکال قرن ها پیش در زمان تجارت برنج در ژاپن استفاده شده است. اطلاعات حاصل از تحلیل تکنیکال می تواند یک راهنمایی عالی و یک نقشه راه برای جایی که قیمت در آینده می تواند باشد، برای شما ایجاد کند. با این وجود، شناخت اطلاعات تاریخی از یک بازار مالی فقط آغاز راه است.

این اطلاعات تنها می تواند با ترکیب آن با سایر مهارت های تجاری مانند ارزیابی ریسک، مدیریت پول و اجرای بی عیب و نقص تجاری مفید باشد. اعمال یک استراتژی جهت دار ریسک گریز، ممکن است یک سرمایه گذار تازه کار را به یک سرمایه گذار با ثبات سودآوری تبدیل کند، که معمولا فقط توسط معامله گران باتجربه انجام می شود.

تکنیک های تحلیل تکنیکال مختلف می توانند برای کاهش ضرر تجاری و افزایش درآمد پرتفولیوی شما در بازار مورد استفاده قرار گیرند. در تصاویر بعدی انواع مختلفی از این تکنیک ها مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و تحلیل روند معاملات متناسب الگوی جعلی در پرایس اکشن در شرایط معاملاتی واقعی در معرض و توضیح قرار می گیرند.

استفاده از حمایت و مقاومت به عنوان شاخص های کنترل ریسک

شناسایی حمایت و مقاومت بخشی از هر جلسه تحلیل کامل تکنیکال است و پیدا کردن سطوح و مناطق مناسب می تواند به شما برای مدیریت بهتر پول کمک کند.

حمایت و مقاومت می تواند شاخص های کنترل ریسک عالی باشند، زیرا آنها می توانند ما را برای تعیین سطوح سودآور کمک کنند که بتوانیم به طور جزئی یا کامل موقعیت های معاملاتی خود را در آن سطوح ببندیم. به یاد داشته باشید که این سطوح بیشتر و بیشتر تاثیر گذار هستند، زیرا بازار دوباره و دوباره آنها را آزمایش می کند. هرچه قیمت یک سطح را آزمایش می کند، آن الگوی جعلی در پرایس اکشن سطح قوی تر می شود.

در تصویر زیر استفاده از سطوح حمایت و مقاومت از دیدگاه کنترل ریسک، توضیح و پوشش داده شده است. علاوه بر این، خروجی مناسب و سطح سود نیز برجسته شده است.

به عنوان مثال، ما از جفت ارز GBPUSD استفاده می کنیم که چندین فرصت قابل توجه برای استفاده از حمایت و مقاومت ارائه می دهد. می توان مشاهده کرد که چگونه با پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت، یک معامله گر می تواند به طور موثری خروج و سطح سود را تشخیص دهد، به او کمک کند تا سودآوری را افزایش دهد و میزان قرار گرفتن در معرض ریسک را کاهش دهد.

شناسایی روندها و کاهش ریسک در معاملات پیروی از روند و خلاف روند

بازارهای دارای روند چندین فرصت برای ورود به معاملات با احتمال بالای موفقیت در بازار فارکس و کاهش در معرض ریسک قرار گرفتن در هر موقعیتی را فراهم می کنند.

علاوه بر این، چندین بازار ارز دارای چندین مورد هستند که در آنها یک معامله گر را با فرصت هایی برای ورود به معاملات در جهت مخالف روند کلی بازار (معاملات معکوس روند) ارائه می دهند و از روند های جزئی استفاده می کنند.

معاملات بر خلاف روند نیازمند مقدار قابل توجهی از تخصص است، زیرا یک معامله گر می تواند سطح بالاتری از نوسانات و سیگنال های تجاری اشتباه را تجربه کند. این روند جزئی می تواند زمانی که به درستی مورد استفاده قرار می گیرد، منبع خوبی از معاملات سودآور باشد.

مهم این است که به یاد داشته باشید که طبیعت این معاملات با ریسک تجاری بیشتر مواجه هستند و برای رسیدن به سطوح سودآوری به خصوص برای معامله گرانی که تجربه قبلی و آموزش مناسب ندارند، سخت خواهد بود.

مثال زیر چند نمونه از چگونگی به حداقل رساندن ریسک اضافی را نشان می دهد که می تواند در تعداد زیادی از معاملات بر خلاف روند و معاملات پیروی از روند رخ دهد. همیشه در نظر داشته باشید که تجارت بر خلاف روند معاملات می تواند دشوار باشد و به ویژه در شرایط نوسانات بالا و شرایط عدم اطمینان بازار، زمان زیادی را صرف خواهد کرد.

در این نمایش می توان مشاهده کرد که چگونه معامله گران معاملات پیرو روند و معاملات بر خلاف روند با یکدیگر روبرو می شود و روند کلی و روند بازگشتی را توسعه می دهند. معاملات پیرو روند ممکن است پس از اینکه قیمت خط روند پایین را آزمایش کرده و شروع به دور شدن از آن کرده، قرار گرفته باشند.

از سوی دیگر، معاملات بر خلاف روند ممکن است پس از آنکه قیمت چرخه خود را به پایان رساند، و شروع به بازگشت به سمت مقابل و در برابر روند کلی کند، قرار گیرند. در این مورد فرصت های مقابله با روند زمانی که قیمت شروع به بازگشت می کند رخ می دهد. سود مناسب و سطح خروج نزدیک به خط روند پایین است که قیمت به احتمال زیاد آن را آزمایش می کند.

محافظت از حساب خود را با فیلتر کردن معاملات با ریسک بالا انجام دهید

حفظ سرمایه و ارزیابی ریسک اولویت های اصلی همه موسسات سرمایه گذاری بزرگ فارکس مانند بانک ها، صندوق های سرمایه گذاری و دولت ها می باشد. با این حال، معامله گران مبتدی مستقل به جای کنترل در معرض ریسک احتمالی قرار گرفتن بیشتر روی سود و زیان تمرکز می کنند.

معاملات پُر ریسک شامل چندین شرایط معاملاتی خاص هستند که در آنها باید سفارشات حد ضرر کاملا نزدیک به قیمت ورود باشند. در اینگونه معاملات، حجم بازار ها کافی نیست و تعداد بیشتری سیگنال های دروغین وجود دارد.

فیلتر کردن معاملات احتمال بالای موفقیت از معاملات احتمال پایین

یک معامله گر موفق می داند که می تواند معامله گر موفق باشد فقط اگر بهترین معاملات با بیشترین احتمال موفقیت انجام شود. در تجارت ارز خارجی، کیفیت معاملات به مراتب مهم تر از مقدار آن است.

فیلتر کردن کیفیت معاملات برنامه ریزی شده و گرفته شده در حساب معامله گر، یکی از سریع ترین راه های تبدیل به معامله گری سودآور و به خصوص استوار است.

ثبات سودآوری بسیار قدرتمند خواهد بود زیرا شما همچنان به رشد حساب خود ادامه می دهید، به طور مداوم از دوره های کاهش بهره وری پیروی می کنید و دنبال یک استراتژی تجاری می گردید که بر افزایش سرمایه، با تحت کنترل قرار گرفتن در معرض نوسانات بازار تمرکز می کند.

تصاویر زیر، برخی از شایع ترین شرایط را پوشش می دهند که می توانید با استفاده از تحلیل تکنیکال، معاملات با احتمال بالای موفقیت را از کمترین احتمال ها فیلتر کنید.

در نمایش ۳ شما می توانید یک نمونه دیگر از نحوه مدیریت تکنیکال پول را که می تواند نتایج یک معامله گر را به سادگی با اضافه کردن اقدامات کنترل ریسک در معادله بهبود بخشد، را مشاهده کنید. در این نمایش “B” و “D” نشان دهنده یک سطح حمایت بسیار قوی است و “A”، “C” و “E” نشان دهنده یک خط روند است که در بالاترین سطح این حرکت قیمت نشان داده شده است.

با هم، آنها یک تثبیت قیمت را تشکیل می دهند که به معامله گران این سر نخ را می دهند که قیمت ممکن است هدایت شود و همچنین معامله گران چگونگی کاهش ریسک کلی هر تصمیم جدید تجاری را می فهمند.

برای مثال، قرار دادن یک معامله خرید در “E” یا قرار دادن یک معامله فروش در “B” یا “D” هرگز نمی تواند یک تجارت با احتمال بالای موفقیت باشد، زیرا بازار احتمالا از تحلیل تکنیکال اطاعت می کند و به عنوان بازتابی از آنچه که احساسات شرکت کنندگان بازار مربوط به چارت را دارند، خواهد بود.

برعکس، قرار دادن سفارشات فروش در “C” و “E” باعث می شود که احتمال موفقیت آنها بالا باشد زیرا قیمت یک خط روند را ایجاد کرده است که بازار چندین بار آن را آزمایش کرده است. خرید EURUSD در “B” و “D” نیز به عنوان معاملات با احتمال بالا محسوب می شود.

معاملات احتمالا بیشتر زمانی رخ می دهد که شما در مسیر اصلی روند تجاری قرار بگیرید. در نمایش ۴، قرار دادن سفارشات فروش در طول روند نزولی و قرار دادن سفارشات خرید در روند صعودی، هر تجارت را به یک تجارت با احتمال بالا تبدیل می کند.

با این وجود، قرار دادن معاملات در بازار کم نوسان و رنج، به طور خودکار باعث می شود که احتمال موفقیت آن معاملات کم باشد. زیرا نوسانات در بازارهای رنج به طور قابل توجهی غیر قابل پیش بینی است. البته در کتاب معاملات در بازارهای رنج آقای لاورنتیو دمیر تمامی این نواقص برطرف شده و به گفته ایشان سودهای خارق العاده ای را می توان در بازارهای رنج به روش ایشان کسب کرد.

اضافه نمودن مدیریت تکنیکال پول به انبار مهمات تجاری

مدیریت مالی تکنیکال می تواند به معامله گران برای بهبود معاملاتشان به سادگی با استفاده از همان مهارت های تحلیل تکنیکال که آنها روزانه استفاده می کنند، اما با رویکرد گرایش کنترل ریسک، کمک کند.

استفاده از یک مدیریپولت موثر و دقیق در محاسبه، برای رساندن تجارت به یک سطح کاملا جدید و تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای کاملا مؤثر است. تحلیل تکنیکال به تنهایی برای دستیابی به نتایج ثابت و بسیار سودآور کافی نیست.

اما مدیریت پول، همراه با تحلیل تکنیکال، می تواند نتایج تجاری هر یک از طرفین را با ارائه راهنمای بهتر برای تجارت بازارهای فارکس بهبود بخشد و شانس بیشتری برای موفقیت به عنوان یک معامله گر ارز داشته باشد.

سیگنال بازگشتی: اوج و کف های جعلی

در آموزش اندیکاتور RSI، سعی شده است در هشت مبحث آموزشی به روش های کاربردی و سیگنال یابی این اندیکاتور در معاملات بازار فارکس و سایر بازارهای مالی پرداخته شود.

2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)

3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.

بیشتر بخوانید:

در بخش پنجم آموزش اندیکاتور RSI به بحث سیگنال بازگشتی ناشی از اوج و کف های جعلی می پردازیم. از نظر Wilder، اوج و کف‌های جعلی (Failure Swing) نشانه سیگنال قوی از بازگشت قیمت ها در بازار است. اوج و کف‌های جعلی ربطی به حرکات قیمتی بازار ندارند و تنها از طریق تحلیل اندیکاتور RSI به دست می‌آیند.

  • کف جعلی (سیگنال الگوی جعلی در پرایس اکشن بازگشتی صعودی – سیگنال خرید):

اندیکاتور RSI در محدوده اشباع فروش قرار دارد. اندیکاتور RSI بعد از خروج از محدوده اشباع فروش و ثبت اوج جزئی به سمت ۳۰ واحد باز می‌گردد. اما اندیکاتور از ۳۰ واحد صعود می‌کند و اوج جزئی قبلی را می‌شکند.

  • اوج جعلی (سیگنال بازگشتی نزولی – سیگنال فروش):

اندیکاتور RSI در محدوده اشباع خرید قرار دارد. اندیکاتور RSI بعد از خروج از محدوده اشباع خرید و ثبت کف جزئی به سمت ۷۰ واحد باز می‌گردد. اما اندیکاتور از ۷۰ واحد سقوط می‌کند و کف قبلی را می‌شکند.

اوج و کف‌های جعلی نشان می‌دهند که بازار بعد از بازگشت از سطوح اشباع دیگر تمایلی ندارد که به داخل این سطوح بازگردد. این یعنی قدرت خریداران (در اشباع خرید) یا فروشندگان (در اشباع فروش) به‌طور قابل‌توجهی پایین آمده است و بازار به‌زودی بازگشت قوی را به راه خواهند انداخت.

مثال کاربردی از سیگنال یابی اوج و کف های جعلی اندیکاتور RSI

سیگنال بازگشتی: اوج و کف های جعلی

آموزش اندیکاتور RSI – مثال سیگنال کف جعلی در اندیکاتور آر اس ای

در نمودار بالایی قیمت در محدوده ۰٫۶۵۵۰ در حال نوسان است. به نحوه تشکیل کندل های قیمتی در اطراف ۰٫۶۵۵۰ توجه کنید. یافتن سیگنال معاملاتی در چنین شرایطی کار سختی است، به‌خصوص اگر تنها به دنبال استفاده از الگوهای پرایس اکشن باشید. با این حال با اضافه کردن اندیکاتور RSI به‌راحتی می‌توان زمان و محل مناسب برای ورود به معامله خرید را پیدا کرد. تغییرات اندیکاتور RSI در این محدوده نشان می‌دهد که بازار از محدوده اشباع فروش خارج شده و دوباره به سطح ۳۰ واحد برخورد کرده است (پیکان قرمز). در ادامه شاهد عبور RSI به بالای اوج اخیر (پاره‌خط سبز) هستیم، که در واقع همان سیگنال خرید بازار محسوب می‌شود.
بازار توانسته از نرخ ۰٫۶۵۵۰ به‌اندازه ۵۰ پیپ فاصله بگیرد و به بالای ۰٫۶۶ عبور کند. با رسیدن بازار به این سطح، شاهد تشکیل واگرایی نزولی در اندیکاتور RSI هستیم. این واگرایی نزولی نشانه خوبی از پایان بازگشت صعودی اخیر بود و علاوه بر اینکه برای بستن معامله خرید مناسب بود، برای ورود به معامله فروش هم می‌تواند سیگنال خوبی باشد.

در نمودار نیم ساعته پایینی که مربوط به نمودار USDJPY است، شاهد تشکیل سیگنال اوج جعلی در اندیکاتور RSI هستیم. به اوج قیمتی که در بازار تشکیل شده توجه کنید. کندل های قیمتی در محدوده‌ای در حال نوسان هستند. تشخیص مسیر بعدی بازار کار سختی است. اما اگر به اندیکاتور RSI توجه کنید، بازار از محل اشباع خرید خارج شده و در ادامه به سطح ۷۰ واحد برخورد کرده و پایین آمده است. با شکسته شدن پاره‌خط سبز رنگ می‌شد وارد معامله فروش شد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا