تشخیص روند بازار

در تصویر زیر، شرایط روند صعودی در مورد قله ای که با رنگ زرد مشخص شده است صدق نمی کند.
همانطور که مشاهده می کنید، از این قله صرف نظر کرده و به بررسی شرایط روند صعودی در قله بعدی پرداخته ایم.
توجه به روند غالب بازار
برای آنکه معاملات خود در چنین موقعیت هایی را بهتر انجام دهیم بایستی توجه داشته باشیم که فقط برخورد قیمت به چنین نواحی، مجوز معامله را صادر نمی کند. یک معامله گر زیرک نحوه برخورد قیمت و الگوهای بازگشتی در این نواحی را زیر نظر می گیرد تا پس از تأیید بازگشت قیمت معامله نماید. نکته دیگری که بایستی به آن توجه داشت رفتار قیمت پیش از ورود به یک بازار بدون روند است. گاهی بازار در ادامه روند خود وارد چنین محدوده هایی می شود تا با انجام اندکی استراحت، روند قبلی خود را مجددا از سر بگیرد. در چنین مواقعی بایستی از معاملات خلاف جهت خودداری شود. برای نمونه در نمودار 1 بازار بعد از روند کاهشی خود وارد یک تشخیص روند بازار محدوده بدون روند شده است. در چنین موقعیتی نمی توان به اعتبار خط حمایت اعتماد کرده و با مشاهده علائم بازگشتی در نقاط ۱ تا ۳ معامله خرید انجام داد چه بسا که بازار هر لحظه برای تداوم روند غالب خود آن را بشکند. بنابراین بهتر است در انتظار شکست ناحیه حمایت و معامله فروش باشیم. به همین ترتیب در نموداری که قبل از ورود بازار به محدوده بدون روند یک روند افزایشی وجود دارد، نمی توان به اعتبار خط مقاومت اعتماد کرده و با مشاهده علائم بازگشتی در نقاط برخورد به خط حمایت (نقاط ۱ تا ۴ شکل 2) معامله فروش انجام داد چه بسا که بازار برای تداوم روند غالب خود آن را بشکند. بنابراین بهتر است در انتظار شکست ناحیه مقاومت و معامله خرید باشیم. این مطلب در تصویر 2 نمایش داده شده است.
شکل 1. توجه به روند غالب بازار می تواند در طراحی نوع معاملات بسیار موثر باشد. در این شکل روند نزولی پیش از برخورد به ناحیه حمایت در طراحی معامله فروش موثر بوده است.
شکل 2. توجه به روند غالب بازار می تواند در طراحی نوع معاملات بسیار موثر باشد. در این شکل روند صعودی پیش از برخورد به ناحیه مقاومت در طراحی معامله خرید موثر بوده است.
استفاده از شیب روند
نکته ای که ممکن است مورد پرسش واقع شود چگونگی حرکت قیمت تا خط کانال است همان گونه که در شکل 3 نیز مشخص است قیمت پس از حرکت از خط روند می تواند با زوایای مختلفی به خط کانال خود برسد که این امر موجب می شود اهداف مختلفی برای آن متصور باشد. چه بسا که هدفی را مشخص نمایید که بازار تا نزدیکی آن حرکت کرده و پیش از رسیدن آن باز گردد. در چنین مواقعی شیب حرکت بازار می تواند به شما کمک شایانی بنماید. برای این کار بایستی شیب متوسط حرکات قبلی بازار در آن جهات را به دست آورید که معمولا این کار با اتصال نقطه حداقل به حداکثر هر حرکت انجام می شود. البته در برخی مواقع به دلیل نوسانات زیاد قیمت نمی توان با اتصال نقطه حداقل به حداکثر یک حرکت، شیب آن را به دست آورد. در چنین مواقعی با ترسیم یک خط که تمام حرکات را در خود داشته باشد می توان شیب حرکت را به دست آورد. با تعیین شیب یک حرکت می توان زاویه احتمالی حرکت بعدی بازار را پیش بینی نمود. برای مثال در شکل زیر شیب ترسیم شده بر اساس حرکات قبلی مشخص می سازد که هدف نسبت به اهداف P1، P0 و P2 محتمل تر است.
شکل 3. استفاده از شیب روند جهت تعیین حد سود در یک روند صعودی
به همین ترتیب می توان زاویه حرکت قیمت در یک روند نزولی را تخمین زد که در شکل 4 نمایش داده شده است.
شکل4. استفاده از شیب روند جهت تعیین حد سود در یک روند نزولی
این نکته نه تنها در بازارهای رونددار بلکه در بازار بدون روند نیز صادق است. برای مثال در شکل زیر در یک حرکت بدون روند این هدف طراحی شده است. همان گونه که مشخص است مسیر هدف P1 مطلوب تر است.
شکل 5. استفاده از شیب روند جهت تعیین حد سود در یک بازار یکنواخت بدون روند.
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
اشتراک این مطلب
https://pishro-asak.com/wp-content/uploads/2020/08/Pay-attention-to-the-prevailing-market-trends.jpg 224 224 مجید قربانی https://pishro-asak.com/wp-content/uploads/2022/03/Pishro-Asak-Logo-v3.1-Optimized.png مجید قربانی 2020-08-11 18:00:56 2020-08-09 20:42:03 توجه به روند غالب بازار
دیدگاه خود را ثبت کنید
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
دفتر مرکزی:
استان تهران، شهرستان شهریار، مجتمع تجاری اداری وائین شهریار، طبقه چهارم اداری، واحد 406
روند صعودی در تحلیل تکنیکال
روند صعودی یکی از مهمترین مفاهیم در آموزش تحلیل تکنیکال است. روندها جهت حرکت قیمت بازار را نشان می دهند، به این معنی که اگر قیمت افزایشی باشد روند صعودی، و اگر قیمت کاهشی باشد روند نزولی است.
تغییرات قیمت سهم ها هیچ گاه به صورت یک خط راست و بدون تغییر جهت حرکت نمی کنند و همواره در لحظاتی دچار تغییر جهت می شوند. این تغییرات جهت سبب به وجود آمدن حرکاتی زیگزاگی در نمودار سهم می شوند، این حرکات زیگزاگی به دنبال یکدیگر قرار می گیرند و موج های مختلفی را به وجود می آورند. با تحلیل حرکت این امواج و تشخیص الگوهای خاص، می توانیم روندهای نزولی و صعودی را شناسایی و از آنها استفاده کنیم. یک روند صعودی، در هر لحظه می تواند تغییر جهت بدهد و اینگونه نیست که روند صعودی همواره به مسیر خود ادامه دهد.
در مبحث پیوت در تحلیل تکنیکال، به بررسی پیوت ها و نحوه تشخیص آنها پرداختیم. پیوت ها بسته به صعودی یا نزولی بودن نام های مختلفی دارند.
نام دیگر پیوت های سقف، قله و نام دیگر پیوت های کف، دره یا حفره است.
در این آموزش به بررسی روندهای صعودی و نحوه تشخیص آنها می پردازیم.
تشخیص روند صعودی
در تحلیل روند صعودی دو قانون وجود دارد:
- هر قله یا پیوت سقف از قله قبل از خود بالاتر باشد.
- هر حفره یا پیوت کف از حفره قبل از خود بالاتر باشد.
در تصویر زیر، نمونه ای از یک نمودار که دارای روند صعودی است را مشاهده می کنید.
برای تشخیص روند صعودی، طبق آموزش پیوت در تحلیل تکنیکال، پیوت های نمودار را مشخص کنید.
پس از مشخص نمودن پیوت های سقف و کف، در صورت مشاهده الگوی موجود در تصویر بالا، می توان گفت که نمودار شما دارای روند صعودی است.
نکته ای که در هنگام تشخیص روندهای صعودی باید به آن توجه کنید این است که، موج هایی که از لحاظ روند صعودی بررسی می کنیم، باید از لحاظ اندازه مشابه باشند.
در تصویر زیر، از پیوت های مربوط به موج هایی که نسبت به موج اصلی کوچکتر هستند صرف نظر شده است. این پیوت ها با رنگ زرد علامت زده شده اند.
چنین پیوت هایی که نسبت به پیوت های دیگر به موج های کوچکتری تعلق دارند، مبنای تعیین روند صعودی محسوب نمی شوند.
مواردی که یکی از قله ها، تشخیص روند بازار یا یکی از حفره ها شرایط روند صعودی را ندارد
در مواردی که یکی از قله ها یا یکی از حفره ها، شرایط روند صعودی را ندارد، در نمودار از آن قله صرف نظر کرده و قله یا حفره بعدی را بررسی می کنیم.
در تصویر زیر، شرایط روند صعودی در مورد قله ای که با رنگ زرد مشخص شده است صدق نمی کند.
همانطور که مشاهده می کنید، از این قله صرف نظر کرده و به بررسی شرایط روند صعودی در تشخیص روند بازار قله بعدی پرداخته ایم.
در هنگام مشاهده چنین مواردی در تحلیل تکنیکال، روش صحیح برخورد با آنها صرف نظر کردن از قله یا حفره، و بررسی روند صعودی در قله یا حفره بعدی است.
مواردی که ارتفاع یا عمق پیوت ها تشخیص روند بازار بسیار مشابه است
هنگامی که دو قله ارتفاع تقریباً یکسانی دارند، برای تشخیص ارتفاع هر یک نشانگر ماوس را روی آنها برده، و به مقدار High توجه کنید. هر کدام که مقدار High بیشتری داشت، ارتفاع بیشتری دارد
هنگامی که دو حفره عمق تقریباً یکسانی دارند، برای تشخیص عمق هر یک، نشانگر ماوس را روی آنها برده و به مقدار Low توجه کنید. هر کدام که مقدار Low بیشتری داشته باشد، پایین تر است.
چه زمانی یک روند به پایان میرسد؟ نکات ساده و قدرتمند!
در تحلیل و ترید در بازار باید سعی کنید که تا جای ممکن به شکل ساده و موثرتری عمل کنید. چون هرچقدر با متغیرهای بیشتری را وارد بازی کنید، احتمال تفسیرهای نادرست از شرایط بازار افزایش خواهد یافت.
تصویر تشخیص روند بازار بالا مربوط به چارت یورو/دلار در تایم فریم روزانه می باشد و در آموختن یک مطلب بسیار مهم به ما کمک خواهد کرد چرا که به نظر میرسد “چیزهایی” در حال تغییر می باشند.
قیمت در یک روند صعودی قوی قرار داشته است و حالا به آهستگی تغییراتی در حال وقوع می باشد. تریدرهای تازه کار اشتباه بزرگی انجام می دهند و به سرعت داخل بازار می پرند چرا که فکر می کنند اتفاقاتی در حال رخ دادن است که منجر به نزول قیمت خواهد شد. اما قیمت هنوز آماده نزولی شدن نیست و خیلی زود است که بخواهیم وارد بازار شویم.
در اینجا میخواهیم به شما نکاتی را بگوییم که باعث درک بهتر مفهوم “روندها” و “نواحی تثبیت” (رنج ها) خواهد شد.
۱- شمارش کندل های نزولی و صعودی و مقایسه آنها با یکدیگر
هنگامی که بعد از یک حرکت صعودی مشاهده می کنید که ناگهان تعداد کندل های نزولی زیاد شده و نسبت بین کندل های نزولی و صعودی تغییر کرده است، این می تواند اولین نشانه مبنی بر از دست رفتن قدرت حرکت صعودی بازار باشد.
۲- تغییر در نسبت اندازه سایه ها و بدنه کندل ها
در طی یک روند تا زمانی که قیمت در مسیر روند به حرکت خود ادامه میدهد، معمولا اندازه سایه ها کوچک و اندازه بدنه کندل ها بزرگ است. اما زمانی که اندازه سایه ها بزرگ و اندازه بدنه کندل ها کوچک می شود، اتفاقاتی در حال رخ دادن است و احتمالا قدرت تشخیص روند بازار حرکت بازار رو به کاهش است.
۳- طول امواج روند
اشتباه نکنید؛ اصلا کاری به امواج الیوت نداریم! در واقع زمانی که قدرت روند کاهش می یابد، طول امواج روند نیز کوتاه تر می شود. قبل از اینکه چرخش بازار رخ دهد اغلب می توانید ببینید که آخرین موج روند بسیار کوتاه تر شده است.
۴- نواحی حمایت و مقاومت
زمانی که قیمت شروع به شکستن “سقف های بالاتر / کف های بالاتر” و یا “سقف های پایین تر / کف های پایین تر” می کند، نشان دهنده حالت نرمال و عادی روند می باشد. اما زمانی که مثل چارت یورو/دلار قیمت سطح آبی رنگ را می شکند، قیمت اولین کف پایین تر (Lower Low) را بعد از ۴ ماه شکل می دهد.
زمانی که همه موارد بالا را با یکدیگر ترکیب می کنیم، متوجه خواهیم شد که بازار ظاهرا در حال برگشت می باشد.
روش ساده برای تشخیص روند بازار
تشخیص روند همیشه روش دقیق و کاملاً عملی ندارد. اما حتی با نگاه ساده به نمودار قیمتی هم میتوان روند بازار را مشخص کرد. اگر نظر سایر معامله گران بازار فارکس یا سهام را در رابطه با روند بازار بپرسید، پاسخهای متفاوتی دریافت خواهید کرد. برخی از آنها از روندهای کوتاهمدت، تشخیص روند بازار میان مدت و بلندمدت حرف خواهند زد. اما با این حال مهمترین روند بازار، روند غالب در نمودار روزانه است. شما میتوانید بهراحتی تنها با نگاه کردن به نمودار روزانه روند کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت را مشخص کنید.
وضعیت نمودار روزانه در یک یا دو سال گذشته (روند بلندمدت)، وضعیت نمودار روزانه در شش یا سه ماه گذشته (روند میان مدت) و وضعیت نمودار در چند هفته گذشته (روند کوتاهمدت) میتوانند معیار مناسبی برای تحلیل روند بازار باشند. با این کار شما میتوانید روند بازار را از سمت چپ نمودار قیمتی تا سمت راست بررسی کنید. اگر باز هم روند بازار مبهم باشد، کافی است که تایم فریم را تغییر دهید. هیچوقت در تحلیل روند بازار شرایط را پیچیده نکنید، تنها کافی است که به این سؤال پاسخ دهید: آیا قیمت در حال افزایش است یا در حال کاهش؟
تنها با نگاه کردن به نوسانات کلی بازار در سه ماه تا یک سال گذشته میتوان روند کلی بازار را تشخیص داد.
روش دو: تشخیص روند بازار به کمک اوج و کفهای قیمتی
با پیشروی قیمتها در نمودار همیشه اوج و کفهایی در بازار تشکیل میشود. اگر به این اوج و کفها توجه کنید، میتوانید روند بازار را تشخیص دهید. در نمودار زیر میتوان به راحتی روند صعودی S&P 500 را تشخیص داد. به نواحی رنگی در نمودار قیمتی توجه کنید، این سطوح حمایت کفهای قیمتی در بازار هستند. تشکیل کفهای قیمتی نشانگر روند صعودی بازار هستند و به تدریج این کفهای قیمتی در سطوح بالاتری تشکیل میشوند و پلهپله بالا میروند.
توجه داشته باشید که در روندهای نزولی به جای کف، اوجهای قیمتی در بازار نمایان میشوند. معمولاً اوجهای قیمتی به تدریج در سطوح پایینتر تشکیل میشوند تا نشانگر یک روند نزولی باشند.
روش سه: اوج و کفهای بالاتر و اوج و کفهای پایینتر
با تشخیص اوج و کفهای تشکیل شده در بازار به راحتی میتوان گفت که آیا اوج و کفهای جدیدتر در سطوح بالاتری تشکیل شدهاند یا در سطوح پایینتر؟ به طور کلی وقتی روند بازار صعودی است، اوج و کفهای جدید در سطوح بالاتری تشکیل میشوند و نشانگر گرانی در بازار هستند. در نمودار قیمتی زیر روند بازار صعودی است. به نحوه تشکیل اوج و کفها توجه کنید.
روش چهار: آیا بازار در واکنش به یک سطح کلیدی جهش کرده است؟
رفتار حرکات قیمتی در زمان اصلاحها را بررسی کنید. آیا قیمت در حال نزدیک شدن به میانگینهای متحرک یا سطوح مقاومت و حمایت کلیدی است؟ قیمت در واکنش به سطوح تکنیکال کلیدی به کدام سمت جهش میکند؟ در روندهای صعودی باید جهش هم صعودی باشد. در روندهای نزولی هم جهش باید به سمت پایین باشد. چنین رفتارهای قیمتی تأییدی از وجود روند در بازار هستند.
در نمودار بالایی میتوان بازگشتهای قیمتی بازار به سطوح مقاومتی و میانگین متحرک نمایی ۲۱ روز را مشاهده کرد. هر بار برخورد بازار به این سطوح با حرکت نزولی قوی همراه بوده است. این یعنی روند غالب بر بازار نزولی است.
روش پنج: به سیگنالهای پرایس اکشن توجه کنید
اگر سیگنالهای پرایس اکشنی همسو با روند بازار تشکیل شوند، میتوان به روند بازار اعتماد کرد. همچنین اگر سیگنالهای پرایس اکشنی که صادر شدهاند پشت سر هم باطل شوند، بایستی برای تغییر روند آماده شد.
در نمودار بالایی به پین بار صعودی که در حمایت تشکیل شده توجه کنید. این پین بار صعودی توانسته یک روند صعودی جدیدی را به راه بیندازد. باطل شدن سیگنالهای فروش هم از تغییر روند نزولی به صعودی حکایت دارد.
روش شش: تغییر روند
اگر بازاری روند نزولی دارد، باید به اوجهای قیمتی اخیر توجه کنید. اگر روند بازار صعودی باشد باید همه توجه شما به کفهای تشکیل شده باشد. چرا؟ وضعیت اوجهای قیمتی در روند نزولی و کفهای قیمتی در روند صعودی میتوانند نشان دهند که آیا روند هنوز هم ادامه دارد یا خیر؟ به طور مثال اگر چند اوج قیمتی جدید در سطوح بالاتری تشکیل شود و در ادامه کف قیمتی هم بالاتر از کفهای قبلی تشکیل شود، میتوان گفت که روند بازار صعودی است. اما اگر کف قیمتی قبلی بازار شکسته شود و کف قیمتی پایینتری شکل بگیرد، یعنی روند بازار نزولی است.
پس همیشه در روندهای نزولی آخرین اوج قیمتی بازار را در نظر بگیرید، اگر این اوج شکسته شد، به احتمال زیاد بازار در حال تغییر روند است. در تشخیص روند بازار روندهای صعودی هم همیشه به کفهای قیمتی نگاه کنید، شکست آخرین کف قیمتی میتواند اولین نشانه از تغییر روند باشد.
۷ اندیکاتور تکنیکال جهت تکمیل مجموعه ابزار لازم برای ترید!
تریدر ها از یک اندیکاتور تکنیکال (Technical Indicator) به منظور کسب دانش و آگاهی در مورد عرضه و تقاضای یک دارایی استفاده میکنند.
این اندیکاتورها مانند حجم به ما نشان میدهند که آیا یک حرکت قیمتی ادامه پیدا میکند یا نه. به این شیوه، میتوان از این اندیکاتورها برای ایجاد سیگنال خرید و فروش استفاده کرد.
در این مقاله به بحث در مورد ۷ اندیکاتور تکنیکال پرداخته میشود که شما میتوانید آنها را به مجموعه ابزارهای ترید خود استفاده نمایید. لازم نیست که همه این اندیکاتورها را با هم مورد استفاده قرار دهید، بلکه میتوانید تعدادی از آنها را انتخاب کنید که در تصمیم گیری بهتر به شما کمک میکنند. این اندیکاتورها در تحلیل ارز های دیجیتال بسیار مورد استفاده قرار می گیرند.
۱- اندیکاتور تکنیکال حجم موجود یا OBV
از این اندیکاتور تکنیکال برای اندازه گیری جریان مثبت و منفی یک دارایی در خلال یک دوره زمانی خاص استفاده میکنند. این اندیکاتور تکنیکال (OBV) با کم کردن حجم بازار در یک روند صعودی از حجم بازار در یک روند نزولی تشخیص روند بازار اندازه گیری میشود. حجم این اندیکاتور تکنیکال روزانه افزایش مییابد و یا از آن کاسته میشود و این بستگی به به بالاتر رفتن و یا پایینتر رفتن قیمت دارد.
زمانی که OBV افزایش پیدا میکند، نشانگر افزایش قدرت خریداران است و زمانی که OBV کاهش مییابد، به معنی کاهش قدرت خریداران است. از این اندیکاتور تکنیکال میتوان به عنوان یک ابزار تایید روند هم استفاده کرد. اگر قیمت و اندیکاتور OBV با هم افزایش پیدا کنند، این بر ادامه روند دلالت دارد.
تریدرهایی که از این اندیکاتور تکنیکال استفاده میکنند، به جستجوی واگرایی نیز میپردازند. واگرایی وقتی روی میدهد که اندیکاتور و قیمت در جهتهای مخالف هم حرکت میکنند. اگر قیمت افزایش پیدا کند اما OBV کاهش پیدا کند، این میتواند نمایانگر این باشد که روند توسط خریدارانی قوی پشتیبانی نمیشود و به زودی میتواند برعکس شود.
۲- خط انباشت/ توزیع (A/D)
این ابزار یک اندیکاتور تکنیکال محبوب است و برای تعیین ورود و خروج پول از یک دارایی مورد استفاده قرار میگیرد. این اندیکاتور تکنیکال مانند OBV است؛ با این تفاوت که تنها به قیمت بسته شدن یک دارایی اهمیت نمیدهد، بلکه دامنه ترید را نیز مورد توجه قرار میدهد.
اگر یک دارایی نزدیک قله بسته شود، این اندیکاتور تکنیکال برای حجم، ارزش بیشتری به نسبت وقتی که نزدیک نقطه میانی آن دامنه بسته میشود، قائل خواهد شد. محاسبات مختلف نشان داده که OBV در بعضی مواقع از اندیکاتور تکنیکال انباشت/ توزیع (A/D) بهتر عمل کند و گاهی نیز این اندیکاتور انباشت/ توزیع است که بهتر کار میکند.
اگر خط این اندیکاتور به سمت بالا باشد، این نشان دهنده علاقه به خرید است و روند رو به بالا را تایید میکند. اما اگر خط این اندیکاتور رو به پایین باشد، این یعنی که قیمت در بخش پایینتری از دامنه روزانه خود در حال تمام شدن است و بنابراین حجم منفی تلقی میشود. این به تایید یک روند رو به پایین کمک میکند.
تریدرها از خط این اندیکاتور تکنیکال برای تشخیص واگرایی هم استفاده میکنند. اگر قیمت افزایش پیدا کند و جهت خط این اندیکاتور به سمت پایین باشد، این میتواند نشانگر مشکل در روند بازار باشد و احتمال این که بازار به زودی برگردد، وجود دارد. عکس این قضیه نیز صادق است.
۳- شاخص جهتدار میانگین یا ADX
از این اندیکاتور تکنیکال برای اندازه گیری قدرت و حرکت آنی یک روند استفاده میشود. وقتی که ADX بالای ۴۰ است، روند دارای قدرت زیادی است و وقتی که این اندیکاتور پایین ۲۰ است، این به معنی ضعف روند و یا عدم وجود روند است.
ADX خط اصلی در اندیکاتور است و معمولا سیاه است. دو خط اضافی هم وجود دارند که به طور اختیاری نشان داده میشوند. این خطوط DI+ و DI- هستند. این خطها معمولا به ترتیب دارای رنگ قرمز و سبز هستند. این سه خط با همدیگر کار میکنند و جهت روند به همراه حرکت آنی روند را نشان میدهند.
در صورتی که ADX بالای ۲۰ باشد و DI+ در بالای DI- قرار گرفته باشد، این وضعیت به معنی روند صعودی است.
در صورتی که ADX بالای ۲۰ باشد و DI- در بالای DI+ قرار گرفته باشد، این وضعیت به معنی روند نزولی است.
ADX پایین ۲۰ به معنی یک روند ضعیف و یا دوره دامنه تشخیص روند بازار دار است که اغلب همراه با DI- و DI+ حرکت میکند که سریعا یکدیگر را قطع میکنند.
۴- اندیکاتور آرون (Aroon)
از این اندیکاتور تکنیکال برای این استفاده میشود که مشخص شود که آیا یک دارایی دارای روند است یا نه؟ و آیا این دارایی در طول مدت زمان محاسبه، قلهها و یا کفهای جدیدی را ثبت کرده است؟
این اندیکاتور تکنیکال همچنین برای تشخیص شروع یک روند جدید مورد استفاده قرار میگیرد. اندیکاتور تکنیکال آرون متشکل از دو خط است: خط رو به بالا و خط رو به پایین.
وقتی که خط رو به بالا از بالای خط رو به پایین عبور میکند، این اولین نشانه از تغییر روند احتمالی است. اگر خط رو به بالا با ۱۰۰ برخورد کند و نسبتا نزدیک آن سطح باقی بماند و خط رو به پایین نیز نزدیک صفر قرار گیرد، این به معنی تایید مثبت یک روند صعودی است.
عکس این قضیه نیز صادق است. اگر خط رو به پایین از بالای خط رو به بالا بگذرد و نزدیک ۱۰۰ قرار بگیرد، این به معنی اعتبار روند نزولی است.
۵- مک دی (MACD)
این اندیکاتور تکنیکال به تریدرها کمک میکند که جهت روند و حرکت آن را ببینند. این اندیکاتور تکنیکال ، سیگنال ترید نیز فراهم میکند. وقتی که مک دی در بالای صفر قرار دارد، قیمت در یک فاز صعودی است. اگر مک دی در پایین صفر باشد، قیمت وارد یک مرحله نزولی شده است.
این اندیکاتور تکنیکال متشکل از دو خط مک دی و سیگنال است که خط سیگنال آهستهتر حرکت میکند. وقتی که مک دی از زیر خط سیگنال عبور میکند، نشان دهنده افت قیمت است. وقتی که مک دی از بالای خط سیگنال عبور میکند، قیمت در حال افزایش است.
این اندیکاتور به سیگنالدهی هم کمک میکند. به عنوان مثال، اگر این اندیکاتور بالای صفر باشد، منتظر شوید تا مک دی از بالای خط سیگنال عبور کند و سپس اقدام به خرید کنید. اگر مک دی پایین صفر باشد، منتظر شوید که مک دی از زیر خط سیگنال گذر کند و این ممکن است یک سیگنال فروش باشد.
۶- شاخص قدرت نسبی یا RSI
این اندیکاتور تکنیکال بین صفر و صد حرکت میکند و رشد و افت اخیر قیمت را تشخیص میدهد. این اندیکاتور به اندازه گیری قدرت روند و حرکت آن کمک میکند.
از این اندیکاتور تکنیکال برای مشخص کردن خرید بیش از حد و فروش بیش از حد استفاده میشود. زمانی که این اندیکاتور بالای ۷۰ باشد، این یعنی که دارایی مورد نظر بیش از حد خرید شده و احتمال برگشت قیمت وجود دارد. زمانی هم که این اندیکاتور تکنیکال پایین ۳۰ باشد، بیش از حد فروش صورت گرفته و امکان افزایش قیمت وجود دارد؛ اما این فرض ممکن است خطرناک باشد، چرا که تعدادی از تشخیص روند بازار تریدرها منتظر میشوند که اندیکاتور به بالای ۷۰ صعود کند و سپس میفروشند و یا برای خرید منتظر میشوند تا اندیکاتور به زیر ۳۰ برسد. گاهی رسیدن به این ارقام اصلا روی نمیدهد و بازار زودتر تغییر جهت میدهد.
این شاخص در تحلیل تکنیکال بسیار مورد استفاده قرار میگیرد و در تحلیل بازارهای بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال نیز میتواند استفاده شود.
به علاوه، از این اندیکاتور تکنیکال میتوان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد. یکی دیگر از کاربردهای RSI، سطوح حمایت و مقاومت هستند. در خلال روندهای صعودی، یک دارایی اغلب بالای سطح ۳۰ میماند و معمولا به ۷۰ و یا بالاتر میرسد. وقتی که یک دارایی دارای روند نزولی است، RSI معمولا در زیر ۷۰ قرار میگیرد و اغلب به ۳۰ و یا پایینتر میرسد.
۷- نوسانگر استوکاستیک (Stochastic)
این اندیکاتور تکنیکال که در واقع یک اسیلاتور است، قیمت حال حاضر را در ارتباط با دامنه قیمت در چند دوره اندازه گیری میکند. دامنه استوکاستیک بین صفر و صد است و وقتی که روند صعودی است، قیمت باید قلههای جدیدی ایجاد کند و در روند نزولی، قیمت کفهای جدیدی را شکل میدهد.
اندیکاتور تکنیکال استوکاستیک نسبتا سریع بالا و پایین میرود؛ زیرا به ندرت اتفاق میافتد که قیمت همچنان بالا و پایین برود. بنابراین از این اندیکاتور هم برای تعیین زمان خرید و فروش استفاده میکنند. ارزشهای بالای ۸۰ به منزله خرید بیش از حد تلقی میشوند و سطوح پایین ۲۰ هم به عنوان فروش بیش از حد در نظر گرفته میشوند.
نتیجه گیری
تعیین روند حرکت داراییها، هدف تریدرهاست. برای این منظور، تعداد زیادی اندیکاتور تکنیکال وجود دارند که تریدرها میتوانند از آنها استفاده کنند.
تریدرها برای آزمایش این اندیکاتورها و توسعه استراتژیهای خود، میتوانند از حسابهای آزمایشی (Demo) استفاده کنند و در آنجا به تحقیق و بررسی بپردازند.
در مجموع، استفاده از این اندیکاتورها در کنار مطالعه بنیادین بازار و داراییها، به تریدرها کمک بسیاری خواهد کرد. شما کدام یک از این اندیکاتورها را میپسندید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.