اخبار فارکس

تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری

معمولا دو واژه‌ی معامله‌گر و سرمایه‌گذار به اشتباه جای یکدیگر به‌کار می‌روند. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای به‌درستی فرق این دو را می‌دانند؛ این دو مفهوم کاملا از یکدیگر مجزا هستند. شاید یکی از دلایل اشتباه در تشخیص این دو مفهوم آن است که هردوی آنها از یک هدف مشترک برخوردار هستند؛ یعنی کسب درآمد از بازار سهام.

معامله گر کیست؟ بررسی تیپ های مختلف تریدر

معامله گر کیست

در دنیای کنونی می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین اصول حفظ ارزش پول، سرمایه گذاری است. از گذشته های دور، خرید و فروش از طریق مبادلات کالا به کالا وجود داشته و تا کنون به اشکال مختلفی ادامه پیداکرده است. تریدر ها در بازارهای مالی انواع مختلفی دارند. این تفاوت‌ از روحیات مختلف آنها، مدت زمان ماندن در معامله و … نشات می‌گیرد. در این مقاله قرار است با انواع معامله گران آنها آشنا شویم.

ریشه کلمه معامله گر چیست؟

معامله گر در معنای لغوی به کسی گفته می‌شود که در هر بازاری خرید و فروش انجام می‌دهد. در ادبیات رایج بازار، تریدر کسی است که مدت زمان خرید و فروش‌هایش کوتاه است و بیشتر از فراز و فرودهای قیمت در بازار سود کسب می‌کند. در لغت شاید به نظر بیاید که این کار آسانی باشد، اما درواقع نیازمند تحلیل و مهارت بالا برای شناخت بازار هدف است. شناخت روند بازار در بازه های کوتاه مدت دارای ریسک فراوان در معامله می‌باشد.

تفاوت معامله ‌گر با سرمایه ‌گذار چیست؟

زمان، نقطه تفاوت میان سرمایه گذاران(investor) و معامله گران می‌باشد. همانطور که در ابتدا گفته شد، مدت زمان حضور تریدر در معاملات کوتاه است. معمولا زمان حضور معامله‌گران در یک معامله، کوتاه مدت و یا میان مدت می‌باشد. سرمایه‌گذار دید بلندمدتی به بازار دارد. درگیر نوسانات کوتاه مدتی بازار نمی‌شود و می‌توان گفت سنگ بنای تحلیل هایشان بنیادی یا همان فاندامنتال است. سرمایه‌گذاران فاندامنتالیست، معتقدند که قیمت یک سهم در هر نقطه‌ای هم که باشد، درنهایت به آن قیمت ارزش ذاتی خود می‌رسد. بنابراین یکی از تحلیل های سرمایه‌گذاران، بررسی ارزش ذاتی سهام (NAV) می‌باشد. درصورتیکه قیمت لحظه‌ای یک سهم از قیمت ارزش ذاتی کمتر باشد، آن سهم ارزنده می‌باشد.

تفاوت معامله ‌گر حرفه‌ای با مبتدی چیست؟

کنترل هیجانات و عواطف

مدیریت سرمایه و ریسک

تعیین حدضرر

به روز نگه داشتن دانش

داشتن استراتژی معاملاتی

جلوگیری از طمع و وحشت

معامله ‌گران مشهور دنیا چه کسانی‌اند؟

مارک داگلاس (Mark Douglas)

ری دالیو (Ray Dalio)

جسی لیورمور (Jesse Lauriston Livermore)

انواع تیپ شخصیتی معامله گران

هر یک از ما انسان‌ها گاهی با ترس، گاهی وحشت، گاهی هم دچار طمع و غرور می‌شویم، لجاجت می‌کنیم و با یک‌دندگی کار خود را توجیه می‌کنیم یا سهمی که از آن سود خوبی گرفته‌ایم را به‌عنوان معشوقه خود انتخاب می‌کنیم. گاهی اوقات هم تمام این کارها را باهم انجام می‌دهیم.

1- تیپ شخصیتی معامله گران حریص در بورس

اکثر متخصصان هم‌عقیده‌اند که حرص و طمع نمی‌تواند پیشوای خوبی در سرمایه گذاری باشد. در بین بزرگان بورس مشهور است که طمع مغز را می‌خورد. از این بابت که حرص باعث به وجود آمدن تمنای بیش‌ازحد برای کسب سود می‌شود، افراد حریص در بورس بیشتر گرفتار کلاه‌برداران می‌شوند و یا در تله‌های امیدهای پوچ می‌افتند. حرص یکی از قوی‌ترین و شدیدترین هیجانات هست و توانایی این را دارد تا معامله گر را به جلو سوق دهد. پس به‌هیچ‌عنوان جای تعجب ندارد اگر هیجانات بتوانند به‌راحتی جای خود را بافهم و شعور سرمایه گذار عوض کنند.

2- تیپ شخصیتی معامله گران قماربازان در بورس

قماربازی از چهره‌های پرخطر طمع‌کاری هست و بسیار اعتیادآور است. قمارباز همیشه بیشتر می‌خواهد و هیچ زمان به کم راضی نمی‌شود؛ و آن‌قدر تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری دنبال سود های متوالی می‌رود که آخر به بیراهه می‌افتد. پاراسلسوس طبیب و فیلسوف سوئیسی جمله زیبایی دارد که می‌گوید «داروی بیش‌ازحد می‌شود سم» یعنی سود بردن خوب و بسیار لذت بخش است، اما با زیاده‌روی کردن خطرناک می‌شود. روانشناسان بر این باورند که کسب سود در بورس حالتی در مغز پدید می‌آورد که با حالات مصرف مواد مخدر برابری می‌کند و با بالا رفتن پرتفوی شخص می‌تواند حتی به او حالت نئشگی بدهد که تلاش برای تکرار آن موجب اعتیاد می‌شود و طی آن‌همه ریسک‌ها را فراموش می‌کند.

3-تیپ شخصیتی معامله گران خودبزرگ‌بین‌ها در بورس

خودبزرگ‌بین یا متکبر خود را مهم و بااهمیت می‌پندارد؛ و به‌طور غلوآمیزی احساس لیاقت می‌کند، وی تصور می‌کند بر همه‌چیز و همه‌کس احاطه دارد. معمولاً انسان‌های متکبر از جنایت هم هیچ ابایی ندارند و غالباً از کرده خویش پشیمان نیستند. اعتیاد بعضی از بانکداران، به بزرگ‌بینی که خود ناشی از اعتباری است که به سبب موقعیت شغلی خود دارند همیشه پیامدهای ناگواری را رقم‌زده است. به‌طور مثال در کتاب از طمع تا وحشت جسیکا شوارترز به نیک لیسون اشاره می‌کند که با قماربازی‌های خود بانک معتبر و باسابقه بارینگر لندن را نابود کرد و حتی باعث نوسان قیمت پوند بر سایر ارزها شد. شاید خود شما هم تابه‌حال به این فکر کرده باشید که از همه بیشتر می‌دانید و با فلان روش می‌توانید بازار را شکست دهید و یا از همه کانال‌های سیگنال دهی آگاه‌تر باشید.

4-تیپ شخصیتی معامله گران تقلیدگران در بورس

تیپ چهارم مورد معرفی ما تقلیدگران می‌باشند که به‌وفور در بازارها دیده می‌شوند. این دسته از افراد به دنبال کردن روندها مشغول‌اند. حرکت‌های گله ای جریانی فراگیر و اکثراً ناخودآگاه است، این‌گونه رفتار به دوران (دگردیسی) یا دوران تکامل انسان‌ها برمی‌گردد. در آن زمان اجداد پیشین ما بر این عقیده بوده‌اند که هر که با گروه باشد در امان است. اگر وی در وسط گله باشد تضمین زنده ماندن او بیشتر است. چون شکارچیان به دنبال کسانی می‌گردند که از گله ‌جامانده‌اند. درصورتی‌که حس تعلق به جمع نکنیم دچار ترس و تردید می‌شویم اما نکته قابل‌توجه این است، کسی که همیشه به دنبال گروه در حال حرکت است باید این را بداند که اگر گروه از پرتگاه سقوط کند، او نیز همانند آنان سقوط می‌کند. مزیت راه افتادن دنبال دیگران این است که دیگر نیازی به فکر کردن ندارد و به‌راحتی می‌تواند از زیر بار مسئولیتش شانه خالی کند. درنتیجه هیچ زمان به اشتباهات معامله گری خود پی نمی‌برد و نمی‌تواند مسائل جزئی بازار را تحلیل کند. در آخر هم هر نتیجه‌ای رخ دهد آن را از چشم گروه می‌بیند. این‌گونه افراد گاها در زندگی اجتماعی خود هم ثبات شخصیتی ندارند.

5- تیپ شخصیتی معامله گران شتاب زدگان در بورس

این تیپ شخصیتی که شتاب زدگان نام دارند. ممکن است بسیار اعصابشان ضعیف شود و کار کردن در بورس و اوراق بهادار مبدل به سوهان روحشان شود. به‌طور مثال ممکن است بازار تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری پنج درصد بریزد و در این میان سهم هایی که در پرتفوی اند صف فروش شوند و گاهی این ریزش ظرف چند روز آینده جبران می‌شوند؛ اما همیشه نه تعداد زیادی از سهامداران خورد توان دیدن این روزها را ندارند و سهام پر نوسان خود را از پرتفوی خارج می‌کنند و البته چند روز بعد پشیمان می‌شوند. به همین سبب است که مشاوران و افراد باتجربه در بورس همیشه سهام داری در درازمدت را پیشنهاد می‌کنند و توصیه آنان این است که از سهام های بنیادی استفاده شود و سرمایه بورسی خود را بین صنایع مختلف و نقاط جغرافیایی مختلف تقسیم کنند. تفکر و استراتژی پشت این قضیه این است که صبر در بورس پسندیده هست و درنهایت سهام دار صبور به پاداش مناسبی می‌رسد.

6-تیپ شخصیتی تریدر های وحشت زده در بورس

در بازار بورس بازه‌های زمانی وجود دارد که حتی باعث به جوش آوردن خون خبره‌ترین افراد صبور هم می‌شود؛ آن زمان که وحشت بازار را فراگیرد که متأسفانه این پدیده نادری هم نیست پایبندی به استراتژی شخصی خود بسیار مشکل می‌شود. این نکته را باید به یاد داشت که نوسان همیشه ذات بازار بورس بوده است. چارلز کیندل برگر اقتصاددان و تاریخ‌شناس مسائل اقتصادی ثابت کرده است که تاریخ در بورس اکثراً تکرار می‌شود. اکثراً ماجرا با یک خبر مثبت و یا یک دستاوردی جدید شروع می‌شود و بعد جو سرخوشی راه می‌افتد و همه را فرامی‌گیرد و قیمت‌های سهام بورس سر به فلک می‌کشد. حباب بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و ادامه دارد تا جایی که اولین تردیدها مطرح می‌شود که این‌چنین چیزی امکان وقوع ندارد. از آن‌ پس وحشت دامن همه را می‌گیرد و درنهایت منجر به سقوط می‌شود.

7- تیپ شخصیتی معامله گران عاشق در بورس

همه ما می‌دانیم که عشق انسان را کور و کر می‌کند. عاشق به خاطر غلبه احساسات و هیجانات ضعف‌های معشوق خود را نمی‌بیند. گاها به‌طور عمد آن‌ها را جدی نمی‌گیرد و از آن‌ها چشم‌پوشی می‌کند. این روابط مربوط به روابط انسانی می‌شود، اما در دنیای سرمایه گذاری هم وارد می‌شوند. همان‌گونه که عشق‌های رمانتیک موقتی و گذراست و در بیشتر اوقات ناراحتی و حال خرابی در پی آن می‌آورد، در بورس و بازار سرمایه نیز عیناً همین است. و بسیار گران تمام می‌شود. به‌طور مثال شخصی درگذشته سهام شرکت x را داشته و از او سود خوبی گرفته است و حال دوباره درصدد خرید سهم است. اما این بار عاشق این سهم شده است و خطر اینجاست که این دفعه به معشوق خود اجازه می‌دهد تمام یا بخش بزرگی از پرتفوی را در اختیار بگیرد.

تفاوت های معامله و قمار

تفاوت های معامله و قمار

تفاوت های معامله و قمار در چیست ؟ این یک نظر مشترک بین افراد در رسانه های اجتماعی است که مردم در بازار سهام فقط قمار می کنند. آنها می گویند افرادی که در بازارهای مالی سرمایه گذاری می کنند دلالان هستند و فقط در تجارت خود خوش شانس هستند. معامله گران اصرار دارند كه آنچه انجام می دهند سرمایه گذاری است و هیچ ارتباطی به قمار ندارد. حتی برای معامله گران کم تجربه، داشتن شک و تردید برای کسب سود خیلی مطلوب نیست و کسب سود صد درصدی را بیشتر از شانس و احتمال دوست دارند. اما در بعضی موارد ممکن است معامله گران خوش شانسی یا بدشانسی بیاورند. اما این شانس در تجارت چقدر مهم است؟

یکی از تفاوت های بین تجارت و قمار تعاریفی است که برای آنها وجود دارد. تفاوت این تعاریف حتی برای افرادی که علاقه زیادی به قمار و تجارت ندارند و در مورد بازارهای مالی اطلاعات زیادی ندارند، کاملا واضح و مشخص است. در این جا برخی تعاریف را با هم بررسی می کنیم:

تعریف قمار: زمانی است که در یک بازی که وابسته به شانس است شرکت می کنید، به این امید که پولی بیشتر از آنچه وارد بازی کرده اید، بدست آورید. کلمات کلیدی که در این تعریف جود دارند “شانس” و “امید” هستند.

تعریف معامله: به خرید و فروش در بازار و انتظار برای کسب سود گفته می شود. در این حالت کلمات کلیدی “خرید” و “انتظار” هستند.

تفاوت های معامله و قمار

قمار چیست؟

قمار در درجه اول به شانس تکیه می کند و یک نگرانی برای انسان ایجاد می کند که ممکن است در نهایت همه ی سرمایه ی خود را از دست بدهد و هیچ سودی کسب نکند. در حقیقت، این موضوع اساس بازی و قمار است. شما به امید اینکه میلیون ها تومان پول برنده شوید، باید در بازی سرمایه گذاری کنید. اما مهمتر از همه، این است که قمار بازی است. قمار فروش محصول یا خدمات نیست و هیچ سودی برای جامعه ندارد و فقط به چشم یک سرگرمی باید به آن نگاه کرد. برای اینکه کسی در قمار کسب درآمد کند، شخص دیگری باید پولی را از دست بدهد. و تمام قمارخانه های حرفه ای طوری تنظیم شده اند که خانه همیشه برنده شود. به عبارت دیگر، قمار به این معنی است که شانس شما برای بردن در بازی صفر است.

سرمایه گذاری چیست؟

سرمایه گذاری به پیش بینی دقیق احتیاج دارد. به همین دلیل است که سرمایه گذاران از عدم قطعیت متنفر هستند و عموماً سرمایه گذاری هایی را که سود کمتری را ضمانت می کنند بیش از آنهایی که وعده پول زیادی بدون ضمانت می دهند، می پسندند.

سرمایه گذاران از خطرات آگاه هستند و قبل از شروع کار همه ی آنها را بررسی می کنند. سرمایه گذاری یک بازی نیست. آنها بخشی از فعالیت های تولیدی اقتصاد هستند و برای ایجاد ثروت طراحی شده اند. شرکت ها سهام خود را برای سرمایه گذاری و گسترش و یا خرید و فروش ارز برای ارائه کالاها و خدمات صادر می کنند. بنابراین سرمایه گذاری به طور قاطع یک بازی و فعالیت متکی به شانس نیست. سرمایه گذاران باهوش و سخت کوش عملا تضمین می کنند که در دراز مدت می توانند از راه معامله درآمد کسب کنند.

در این مقاله تفاوت های معامله و قمار با هم بررسی می کنیم:

تفاوت های معامله و قمار

قمار در فارکس

در فارکس می توانید هم سرمایه گذار باشید و هم قمارباز. هستند افرادی که بدون داشتن استراتژی مشخص در بازار به امید “موفق شدن” و کسب درآمد، حضور دارند. این افراد قمارباز هستند. آنها به طور معمول در دراز مدت سودی کسب نمی کنند. از طرف دیگر، سرمایه گذاران کسانی هستند که استراتژی روشنی دارند، آگاه هستند و سعی می کنند از طریق مدیریت محتاطانه سرمایه خود، خطرات موجود را تا حد ممکن به حداقل برسانند و به طور معمول، سرمایه گذاران کسانی هستند که در دراز مدت میتوانند سود زیادی کسب کنند.

تجارت می تواند مانند قمار باشد

وقتی در معاملات روزانه مدام قیمت ها کم و زیاد می شوند، شما با شانس مواجه هستید. یک تفاوت مهم بین تجارت روزانه و رفتن به کازینو این است که وقتی قمار تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری می کنید، انتظار باخت را دارید. به عبارت دیگر، همیشه انتظار می رود که خانه به طور متوسط ​​در طولانی مدت برنده شود. اما تجارت، اگر با مهارت و فکر انجام شود، می تواند شما را در موقعیت برنده قرار دهد.

تقلید از اجتماع در تجارت

ممکن است برخی افراد اصلا علاقه ای به تجارت یا سرمایه گذاری در بازارهای مالی نداشته باشند اما فشارهای اجتماعی باعث می شود که به هر حال در یک زمینه ی مشخص، تجارت یا سرمایه گذاری کنند. این امر هنگامی اتفاق می افتد که تعداد زیادی از مردم در مورد سرمایه گذاری در بازارها صحبت می کنند. مردم برای مطابقت با دایره اجتماعی خود احساس فشار می کنند. بنابراین آنها نیز سرمایه گذاری می کنند تا از غافله عقب نمانند.

بیشتر بخوانید : نحوه خرید سهام در بازار بورس

چه زمانی تجارت اسم قمار می گیرد

اگر مردم واقعاً بدانند که چه کاری انجام می دهند، و در کجا سرمایه گذاری می کنند، میتوان اسم معامله گر روی آن ها گذاشت. اما ورود به معاملات مالی بدون درک از سرمایه گذاری، قمار است. چنین افرادی فاقد دانش لازم برای اعمال کنترل بر سودآوری انتخاب خود هستند. متغیرهای زیادی در بازار وجود دارد که با اطلاعات نادرست در بین سرمایه گذاران یا معامله گران سناریوی قمار را ایجاد می کند. تا زمانی که دانش کافی ایجاد نشده باشد که به مردم امکان غلبه بر شانس های از دست دادن را بدهد، قمار با هر معامله ای که اتفاق می افتد صورت می گیرد.

تفاوت های معامله و قمار

عوامل قمار

هنگامی که شخصی در بازارهای مالی درگیر شد، یک منحنی یادگیری وجود دارد، که براساس بحث اثبات اجتماعی در بالا ممکن است قمار به نظر برسد. این ممکن است با توجه به عملکرد فرد صادق باشد یا نباشد. اینکه فرد چگونه به بازار نزدیک می شود و شروع به فعالیت می کند، تعیین می کند که آیا او یک معامله گر موفق است یا یک تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری قمار باز دائمی در بازارهای مالی است.

تفاوت های معامله و قمار

تفاوت های معامله و قمار : قمار (تجارت) برای هیجان

وقتی شخصی به دلیل هیجان یا اثبات همرنگی با جماعت معامله می کند، به احتمال زیاد، بیشتر از روش غیر روشمند و آزمایش شده به سبک قمار تجارت می کنند. تجارت در بازار هیجان انگیز است. این کار فرد را با ایده ها، سوابق و باورهای مختلف به یک شبکه جهانی معامله گران و سرمایه گذاران پیوند می دهد. با این حال، گرفتار شدن به “ایده” تجارت، هیجانو کمبودها ممکن است از عمل به روشی منظم و هوشمندانه جلوگیری کند.

تفاوت های معامله و قمار : تجارت برای برنده شدن

تجارت به روشی هوشمند و سیستماتیک در هر سناریوی مبتنی بر شانس مهم است. به نظر می رسد معاملات برای پیروزی و کسب سود،‌ آشکارترین دلیل تجارت است. پس سوال اینجاست، اگر نمی توانید پیروز شوید، چرا تجارت می کنید؟ معامله گران خوب زیان های زیادی می دهند. آنها اعتراف می کنند که اشتباهاتی دارند اما سعی می کنند ضرر خود را به حداقل برسانند. نیاز به پیروزی در هر معامله و پایین آوردن احتمال ضرر در شرایطی که پیش رو دارند، باید چیزی باشد که به آنها امکان سودآوری در بسیاری از معاملات را می دهد.

کلام آخر

تمایلات افراد به قمار بسیار عمیق تر از آن چیزی است که اکثر مردم در ابتدا فکر می کنند و فراتر از تعاریف استاندارد است. قمار می تواند به صورت نیاز به اثبات اجتماعی افراد یا همرنگ جماعت شدن، باشد و یا به گونه ای عمل کند که مورد قبول اجتماعی قرار بگیرد، که نتیجه آن، اقدام در زمینه ای است که فرد از آن اطلاعات کمی دارد. قمار در بازارها اغلب توسط افرادی انجام می شود که این کار را بیشتر به خاطر احساس هیجانی که از بازارها می گیرند انجام می دهند. سرانجام، با تکیه بر احساسات یا نگرش پیروزمندانه برای ایجاد سود به جای معامله در یک سیستم هوشمند و آزمایش شده، نشان می دهد که فرد در بازار قمار می کند و بعید است که در طولانی مدت در این معاملات برنده شود.

ویژگی های تریدر موفق

تریدر یا معامله گر به کسی گفته میشود که وظیفه تحلیل را برعهده دارد. همچنین به دنبال خرید و فروش هر گونه دارایی مالی را در بازارهای مالی است. تفاوت اصلی بین تریدر و سرمایه گذار، مدت زمانی می باشد که شخص دارایی ها را نگه میدارد.تریدرها خرید و فروش بیشتری در مدت زمانی یکسانی نسبت به سرمایه گذاران انجام میدهند. تریدر به زمان کوتاه علاقه دارند تا از روند کوتاه مدت سود تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری کسب نماید. در صورتی که سرمایه گذاران چشم انداز طولانی مدت علاقه دارند. معامله بیت کوین به معنای خرید با قیمت پایین و فروش با قیمت بالا میباشد. معاملات ارزهای رمزپایه را از بسیاری جهات میتواند با معاملات فارکس مقایسه نمود. برخلاف سرمایه گذاری که به معنی نگهداری بیت کوین برای مدت طولانی می باشد، معامله گر در ترید میخواهد که قیمت بیت کوین را پیشبینی نماید. فردی که معامله گر میباشد برای رسیدن به مهارت نیاز به زمان، سرمایه و تلاش زیاد میباشد.

سرمایه گذاران با نگاه بلند مدت به دنبال نگهداری یک تا چند ساله ارزهای دیجیتال در کیف پول هایشان می باشند. یعنی حتی اگر شاهد زیان یا سود کلان باشند، تصمیم به خرید یا فروش نمیگیرند! اما معامله گران در بازار ارزدیجیتال کسانی هستند که در بازه زمانی یک روزه تا چندماهه به خرید و فروش و مبادله ارزهای دیجیتال مختلف می پردازند. هدف تریدر ارز دیجیتال، خرید و فروش در کوتاه مدت است.

فهرست مطالب

ویژگی های یک تریدر موفق

  • از این شاخه به ان شاخه نپرید
  • در معامله گری جدی باشید
  • حداقل پنج سال به خودتان فرصت بدهید
  • بیش از ۳% ریسک نکنید
  • معامله های قبلی خود را تحلیل و بررسی نمایید
  • از ترید کردن لذت ببرید
  • تریدر باید مسئولیت پذیر باشد
  • از روش میانبر دوری کنید
  • همه معامله ها را از قبل برنامه ریزی کنید
  • تریدر باید چک لیست معاملاتی داشته باشه

عوامل که باعث تضعیف بازار ارزهای دیجیتال میشوند

  • هک و حمله ارزدیجیتال
  • شایعه پراکنی در خصوص رمزارزها
  • مخالفت دولت ها، افراد مشهور و سلبریتی ها

اشتباهاتی که در ترید رایج میباشد

1. نداشتن برنامه

نداشتن برنامه شفاف و مشخصی که بصورت جدی ان را تنظیم نموده اید یکی از اشتباهتی میباشد که در هنگام ترید با ان مواجه میشوید. افراد نمیدانند به چه دلیل وارد یک معامله خاص شده و مهمتر از ان نمیدانند چه زماتنی از ان خارج شوند. در نتیجه باید قبل از ورود به معامله هدف و حد سود و ضرر خود را مشخص کنند.

2. نگهداری پول در یک صرافی

از اساسی ترین اشتباهات میتوان به این گزینه اشاره نمود؛ از قوانین اساسی برای هر معامله گر در دنیای ارز دیجیتال نگهداری پول ذز یک صرافی میباشد. هیچ وقت پولی که در حال حاضر با ان معامله نمیکنید را در صرافی نگهداری نکنید. اگر صرافی هک شود یا به هردلیلی از دسترس خارج شود شما هیچ دسترسی به پولتان ندارید و ممکن است پولتان را از دست بدهید. برای همین است که گفته میشود اگر پول شما در صرافی باشد هیچ کنترلی بر ان ندارید.

3. ریسک کردن بیش از حد معمول

ترید کار بسیار خطرناکی می باشد. بزرگترین اشتباه میتواند از دست دادن سرمایه ای باشد که توانش را ندارید. به همین دلیل ابتدا قبل از هر معامله به مبلغی که قصد انجامش را دارید نگاه کنید. بدترین حالت ممکن این میباشد که تمام مبلغ را از دست میدهید.

4. تسلیم ترس و طمع شدن

ترس و طمع دو نمونه از اقدامات مهم معامله گران میباشد. ممکن است با شایعات و اخبار پراکنده ای که خوانده و شنیده میشود میتواند به دلیل ترس باعث خرج شدن سریع از معامله شود.

5. تکرار اشتباه

هیچ معامله گری همیشه تمام معامله هایش موفقیت امیز نمی باشد و هیچکس تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری بدون شکست نمیتواند سود اوری مداوم و برنامه صحیح خودش برسد. همیشه باید از معامله های خود درس بگیرید.

انواع معامله گر و سرمایه گذار در بازارهای مالی را بشناسیم

انواع معامله گر و سرمایه گذار در بازارهای مالی را بشناسیم

معامله گران در بازارهای مالی را می‌توان به روش‌های مختلفی تقسیم بندی کرد. در این مقاله به بررسی انواع معامله گر و چگونگی رفتار معاملاتی آنها می‌پردازیم.

با در نظر داشتن معیار طبقه‌بندی رابرت کیوساکی در کتاب ۴ ربع نقدینگی (Cashflow Quadrant)، افراد با توجه به نحوه کسب درآمد به ۴ دسته تقسیم می‌شوند که این ۴ دسته عبارت‌اند از: کارمند، خویش‌فرما، صاحب کسب و کار (کارفرما) و سرمایه‌گذار؛ که دو دسته اول تمرکز بیشتری بر امنیت کاری و دو دسته دوم تمایل به آزادی عمل بیشتر در کار خود دارند. افراد درون هر یک از این دسته‌ها به طور جداگانه بسته به پارامترهای مختلف تقسیم می‌شوند که یکی از این تقسیم‌بندی‌ها درون دسته سرمایه‌گذاران اتفاق می‌افتد.

سرمایه گذاری

در بازارهای مالی، سرمایه‌گذاری به در معرض ریسک گذاشتن سرمایه و دارائی فرد به منظور دریافت بازدهی مالی گفته می‌شود. سرمایه‌گذاران با استفاده از روش‌های مختلف برای بدست آوردن کسب بازدهی و به انجام رساندن اهداف مالی مهم نظیر ایجاد درآمد برای دوران بازنشستگی، پشتیبانی مالی یک مؤسسه نظیر ساخت یا پشتیبانی از مدارس و مؤسسات آموزشی و یا به سادگی افزایش ثروت در طول زمان تلاش می‌کنند.

ابزار‌های سرمایه‌گذاری بسیار متفاوتی برای رسیدن به اهداف یک سرمایه‌گذار وجود دارد که از بین آن‌ها می‌توان به بورس، اوراق قرضه، ETF ها، معاملات آتی، تبادلات بین‌المللی، طلا، نقره، برنامه‌های بازنشستگی و املاک اشاره کرد. سرمایه‌گذاران می‌توانند از زوایای مختلف فرصت‌ها را بررسی کرده و در نهایت به یک استراتژی با کمترین ریسک و بیشترین بازدهی برسند. سرمایه‌گذاران حرفه‌ای‌تر به طور کلی جذب بازارهائی می‌شوند که سرعت نقدشوندگی بالائي در کنار نوسانات جذاب داشته باشند.

انواع معامله گر

تا اکنون، به هر فرد که سرمایه خود را بخاطر کسب سود بیشتر در معرض ریسک قرار دهد، سرمایه‌گذار گفته می‌شد؛ ولی با توجه به میزان زمان درگیری سرمایه اصلی فرد در معامله، می‌توان دسته‌بندی متفاوتی از انواع سرمایه‌گذار ارائه کرد که در ادامه به معرفی و توضیح هر کدام پرداخته می‌شود:

سرمایه‌گذار (Investor, Position Trader)

سرمایه‌گذار در این طبقه‌بندی به آن دسته از معامله‌گران اطلاق می‌شود که به معاملاتی با تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری هدف دریافت سود بلندمدت وارد می‌شوند. بدین جهت به سرمایه‌گذاران، معامله‌گران “خرید و نگهداری” (Buy & Hold Trader) نیز گفته می‌شود. به طور کلی، یک سرمایه‌گذار معاملاتی در بازه زمانی ۱ سال به بالا انجام می‌دهد و به هدف شکار حرکت‌های بزرگ وارد بازار می‌شود. همچنین ریسک معاملات این افراد بسیار کم می‌باشد.

نوسان‌گیر (Swing Trader, Speculator)

با کاهش میزان زمان معامله، نوع جدیدی از معامله‌گری معرفی می‌شود که به دنبال شکار نوسانات موجود درون بازار می‌باشد که اصلاحاً به آن‌ها نوسان‌گیر گفته می‌شود. با کاهش زمان معامله، این افراد ناچار به تحمل ریسک بالاتری در معاملات خود هستند که همین امر موجب می‌شود برای دسته سرمایه‌گذار همانند افراد قمارباز به نظر برسند؛ ولی در اصل Speculator ها با تسلط به تحلیل بازار و مدیریت ریسک و سرمایه خود اقدام به معامله می‌کنند و همین امر باعث می‌شود که در صورت رعایت استراتژی اصولی، موفقیت سریعتری نسبت به سرمایه‌گذاران داشته باشند. بازه معاملاتی یک Speculator معمولاً بین یک هفته تا ۱ سال می‌باشد.

اسکالپر (Scalp Trader)

با افزایش تمایل برای انجام سریع معاملات، افراد به معاملاتی بسیار سریع در بازه چند ساعت تا ۱ هفته روی می‌آورند که این امر در بازارهای بین‌المللی با عمق و سرعت بیشتر تا چند ثانیه هم کاهش می‌یابد. این دسته از معامله‌گران اصطلاحاً Scalper نامیده می‌شوند. یک اسکالپر، در صورت رعایت استراتژی اصولی، می‌تواند مسیر موفقیت مالی را بسیار سریع‌تر از سایر افراد طی کند؛ ولی در این مسیر ریسک بسیار بیشتری را متحمل شده که این امر باعث افزایش فشار روانی بر روی این دسته از معامله‌گران می‌شود و به همین دلیل اکثراً اسکالپرها در کنار استراتژی تحلیل و معاملاتی خود، یک روتین آماده‌سازی روانی قبل و بعد از معاملات را نیز رعایت می‌کنند.

تیپ شخصیتی و نوع معامله گری

با توجه به دسته‌بندی ذکر شده، می‌توان مشاهده کرد که هر فرد بسته به تیپ شخصیتی خود اقدام به معامله در بازه‌های زمانی مختلف می‌کند. ولی چیزی که در بین همه آن‌ها به طور مشترک یک امر حتمیست، لزوم تبعیت همه افراد از استراتژی تحلیلی و معاملاتی اصولی و تدوین شده براساس تیپ شخصیتی هر خویش است. می‌توان گفت فارغ از نوع دسته معاملاتی، توجه و رعایت این استراتژی می‌تواند ضامن بقا و موفقیت مالی انواع معامله گران در بازارهای مالی باشد.

R. Kiyosaki, Cashflow quadrant. Scottsdale, AZ: Plata Publishing, 2011.

تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در چیست؟

معامله گر سرمایه گذار

معمولا دو واژه‌ی معامله‌گر و سرمایه‌گذار به اشتباه جای یکدیگر به‌کار می‌روند. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای به‌درستی فرق این دو را می‌دانند؛ این دو مفهوم کاملا از یکدیگر مجزا هستند. شاید یکی از دلایل اشتباه در تشخیص این دو مفهوم آن است که هردوی آنها از یک هدف مشترک برخوردار هستند؛ یعنی کسب درآمد از بازار سهام.

اما وجه تمایز این دو قشر آن است که رویکردهای آنها در راستای دستیابی به این هدف مشترک متضاد است. به ساده‌ترین بیان، می‌توان گفت که معامله‌گران بورس، سهام خرید و فروش می‌کنند و سرمایه‌گذاران، در شرکت‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. حال بیایید با تمرکز بر سه مفهوم اصلی مرتبط با هر یک از این دو فعالیت، موضوع را برایتان روشن‌تر کنیم:

فلسفه‌ی اصلی

سرمایه‌گذاران در درجه‌ی اول از دیدگاه فاندامنتال به بازار سهام نگاه می‌کنند. هنگام انتخاب یک سهم، سرمایه‌گذاران کاملاً روی آن‌چه شرکت انجام می‌دهد و قرار است در آینده نیز انجام بدهد، سرمایه‌گذاری می‌کنند. آن‌ها بیشتر به نتیجه نهایی اهمیت می‌دهند. آن‌ها گزارش‌های مالی شرکت را می‌بینند که شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و سایر اسنادی می‌شود که شرکت موظف است برای سهامداران خود افشا کند.

این گزارش‌ها، میزان بدهی شرکت نسبت به جریان نقدی کل، سهم شرکت از بازار نسبت به رقبا، میزان رشد و پیش‌بینی‌ها و از همه مهم‌تر میزان سودآوری آن‌ها را به سهامداران نشان می‌دهند. سرمایه گذران کنفرانس‌های عمومی شرکت در طول فصل انتشار گزارشات درآمد را گوش می‌کنند. از دیگر اطلاعات موردتوجه سرمایه گذاران میزان سود تقسیمی در هر سه ماهه (در آمریکا برخی از شرکت‌ها هر سه ماه سود تقسیمی پرداخت می‌کنند در حالی که در ایران سالانه پرداخت می‌شود) و هرگونه اطلاعات مفید دیگری است که برای تصمیم‌گیری درمورد خرید سهام شرکت می‌تواند مؤثر واقع شود.

اما معامله گران در درجه‌ی اول از دید تکنیکال به بازار سهام نگاه می‌کنند. معامله گران از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند که سرمایه‌گذاران کمتر از آن‌ها بهره می‌گیرند. یکی از این ابزارها، اسکنر (دیده‌بان دارای فیلتر) سهام می‌باشد؛ ابزاری حیاتی که به معامله‌گران کمک می‌کند تا در هر لحظه، با فیلتر کردن دیده‌بان با تنظیمات خاص و دلخواه سهم مورد نظر خود را پیدا کنند. با اسکنر سهام، معامله‌گران می‌توانند هر سهمی را، خواه رو به بالا و خواه رو به پایین باشد، چه ارزش بازار آن کوچک و چه بزرگ داشته باشد و چه دارای حجم زیاد یا کم و شناوری بالا یا پایین باشد، انتخاب کنند. این‌ها اصطلاحات تکنیکال هستند که احتمالاً سرمایه‌گذاران به دنبال انها نیستند. نکته این است که معامله گران به دنبال شکار این حرکات بزرگ در نوسانات قیمت باهدف کسب سودهای احتمالی هستند و فیلترهای درون اسکنر سهام می‌تواند کمک کند تا به این مقصود برسند. (سایت finviz یک نمونه برای پیگیری دیده‌بان بازار سهام آمریکا است)

در حالی که سرمایه‌گذاران گزارش‌های مالی یک شرکت را رصد می‌کنند، معامله‌گران بادقت نمودار سهام شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهند. در این نمودارها ، معامله‌گران بسیاری از اندیکاتورهای مورد مطالعه در برنامه معاملاتی خود را اعمال می‌کنند تا نقاط ورود و خروج مناسب را کشف کنند. آن‌ها شاخص‌هایی مانند میانگین‌های متحرک (ابزاری برای ارزیابی صعودی یا نزولی بودن روند سهام) و یا اندیکاتور شاخص مقاومت نسبی RSI (ابزاری برای تعیین اشباع فروش یا خرید سهام) را مورد استفاده قرار می‌دهند.

اما قبل از این‌که معامله‌گران شروع به معامله یک سهام کنند، درصدد رصد الگوهای خاصی در آن نمودار برمی‌آیند. هر معامله‌گر یک استراتژی دارد و از این رو، به دنبال الگویی است که در حوزه استراتژی او جای بگیرد. پس از آن، معامله‌گران سطح حمایت یا مقاومت شکسته‌شده را پیدا می‌کنند. آن‌ها تعداد بیشماری از فاکتورها مانند فاصله قیمت خرید و فروش، نوع معاملات انجام‌شده در حال حاضر و نوع کندل ایجادشده در زمان ورود به معامله خرید را بررسی می‌کنند. همه‌ی این ابزارها به طور ویژه‌ای برای معامله‌گران روزانه مهم هستند.

مدت زمان

همان‌طور که هر سرمایه‌گذار عادی نیز می‌گوید، هرگز سعی نکنید برای بازار زمان تعیین کنید. سرمایه‌گذاران برخلاف معامله‌گران میل ندارند تا به حرکت روزانه‌ و یا حتی حرکت هفتگی قیمت‌ها توجه کنند و آنها را مورد بررسی قرار بدهند. آن‌ها به اندازه‌ی یک معامله‌گر به نوسانات بازار توجه ندارند. آن‌ها اساساً چشم‌انداز بلندمدت‌‌تری نسبت به معامله‌گران دارند؛ این چشم‌انداز مطمئناً بیشتر از یک سال بوده و می‌تواند حداقل ۵ سال باشد. از دیدگاه این گروه، زمان‌بندی کردن بازار کاری احمقانه است.

با این حال، از تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری دیدگاه یک معامله‌گر، زمان‌بندی بازار همه‌چیز است. معامله‌گران سوئینگ در تایم‌فریم‌های متفاوت با بهره‌گیری از نوسانات قیمت به دنبال خرید در قیمت کم و فروش در قیمت بالا (و یا خرید در قیمت بالا و فروش در قیمت کم) هستند؛ نکته‌ای که یک سرمایه‌گذار معمولاً اهمیتی به آن نمی‌دهد و فقط آرام می‌نشیند. یک معامله‌گر روند، سعی دارد در قیمت بالا خرید کند و در قیمت بالاتر بفروشد (و یا در قیمت پایین بفروشد و در قیمت پایین‌تر معامله را با سود ببندد). به عبارت دیگر، یک معامله‌گر سهام را با دید کوتاه‌مدت یا میان‌مدت؛ و یک سرمایه‌گذار همان سهام را با دید طولانی‌مدت خریداری خواهد کرد.

تشخیص نوع معامله‌گری فرد نیز مهم است. یک معامله‌گر روزانه، سهام را در همان روز ظرف چند ساعت، چند دقیقه یا حتی چند ثانیه خریداری می‌کند و می‌فروشد؛ در حالی که یک معامله‌گر سوئینگ، سهام را حداقل برای یک روز نگه می‌دارد. (برای آگاهی از انواع استراتژی‌های معاملاتی در بازار این مقاله را بخوانید)

سطح مهارت

هرچه وقت بیشتری در بازار صرف کنید، به طور طبیعی در معرض ریسک بیشتری قرار می‌گیرید. زمان حضور یک معامله‌گر (از نظر خرید و فروش در بازار)، می‌تواند به طور قابل‌توجهی طولانی‌تر از یک سرمایه‌گذار باشد؛ بنابراین به سطح مهارت بیشتری برای موفقیت در کسب درآمد نیاز دارد.

یک معامله‌گر مجبور است زیان خود را سریع کنترل کند؛ در صورتی که یک سرمایه‌گذار می‌تواند در صورت مواجهه‌ی شرکت با یک مانع، تا زمانی که اصول تحلیل بنیادی آن دست‌نخورده باشد، صبر کند.

هر یک از این فعالیت‌ها به اصول فکری دیگری نیز احتیاج دارند. سرمایه‌گذاران باید از نوعی باور و ادراک در مورد شرکتی که سهام آن را خریداری می‌کنند، برخوردار باشند. از آن سو، رویکرد یک معامله‌گر کمتر احساسی است؛ در واقع، تصمیمات آن‌ها در هنگام تحلیل تکنیکال سهام باید بر اساس منطق باشد.

نتیجه نهایی

صرف نظر از رویکرد شما نسبت به بازار سهام، بدون شک برای انجام هر کار، تحقیقات گسترده‌ای لازم است. یک معامله‌گر باید بسیاری از شرایط تکنیکال را بررسی کند تا سهامی را که ارزش معامله دارد، بیابد؛ و یک سرمایه‌گذار باید ریز و درشت‌ شرکت را مطالعه کند تا متوجه پایداری یا عدم پایداری فلسفه‌ی مالی، محصول نهایی و یا خدمات شرکت در بلندمدت شود.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا