آشنایی با بازار های مالی

انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی یا Financial Markets زیر مجموعهای از نظام اقتصادی هستند که در آنها وجوه، اعتبارات و سرمایه در قالب قوانین و مقررات مشخصی، از صاحبان پول و سرمایه به سمت متقاضیان جریان دارد. به بیان سادهتر به بازاری که در آن داراییهای مالی مانند سهام، سپردههای سرمایهگذاری، طرحهای بازنشستگی، انواع بیمه نامهها و اوراق بهادار معامله میشود، بازار مالی گفته میشود که نقش یک واسطه بین خریداران و فروشندگان را ایفا میکند.
در واقع این بازارها شرایطی را فراهم میکنند تا افراد بتوانند اوراق بهادار خود را به فروش برسانند و یا در ازای پرداخت پول، صاحب قسمتی از سهام یک شرکت شوند و تیم آسانبورس تصمیم دارد تا در راستای آموزش بورس به توضیح جامع مفهوم فوق بپردازد.
کاربرد بازارهای مالی
بازارهای مالی پویا، منافع بسیار زیادی را برای نظامهای اقتصادی فراهم میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
- تجمیع منابع خرد و تخصیص آنها به سرمایهگذاران
- کمک به کشف قیمت منابع به صورت غیر دستوری
- تقویت نقدشوندگی در نظامهای مالی
- ایجاد ارتباط مشخص بین ریسک و بازده
- هدایت نقدینگی به مسیری درست و جلوگیری از رشد بازارهای ناسالم
- بهبود شفافیت در فعالیتهای اقتصادی
- کمک به اعمال سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی و دولت
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری در چهار دستهی مختلف طبقهبندی میشوند:
بازارهای مالی بر اساس حق مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی به دو دستهی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم میشوند:
بازار بدهی (Debt Market)
به بازاری که در آن ابزارهای بدهی مختلفی مانند اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه دولتی و اوراق مشارکت معامله میشود، بازار بدهی میگویند. این اوراق ممکن است متعلق به شرکتها، دولتها، بانکها، شهرداریها و سایر سازمانها باشد.
بازار سهام (Stock Market)
به بازاری که در آن سهام از طریق بازارهای منسجم و قانونمند مانند بورس؛ توزیع و مبادله میشود، بازار سهام یا به اصطلاح بازار بورس گفته میشود. این بازار یکی از حساسترین حوزههای اقتصاد است، زیرا به شرکتها این امکان را میدهد که از طریق توزیع بخشی از مالیکت خود به سرمایهگذاران، سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.
بازارهای مالی بر اساس سررسید ابزار مورد معامله
بازارها بر اساس سررسید ابزار مورد معامله به دو دستهی بازار پول و سرمایه تقسیم میشوند:
بازار پول (Money Market)
به بازاری که در آن اوراق بهادار با سررسیدی کمتر از یک سال معامله میشوند و نرخ بهره متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق تعیین میشود، بازار پول میگویند. سرعت نقدشوندگی بالا، ریسک عدم پرداخت پایین و کمتر بودن نرخ بهره نسبت به سایر بازارها، از جمله فاکتورهای مثبت در بازار پول میباشد.
بازار سرمایه (Capital Market)
به بازاری که خرید و فروش داراییهای مالی با سررسید بیش از یک سال یا بدون سررسید در آن انجام میشود، بازار سرمایه میگویند. بطور کلی این بازار فرایند هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را تسهیل میکند و خود به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم میشود:
- بازار اولیه: به بازاری که تشکیل سرمایه در آن اتفاق میافتد و اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله میشوند، بازار اولیه میگویند.
- بازار ثانویه: بازار ثانویه این امکان را فراهم میکند تا اوراقی که برای اولین بار در بازار اولیه عرضه شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و صاحبان این اوراق نگرانی از جهت خرید یا فروش آنها نداشته باشند.
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی به چهار دستهی بازارهای رسمی، بازارهای خارج از بورس، بازار سوم و بازار چهارم تقسیم میشوند:
بازارهای رسمی
بورس اوراق بهادار یکی از بازارهای رسمی سازمانیافته است که قوانین و شرایط سختگیرانهای را برای پذیرش شرکتها اعمال میکند؛ در واقع شرکتها ابتدا از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و ترازهای مالی مورد بررسی قرار میگیرند و سپس در این بازار پذیرفته میشوند.
بازار آشنایی با بازار های مالی خارج از بورس
به بازاری که اوراق بهادار شرکتهای پذیرفته نشده در بورس در آن معامله میشود، بازار خارج از بورس یا بازار مبتنی بر چانهزنی میگویند. این بازار دارای مکان فیزیکی جهت معامله نیست و شرایط آسانتری را برای پذیرش شرکتها در نظر گرفته است.
بازار سوم
معمولاً سازمانها و موسسات بزرگ سرمایهگذاری به دلیل حق کمیسیون و کارمزد کمتری که در بازار سوم وجود دارد، مشغول به فعالیت در این بازار هستند.
بازار چهارم
شرکتها و سازمانهایی در این بازار فعال هستند که قصد انجام معاملات عمده و بلوکی را دارند. این شرکتها برای اینکه در معاملات خود کارمزدی پرداخت نکنند، معمولاً به صورت مستقیم و بدون دخالت کارگزار وارد معامله میشوند.
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری به دو دستهی بازار آتی و بازار نقدی تقسیم میشوند:
بازار آتی (Future Market)
به بازاری که در آن اوراق مشتقه معامله میشود، بازار آتی یا بازار اوراق مشتقه نام دارد. اوراق مشتقه، قراردادی است که بر اساس آن صاحب اوراق موظف یا مختار است که در تاریخ مشخصی در آینده، یک دارایی را بخرد یا بفروشد.
بازار نقدی (Spot Market)
به بازاری که برای انجام فوری معاملات شامل خرید و فروش کالاها و اوراق بهادار تشکیل شدهاست، بازار نقدی میگویند. بازار نقدی در نقطهی مقابل بازار آتی قرار دارد و از آنجا که معاملات این بازار در نقطهای از زمان انجام میشود، به آن بازار نقطهای نیز میگویند.
بازار مالی چیست و چه کارکردی دارد؟
شرکت اطلاعرسانی و خدمات بورس : بازار مالی (Financial Market) اصطلاحی گسترده است که برای طیف وسیعی از بازارها به کار میرود. به عبارتی هر بازاری که در آن تجارتی صورت میگیرد، یک بازار مالی محسوب میشود. از این رو بازارهایی که در آنها تجارت اوراق بهادار شامل سهام، اوراق قرضه، ارز، فلزات و مشتقات آنها انجام میشود، در واقع بازار مالی هستند. بازار مالی معمولا با استانداردهایی نظیر قیمتگذاری شفاف، قانونگذاری ساده، هزینهها و کارمزدهای مشخص شناخته میشود. اندازه بازارهای مالی به کوچکی و بزرگی اقتصاد کشورها برمیگردد.
بعضی از آنها بسیار کوچک هستند و فقط چند شرکتکننده دارند، درحالیکه برخی بازارهای دیگر مثل بازار سهام نیویورک و فارکس، روزانه شاهد معاملات چند میلیارد دلاری هستند. یکی از نکات مهم و جذاب در بازارهای مالی دورههای رونق و رکود در آنهاست. بازارهای مالی دارای دورههای سنگین تقاضا در معامله اوراق بهادار هستند. در این دورهها، قیمتها ممکن است گاه از استاندارد خود فراتر روند. عکس قضیه نیز صادق است. سقوط بازارها ممکن است باعث کاهش قیمتها از ارزش ذاتی خود شود. بازار سرمایه نسبت به بازار پول بسیار گستردهتر و از تنوع ابزاری بیشتری برخوردار است. کشورهای پیشرفته و توسعهیافته بیشتر شراکت محور (بورس محور) هستند و کشورهای توسعه نیافته بیشتر بانک محور (وام محور) هستند. در این بازار علاوه بر تجمیع سرمایههای خرد بهعنوان محلی برای سرمایهگذاری عامه مردم، امکان تامین مالی از طریق همین سرمایههای خرد برای شرکتها و ناشران بورسی وجود دارد. به این ترتیب در کشورهای توسعه یافته تامین مالی بنگاههای بزرگ فقط از طریق بازار سرمایه انجام میگیرد نه نظام بانکی. بنابراین شفافیت اطلاعات جهت افزایش اعتماد مشارکتکنندگان و پرورش یک بازار مالی کارآمد، نقش مهمی دارد. حال، برای آشنایی بیشتر با ظرفیتها و پتانسیل بازار سرمایه نگاهی میاندازیم به مزیتهای این بازار نسبت به بازارهای موازی آن:
بهرهمندی کل کشور و جامعه: بسیاری از سهمها و اوراقی که در بازارهای سرمایه و دیگر بازارها عرضه میشوند، مربوط به طرحهای بزرگ ملی هستند. این طرحها علاوه بر درآمدزایی و اشتغالزایی، به چرخه تولید و رونق ملی هم کمک میکنند.
سودده بودن نسبت به دیگر سرمایهگذاریها: ملک، خودرو، ارز، طلا و سکه و بازارهای دیگر پرنوسان و اغلب غیرقابل پیشبینی هستند. اما بازار سرمایه در صورت آگاهی از چگونگی خرید و فروش سهام راهی سودبخش، برای سرمایهگذاری محسوب میشود.
قانونی بودن: سرمایهگذاری در بورس شیوهای کاملا قانونی برای کسب سود در نظام اقتصادی کشورهاست که مبتنی بر قوانین تجارت هر کشوری انجام میگیرد.
شفاف و همواره در دسترس بودن: بازار سرمایه بازاری شفاف است که در هر زمان میتوان در مورد آن اطلاعات کسب کرد. تاریخچه هر سهم و نحوه رشد و نزول آن شفاف و قابل رصد و تحلیل است.
نقد مثل پول نقد: سهام درست مثل پول نقد است و شما میتوانید گاه در کسر ثانیه یا نهایت چند روز سهام و دارایی خود را تبدیل به پول کنید.
آشنایی ساده با ۱۱ اصطلاح مربوط به بازارهای مالی
وب سایت مدیوم در مطلبی، معنای فنی چند اصطلاح مربوط به بازارهای مالی و همچنین معنای عامیانه هر کدام را مورد بررسی قرار داده است.
اعتبار بانکی
به میزان سقف وامی که بانک ها به وام گیرندگان ارائه میکنند اعتبار بانکی (Credit) گفته میشود. این اعتبار یا خوشحسابی شما نزد بانک است که سقف اعتبار شما برای خرید کالاها و خدمات را تعیین میکند.
فرض کنید میخواهید یک کنسول بازی پلیاستیشن بخرید؛ اما در حال حاضر پول کافی در اختیار ندارید. در اینجاست که شما میتوانید روی کارت اعتباری خود حساب کنید. اما تنها کسانی باید از اعتبار بانکی خود استفاده کنند که توانایی بازپرداخت آن در ماه بعد را داشته باشند.
اصطلاح تورم (Inflation) به افزایش قیمت عمومی کالاها و خدمات در یک بازه زمانی مشخص گفته میشود.
حتما شما هم بارها این جمله را از زبان پدربزرگ و مادربزرگ های خود شنیدهاید که میگویند جوان که بودیم میشد با ۲۰۰ تومن مواد غذایی یک ماه خود را خریداری کنیم. حالا با ۲۰۰ تومن یک بسته آدامس هم نمیتوانید بخرید. دقت داشته باشید که این تغییر در قیمتها کاملا به مفهوم تورم اشاره دارد.
ارزش خالص
به اختلاف بین مقدار کل داراییها و بدهیهای یک فرد، به اصطلاح ارزش خالص (Net Worth) گفته میشود. ارزش خالص نشان دهنده جایگاه اقتصادی و همینطور ثروت یک فرد است.
این رقم با نشان دادن جایگاه دقیق شما به همه، دیگر جای خودنمایی و فریب برای کسی باقی نمیگذارد. البته یکی از بهترین ویژگیهای آن این است که هر کسی نمیتواند از ارزش خالص بقیه افراد باخبر شود. این یکی از آن اطلاعاتی است که نباید با هر کسی در میان بگذارید و بهتر است آن را برای خودتان نگه دارید.
اصطلاح بیمه (Insurance) قراردادی بین بیمه شونده و بیمه گر است. بیمه شونده شخص یا نهادی است که حق بیمه را پرداخت میکند و بیمه گر نهادی است که حق بیمه را دریافت میکند و در صورت تحقق مفاد قرارداد، از بیمه گذار حمایت میکند.
به روزهایی فکر کنید که جوان تر بودید و در کوچه فوتبال بازی میکردید. اگر اهل فوتبال باشید حتما شکستن شیشه خانه همسایه یا شیشه خودرو دوست پدرتان را هم به یاد میآورید. یادتان میآید که پول شیشه های شکسته شده را چه کسی پرداخت میکرد؟ معلوم است؛ پدر و مادر شما. در این داستان پدر و مادر شما نقش بیم گر و شما نقش بیمه شونده را بازی میکنید. البته با این تفاوت عمده که شما هیچ حق بیمه ای به پدر و مادر خود پرداخت نمیکردید ولی آنها شما را بیمه میکردند. متأسفانه شرکتهای بیمه این گونه کار نمیکنند و شما برای پوشش زیان و ضررهای که به داراییهای خود یا دیگران وارد میکنید باید مبلغی را به عنوان حق بیمه پرداخت کنید.
سرمایه گذاری
به خرید یک دارایی که در آینده برای شما سود اقتصادی خواهد داشت، سرمایه گذاری (Investment) گفته میشود. این سرمایه گذاری ممکن است برای ایجاد درآمد یا برای حفظ آن و با هدف افزایش ارزش آن در آینده (فروش با قیمتی بالاتر) انجام شود.
فرض کنید که یک مجتمع مسکونی در شهر تهران دارید. حالا مستأجرین این مجتمع به ازای سکونت در آپارتمانها، به شما اجاره پرداخت میکنند. در ضمن، با گذشت زمان ارزش ملک شما بالا خواهد رفت و میتوانید آن را با قیمت بالاتری به فروش برسانید. پس شما علاوه بر افزایش ارزش سرمایه خود، یک درآمد ثابت هم دارید. این یک مثال واضح از یک سرمایه گذاری موفق است.
پس انداز
مبلغی که بعد از انجام تمام خریدها و پرداخت تمام هزینههای لازم از درآمد شما باقی میماند یا سپردههایی که برای آینده کنار میگذارید، پسانداز (Savings) نام دارد.
هنگامی که بچه بودید پسانداز خود را درون یک قلک میریختید؛ اما پساندازهای شما همراه با سنتان افزایش یافت و به جایی رسید که متوجه شدید این قلک برای ذخیره پساندازهای شما کوچک است. در اینجا بود که برای ذخیره امن پولهایتان به یک بانک مراجعه کردید. بانک بعد از پذیرش سپرده شما و برای قدردانی از اعتماد شما در سپردن پولهایتان به بانک، بلافاصله شروع به پرداخت مقداری سود به شما کرد.
نرخ سود
اصطلاح نرخ سود (Interest Rate) به درصدی از مبلغ وام اطلاق میشود که یک وام دهنده به ازای قرض دادن پول از وام گیرنده دریافت میکند. هنگامی که از بانک وام میگیرید، باید مبلغی را بهعنوان سود وام پرداخت کنید که میزان آن در ایران بسته به نوع وام میتواند بین ۱۲ تا ۲۵ درصد مبلغ وام باشد. به همین ترتیب، هنگامی که در حساب بانکی خود پول پسانداز میکنید، بانک بهطور خودکار تبدیل به وام گیرنده و شما تبدیل به وام دهنده میشوید و بانک هم بسته به نوع سپرده به شما سودی معادل ۷ تا ۱۵ درصد پرداخت خواهد کرد.
شاید تعجب کنید که چرا سود سپرده بانکها پایین و سود وامهای آنها بالا است. برای درک این تناقض باید به این نکته توجه کنید که بانک مقداری از سپرده شما را برای حفظ قدرت نقدینگی بانک کنار میگذارد و بقیه مبلغ را با نرخ سود بالا به دیگران وام میدهد. این فرایند «خلق اعتبار» نام دارد و هسته اصلی کسب وکار بانک داری محسوب میشود.
اصطلاح سهام (Stock) ابزاری است که شما را مالک کسری از دارایی یک سازمان کرده و براساس تعداد سهمهای شما از آن سازمان (یا شرکت) به شما سود میدهد. سهام درواقع واحد اندازه گیری بازار سهام یا بورس است.
باید به خرید سهام یا اوراق بهادار مثل سوار شدن به یک اتوبوس مسافربری نگاه کنید. شما مالک اتوبوس نیستید؛ اما تا زمان رسیدن به مقصد عضوی از آن هستید. شما تنها بخشی از مبلغ سرویس ارائهشده شده توسط آن سازمان را پرداختهاید و نه ارزش واقعی آن را. اما هر اتفاق خوب یا بدی که برای اتوبوس بیفتد، مستقیما روی شما تأثیر خواهد گذاشت. البته شما امیدوارید که به موقع به مقصد برسید؛ اما اگر اتوبوس در میانه راه خراب شود شما باید بهدنبال اتوبوس دیگری بگردید.
مالیات
اصطلاح مالیات (Taxes) کارمزدی است که افراد و شرکتها برای خدمات ارائهشده توسط دولت پرداخت میکنند. هر شهروند یا شرکتی که مبلغ درآمد او از نظر دولت مشمول مالیات باشد، باید مالیات خود را پرداخت کند.
پرداخت مالیات جزو کارهایی است که برای همه ناخوشایند است؛ اما همه بهدلیل اجبار قانون باید آن را انجام داد. جادهها، راهآهن، هواپیما، بخشی از خدمات آموزشی و درمانی و هر چیزی که در کشور خود از آن استفاده میکنید، به طریقی توسط دولت مدیریت و قانون گذاری شده است و دولت به ازای ادامه نگهداری و مدیریت این خدمات برای راحتی هر چه بیشتر شهروندان، مقداری پول طلب میکند.
بودجه
به برآورد کل درآمدها منهای کل هزینهها بودجه (Budget) گفته میشود. اگر درآمد شما بیش از هزینهها باشد، از لحاظ اقتصادی در موقعیت خوبی قرار دارید و دارای درآمد خالص (Net income) هستید؛ اما اگر درآمد شما کمتر از هزینههایتان باشد، آن وقت این زیان خالص (Net loss) است که برای شما محاسبه میشود و یا باید از هزینههای خود کم کنید. در غیر این صورت، بزودی برای ادامه زندگی مجبور به قرض کردن خواهید شد.
یک مثال خوب در مورد بودجه، تعادل بین درآمد و هزینههای شخصی است؛ شما معمولا از هزینههای خود اطلاع دارید و هزینهها و خریدهای ماه یا هفته پیش رو را مطابق با مبلغی که در اختیار دارید برنامه ریزی میکنید. به این نوع برنام ریزی مالی، بودجه بندی میگویند.
اصطلاح وام ها (Loan) معمول ترین نوع قرض یا بدهی هستند. یک وام در واقع دارایی یا پولی است که به شخصی اعطا میشود و او باید به ازای استفاده از آن، اصل وام به اضافه سود آن را به وام دهنده بازگرداند. وام ها معمولا برای یک بازه زمانی از قبل تعیین شده اعطا میشوند که طی آن وام گیرنده باید نسبت به پرداخت اقساط ماهانه متناسب برای بازپرداخت مبلغ به وام دهنده، اقدام کند. حتما تبلیغاتی را دیده اید که در آن بانک ها مشتریان را ترغیب میکنند که بدون نگرانی درباره کم بودن سرمایه میتوانند تنها با مراجعه به شعب آن بانک، خانه یا خودروی رویایی خود را خریداری کنند. این روزها با یک موجودی آشنایی با بازار های مالی و گردش حساب مناسب بانکی میتوانید یک آیفون گران قیمت را به صورت اقساطی خریداری کنید. اینها تنها دو نمونه از وامهایی هستند که این روزها میتوانید از سازمانهای مالی دریافت کنید و از این راه از کالاها و خدماتی بهره مند شوید که در حال حاضر امکان پرداخت هزینه کلی آن را ندارید.
آشنایی با معاملات دو طرفه در بازارهای مالی
به صورت کلی مارکت های خرید و فروش سهام دو نوع هستند: یک طرفه و دو طرفه. اگر بخواهیم مثالی ذکر کنیم می توانیم بورس تهران را مثال بزنیم که یک مارکت یک طرفه میباشد، معاملات دو طرفه نیستند و شما با منابع مالی که در اختیار دارید می توانید با انجام تحلیل های لازم یک سهام را خریداری نمایید. سپس با گذشت مدت زمانی همان سهامی را که خرید نموده اید می توانید در بازار به فروش برسانید که بر حسب میزان درست بودن تحلیل و بررسی هایی که انجام داده اید ممکن است آشنایی با بازار های مالی در این معامله سود کنید یا متحمل ضرر شوید.
اما در یک بازار دو طرفه شما علاوه بر خرید سهام، میتوانید سهامی را بفروشید، حتی اگر از قبل مالک آن سهام نبوده اید! این بدین معنی است که شما می توانید حتی از کاهش قیمت ها هم سود بدست آورید. در این مقاله قصد داریم معاملات دو طرفه را بررسی کنیم. برای این کار لازم است که در ابتدا بررسی کوتاهی روی معاملات یک طرفه داشته باشیم.
بیشتر بخوانیم: چطور سهام بورسی بخریم؟
معاملات یک طرفه
معاملات یک طرفه ساز و کار پیچیده ای ندارد و نمونه آن حتی در زندگی عادی و معاملات روزانه نیز بسیار به چشم می خورد. تصور کنید که سهام یک شرکت داخلی را خریداری نموده اید. حال دو حالت امکان دارد برای شما پیش بیاید در حالت اول اگر ارزش سهام این شرکت افزایش یابد شما در هر زمانی که بخواهید می توانید با فروش شهام خود در بازار سهام به سود برسید.
در حالت دوم ارزش سهام آن شرکت با افت قیمت مواجه می گردد که طبیعتا در این حالت اگر شما هم قصد فروش سهامتان را داشته باشید با ضرر مواجه خواهید شد. با توجه به این مثال، درک این موضوع ساده است که در بازار های یک طرفه خریدار فقط از معاملاتی که قیمت آنها افزایش پیدا میکند سود بدست می آورد و طبیعتا باید بصورت مداوم بازار را زیر نظر داشته باشد تا یک سهام صعودی بیابید و در بهترین قیمت آن را خریده و با افزایش قیمت سهام خود را واگذار نموده و منتفع شوید.
حال با این توضیح به تشریح معاملات دو طرفه می پردازیم.
معاملات دو طرفه
در یک بازار دو طرفه بر خلاف بازار یک طرفه حتما نیاز نیست در کمین برای پیدا کردن یک سهام صعودی باشید و قادر خواهید بود هم از خرید و هم از فروش سهام به سودآوری برسید. مثلا فرض کنید قصد خرید آشنایی با بازار های مالی سهام کمپانی اپل را دارید. کمپانی اپل در بازار سهام کشور آمریکا قرار دارد که یک بازار دو طرفه محسوب می گردد. حال تصور کنید که در تحلیل و بررسی های خود به این نتیجه رسیده اید که سهام کمپانی اپل دارای حباب است و گران معامله می شود و این نظر را دارید که در مدت زمان کوتاهی قیمت سهام این کمپانی با کاهش قیمت مواجه خواهد شد.
با این پس زمینه ذهنی شما می توانید سهام کمپانی اپل را بفروشید و زمانی که قیمت آن کاهش پیدا کرد سود خواهید کرد. توجه کنید که شما هیچ گونه سهامی از کمپانی اپل را خریداری نکرده بودید و صاحب هیچ سهمی نبودید اما سود فروش آن نصیب شما گردید. به عبارتی دیگر شما مال نداشته را فروخته و از فروش آن سود هم کرده اید!
طرح مثال
به عنوان مثالی دیگر از معاملات دو طرفه تصور کنید که سهام یک شرکت در بازه زمانی یک ساله از قیمت ۴۰۰ تومان تا ۲۰۰ تومان کاهش پیدا کرده است و در چندین بازه زمانی کوتاه حالت صعودی داشته اما در نهایت نزول ۵۰ درصدی کرده است. در این حالت اگر امکان این را داشته باشید که سهام این شزکت را بصورت دو طرفه معامله کنید از نزول قیمت این سهم می توانید به سود خوبی برسید اما اگر معامله این سهام یک طرفه باشد فقط در بازه های کوتاه می توانید سود محدودی از خرید این سهام بدست آورید آن هم در صورتی که افزایش قیمت این سهام را در آن بازه زمانی بتوانید به درستی تحلیل کنید و پیش بینی درستی داشته باشید!
ذکر این نکته ضروریست که:
در بازار های یک طرفه با افزایش ارزش یک سهام شما سود میکنید و در طرف مقابل با کاهش قیمت ضرر خواهید کرد. در بازار دو طرفه هم وضعیت به همین منوال است و همانطور که از کاهش قیمت یک سهام می توانید سود کنید اگر سهامی را بفروشید و قیمت آن افزایش پیدا کند ضرر خواهید کرد!
تشخیص این مساله به قدرت تحلیل شما باز میگردد و مثلا اگر در یک بازه زمانی تشخیص دهید که قیمت یک سهام بی دلیل بالا است و بطودی نزول خواهد کرد و تصمیم به فروش سهام آن بگیرید اگر تشخیص شما اشتباه از آب دربیاید نه تنها سودی نصیبتان نمیشود یلکه ضرر هم خواهید کرد.
تا اینجا مفهوم معاملات یک طرفه و دو طرفه را بیان نمودیم، حالا لازم است با برخی مفاهیم در زمینه خرید و فروش آشنایی پیدا کنید.
انواع مختلف خرید و فروش
بیشتر بخوانید: آشنایی با معاملات دوطرفه
لانگ (Long): این اصطلاح به معنی باز کردن موقعیت خرید است یعنی شما هر زمانی که قصد انجام معامله خرید را داشته باشید و به پوزیشن خرید یک سهام بروید به آن لانگ گفته می شود. به این مفهوم که از قبل موقعیت خرید نداشته اید اما اکنون حالت خرید برای شما باز شده است.
شورت (short): زمانی که قصد فروش سهام یک کالا را در بازار سهام دارید در پوزیشن فروش قرار میگیرید که به این حالت شورت گفته میشود. بدین صورت که یعنی شما در حالت فروش قرار گرفته اید که از قبل این حالت را نداشتید.
بای (buy): زمانی که در یک معامله شما در پوزیشن فروش زده اید یا به اصطلاح در حالت short قرار گرفته اید برای خارج شدن از این پوزیشن و رسیدن به موقعیت نقد شدن باید با استفاده از حالت buy معامله خود را با یک خرید خاتمه دهید و پوزیشن فروشتان را ببندید.
سل (sell): برعکس حالت قبل زمانی که شما در یک معامله در پوزیشن خرید هستید یعنی به اصطلاح لانگ کرده اید لازم است که در موقعیت مناسب با استفاده از پوزیشن sell یک فروش انجام دهید که این حرکت باعث بسته شدن حالت خرید یا از بین رفتن حالت long خواهد شد.
در تصور بسیاری از افرادی که معاملات بورس انجام میدهند long همان buy و short همان sell است اما اگر بخواهیم دقیق به قضیه نگاه کنیم هر کدام از این مفاهیم، تعاریف خاصی دارند و دقیقا یکسان نیستند.
ذکر مثال
برای روشن تر شدن این مفاهیم بد نیست مثالی را با هم مرور کنیم. بیایید فرض کنیم شما سهام پتروشیمی اراک را در زمانی که روند صعودی داشته به قیمت ۱۸۰ تومان خریداری نموده اید. در اینجا خریدی که شما انجام داده اید long نام دارد. چنانچه بعد از گذشت مدتی تصمیم بگیرید که سهام خود را بفروشید و بدون توجه به سود و ضرر حاصله از معامله خارج شوید به این عمل شما sell گفته میشود.
حال در تصورتان فرض کنید سهام کمپانی سامسونگ یک روند نزولی دارد و شما پیش بینی میکنید که سهام این شرکت در تاریخی مشخص دچار افت قیمت شدید می شود و با توجه به این فرضیه سهام این کمپانی را به قیمت ۱۵۴ دلار می فروشید. تا اینجای کار شما عمل short را انجام داده اید. هرگاه در آینده نزدیک تصمیم به خروج از این معامله بگیرید بدون توجه به میزان سود یا ضرر شما، این عمل buy نامیده میشود.
۵ قدم برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفه ای
چگونه یک تریدر ارز دیجیتال موفق شویم؟ بسیاری از فعالان مارکت، تازهواردان و حتی افرادی که هنوز وارد بازار نشدهاند این سؤال را میپرسند. فعالیت در بازارهای کریپتو با تبدیل شدن به تریدر حرفه ای فرق دارد.
- 1- دورههای آموزشی، مهمترین گام برای تبدیل شدن به تریدر حرفه ای
- 2- اتخاذ یک استراتژی مناسب، گامی مهم از مراحل تریدر شدن
- 3- تعیین حد سود و ضرر، اقدام منطقی هر معاملهگر باتجربه
- 4- آشنایی با روانشناسی بازار، راز تبدیلشدن به یک تریدر بهتر
- 5- مدیریت ریسک، یک مهارت ضروری برای همه فعالان بازارهای مالی
- دورههای داجکس، میانبرهایی شگفتانگیز برای تبدیلشدن به یک تریدر حرفهای
به گزارش اقتصاد آنلاین، چگونه یک تریدر ارز دیجیتال موفق شویم؟ بسیاری از فعالان مارکت، تازهواردان و حتی افرادی که هنوز وارد بازار نشدهاند این سؤال را میپرسند. فعالیت در بازارهای کریپتو با تبدیل شدن به تریدر حرفه ای فرق دارد. افراد زیادی هستند که تجربه بالایی در خریدوفروش رمزارز دارند اما معمولاً موفق نیستند یا سود چندانی کسب نمیکنند. در مقاله پیشرو با پنج گام اصلی تبدیلشدن به یک معاملهگر حرفهای کریپتوکارنسی آشنا میشوید. همه تریدرهای مجرب، کارشان را از یک نقطه صفر آغاز کردهاند، مطالعه مقاله زیر نیز میتوان شروعی بر ماجراجوییهایی رویایی شما در بازار کریپتو باشد.
1- دورههای آموزشی، مهمترین گام برای تبدیل شدن به تریدر حرفه ای
به نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی، ارزهای دیجیتال عضوی جداییناپذیر در زندگی آینده انسان خواهند بود. حتی برخی بر این باورند که کریپتو در آینده جایگزین ارزهای سنتی خواهد شد و بسیاری از کشورهای دنیا این دارایی مجازی را به رسمیت شناختهاند. با این اوصاف آموزش ارز دیجیتال برای تبدیل شدن به تریدر حرفه ای، ذهن بسیاری از افراد آیندهنگر را درگیر کرده است. کسب مهارت در هر زمینهای، بدون سپریکردن زمان ممکن نیست.
از طرف دیگر، بازارهای مالی و کریپتو، فضایی پر از فاکتورهای متغیر، نوسانهای کوچک و بزرگ و حالات غیرقابلپیشبینی هستند. در این میان، افراد و مجموعههایی نیز حضور دارند که تجربه گذشته و یافتههایشان را در قالب دورههای آموزشی عرضه میکنند. شاید بتوان گفت شرکت در دورهها، راه میانبر برای دستیابی به مهارتهای اولیه معامله رمزارز محسوب میشود. مجموعه داجکس یکی از مؤسسات آموزشی معتبر است که دورههایش برای همه افراد، در سنین مختلف کاربرد دارد. با آموزشهای این مؤسسه حتی میتوان از پشت پرده معاملات بازارهای مالی آگاه شد.
2- اتخاذ یک استراتژی مناسب، گامی مهم از مراحل تریدر شدن
فعالیت در هر نوع بازار مالی نیازمند استراتژی خاصی است. باتوجهبه نوسان قیمت رمزارزها، تصمیمات احساسی راه به جایی نخواهد برد. حتی کوچکترین اقدام در ترید کریپتو اگر بدون آشنایی با بازار های مالی برنامه و فکر قبلی صورت بگیرد، شاید منجر به ازدسترفتن کل سرمایه شود. بههمینخاطر در تدریس خصوصی ارز دیجیتال، برنامهریزی برای سرمایهگذاری یکی از سرفصلهای مهم است. تبدیلشدن به یک معاملهگر حرفهای بدون شناخت استراتژیهای بازار کریپتو و استفاده از آنها در زمان مناسب غیرممکن است.
افراد تازهوارد در بازار کریپتو شاید تصور کنند که تریدرهای حرفهای، بیشتر مشغول تجزیهوتحلیل بازار هستند. حقیقت این است که بهترین معاملهگرها، از استراتژیهایی استفاده میکنند که در گذشته آزمونشان را پس دادهاند. داشتن استراتژی مناسب برای ترید رمزارز، میتواند سوددهی طولانیمدت به همراه داشته باشد. انواع مختلفی از استراتژی در بازارهای کریپتو وجود دارد. یک دسته از تریدرها تمایل به سرمایهگذاری بلندمدت دارند. گروه دیگری از افراد نیز به خریدوفروش در بازههای زمانی کوتاه مشغول هستند. سرمایهگذاری چه بلندمدت باشد چه کوتاهمدت، نیاز به برنامهریزیهای خاصی دارد.
3- تعیین حد سود و ضرر، اقدام منطقی هر معاملهگر باتجربه
یکی از پاسخهای اصلی برای پرسش «چگونه یک تریدر موفق شویم» به شناسایی زمان دقیق برای سرمایهگذاری مربوط میشود. هیچکس دوست ندارد ارزش سرمایهاش با افت روبهرو شود یا پیش از سوددهی، داراییاش را از بازار خارج کند. حد سود و ضرر به تریدرهای حرفهای کمک میکند تا سرمایهگذاری را بهموقع انجام بدهند یا قبل از ضرر، سرمایه را بفروشند. آگاهی از حد سود و حد ضرر یکی از گامهای اصلی تبدیلشدن به تریدر حرفهای و موفق است. در دورههای آموزشی داجکس روی یادگیری عمیق این دو مفهوم تأکید میشود.
معاملات ارز دیجیتال فقط برای کسب سود انجام نمیشوند و گاهی اوقات باید جلوی ضرر را هم گرفت. شناسایی بهترین زمان برای خروج از بازار برای حفظ سرمایه انجام میشود. با تعیین حد ضرر (Stop Loss) میتوان بهترین زمان برای پایان سرمایهگذاری را تعیین کرد. حد سود (Take Profit) نیز یک قیمت پیشبینیشده براساس تحلیل بازار است. تریدرهای حرفهای از حد سود استفاده میکنند تا با بیشترین میزان درآمد از معاملات خارج شوند. شناختن زمان مناسب برای خروج از بازار، وجه تمایز تریدرهای باتجربه و تازهکار است.
4- آشنایی با روانشناسی بازار، راز تبدیلشدن به یک تریدر بهتر
تصمیمات و اقدامات انسان ناشی از محرکهای روانی است که از نیاکان بشر به ارث رسیدهاند. بیتردید، فاکتورهای غیرفیزیکی و تصمیمات احساسی انسانها میتواند روی اقداماتشان در بازار کریپتو تأثیر بگذارد. تصمیمگیریهایی احساسی حتی شاید منجر به نوسان شدید در قیمت رمزارزهای مختلف شود. در علم روانشناسی، کنشها و واکنشهای روانی انسان بررسی میشود. در روانشناسی بازار، الگوهای رفتاری فعالان بازار و تأثیرشان روی معاملات بررسی میشود. یک معاملهگر کاربلد باید بتواند جو روانی حاکم بر بازار را در هر لحظه شناسایی کند.
با استفاده از روانشناسی بازار میتوان رفتار عموم تریدرها را توصیف کرد. تحلیلهای توصیفی، به پیشبینی رفتار افراد و تغییرات بازار در بازههای زمانی مختلف کمک میکند. برخی معتقدند یکی از ارکان اصلی موفقیت در بازارهای کریپتو، تسلط به جو حاکم در بازار است. یک تریدر مجرب باید بتواند رفتارهای اشتباهش را با الگوهای جدید جایگزین کند. علاوهبر آن، روانشناسی بازار با تحلیل انگیزهها و رفتار جمعی دیگران میتواند منجر به کسب سود یا جلوگیری از ضرر شود.
5- مدیریت ریسک، یک مهارت ضروری برای همه فعالان بازارهای مالی
بازارهای مالی همواره دچار نوسان میشوند و مارکت کریپتو نیز از این قاعده مستثنی نیست. هرگونه نوسان در بازار رمزارزها موجب ضرر و سود افراد خواهد شد. یک تریدر برای کسب سود و جلوگیری از ضرر در زمان نوسان باید بداند که به دنبال چه چیزی است. از همه مهمتر، یک معاملهکننده حرفهای باید مهارت مدیریت ریسک را بلد باشد. حرفهایهای دنیای کریپتو میدانند که در چه زمانی معامله کنند و روی چه میزان از سرمایهشان ریسک داشته باشند.
مدیریت ریسک عبارت است از کاربرد سیاستهای مدیریتی برای ارزیابی و کنترل خطرات. با استفاده از معیارهای خاصی میتوان تصمیمات نهایی را ارزیابی کرد تا ریسک هر اقدام به حداقل کاهش پیدا کند. مدیریت ریسک فقط برای کاهش خسارتهای سرمایهگذاری انجام نمیشود. درک فرصتها برای استفاده از سرمایه در موقعیتهای مناسب و انجام معاملات سودده از نتایج ترفندهای مدیریت ریسک هستند. ارزیابی خطرات در بازار ارز دیجیتال مفاهیم مختلفی مثل ریسک بازار یا ریسک طرف مقابل معامله را دربر میگیرد.
دورههای داجکس، میانبرهایی شگفتانگیز برای تبدیلشدن به یک تریدر حرفهای
سؤالات پرتکرار علاقهمندان کریپتو مثل «تریدر شدن چقدر زمان میبرد» یا «برای تریدر شدن چه رشته ای باید خواند» جواب مشخصی ندارند. بااینوجود، مسیر برای تبدیلشدن به یک معاملهگر ماهر در دنیای ارز دیجیتال مشخص است. در این مقاله سعی کردیم 5 راه برای کسب مهارت در بازار معاملات رمزارز را معرفی کنیم. یادگیری مباحثی مثل آشنایی با بازار های مالی روانشناسی بازار و مدیریت ریسک یا تسلط بر ترفندهای تعیین حد سودوضرر نیازمند صرف وقت و تجربهکردن است.
بهترین راه کسب مهارت در هر زمینهای، مراجعه به افراد متخصص و کمکگرفتن از تجربه آنهاست. مجموعه داجکس یک کسبوکار بینالمللی است که بهجای کلیگویی و روشهای رایج آموزشی، کارآموزان را برای ورود به بازار آماده میکند. دورههای Dogex در سطوح مختلفی ارائه میشوند و برای هر علاقهمند ورود به کریپتو مناسب هستند. برای اطلاعات بیشتر و مشاوره با متخصصان حرفهای داجکس وارد آدرس fa.dogex.ae شوید یا با شماره 0097145656871 تماس بگیرید.
این خبر رپورتاژ آگهی است و توسط تیم تحریریه اقتصادآنلاین تهیه نشده است