اخبار فارکس

نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال

نمودار های بلند مدت در تحلیل تکنیکال

معمولا معامله گران تکنیکی بخاطر تمایل به معامله و بازدهی در کوتاه مدت از نمودار های روزانه استفاده می کنند. نمودار های روزانه حاوی اطلاعات نسبتا کمتری از نمودار های بلند مدت در دوره های کوتاه مدتی مثل ۶ ماه هستند.

نمودار های بلند مدت یعنی نمودار های هفتگی و ماهانه دارای اطلاعات بسیار ارزشمند چندین ساله می باشند. همانگونه که در نمودار های روزانه هر کندل نشانگر معاملات در طی یک روز می باشد ، در نمودار های بلند مدت هر کندل نشانگر قیمت معاملات در یک هفته یا یک ماه می باشد.

مهم ترین هدف استفاده از نمودار های بلند مدت بررسی و تحلیل نمودار سهام در افق زمانی گسترده تر می باشد زیرا در نمودار های میان مدت و کوتاه مدت اطلاعات بسیاری نادیده گرفته می شوند.

همانطور که گفتیم اغلب معامله گران از نمودار های روزانه استفاده می کنند و این باعث می شود نمودار های بلند مدت که بسیار سود آور و ارزشمند می باشند نادیده گرفته شوند.

اهمیت و نحوه استفاده از نمودار های بلند مدت

توجه داشته باشید که هر ابزار تحلیل تکنیکالی مانند تعیین روند ، الگو ها ، حمایت و مقاومت ها ، اندیکاتور ها و …. که می توان بر روی نمودار های روزانه انجام داد بر روی نمودار های بلند مدت نیز قابل تعمیم است با این تفاوت که در نمودار های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.

همانطور که گفتیم مهم ترین هدف استفاده از نمودار های بلند مدت تحلیل و بررسی تکنیکالی سهام می باشد و در این امر تشخیص روند از مهم ترین معیار های تکنیکالی محسوب می شود.

روند ها در بلند مدت پایداری بیشتری دارند برای مثال یک روند در نمودار بلند مدت می تواند ۲۰ سال پایداری داشته باشد. تشخیص روند حائز اهمیت بسیاری می باشد و در نمودار های طولانی مدت آسان تر نیز می باشد.

روند های بلند مدت مشکل احتمال تصادفی بودن معاملات را برطرف کردند. برای مثال یک سهام ممکن است در کوتاه مدت چند روزه یا چند ساعته به هر دلیلی بطور تصادفی در روند مثبت یا کاهش حرکت کند اما هیچ سهامی یک یا ۲ سال بطور تصادفی حرکت نمی کند. برای همین است که می گوییم الگو ها و تحلیل ها در بلند مدت از اعتبار بیشتری برخوردارند.

یکی از روش های استفاده از نمودار های بلند مدت ، تحلیل در بلند مدت و سپس تحلیل در کوتاه مدت است. برای مثال ابتدا روند کلی در ۲ سال را پیش بینی کرده و سپس به تحلیل ماهیانه ، هفتگی ، روزانه و حتی تایم فریم های کوچک تر می رسیم.

اگر علاقه مند به آگاهی در مورد بازه های زمانی در بورس هستید، پیشنهاد می کنیم : تایم فریم یا چارچوب زمانی چیست؟! را از دست ندهید.

چند مثال برای تحلیل تکنیکال در نمودار های بلند مدت

در تصویر زیر شاهد کانال صعودی در نمودار هفتگی نماد همراه می باشیم که پس از چندین مرتبه نوسان در این کانال قیمت خط بالایی کانال یعنی مقاومت خود را شکسته. این کانال از سال ۹۴ تا اواسط ۹۷ اعتبار داشته که نشان از پایداری در نمودار های بلند مدت است.

نکته آموزشی دیگر در این مثال تبدیل شدن خط مقاومت به حمایت پس از شکسته شدن است.

نمودار های بلند مدت

در تصویر زیر نیز که از نمودار هفتگی نماد همراه است شاهد یک مثلث متقارن هستیم. مثلث متقارن از الگوهای مهم ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال می باشد و در این مثال نیز قبل و بعد از مثلث شاهد روند صعودی هستیم.

اگر به مطالعه بیشتر درباره الگو های ادامه دهنده تمایل دارید در مقاله الگو های ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال با ما همراه باشید.

نمودار های بلند مدت

در تصویر زیر که از نمودار هفتگی نماد خساپا می باشد شاهد مقاومت سهم در ۱۵۰ تومان هستیم که از بهار سال ۹۴ تا به زمان نوشتن این مقاله (خرداد ۹۸) پایدار بوده. در ۴ مرتبه ای که نمودار به مقاومت رسیده قادر به شکستن آن نبوده.

نمودار های بلند مدت

نکات نمودار های بلند مدت

در تحلیل نمودار های بلند مدت نیازی نیست که تورم را دخیل کنیم زیرا نمودار قیمت سهام در طول زمان با نرخ تورم تطبیق پیدا می کند و این مسئله را در خود حل می کند. جمله معروف در تحلیل تکنیکال می گوید که “نمودار قیمت همه چیز را در خودش لحاظ می کند”.

استفاده از نمودار های بلند مدت برای تحلیل و تشخیص روند بسیار مناسب می باشند اما برای تعیین نقطه ورود و خروج مناسب نیستند و باید از تحلیل در افق های زمانی کوچک تر استفاده کرد.

در مورد تحلیل تکنیکال و کاربرد آن بیشتر بدانید

روش‌های زیادی برای بالا بردن سود و کسب درآمد وجود دارد مانند خرید و فروش بیت کوین در صرافی ارز دیجیتال اما از دیگر روش‌ها، سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار است. سرمایه گذاری کردن در بورس به دو شیوه است سرمایه گذاری به صورت مستقیم و سرمایه گذاری به صورت غیر مستقیم می‌باشد.
در سرمایه گذاری مستقیم به این صورت عمل می‌کند که شخص سرمایه گذار بهتر است که سهام را خرید و فروش کند. اما در روش دوم یا سرمایه گذاری غیر مستقیم به این شکل عمل می‌کند که مانند صندوق‌های سرمایه گذاری و سبدگردانی اختصاصی می‌باشد.
این نوع از سرمایه گذاری برای افرادی مطلوب است که فرصت و علم کافی و لازم برای انجام معاملات به طور مستقیم در بازار بورس را ندارند. با ورود به بازار بورس و عضویت در این نوع از بازارها با داشتن اطلاعات و دانش کافی در این زمینه که مرتبط با بورس و سرمایه گذاری است در مجاورت دانش بورسی می‌توان موفقیت‌های چشمگیری در بورس به دست آورد.
دانش کافی باید همراه با تحلیل‌هایی که نیاز است و همچنین بررسی و ارزیابی بازار سهام و تحلیل تکنیکال که از مهم‌ترین و اساسی‌ترین روش‌های مورد استفاده فعالان بازار بورس است که می‌توانند با آگاهی و انتخاب مناسب گزینه‌های سرمایه گذاری در بورس را انجام دهند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

اگر بخواهیم که تعریفی در خصوص تحلیل تکنیکال داشته باشیم باید بگوییم که یک نمونه از نمودار‌ها و اطلاعاتی است که در خصوص قیمت، تکنیک‌ها و ابزارهای مورد نیاز و همچنین حجم برای ارزیابی شرایط کلی بازار و سهام متنوع و کاربردهای تحلیل تکنیکال می‌پردازد.

تحلیل تکنیکال یک استراتژی معاملاتی است که سرمایه گذاری‌ها و فرصت‌های معامله را با تجزیه و تحلیل بر اساس آمارهای موجود مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهد از جمله تحرکات قیمتی و میزان معاملات مورد استفاده قرار می‌دهد.

تجزیه و تحلیل تکنیکال قادر است که بر روی هر نوع اوراق بهاداری که دارای پیشینه معاملاتی است به کار رود. این موارد از قبیل سهم، کالا، اتی و دیگر اوراق بهادار باشند. لیکن این نوع از ابزارها برای تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس مورد استفاده قرار می‌گیرند.

در طول سال‌هایی که پشت سر نهاده شده است با روی کار آمدن تحلیل تکنیکال در حال حاضر هزاران فرم و تکنیک به کار رفته شده است که در تحلیل تکنیکال توسعه یافته است. تحلیلگران و محققان تکنیکال بیشتر این نوع از الگوها و روش‌ها را با هم ادغام می‌کنند تا به یک استراتژی مطلوب معاملاتی دست پیدا کنند و با استفاده از این استراتژی خود اقدام به خرید و فروش سهام بپردازنند.

تحلیل تکنیکال

نظریه‌های اصلی و مهم در خصوص تحلیل تکنیکال

یکی از تحلیلگران بازار بورس به نام چارلز داو فرضیه‌ای که در تحلیل تکنیکال دارد در خصوص قیمت است. در واقع تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت پایبند است و سعی می‌کند تا با دیدن الگوها و فرایندهای قیمتی گذشته و الان، فرایند قیمت آینده را حدس بزند. چارلز به این موضوع اعتقاد دارد که در بازار فعال و پویا عواملی که بر قیمت سهام تاثیر می‌گذارند تعیین شده است که در هر نقطه از زمان قیمت تمامی اطلاعات مورد نیاز معامله گران در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد با وجود این که ممکن است این فرضیه در حالت کلی کاملا ًصحیح باشد اما امکان تغییر قیمت سهم در کوتاه‌ترین مدت یا بلند مدت به وسیله اخبار یا اطلاعیه‌ها وجود دارد. چنانچه که میزان تاثیرگذاری بازار به میزان کمی وجود داشته باشد به خوبی می‌توان از تحلیل تکنیکال استفاده نمود.

یک نمونه از فرضیات تحلیل تکنیکال که توسط چارلز مطرح شده است این است که به دلیل وجود میزان نوسانات قیمت‌های بازار تصادفی نیست و تحت تاثیر الگوها و فرایندهایی که در طول مدت زمان تکرار شده‌اند، می‌باشد.
این مدل از فرضیه‌ها کاملاً مشخص هستند که روندها در کوتاه مدت و بلند مدت ایجاد شده‌اند و معامله گران این توانایی را دارند که با استفاده از تحلیل این روندها سود مناسب را کسب نمایند.

اصول تحلیل تکنیکال

سه اصل اساسی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد اعم از:

  1. قیمت
  2. قیمت در روند نمودار
  3. تکرار شدن گذشته

قیمت

اغلب منتقدان تحلیل تکنیکال به این موضوع اشراف کامل دارند زیرا آن‌ها با در نظر گرفتن تحرکات قیمتی برای پیش بینی رفتار سهم کافی است و عوامل اصلی و اولیه مورد توجه قرار نمی‌گیرد را قبول ندارد.

تحلیل تکنیکال در این عقیده است که همه چیز شامل اصول بنیادی و اولیه نیز در قیمت سهم تعیین شده است با توجه به آن باعث حذف دیگر عوامل پیش از تصمیم گیری برای سرمایه گذاری است. نکته‌ای که بسیار مهم است تحرکات قیمتی است که تعداد عرضه و تقاضای بازار را نشان می‌دهد.

فرایند نمودار بر روی قیمت‌ها

محققان تکنیکال بر این موضوع اعتقاد دارند که قیمت‌ها می‌توانند در روندهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت حرکت و فرایند گذشته را مجدداً تکرار می‌کنند.

گذشته تمایل دارد تا تکرار شود

معمولا روند قیمت‌ها به این صورت عمل می‌کند که مدام تکرار می‌شود. برهمین مبنا روانشناسان بازار و احساساتی شامل ترس و هیجان، قیمت‌های قبل را تکرار می‌کنند.
تحلیلگر تکنیکال می‌تواند از طریق نمودارها احساسات را تحلیل و مورد ارزیابی قرار دهد و با توجه به آن تحلیل روند قیمتی نمودار سهام بپردازد. بعضی از این ابزارها تحلیل تکنیکال است که در طول مدت زمان 100 ساله است که مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ به این دلیل که تحلیلگران بر این عقیده هستند که نمودار سهام، روندهای قیمتی خود را دوباره تکرار می‌کنند.

تحلیل تکنیکال

نحوه‌ی استفاده نمودن از تحلیل تکنیکال

تحلیلگر تکنیکال سعی می‌کند که به پیش بینی هر نوع اوراق بهاداری بپردازد. او قادر است که در کنار استفاده از قیمت سهم، حجم معاملات سهم را نیز مورد ارزیابی قرار دهد. در هر کدام از صنایع از بازار هزاران الگو و سیگنال وجود دارد که تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌دهد. بعضی از این ابزارها و اندیکاتورها وظیفه‌ی متمرکز کردن بر روی شرایط کنونی بازار را بر عهده دارند، لذا سایر تحلیلگران تحلیل تکنیکال نیز نظارت بر روی وضعیت آینده بازار مانند حدود حمایت و مقاومت و کسب قدرت یک فرایند به سمت احتمالی حرکت آن استفاده می‌شود.

مشکلات تحلیل تکنیکال

از آنجایی که فرضیه‌های بازار تاثیرگذار و فعال از فرضیات اولیه و پایه تحلیل تکنیکال است. یکی از مشکلات این نوع تحلیل این است که مطابق با فرضیه قیمت‌های بازار نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال در حال نوسان است و کلیه اطلاعات گذشته تا به امروز را منعکس می‌کند بر همین اساس هیچ راهی برای کسب سود از روندهای بازار وجود ندارد به جز این که بازار تاثیر خود را نداشته باشد. تحلیل گران و منتقدان بنیادی اعتقاد دارند که بازار می‌تواند کارا باشد، لذا باید توجه داشت که تمامی اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمت‌ها به صورت رندومی حرکت می‌کنند.

دومین انتقادی که تحلیل تکنیکال دارد این است که این روش در بعضی از مواقع مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان نمونه می‌توان گفت که معامله گران میزان ضررهای مشابهی برای در یک سهم خاص را باید در نظر بگیرند، با رسیدن سهم از بسیاری از مشکلات و ضررها جلوگیری می‌شود و اغلب سهام دارن اقدام به فروش سهام‌های خود می‌کنند که این مسئله موجب می‌گردد که قیمت سهم نزول پیدا کند و باعث تایید پیش بینی‌ها می‌گردد به این صورت برداشت می‌شود که روند پیش بینی شده تحلیل تکنیکال کاملاً صحیح بوده است.

تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در سرمایه‌گذاری دارد؟

تحلیل تکنیکال چیست

اغلب افراد از ریاضیات و آمار وحشت دارند اما چه بخواهید و چه نخواهید آمار و ریاضی بخش مهمی از فعالیت‌های بازار سهام را تشکیل می‌دهند. تحلیل تکنیکال راهکاری است که به کمک شما می‌آید. عده‌ی زیادی از متخصصان از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. در نگاه اول تحلیل تکنیکال پیچیده به‌نظر می‌رسد و سرمایه‌گذاران فکر می‌کنند که از آن سر درنمی‌آورند. اما تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال مطالعه و بررسی الگوها و نمودارهایی از روند بازار است که اوضاع سهام را برای سرمایه‌گذار مشخص می‌کند. برای ساده‌تر شدن مطلب به این تعریف دقت کنید: یک روز قیمت سهم بالاست و روز دیگر ممکن است قیمت سقوط کند، اما اگر به تغییرات قیمت در طول زمان دقت کنید، روندها و الگوهایی را در این مسیر به‌دست می‌آورید. مطالعه‌ی نمودارهای این الگوها و روندها را تحلیل تکنیکال می‌نامند. وقتی بدانید تحلیل تکنیکال چیست، می‌توانید به نقش مهم شاخص‌های تکنیکال پی ببرید.

قبل از اینکه یاد بگیریم تحلیل تکنیکال چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد، تعدادی از ویژگی‌های شاخص آن را مرور می‌کنیم:

تاریخ تکرار می‌شود

طبق تحلیل تکنیکال روند قیمت‌ها در طول زمان تکرار می‌شود. بنابراین با نگاهی به نمودارهای سهام و کسب اطلاعاتی در مورد قیمت و اندازه‌ی سهام در گذشته می‌توان به تغییراتی که در آینده رخ خواهند داد، پی برد. پس با این رویکرد می‌توان سقوط و اوج گرفتن سهام را پیش‌بینی کرد.

تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست

رویکرد تحلیل تکنیکال در مطالعه‌ی نمودارهای سهام دقیقا مخالف با رویکرد تحلیل بنیادی است. اگر شما تحلیلگری با رویکرد بنیادی باشید، صورت‌های مالی شرکت‌تان یعنی ترازنامه‌ها و صورت‌های درآمد را برای رشد بالقوه بررسی و مطالعه می‌کنید. نکته‌ی قابل ملاحظه‌ی دیگری که به آن توجه می‌کنید عواملی است که بر افزایش درآمد شرکت در آینده تأثیر می‌گذارند. مثلا اوضاع کسب‌و‌کار جدیدی را که در حال شکل‌گیری‌ است پیگیری می‌کنید. فناوری‌های جدید نیز دل‌مشغولی‌ دیگر شماست. از آنجا که تحلیل تکنیکال به چرخش و حرکت قیمت سهام به‌شکل دایره‌وار معتقد است، در رویکرد شما نقشی ندارد. اگر روند و حرکت قیمت را روی این دایره بدانید، می‌توانید تصمیمات سرمایه‌گذاری مناسبی بگیرید. برای شناخت و آگاهی از الگوی قیمت جاری باید ابزارهای تحلیلی در اختیار داشته باشید. میانگین‌ها، نمودارها و شاخص‌های مختلف شما را در این زمینه یاری می‌کنند.

پایه‌های تحلیل تکنیکال چیست؟

استفاده از تحلیل تکنیکال برای پیش‌گویی قیمت‌های سهام، باید با این فرض باشد که رابطه‌ای میان نمودار و الگوهای قدیمی و جدید وجود دارد. این تنها راهی است که پیش‌گویی را میسر می‌کند. ۳ فرض اساسی در تحلیل تکنیکال سهام وجود دارد که در ادامه با آنها آشنا می‌شوید:

قیمت‌های بازار تمام اطلاعات یک سهم را منعکس می‌کنند

پیش از این عنوان شد که تحلیل بنیادی به اطلاعات و مسائل مالیِ یک سهم می‌پردازد. اگر یک تحلیل‌گر تکنیکال باشید، معتقدید که سرمایه‌گذاران همه چیز را درباره‌ی یک سهم می‌دانند و در واقع از این اطلاعات برای تصمیم‌گیری خرید و فروش استفاده می‌کنند. این اطلاعات متعاقبا بر قیمت و نمودار سهام اثر می‌گذارد. به همین دلیل در این نوع تحلیل از الگوها و نمودارها برای بررسی روند بازار استفاده می‌شود و به شاخص‌های بنیادی توجه نمی‌شود.

الگوها به تکرار تمایل دارند

یکی دیگر از فرضیات تحلیل تکنیکال بر این باور استوار است که روندها میل به تکرار دارند. به‌عبارت دیگر فرض کنید نمودار سهم به‌شکل الگوی فرضی A-B-C تغییر می‌کند. بنابراین هر وقت به نقطه‌ی C می‌رسیم، گام بعدی بازگشت به A و سپس B خواهد بود و در نهایت بازگشت دوباره به سوی C است. این الگو بدون تغییر و شکست، در طی زمان تکرار می‌شود. بر اساس همین تحلیل‌های تکنیکال می‌توان روند را پیش‌گویی کرد و در غیر این‌صورت با نگاهی بنیادی دید کلان خود را برای بررسی اوضاع از دست می‌دهید.

قیمت سهم از الگوهای خاص پیروی می‌کند

تحلیل تکنیکال سهام مبتنی بر این عقیده است که نمودار هر سهم روند منحصربه‌فرد خود را دارد و قیمت‌ها فقط بر اساس این روند تغییر و تحول می‌یابند. هر تغییر و تحرکی در قیمت سهم تغییر بعدی را رهنمون می‌سازد. وقتی شما سنگی را درون حوض آبی می‌اندازید، امواج مکرر روی آب تشکیل می‌شود و پس از مدت زمان اندکی از بین می‌رود. بار بعدی که سنگی را پرتاب می‌کنید، امواج مشابهی روی آب ایجاد می‌شود. این روندِ قابل پیش‌بینی به‌شکل مشابه در نمودارهای سهام نیز رخ می‌دهد. هر حرکت و تغییری در وضعیت سهام از الگوهای قبلی پیروی می‌کند، ولی ممکن است این تغییرات دقیقا مانند امواج آب با شدت‌های مختلفی نسبت به گذشته رخ بدهند، در حالی‌که الگو و روند هم‌چنان بی‌تغییر است.

بر اساس این مفروضات می‌توانید از ۳ شاخص تکنیکال برای تعریف روند بازار و پیش‌بینی قیمت سهم استفاده کنید که عبارتند از نمودارها، میانگین‌های در حال تغییر و شاخص‌های تکانه‌ای.

نمودارها

نمودارها - تحلیل تکنیکال چیست

نمودار قیمت‌ها از متداول‌ترین ابزارهایی است که به‌عنوان شاخص تکنیکال در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. نمودار حجمی، تعداد سهم‌های خرید و فروش شده‌ی یک شرکت را در طول زمان نشان می‌دهد. برای انجام تحلیل تکنیکال باید روندهای گذشته یا نمودارهای میله‌ای و شمعدانی را بررسی کنید. نمودار شمعدانی نوع ویژه‌ای از نمودار است که در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد و به‌شکل مجموعه‌ای از شمع‌های متوالی است. از این نمودارها برای بررسی روند خطی استفاده می‌شود و در آنها تغییرات سهام در طول زمان نشان داده می‌شود.

میانگین‌های در حال تغییر

میانگین‌های متغیر برای برداشتن لغزش‌های آنی در نمودار سهام بررسی می‌شوند. گاهی اوقات قیمت سهام در مدت زمانی کوتاه با شیب تندی حرکت می‌کند و این تغییرات بررسی روندها را سخت می‌سازد. برای کنار گذاشتن این تغییرات یک‌باره و دست یافتن به نتایج باثبات، میانگین قیمت چند روز محاسبه می‌شود. برای نمونه اگر قیمت ۵ روز یک سهم به این شکل است: ۵۰ ، ۵۳ ، ۴۷، ۴۵ و ۵۲ تشخیص مسیر حرکت قیمت کمی سخت می‌شود. با این حال اگر بتوانید میانگین قیمت‌ها را به‌دست بیاورید و با میانگین‌های ۵ روز آتی و ۵ روز گذشته مقایسه کنید، به دید خوبی دست خواهید یافت. این میانگین‌گیری، SAM یا میانگین متغیر ساده نام دارد. روش دیگر بررسی میانگین، استفاده از میانگین متغیر نمایی یا EMA است. میانگین وزنی خطی نیز کاربرد دارد. به‌خاطر داشته باشید که این مدل‌ها در بازه‌های زمانی بیشتر از ۵ روز و در واقع در بازه‌های زمانی ۱۰ روزه نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال و یک‌ماهه کاربرد دارند.

شاخص‌های تکانه

 شاخص های تکانه و تحلیل تکنیکال چیست

این شاخص‌ها ابزارهای آماری‌ای هستند که بر اساس داده‌های حجمی و قیمتی سهام حساب می‌شوند. این شاخص‌های تکنیکال به‌عنوان ابزارهایی جهت حمایت از نمودارها و میانگین استفاده می‌شوند. برای تأیید دیگاه خود در مورد سهام مختلف و با استفاده از شاخص‌های قبلی می‌توانید از شاخص تکانه جهت توجیه و استدلال بهتر کمک بگیرید. تعدادی از شاخص‌های تکانه، نشانه‌هایی هستند که قبل از حرکت و تغییر قیمت مورد انتظار شما رخ می‌دهند و ثابت می‌کنند که پیش‌بینی شما درست است. به این شاخص‌ها، شاخص‌های پیشرو گفته می‌شود. سایر نشانه‌ها وقتی ظاهر می‌شوند که سهم، حرکت خود را در مسیر مشخصی آغاز کند. این شاخص‌ها، شاخص‌های پسرو نام دارند و نشان می‌دهند که سهم به مسیر خود ادامه می‌دهد.

اهمیت استفاده از تحلیل تکنیکال

استفاده از تحلیل تکنیکال به‌شدت در حال رواج است. در ادامه به اهمیت استفاده از تحلیل تکنیکال پرداخته می‌شود:

رویکرد ریاضیاتی

تحلیل تکنیکال از احتمالات کمک می‌گیرد. به کمک احتمال می‌توان وضعیت بازار سهام را پیش‌بینی کرد، طوری‌ که به تحلیل‌های جزئی و مداقه کردن نیازی نباشد. با این نوع تحلیل دید خوبی نسبت به آینده و روندها به‌دست می‌آید و برآورد تغییر قیمت‌ها منعکس می‌شود. سرعت و دقت این روش بسیار بیشتر از تحلیل بنیادی است.

تعریف روندهای کوتاه‌مدت

تحلیل بنیادی بیشتر برای سرمایه‌گذارانی مفید است که به فکر سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت (۳ تا ۵ ساله) هستند. علت این است که هر مدلِ کسب‌وکار برای سودآوری و موفقیت به زمان نیاز دارد. بنابراین سرمایه‌گذاران بلندمدت باید صبوری کنند. زمان در تحلیل تکنیکال مطرح نیست. موفقیت هر سهم به سودآوری شرکت وابسته است. بنابراین برای سرمایه‌گذاری بلندمدت نمی‌توان به تحلیل تکنیکال اکتفا کرد چون در این نوع تحلیل، آینده‌ی نزدیک مورد بررسی قرار می‌گیرد. مثلا اگر شرکتی بخش جدیدی به کسب‌وکار خود اضافه کند و این بخش شروع به درآمدزایی و سودآوری کند، قیمت سهام آن شرکت افزایش می‌یابد. اما با مطالعه‌ی گذشته و سوابق این شرکت چگونه می‌توانید چنین رشدی را پیش‌بینی کنید؟ به‌عبارت دیگر تحلیل بنیادی تنها قسمتی از تأثیرات قیمت را نشان می‌دهد. همین بخش جدیدی که در شرکت فرضی بحث کردیم، نمی‌تواند یک‌شبه به رشد و تولید برسد و این تغییرات نیازمند زمان است. در چنین شرایطی تحلیل تکنیکال تصویری واضح به شما می‌دهد و ۳ تا ۶ ماه آینده را برای‌تان پیش‌بینی می‌کند. پس در واقع نگاه خُرد و کلان در تحلیل تکنیکال و بنیادی در کنار هم پاسخگوست.

نشانه‌هایی از خطرات در کمین

گاهی اوقات خطر سقوطی که یک سهم را تهدید می‌کند از چشم‌ها جا می‌ماند. ابزارهای تحلیل بنیادی از پیش‌گویی چنین مشکلی عاجزند اما با وجود مطالعه و سوابق و استفاده از تحلیل تکنیکال این روند قابل پیش‌بینی است. تحلیل تکنیکال علت سقوط را شناسایی نمی‌کند اما وقوع آن را به شما گوشزد خواهد کرد. مثلا قبل از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۹ میلادی، همه چیز در بازار سهام آمریکا به‌خوبی پیش می‌رفت. هیچ‌کس نمی‌توانست بفهمد که سقوط در راه است اما تحلیل تکنیکال پیش‌گویی کرده بود که بازار در آستانه‌ی سقوط شدید است.

آموزش تحلیل تکنیکال – انواع نمودارها

انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

شاید شما افرادی را دیده باشید که همیشه مشغول بررسی و ارزیابی یکسری از نمودارها و اعداد و ارقام هستند و خط و خطوطی بر روی آن ها رسم می کنند. به این افراد تریدر یا معامله گر می گویند که با استفاده از روشی به نام تحلیل تکنیکال، نمودارهای قیمتی سهام، کالا یا یک ارز دیجیتال را تحلیل می کنند و بر مبنای آن تحلیل تصمیم می گیرند که در چه زمانی نسبت به خرید یا فروش سهام یا ارز دیجیتال مورد نظر خود اقدام نمایند. از همین رو در سری مقالات آمورشی مرکز تحقیقات بلاک چین، به معرفی و آموزش مباحث کلیدی و اساسی که هر تریدر (معامله گر) باید با آن ها آشنایی داشته باشد می پردازیم.

در این مقاله شما را با دو نمودار بسیار پر کاربرد در تحلیل تکنیکال یعنی نمودار کندل استیک (شمعی ژاپنی) و نمودار میله ای آشنا خواهیم کرد. البته گستردگی نمودار ها به این دو نوع محدود نمی شود و انواع مختلفی نمودار وجود دارد مانند نمودار خطی، بارچارت و نقطه رقم. اما بدلیل کاربرد کم آن ها نیازی به یادگیری‌شان نیست. نمودارهای تکنیکال دو بعدی هستند و معمولا محور افقی را زمان و محور عمودی را قیمت تشکیل می‌دهد. نمودار های قیمت-زمان اصلی ترین ابزار برای تحلیل تکنیکال محسوب می شوند. یک تحلیل گر تکنیکال تمامی پیش بینی های خود از آینده قیمتی یک دارایی را با استفاده از همین نمودار ها انجام می دهد.

ویژگی نمودارها:

  • می‌توانند در بازه‌های زمانی مختلفی ترسیم شوند که این بازه از یک دقیقه شروع ‌شده و تا ماهیانه ادامه دارد.
  • می‌توانند ساده یا لگاریتمی باشند.(تفاوت نمودارهای ساده و لگاریتمی این است که نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات را به دقت نشان می‌دهند، اما در نمودارهای حسابی یا ساده این مورد وجود ندارد.)

نمودار میله ای

نمودار میله ای از یک خط مشابه میله، برای به تصویر کشیدن قیمت سهم در تایم فریم مربوطه تشکیل شده است. دلیل انتخاب نام میله ای برای این نمودار، شباهت زیاد آن به شکل یک میله می باشد. بر همین اساس هر میله در تایم فریم روزانه بیانگر قیمت سهم یا ارز دیجیتال در آن روز خواهد بود. حال اگر تایم فریم را به حالت هفتگی تغییر دهیم، هر میله بیانگر قیمت سهم در طول آن هفته است. در بورس ایران چون فقط 5 روز در هفته بازار فعال است (شنبه تا چهارشنبه) قیمت آغازین شنبه خواهد بود و چهارشنبه می شود قیمت پایانی سهم در طول آن هفته.

در بازار ارزهای دیجیتال چون تعطیلی وجود ندارد و بازار در هر روز هفته و 24 ساعت شبانه روز باز است، نمودار میله ای هفتگی قیمت یک دارایی دیجیتال را از شنبه تا جمعه شب نشان می دهد. نمودار میله ای از چهار بخش کلی تشکیل شده است.

  • قیمت باز شدن
  • بالاترین قیمت
  • پایین ترین قیمت
  • قیمت پایانی

خط کوچک سمت راست میله نشان دهنده قیمت پایانی و خط کوچک سمت چپ نشان دهنده قیمت آغازین سهم یا ارز دیجیتال می باشد. در تصویر ذیل دو نوع صعودی و نزولی از نمودار میله ای را مشاهده می کنید.

نمودار میله ای در تحلیل تکنیکال

هنگامی که تعداد زیادی از این میله ها را کنارهم قرار بگیرند، یک نمودار میله ای برای انجام تحلیل تکنیکال برای ما ترسیم می شود. در تصویر زیر نمونه ای از این نمودار میله ای ارز دیجیتال اتریوم را مشاهده می کنید.

بار چارت

نمودار شمعی ژاپنی

نمودارهای شمعی ژاپنی یا اصطلاحا کندل استیک (Candlestick) برای اولین بار در قرن هفدهم میلادی توسط تاجران ژاپنی ابداع شد. آن ها از نمودار شمعی برای انجام معاملات برنج استفاده می کردند. اما به مرور زمان توسط تریدرها و معامله گران بازار های مالی در دهه 90 میلادی مورد استفاده قرار گرفت.

نمودار های شمعی ژاپنی همانند نمودار های میله ای از چهار قسمت اصلی تشکیل شده است:

  • قیمت پایانی
  • قیمت باز شدن
  • بالاترین قیمت
  • پایین ترین قیمت

نمودار Candle Stick در سال های اخیر محبوبیت زیادی در میان تریدر ها پیدا نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال کرده است، چراکه با استفاده از کندل های قیمتی، به راحتی می توان فشارهای خرید و فروش بازار را تشخیص داد و اطلاعات بسیار مفیدی از قدرت خریداران و فروشندگان به دست آورد.

نمودار کندل استیک (شمعی ژاپنی)

تفاوت اساسی نمودار شمعی و میله ای در نحوه نمایش آنهاست. در نمودار شمعی ژاپنی خط های باریک که سایه (Shadow) نامیده می شوند، نشان دهنده نوسان قیمت بین کمترین و بیشترین مقدار در طول روز می باشد. در عوض قسمت پهن کندل که به آن بدنه (Body) می گویند، فاصله بین قیمت باز شدن و قیمت پایانی را نمایش می دهد.

اگر قیمت باز شدن کندل در زیر قیمت بسته شدن قرار داشته باشد، کندل قیمتی صعودی (سبز رنگ) است و اگر قیمت باز شدن در بالای قیمت بسته شدن قرار داشته باشد، کندل قیمتی نزولی (قرمز رنگ) خواهد بود. اگر قیمت باز شدن و بسته شدن یکسان باشد، کندل قیمتی خنثی است، که بیانگر برابری قدرت خریداران و فروشندگان است. علاوه بر این، قیمت های باز و بسته شدن کندل ها در نمودار های بلند مدت (مثل روزانه یا هفتگی) معمولا به عنوان حمایت و مقاومت برای معاملات روزانه (Day trading) استفاده خواهد شد.

نکته حائز اهمیت این است که طول کندل های ژاپنی نشان گر رفتار معامله گران در بازار است. بطوری که کندل های صعودی بلند، حکایت از اشتیاق بالای خریداران دارد و کندل های نزولی بلند، نشان می دهد که فروشندگان دلیلی پیدا کرده اند تا دارایی خود را به فروش برسانند. کندل های کوتاه هم نشانگر شک و تردید در بازار هستند. یعنی سرمایه گذاران و تریدرها در رابطه با روند بازار شک و تردید دارند و این امر می تواند اولین نشانه از تغییر روند و بازگشت بازار باشد.

اگر تعداد زیادی از این کندل ها را در کنار هم قرار دهیم به یک نمودار شمعی ژاپنی برای تحلیل دست می یابیم. در تصویر زیر نمونه ای از این نمودار ها را که مربوط به ارز دیجیتال ریپل است مشاهده می کنید.

تفاوت نمودار حسابی و نمودار لگاریتمی

نمودارهای تحلیل تکنیکال دارای دو محور می باشند: محور x (افقی) برای نمایش زمان و محور y (عمودی) برای نمایش قیمت است. تفسیر و تحلیل نمودار سهام بسته به نوع مقیاس قیمت مورد استفاده در هنگام مشاهده نمودار ، می تواند در بین معامله گران مختلف متفاوت باشد، بیشتر نرم افزارهای تحلیل تکنیکی می توانند سبک های مختلف نمودار را به نمایش بگذارند. محور y (عمودی) که نشان دهنده تغییرات قیمت سهام است، دارای دو مقیاس قیمت می باشد که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد این مقیاس ها عبارتند از:

۱- مقیاس خطی (حسابی) – نمودار خطی نشان دهنده قیمت در محور y (عمودی ) با استفاده از فاصله مساوی بین قیمت های تعیین شده است. نمودارهای خطی مقادیر مطلق را نشان می دهند و تغییرات قیمت آن بصورت عددی محاسبه می شود.

۲- مقیاس لگاریتمی (درصدی) – نمودار لگاریتمی که به آن log نیز گفته می شود، فاصله قیمت را در محور عمودی یا y وابسته به درصد تغییرات قیمت است.

تفاوت نمودار حسابی و نمودار لگاریتمی

نمودار مقیاس لگاریتمی در مقابل نمودارمقیاس حسابی (خطی): تفاوت چیست؟

برای درک بهتر این دو مقیاس قیمت به مثال ذیل توجه نمایید:

شخص الف سهام شرکت ملی صنایع مس ایران (فملی) را به قیمت ۱۰۰ تومان خرید می نماید و بعداز مدتی، قیمت سهام افزایش پیدا کرده و روی قیمت ۳۰۰ تومان اقدام به فروش می کند.

اکنون برای تغییرات قیمت این مثال ۲ روش محاسبه وجود دارد:

۱- حسابی (عددی): از لحاظ عددی قیمت سهام ۲۰۰ تومان افزایش داشته است (۲۰۰ = ۱۰۰ – ۳۰۰)

۲- درصدی : از لحاظ درصدی قیمت سهام ۲۰۰ درصد افزایش داشته است.

شخص ب همان سهام شرکت ملی صنایع مس ایران (فملی) را در قیمت ۳۰۰ تومان خرید می نماید و بعد از مدتی روی قیمت ۵۰۰ تومان اقدام به فروش می کند.

محاسبه تغیبرات قیمت:

۱-حسابی ( عددی ) : از لحاظ عددی قیمت سهام ۲۰۰ تومان افزایش داشته است (۲۰۰ = ۳۰۰ – ۵۰۰)

۲-درصدی : از لحاظ درصدی قیمت سهام ۶۶ درصد افزایش داشته است.

نکته مهم این است که هر دو معامله گر قیمت سهامشان به میزان ۲۰۰ تومان افزایش داشته که در محاسبه عددی شرایط کاملا یکسان است اما از لحاظ کسب سود یا بازدهی شرایط کاملا متفاوت می باشد شخص الف سودی معادل ۲۰۰ درصد به دست آورده یعنی سرمایه او ۳ برابر شده است در صورتی که شخص ب سودی معادل ۶۶ درصد بدست آورده است.

نمودار مقیاس حسابی

نمودار مقیاس حسابی

در تصویر بالا همان گونه مشاهده می کنید در نمودار مقیاس حسابی(خطی) ارتفاع این دو معامله و تغییرات قیمت رو یکسان نشان می دهد چرا که اختلاف قیمت هر دو معامله ۲۰۰ تومان می باشد پس ارتفاع هر دو برابر می باشد.

نمودار مقیاس لگاریتمی

نمودار مقیاس لگاریتمی

در تصویر دوم نمودار مقیاس لگاریتمی رو مشاهده می کنیم که با توجه به محاسبه درصدی ارتفاع تغییرات قیمت این دو معامله رو متفاوت نشان می دهد که در معامله گر شخص الف سود ۲۰۰ درصدی داشته و معامله گر شخص ب سود ۶۶ درصدی داشته که این تفاوت قابل توجه در نمودار مقیاس لگاریتمی کاملا مشهود می باشد.

کدام مقیاس برای تحلیل استفاده شود؟

با توجه به مثال بالا متوجه می شویم که در نمودار مقیاس حسابی (خطی) میزان حرکت واقعی امواج مشخص نیست و اگر بخواهیم نمودار را با واقعیات بازار تطابق دهیم باید تغییرات قیمت بصورت درصدی محاسبه شود و روی نمودارها اعمال شود. هرگاه در امواج، حرکتی سریع و پرشتاب مشاهده کردید که این تغییرات قیمت بیش از ۱۰۰ درصد باشد باید برای تحلیل از نمودار مقیاس لگاریتمی استفاده شود در واقع برای تحلیل بازه های زمانی میان مدت و بلند مدت باید از نمودار مقیاس لگاریتمی استفاده کنید اما دقت شود که در بازه های زمانی کوتاه مدت و کوچک که درصد تغییرات قیمت معمولا زیر ۱۰۰ درصد می باشد اختلاف بین قیمت ها چندان زیاد نیست بنابراین نمودار مقیاس لگاریتمی با حسابی اختلاف چندانی نخواهد داشت و در این صورت استفاده از نمودار مقیاس حسابی مشکلی برای تحلیل و ترسیم ابزارها ایجاد نخواهد کرد.

ابزار فیبوناچی و مقیاس لگاریتمی

یکی از ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال ابزارهای فیبوناچی قیمت است که معامله گران برای بدست آوردن نقاط حمایتی و پیداکردن اهداف قیمتی از این ابزار مهم استفاده می نمایند. همان گونه که گفته شد برای تغییرات قیمت بالای ۱۰۰درصد و نمودارهای میان مدت به بالا باید از نمودار مقیاس لگاریتمی استفاده شود بیشتر نرم افزارهای تحلیلی که ابزار فیبوناچی را در منوی ابزارهای خود قرار داده اند محاسبات این ابزار کاملا بصورت حسابی برنامه نویسی شده است و زمانی که شما نمودار را در حالت مقیاس لگاریتمی قرار می دهید ابزار فیبوناچی نمی تواند به صورت درصدی بازگشت قیمت را محاسبه کند و چیزی که نمایش می دهد کاملا بصورت حسابی است.

در نرم افزار تحلیلی متاتریدر۵ ( مفیدتریدر ۵) ابزار فیبوناچی این نرم افزار قابلیت محاسبه فیبوناچی بصورت درصدی در نمودار مقیاس لگاریتمی را دارد و در نمودار مقیاس حسابی هم بصورت حسابی محاسبه می کند.

در مثال زیر تفاوت محاسبه فیبوناچی در نمودار مقیاس حسابی و نمودار مقیاس لگاریتمی در نرم افزار متاتریدر۵ کاملا مشهود است.

در تصویر فوق نمودار مقیاس حسابی در نماد شیراز را مشاهده می کنید که قیمت از محدوده A (126ریال) تا نقطه B (5024ریال) افزایش داشته است و برای این حرکت AB یک فیبوناچی ریتریسمنت ترسیم شده است و نقطه C روی تراز ۶۱.۸ درصد قرار گرفته که قیمت (۱۸۹۰ریال) می باشد یعنی بازگشت تقریباً ۶۲درصد را نشان می دهد.

اما در تصویر دوم نمودار مقیاس لگاریتمی نماد شیراز می بینیم که فیبوناچی ریتریسمنت نقطه c را روی تراز فیبوناچی ۲۳.۶ درصد نشان می دهد. این تفاوت فاحش به دلیل اختلاف قیمت نقطه A-B (126-5024) است که اگر میزان رشد قیمت A-Bرا بصورت درصد حساب کنیم مقدار آن برابر است با ۳۸۸۷ درصد افزایش قیمت که در نمودار حسابی این میزان تغییرات قیمت مشاهده نمی شود ولی در نمودار مقیاس لگاریتمی این میزان کاملا مشهود است.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا