پلت فرم های معاملاتی

تحلیل فاندامنتال بازار سهام

کاربرد تحلیل بنیادی چیست و چطور یاد بگیریم؟؟

در این مطلب قصد داریم شما را با زبانی ساده با تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال که یکی از پایه‌های اصلی معاملات موفق است آشنا کنیم. اهمیت و کاربرد تحلیل بنیادی آنقدر زیاد است که امکان ندارد کسی بدون یادگیری این مبحث بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد. مهمترین دلیلی که آشنایی با تحلیل بنیادی و به دنبال آن متخصص شدن در آن را به نیازی مبرم برای هر معامله گر تبدیل تحلیل فاندامنتال بازار سهام می‌کند، اهمیت بررسی بنیاد سهم مورد نظر است؛ چرا که ممکن است شرکتی که ارزش ذاتی پایینی دارد، بالاتر از قیمت واقعی خود در حال معامله باشد و خب می‌دانیم که ریسک معامله روی شرکت‌ها بسیار بالا است. بنابراین در ادامه به این بحث می‌پردازیم که کاربرد تحلیل بنیادی در بورس چیست و چطور باید تحلیل بنیادی انجام دهیم؟

تحلیل بنیادی چیست و چه کاربردی دارد؟

تحلیل بنیادی یا Fundemental Analysis که به آن تحلیل پایه ای نیز می‌گویند و با تحلیل تکنیکال در متد، دیدگاه و روش متفاوت است، روشی است که به شکلی بنیادین به بررسی عوامل تاثیر گذار بر قیمت سهام می‌پردازد. بنابراین، لازمه‌ی تحلیل بنیادی در بورس ، بررسی جامع صورت‌های مالی است چرا که بدون بررسی صورت‌های الزامی مالی امکان مقایسه داده وجود ندارد.

در واقع به دلیل همین جامع بودن بررسی و گستردگی میدان تحلیل است که بسیاری از معامله گران تمایلی به بررسی و ورود به بحث‌های یادگیری و کاربرد تحلیل بنیادی بورس را ندارند. ما در سایت رضا درخشی در مقالات آموزشی رایگان خود و نیز در دوره آموزش مقدماتی تا پیشرفته بورس تلاش کرده‌ایم با ارائه تعاریف علمی، تفاسیر و تکنیک‌های کاربردی، و البته مثال‌های ملموس مسیر را برای شما معامله گران عزیز راحت‌تر کنیم تا در کنار تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی بورس را نیز به کار گرفته و درک نزدیک‌تری به ارزش ذاتی شرکت‌های مورد نظر پیدا کنید.

مفهوم تحلیل بنیادی در بورس و ارتباط آن با ارزش ذاتی سهام

در واقع، اگر بخواهیم مفهوم تحلیل بنیادی که در بالا داشتیم را به زبان ساده‌تر بیان کنیم، باید اینطور بگوییم که تحلیل بنیادی در بورس روشی برای تحلیل قیمت سهم با توجه به ارزش ذاتی یا Intrinsic Value یا درواقع همان ارزش واقعی دارایی است. برای به دست آوردن ارزش ذاتی یک سهم باید پارامترهای مختلفی را در نظر گرفت، نظیر صورت‌های مالی (سود و زیان، ترازنامه، جریان وجه نقد، سود و زیان جامع و . )، شرایط اقتصادی و وضعیت کلان شرکت. اگر پس از محاسبه‌ی ارزش سهم، قیمت سهم پایین‌تر از ارزش ذاتی آن بود، اصطلاحا گفته می‌شود سهم Undervalued است و اگر قیمت سهم بالاتر از ارزش ذاتی آن بود، اصطلاحا می‌گوییم سهم Overvalued است؛ یعنی قیمت آن بالاتر از ارزش ذاتی آن است.

اهمیت یادگیری تحلیل بنیادی برای ورود به بازارهای مالی

همانطور که اشاره کردیم، بسیاری از افراد علاقه‌ای به یادگیری تحلیل بنیادی بازار ندارند چون تحلیل فاندامنتال کار زمانبر و گسترده‌ای است. در واقع، می‌توان گفت تحلیل بنیادی سهم یک شرکت کار چندان آسانی نیست و نیازمند صرف وقت و انرژی کافی است. بنابراین تنها در صورتی که اطمینان دارید می‌خواهید روی سهم یک شرکت، سرمایه گذاری بلند مدت کنید لازم است سراغ این بروید که چطور تحلیل بنیادی انجام دهیم.

بعضی از افراد ممکن است بخواهند صفر تا صد کار در بازار بورس را یاد بگیرند و سودآوری عالی در سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشند. برای چنین افرادی، یادگیری تحلیل بنیادی بورس ایران ضروری است اما افرادی که تنها قصد سرمایه گذاری کردن با پولشان را دارند و وقت یادگیری انواع تحلیل و روش های بررسی بازار را ندارند، بهترین کار این است که سرمایه‌ی خود را به دست معامله گران حرفه‌ای بسپارند و از سودشان لذت ببرند.

تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادین چیست ؟

تحلیل فاندامنتال

برای سرمایه ‌گذاری در ارزهای دیجیتال و یا سهام شرکت‌ ها باید مهارت پیش‌ بینی قیمت ‌گذاری آنها را داشته باشید. به نوعی باید از قواعد بازی در ترید کردن آگاه باشید. برای این کار تکنیک‌ های گوناگون طراحی شده ‌است که تحلیل فاندامنتال یکی از بهترین و شاید اساسی ‌ترین تکنیک ‌های تحلیل بازار است.

تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادین

تحلیل فاندامنتال را گاهاً با نام تحلیل بنیادین می ‌شناسند. زیرا در این تکنیک به ‌دنبال بررسی قدرت شرکت صاحب سهام و یا قدرت مالی ارزهای دیجیتالی هستیم. به نوعی می ‌خواهیم بررسی کنیم که در حال حاضر هر جریان در بازار سرمایه در اختیار چه نوع شرکت هایی با چه میزان قدرت مانور مالی هستند.

مبانی تحلیل فاندامنتال

تحلیلی که به ارزش ذاتی سهام در کل بازار سرمایه‌ گذاری اشاره دارد. در این روش به ‌دنبال بررسی نرخ تغییرات ناگهانی قیمت سهام و یا ارز دیجیتالی نیستیم. بلکه در قدمی فراتر، به ‌دنبال بررسی جایگاه ذاتی سرمایه هدف می ‌گردیم. اینکه سهام مورد نظر ما تا چه اندازه قدرت مانور مالی و پشتوانه ‌های سرمایه‌ گذاری شده دارد.

منظور از تحلیل بنیادی چیست؟

در تحلیل بنیادین همان ‌طور که از نام آن پیداست، در تلاش برای پیدا کردن ارزش بنیادین سهام هستیم. تمام فاکتورهای تکنیکی تلاش می ‌کند تا ارزش کنونی هر سهم و یا ارز دیجیتال را با ارزش بنیادین آن مقایسه کند. در نهایت تصمیم می ‌گیرد که آیا سهم مذکور ارزش حقیقی دارد و یا از جایگاه بنیادین کمی برخوردار است.

با کمک این تحلیل به ارزش ذاتی سهم پی می ‌بریم و می‌ توانیم آن را با قیمت فعلی ای که دارد مقایسه کنیم. حالا بهتر می ‌توانیم جریان ترید کردن برای خرید و یا فروش سهم و شاید ارز دیجیتال را ارزیابی کنیم. با استفاده از تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال ، قاعده سرمایه‌ گذاری ما هم مشخص می ‌شود.

پیش بینی بازار ارز دیجیتال

اما تحلیل فاندامنتال از بررسی پیش ‌بینی آینده بازار با نگاهی جامع در روند گذشته قیمت سهام و یا ارز دیجیتال است که اطلاعات تحلیلی خود را استخراج می‌ کند. برای این کار از انواع ابزارها مانند چارت ‌های قیمتی، تعیین نمودن محدوده حمایت ‌ها، بررسی مقاومت ‌ها و… استفاده می‌ کنیم. به ‌طور کلی در تحلیل ارزش شاخص قیمت ‌گذاری سهام، هر جا که قرار است در محدوده اطلاعات استخراج ‌شده از مقاومت ‌ها تا حمایت ‌ها باشیم، در حال بررسی تحلیل بنیادی هستیم. در این ‌میان نگاهی عمیق بر ماهیت شرکت پشتوانه سهام نیز داریم تا از ارزش ذاتی آن هم اطلاع کافی داشته باشیم.

در تحلیل فاندامنتال به ‌دنبال چه نوع اطلاعاتی هستیم؟

بنیادین می خواهد ماهیت ذاتی و ارزش واقعی هر سهم تا ارزهای دیجیتال را پیدا کند. به ‌هر حال هر متغیری در بازار سرمایه، محصول شرکتی است و در پس پرده گروهی اقتصادی در حال ارتقاء جایگاه ارزشی آن هستند. حال هر اندازه مدیران تا گردانندگان، شاخص جریان مالی و تجاری قدرتمندتری داشته باشند، ارزش ذاتی سهام نیز بالاتر است. به این ترتیب معیارهای تحلیل نیز جایگاه باارزش ‌تری را نشان می ‌دهد.

چگونه می‌ توانیم به ماهیت بنیادین ارزهای دیجیتالی پی ببریم؟

موارد مهمی برای ماهیت بنیادین ارزهای دیجیتال وجود دارد که ما آن ها را به ترتیب لیست کردیم

اطلاع از مدیران تا سرمایه‌ گذاران سهام و ارز دیجیتال :

اصلی ‌ترین معیار در تحلیل فاندامنتال ، بررسی اعضای تیم پروژه سرمایه ‌گذاری شده ‌است. اینکه چه کسانی در جایگاه مدیریت شرکت دارای سهام، حضور دارند؟ این افراد تا چه اندازه نسبت‌ به مبانی بازار سرمایه اطلاع دارند؟ آیا تیم مدیریت شرکت سهام ‌دار، یک تیم اقتصادی کاربلد است؟ از طرفی چه افراد شاخص و یا شرکت ‌های حقوقی مطرح در آن سهام و یا ارز دیجیتالی خاص سرمایه ‌گذاری کرده‌ اند؟ آیا سرمایه ‌گذارها وزنه‌ های قابل ‌توجه بازار هستند؟ بررسی سوابق مدیران تا سرمایه‌ گذارها، ابزارهای مناسبی در تحلیل بنیادین هستند. زیرا وقتی یک تیم مدیریت قوی در شرکت سهام ‌دار حاضر است و یا شرکت ‌های حقوقی تا افراد حقیقی کاربلد در آن سهام تا ارز دیجیتال سرمایه ‌گذاری کرده ‌اند.

بورس در ایران: تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟

بورس در ایران: تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال

در میان بسیاری از کسانی که در بورس سرمایه‌گذاری می‌کنند، «تحلیل تکنیکال» و «تحلیل فاندامنتال یا بنیادی» یکی از بحث‌ها و چالش‌های روزمره است. گاهی چنان در مورد تفاوت این دو بحث می‌شود که گفتگو شکل «تعصب‌های مذهبی» را به خود می‌گیرد!

کسانی که پیرو مکتب تحلیل تکنیکال هستند، معتقدند «همه اطلاعات مهم بازار در قیمت‌ها و حجم معاملات منعکس شده» و «اگر بخشی از اطلاعات خود را در قیمت نشان نمی‌دهد، عملاً برای فعالان بازار ارزش ندارد». پیروان مکتب تکنیکال بیش از هر چیز به «نمودارها» کار دارند. برای آنها مهم نیست که نموداری که به آنها نشان می‌دهید مربوط به نرخ دلار به یورو باشد یا قیمت سهام سرمایه‌گذاری ملت. آنها بر اساس شاخص‌های مختلفی که در اختیار دارند و با تکیه بر افت و خیزهای نمودار (شاخص حمایت، شاخص مقاومت، شاخص فرکتالی، شاخص میانگین متحرک، نوار بولینگر و …) می‌کوشند روند و میزان تغییرات نمودار را برآورد کنند.

در طرف مقابل، علاقمندان به مکتب «تحلیل بنیادین» قرار دارند. این افراد بر روی «اطلاعات مالی شرکت‌ها» تمرکز دارند. «ترازنامه»، «حساب سود و زیان»، «جریان وجوه نقد»، «EPS» و «DPS» از جمله فاکتورهایی هستند که برای تحلیل‌گران فاندامنتال مهم هستند. پیروان مکتب فاندامنتال، معتقدند که «تکنیکال کارها»، به جای «نوشتن مار» برای مردم مار «می‌کشند» و به هر حال بازار بورس را جز با اطلاعات مالی نمی‌توان تحلیل و مدیریت کرد و …

کدامیک از این دو گروه به واقعیت نزدیک‌ترند؟ در بازار ایران کدام نوع تحلیل می‌تواند سودآورتر باشد؟

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تحلیل تکنیکال به شما پیشنهاد می‌کند:

تحلیل فاندامنتال

نحوه استفاده از سایت فارکس فکتوری | راهنمای کامل forex factory

نحوه استفاده از سایت فارکس فکتوری | راهنمای کامل forex factory

آموزش تحلیل فاندامنتال فارکس | 7 شاخص فاندامنتال مهم

آموزش تحلیل فاندامنتال فارکس | 7 شاخص فاندامنتال مهم

آموزش تحلیل فاندامنتال تحلیل بنیادی Fundamental Analysis

آموزش تحلیل فاندامنتال | تحلیل بنیادی | Fundamental Analysis

آموزش سایت فارکس فکتوری | تقویم فارکس فکتوری | Forex factory چیست؟

آموزش سایت فارکس فکتوری | تقویم فارکس فکتوری | Forex factory چیست؟

آشنایی با معاملات فاندامنتال تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی

آشنایی با معاملات فاندامنتال | تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی

تاثیر کرونا بر اقتصاد ایران و جهان تاثیر کرونا بر قیمت طلا دلار بازار بورس ایران

تاثیر کرونا بر اقتصاد ایران و جهان | تاثیر کرونا بر قیمت طلا دلار بازار بورس ایران

آشنایی با نرخ بهره شبانه؛ شاخص بهای تولید کننده؛ شاخص مدیران خرید

آشنایی با نرخ بهره شبانه؛ شاخص بهای تولید کننده | تحلیل فاندامنتال

آشنایی با شاخص خرده فروشی ؛ شاخص مطالبات بیمه بیکاری ؛ نشست اوپک

آشنایی با شاخص خرده فروشی ؛ شاخص مطالبات بیمه بیکاری | تحلیل بنیادین

تاثیر گرانی بنزین بر بازار بورس در سال 1398

تاثیر گرانی بنزین بر بازار بورس در سال 1398 | آموزش تحلیل فاندامنتال

کارگزارهای مورد تایید گوگل فارکس

بروکر آمارکتس

شروع فارکس تا 15% شارژ هدیه اضافی | افتتاح حساب فارکس با بونوس

طرح درامد اضافه با کش بک

آموزش فارکس

آموزش فارکس

دسته‌ها
جدیدترین نوشته ها
  • حساب دمو فارکس چیست؟ 2022/05/25
  • نحوه افتتاح حساب وبمانی و واریز و برداشت حساب وبمانی 2022/05/16
  • توکن چیست؟ نحوه خرید توکن چگونه است؟ 2022/05/14
  • آشنایی با نحوه خرید عرضه اولیه سهام 2022/05/02
  • شبکه بلاک چین چیست؟ 2022/04/27
درباره گوگل فارکس

تیم «گوگل فارکس» از طریق آموزش رایگانِ صحیح و با هدف ارتقاء سطح آگاهی و دانشِ جامعه ی معامله گرانِ بازارهای مالی ، فعالیت خود را از سال 1398 آغاز نموده است.

شبکه های اجتماعی

سلب مسئولیت : بازارهای مالی دارای ریسکِ سرمایه می باشند لذا «سایت گوگل فارکس» هیچگونه مسئولیتی در خصوص زیان های احتمالی افراد نـدارد.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (FA) چیست؟

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (FA) چیست؟

تجزیه و تحلیل بنیادی ارز دیجیتال شامل بررسی عمیق اطلاعات موجود در مورد یک دارایی مالی است. هدف از تحلیل بنیادی این است که به این نتیجه برسید که ارزش دارایی شما چقدر است؟ بعد از تحلیل و بررسی، می توانید از بینش های خود برای اطلاع از موقعیت های معاملاتی خود استفاده کنید. معامله دارایی ها به اندازه نوسانات ارزهای رمزنگاری شده به مهارت خاصی نیاز دارد. داشتن استراتژی، درک دنیای وسیع معاملات و تسلط بر تجزیه و تحلیل فنی، می تواند به عنوان راه حلی برای انجام معاملات باشد.

وقتی صحبت از تحلیل تکنیکال می شود، می توان از برخی تخصص ها در بازارهای مالی قدیمی استفاده کرد. بسیاری از معامله گران ارزهای دیجیتال از همان شاخص های فنی استفاده می کنند که در معاملات فارکس، سهام و کالا وجود دارد. ابزارهایی مانند RSI ،MACD و Bollinger Bands به دنبال پیش بینی رفتار بازار بدون در نظر گرفتن دارایی مورد معامله هستند. به این ترتیب، این ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی در فضای رمزنگاری نیز بسیار محبوب هستند.

تحلیل بنیادی (FA) چیست؟

تحلیل بنیادی (FA) چیست؟

تجزیه و تحلیل بنیادی روشی است که توسط سرمایه گذاران برای تعیین "ارزش ذاتی" یک دارایی یا شرکت های بزرگ مورد استفاده قرار می گیرد. هدف اصلی تحلیل بنیادی تعیین این است که دارایی یا مشاغل مزبور بیش از حد ارزش گذاری شده یا کم ارزش هستند. سپس معامله گران می توانند از این اطلاعات برای ورود یا خروج استراتژیک موقعیت های معاملاتی استفاده کنند.

البته این نکته را در نظر داشته باشید که علم دقیق و مشخصی برای معامله کردن در بازارهای مالی از جمله بورس، سهام و بازار ارز دیجیتال وجود ندارد که اگر چنین استراتژی دقیقی وجود داشت، قطعا تاکنون بازیگران وال استریت توانسته بودند فرمول های دقیق برای خرید و فروش بیت کوین یا هر ارز دیجیتال دیگری را داشته باشند. آن دسته از افرادی که تحلیل بنیادی یا فاندامنتال انجام می دهند نیاز به داشتن یک سری ابزار و روش های تحلیل فاندامنتال به جای فرمول های دقیق دارند. کاربران تحلیل تکنیکال می توانند روند قیمت آینده را براساس عملکرد گذشته دارایی ها پیش بینی کنند. این کار را با استفاده از الگوهای شمعدانی و شاخص های اساسی بدست می آورند.

تحلیلگران بنیادی عموماً به معیارهای معامله نگاه می کنند تا ارزش واقعی شاخص های مورد استفاده که شامل سود هر سهم، یا نسبت قیمت به درآمد است. در ادامه به بررسی برخی معیارهای تحلیل بنیادی ارز دیجیتال می پردازیم که از جمله این معیارها می توان به معیارهای درون زنجیره ای و تعداد تراکنش ها اشاره کرد. برای آشنایی بیشتر با این معیارها ادامه مقاله را با ما همراه باشید.

معیارهای درون زنجیره ای

ابزارهای درون زنجیره ای معیارهایی هستند که با ارائه داده های ایجاد شده توسط بلاک چین قابل مشاهده هستند. ما می توانیم خودمان با اجرای یک گره برای شبکه مورد نظر و سپس صادر کردن داده ها این کار را انجام دهیم، اما این کار می تواند وقت گیر و هزینه بر باشد. به خصوص اگر ما فقط سرمایه گذاری را در نظر داریم و نمی خواهیم زمان تحلیل فاندامنتال بازار سهام یا منابع خود را در این کار هدر دهیم.

یک راه حل ساده تر این است که اطلاعات را از وب سایت ها یا API هایی که به طور خاص برای اطلاع از تصمیمات سرمایه گذاری طراحی شده اند، کسب کنید. برای تحلیل فاندامنتال بازار سهام مثال، تحلیل درون زنجیره ای CoinMarketCap از بیت کوین اطلاعات بیشماری را در اختیار ما قرار می دهد. منابع اضافی شامل نمودارهای داده Coinmetrics یا گزارش پروژه Binance Research است.

تعداد تراکنش ها

تعداد تراکنش ها معیار خوبی برای انجام فعالیت در یک شبکه است. اما باید یک نکته را در مورد این معیار در نظر گرفت که ممکن است در مورد آدرس های فعال، یک طرف برای افزایش فعالیت های زنجیره ای، به انتقال پول بین کیف پول خود بپردازد.

حجم معامله

حجم معامله نباید با تعداد تراکنش اشتباه گرفته شود، حجم معامله به ما می گوید که چقدر حجم ارز در یک دوره معامله شده است. به عنوان مثال، اگر در مجموع ده معامله اتریوم، به ارزش هر کدام 50 دلار در همان روز ارسال شود، می گوییم حجم معاملات روزانه 500 دلار بود. ما می توانیم آن را با ارز فیات مانند USD اندازه گیری کنیم، یا می توانیم آن را در واحد اصلی پروتکل اتریوم اندازه گیری کنیم.

آدرس های فعال

آدرس های فعال آدرس های بلاک چین هستند که در یک دوره معین فعال هستند. رویکردهای محاسبه این امر متفاوت است اما یک روش رایج این است که فرستنده و گیرنده هر تراکنش را در دوره های معین (به عنوان مثال، روزها، هفته ها یا ماه ها) شمارش کنیم. برخی همچنین تعداد آدرس های منحصر به فرد را به صورت تجمعی مورد بررسی قرار می دهند، به این معنی که آنها کل آدرس را در طول زمان ردیابی می کنند.

هزینه های پرداخت شده

هزینه های پرداخت شده در تحلیل بنیادی

شاید برای برخی از دارایی های رمزنگاری، هزینه های پرداخت شده می تواند در مورد تقاضای فضای بلوک به ما اطلاعاتی بدهد. ما می توانیم آنها را به عنوان یک پیشنهاد در حراج در نظر بگیریم: کاربران با یکدیگر رقابت کرده تا معاملات آنها به موقع ثبت شود. کسانی که مزایده بیشتری را انجام می دهند، معاملات خود را زودتر تأیید (استخراج) می کنند، در حالی که پیشنهاد دهندگان پایین تر باید منتظر بمانند.

برای ارزهای رمزنگاری شده با کاهش برنامه های منتشر شده، این یک معیار جالب برای مطالعه است. بلاک چین های اثبات کار پاداش بلاک ارائه می دهند. در برخی موارد، از پاداش بلوک و هزینه های معامله تشکیل شده است. پاداش بلاک به صورت دوره ای کاهش می یابد (در مواردی مانند نصف شدن بیت کوین).

از آنجا که هزینه استخراج به مرور زمان افزایش می یابد، پاداش بلوک به آرامی کاهش می یابد. منطقی است که هزینه معاملات باید افزایش یابد. در غیر این صورت، استخراج کنندگان با ضرر کار کرده و شروع به قطع شبکه می کنند. این کار تاثیر منفی بر روی امنیت معیارهای درون زنجیره ای دارد.

هش ریت و حجم استیک شده

بلاک چین ها امروزه از الگوریتم های اجماع متفاوتی استفاده می کنند که هر یک مکانیزم های خاص خود را دارند. با توجه به اینکه این ها نقش مهمی در ایمن سازی شبکه دارند، استفاده از این داده ها می تواند نقش مهمی در تجزیه و تحلیل داشته باشد.

نرخ هش به عنوان معیاری برای کیفیت شبکه در ارزهای رمزنگاری شده اثبات کار استفاده می شود. هرچه نرخ هش بیشتر باشد، احتمال انجام حمله 51٪ در شبکه بلاک چین دشوارتر است.

عواملی که می توانند هزینه های کلی استخراج را تحت تأثیر قرار دهند شامل قیمت فعلی دارایی، تعداد معاملات پردازش شده و هزینه های پرداخت شده است. البته، هزینه های مستقیم استخراج (برق، قدرت محاسبه) نیز می تواند اثرگذار باشد.

معیارهای پروژه

در مورد معیارهای زنجیره ای با داده های قابل مشاهده بلاک چین، معیارهای پروژه شامل یک رویکرد کیفی است که به عواملی مانند عملکرد تیم (در صورت وجود) و وایپ پیپر توجه می کند.

وایت پیپر

توصیه می شود قبل از سرمایه گذاری، وایت پیپر هر پروژه ای را مطالعه کنید. وایت پیپر، سندی است که به ما یک نمای کلی از پروژه ارزهای رمزنگاری شده می دهد. یک وایت پیپر خوب باید اهداف شبکه را مشخص کند و در حالت ایده آل به ما بینشی در مورد موارد زیر ارائه دهد:

  • تکنولوژی کاربردی
  • موارد استفاده مورد نظر برای رسیدگی به آن
  • نقشه راه برای ارتقاء و ویژگی های جدید
  • طرح عرضه و توزیع سکه یا توکن

تیم پشتیبانی

اگر یک تیم خاص در پشت شبکه ارزهای رمزنگاری شده وجود داشته باشد، سوابق اعضای آن می تواند نشان دهد که آیا این تیم مهارت های لازم را برای به ثمر رساندن پروژه دارد یا خیر. آیا اعضا قبلاً در این صنعت موفق عمل کرده اند؟ آیا تخصص آنها برای رسیدن به مراحل پیش بینی شده آنها کافی است؟ آیا آنها در پروژه های مشکوک یا کلاهبرداری مشارکت داشته اند؟

در صورتی که تیمی وجود نداشته باشد، باید در مورد اینکه جامعه توسعه دهندگان چگونه است، بررسی کرد. در صورتی که پروژه دارای GitHub عمومی است، بررسی کنید که چه تعداد مشارکت کننده وجود دارد و چقدر فعالیت وجود دارد.

بررسی رقبا

بررسی رقبا در تحلیل بنیادی

یک وایت پیپر قوی باید به ما کاربردهای یک ارز دیجیتال و ویژگی های آن را نشان دهد. در این مرحله، شناسایی پروژه هایی که با آنها رقابت می کند و همچنین زیرساخت های قدیمی که به دنبال جایگزینی آن است مهم است. در حالت ایده آل، تجزیه و تحلیل بنیادی این موارد باید به همان اندازه دقیق باشد. ممکن است یک دارایی به خودی خود جذاب به نظر برسد، اما همان شاخص هایی که در دارایی های رمزنگاری مشابه اعمال می شود، می تواند نشان دهد که دارایی ما ضعیف تر از سایرین است.

توکنیزه و توزیع اولیه

برخی از پروژه ها به عنوان یک راه حل یک مشکل، توکن ایجاد می کنند. به این معنا که پروژه به تنهایی قابل اجرا نیست، اما نشانه مربوط به آن ممکن است در این زمینه کاربرد چندانی نداشته باشد. به این ترتیب، مهم است که تعیین کنیم آیا این توکن از کاربرد واقعی برخوردار است یا خیر و به طور کلی، آیا این ابزار چیزی است که بازار وسیع آن را تشخیص می دهد و چقدر به احتمال زیاد به این ابزار ارزش می بخشد.

یکی دیگر از عوامل مهم در این زمینه نحوه توزیع وجوه در ابتدا است. آیا از طریق ICO یا از طریق IEO بوده است یا کاربران می توانند با استخراج از آن استفاده کنند؟ در مورد مورد اول، وایت پیپر باید مشخص کند که چه مقدار برای بنیانگذاران و تیم نگهداری می شود و چه مقدار در دسترس سرمایه گذاران است. در مورد مورد دوم، ما می توانیم به شواهدی مبنی بر پیشرفت سازنده دارایی نگاه کنیم.

تمرکز بر توزیع ممکن است به ما در مورد هر گونه ریسک موجود کمک کند. به عنوان مثال، اگر اکثریت قریب به اتفاق عرضه شده فقط متعلق به تعداد کمی از طرفین باشد ممکن است به این نتیجه برسیم که این یک سرمایه گذاری خطرناک است زیرا این طرفین در نهایت می توانند بازار را دستکاری کنند.

معیارهای مالی

اطلاعات مربوط به نحوه معامله دارایی در حال حاضر و آنچه قبلاً در آن معامله می شد، نقدینگی و غیره همه می توانند در تجزیه و تحلیل اساسی مفید باشند. با این حال، معیارهای جالب دیگری که ممکن است در این دسته قرار گیرند، معیارهایی هستند که به مسائل اقتصادی و انگیزه های پروتکل دارایی رمزنگاری شده مربوط می شوند.

ارزش بازار

ارزش بازار با ضرب عرضه در گردش با قیمت فعلی محاسبه می شود. در اصل، این هزینه فرضی را برای خرید هر واحد در دسترس دارایی رمزنگاری نشان می دهد. سرمایه بازار به خودی خود می تواند گمراه کننده باشد. از نظر تئوری، صدور یک توکن بی فایده با عرضه ده میلیون واحد آسان خواهد بود. اگر تنها یکی از این توکن ها با 1 دلار معامله شود، ارزش بازار 10 میلیون دلار خواهد بود.

با این وجود، ارزش بازار به طور گسترده ای برای تعیین پتانسیل رشد شبکه ها مورد استفاده قرار می گیرد. برخی از سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال احتمال رشد ارزهای دیجیتالی که ارزش بازار پایینی دارند در مقایسه با رمز ارزهای با ارزش بازار زیاد، بیشتر می دانند. برخی دیگر معتقدند که ارزهای دیجیتالی دارای ارزش بازار بالا، دارای اثرات قوی تری در شبکه هستند، بنابراین شانس بیشتری نسبت به ارزهای دیجیتالی با ارزش بازار کم دارند.

نقدینگی و حجم

نقدینگی معیاری است برای سهولت خرید یا فروش دارایی. نقدینگی دارایی هایی هستند که هیچ گونه مشکلی برای خرید و فروش آن وجود ندارد. در واقع بازار نقدینگی بازار رقابتی است که مملو از درخواست ها و پیشنهادات است (که منجر به گسترش محدودتر پیشنهادات درخواست می شود).

مشکلی که ممکن است در بازارهای غیر نقدینگی با آن روبرو شویم این است که نمی توانیم دارایی های خود را با قیمت "عادلانه" بفروشیم. در واقع نشان دهنده این است که هیچ خریداری مایل به انجام معامله نیست و دو گزینه برای ما باقی می ماند: درخواست را پایین بیاورید یا منتظر افزایش نقدینگی باشید.

حجم معاملات شاخصی است که می تواند به ما در تعیین نقدینگی کمک کند. می توان آن را به چند روش اندازه گیری کرد و نشان می دهد که چقدر ارزش در یک بازه زمانی معامله شده است. به طور معمول، نمودارها حجم معاملات روزانه را نشان می دهند. آشنایی با نقدینگی می تواند در زمینه تحلیل بنیادی مفید باشد.

اختلاف تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟

اختلاف تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟

تجزیه و تحلیل بنیادی بر اساس پارامترهای شرکت است. از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل تکنیکال فقط تغییرات قیمتها و داده های قیمتهای گذشته را در نظر می گیرد.

سرمایه گذاران تجزیه و تحلیل تکنیکال را بر روی نمودار انجام می دهند. هدف از تجزیه و تحلیل تکنیکال، ایجاد فرضیه هایی بر اساس شاخص های قیمت گذشته سهام است. تحلیلگران تکنیکال به داده ها و بنیادهای شرکت اعتماد ندارند. آنها نمودارها مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و در تلاش هستند که الگوهایی برای شناخت شرایط بازار پیدا کنند.

در نگاه اول، تجزیه و تحلیل تکنیکال ممکن است غیر منطقی به نظر برسد. با این حال، ارتباط روانشناختی قوی بین تغییرات قیمت و روانشناسی شرکت کنندگان در بازار وجود دارد. از آنجا که قیمت سهام بر اساس عرضه (تقاضا) و تقاضا (خرید) تعیین می شود، نقاط عطف قیمت سهام به احتمال زیاد بر نگرش فعالان بازار تأثیر می گذارد.

در تحلیل تکنیکال برای بررسی شرایط بازار از ابزارهای مختلفی استفاده می شود که شامل موارد زیر است:

  • خطوط روند یا ترند
  • کانال ها
  • نوسان
  • الگوهای شمع یا کندل
  • اندیکاتورها
  • اسلاتورها
  • حجم تحلیل فاندامنتال بازار سهام معاملات

هر یک از این شاخص ها، معنای متفاوتی داشته و برای بررسی شرایط خاصی مورد استفاده قرار می گیرند.

نتیجه گیری

در این مقاله متوجه شدیم که تحلیل بخشی از بازار سرمایه محسوب می شود که بدون آن نمی توان وارد بازار سرمایه شد. از طریق تحلیل می توان دید بهتری برای خرید و فروش ارز دیجیتال داشت. به صورت کلی دو روش برای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد و هر یک از این روش ها مکمل روش دیگری است. برای تحلیل های بلند مدت، نیاز به بررسی داده های کلان و تاثیرگذار است که تحت این شرایط نیاز به تحلیل فاندامنتال است. تحلیل فاندامنتال به بررسی شرایط کلی ارز های دیجیتال، آینده آن ها و آمار و ارقام پروژه ها می پردازد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا