حد سود یا Take Profit چیست؟

مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک یکی از شرطهای ضروری برای موفقیت در معاملهگری فعال (Active trading) است و بااینوجود اغلب نادیده گرفته میشود. باید در نظر داشت یک تریدر بدون استراتژی مدیریت ریسک مناسب، حتی پس از سود بسیار تنها با یک یا دو معامله بد همهچیز را از دست خواهد داد. مدیریت ریسک به کاهش ضرر کمک میکند و همچنین میتواند معاملهگران را در برابر از دست دادن کل سرمایه بیمه کند. اگر شما ریسک یک معامله را مدیریت کنید، درهای کسب درامد در بازار برای شما باز خواهد شد.
در ادامه به برخی از استراتژیهای ساده مدیریت ریسک برای محافظت از سود و سرمایه شما، میپردازیم.
سرفصلهای این آموزش
پایبند بودن به قانون یک درصد
بسیاری از معاملهگران روزانه از قانون یک درصد پیروی میکنند. این قانون به این صورت است که شما هرگز نباید بیش از یک درصد از کل سرمایه خود را در یک معامله قرار دهید. بنابراین اگر برای مثال ۱۰ هزار دلار در حساب معاملاتی خود دارید، موقعیتی که قصد ورود به آن را دارید، تحت هیچ شرایطی نباید بیش از ۱۰۰ دلار باشد؛ یعنی یک درصد از کل سرمایه شما!
این استراتژی در بین سرمایهگذاران خردی که سرمایه زیادی ندارند بسیار محبوب است. هرچند گاهی این افراد ریسک بیشتری کرده و با دو درصد از کل سرمایه خود وارد یک معامله میشوند.
بد نیست بدانید که سرمایهگذاران بزرگتر حتی درصد کمتری از کل سرمایه خود را درگیر یک معامله میکنند. چرا که هرچه میزان سرمایه شما بیشتر باشد به طبع آن اندازه موقعیت معاملاتی (Position) شما نیز بزرگتر خواهد بود.
بهترین راه برای متعادل نگهداشتن ضرر و زیان، این است که این قانون را رعایت کنید حد سود یا Take Profit چیست؟ و هیچوقت بیشتر از ۲ درصد از کل سرمایه خود را درگیر یک معامله نکنید. در غیر این صورت کل سرمایه شما در معرض ریسک زیادی قرار خواهد داشت.
تنظیم نقاط حد ضرر و سود (Stop-Loss & Take-Profit Points)
نقطه حد ضرر، قیمتی است که در آن معاملهگر سهام خود را میفروشد و میزان ضرر را به جان میخرد. این مسئله اغلب زمانی رخ میدهد که روند معامله طبق انتظار یک معاملهگر پیش نرود. اصولاً نقاط حد ضرر برای این است که معاملهگر دچار توهم ذهنی “قیمت دوباره برمیگردد” نشده و با کمک نقطه حد ضرر، از ضررهای بیشتر جلوگیری میکند.
بهعنوانمثال اگر سطح کلیدی حمایت یک رمزارز یا یک سهام شکسته شود، معاملهگران به سرعت اقدام به فروش آن دارایی میکنند.
از طرف دیگر نقطه برداشت سود به قیمتی گفته میشود که در آن معاملهگر سهام خود را میفروشد و با کسب سود از معامله خارج میشود. معمولاً این نقاط کمک میکنند که یک معاملهگر سود مطمئنه از یک معامله را به دست آورد.
بهعنوانمثال، اگر رمزارز یا سهامی پس از یک حرکت بزرگ صعودی به سطح مقاومتی کلیدی خود نزدیک شود، معاملهگران ممکن است پیش از رسیدن قیمت به ثبات نسبی در نزدیکترین مقاومت کلیدی اقدام به فروش دارایی کنند.
برنامهریزی معاملات؛ بخشی جدانشدنی از زندگی یک معاملهگر موفق
معاملهگران موفق معمولاً این عبارت را نقل میکنند: ” از قبل برای معاملات خود برنامهریزی کنید و اجازه بدهید این برنامهریزیها معاملات شما را پیش ببرند.” برنامهریزی کردن، اغلب فاصله بین موفقیت و شکست است.
مشخص کردن حد ضرر (Stop Loss) و نقطه برداشت سود (Take Profit) دو بخش کلیدی از برنامهریزی یک معاملهگر موفق است. یک تریدر موفق میداند که تا چه اندازه حاضر است برای یک دارایی هزینه کند و با چه قیمتی مایل است آن را بفروشد.
با دانستن این موارد، شما میتوانید احتمال بازدهی معاملات خود را با اهداف تعیینشده بسنجید و اگر میانگین سود مناسب باشد، وارد معاملات مذکور شوید.
در سوی دیگر یک تریدر ناموفق غالباً بدون داشتن برنامه در مورد نقاط فروش سود یا زیان، وارد معامله میشوند. درست مانند قماربازان به صورت پنجاهپنجاه و با تکیه بر شانس پیش میروند. آنها در این حین ناگهان مغلوب احساسات شده و معاملات احساسی جای معاملات منطقی را میگیرد. در ادامه با هر ضرر افراد معمولاً دوست دارند صبر کنند و امیدوارند که بتوانند پول ازدسترفته خود را به شکلی جبران کنند، درحالیکه اگر سود کنند به طمع کسب سودهای بیشتر شروع به معاملات بیپروا میکنند.
محاسبه بازده مورد انتظار
تنظیم نقاط حد ضرر و حد برداشت سود برای محاسبه بازده مورد انتظار نیز ضروری است. این محاسبه برای معاملهگران یا تریدرها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا به کمک آن انتظارات از معامله شکلی منطقی پیدا خواهد کرد. همچنین، این محاسبه روشی سیستماتیک برای مقایسه معاملات مختلف بوده و نهایتاً به کمک آن میتوان سودآورترین معاملات را انتخاب کرد.
با استفاده از فرمول زیر میتوان بازده مورد انتظار را محاسبه کرد:
[(احتمال سود) x (حد سود % سود)] + [(احتمال ضرر) x (حد ضرر% ضرر)]
[(Probability of Gain) x (Take Profit % Gain)] + [(Probability of Loss) x (Stop-Loss % Loss)]
بازده مورد انتظار یک معاملهگر فعال را میتوان به کمک این محاسبه به دست آورد. معاملهگران از این فرمول برای سایر موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند تا نهایتاً دارایی یا رمزارزی که بیشترین بازده را دارد انتخاب کنند. علاوه بر این احتمال سود یا ضرر را میتوان با استفاده از شکستهای تاریخی و شکست از سطح حمایت یا مقاومت نیز محاسبه کرد، هرچند برخی از معاملهگران به کمک تجربه و دانش خود، این میزان را بر پایه علم حدس میزنند.
تنوعبخشی و هج بودن (Hedge)
هرگز تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید تا مطمئن باشید که از معاملات خود حداکثر استفاده را میبرید. اگر تمام پول خود را در یک سهام یا یک رمزارز قرار دهید، در واقع خود را برای یک ضرر بزرگ آماده میکنید. بنابراین به یاد داشته باشید که باید به سرمایهگذاریهای خود تنوعبخشید. تنوعبخشی شامل مسائل زیادی از جمله صنعتی که در آن سرمایهگذاری کردهاید، بازارهای متفاوت و یا حتی مناطق جغرافیایی مختلف میشود. این مسئله نهتنها به شما کمک خواهد کرد تا ریسک خود را مدیریت کنید ، بلکه فرصت سرمایهگذاریهای بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد.
همچنین ممکن است زمانی مجبور به حفظ یا هدج کردن(Hedge) موقعیت معاملاتی خود باشید. معمولاً از هدج در زمانی استفاده میشود که معاملهگر به دنبال کاهش اثر نامطلوب حرکت قیمت است. در این مواقع فرد با اقدامی در مخالف جهت بازار یک ارز یا اقداماتی جبرانی برای حفظ سرمایه، از خود در برابر ریسک محافظت کرده و در زمان آرامش بازار، از این استراتژی دفاعی خارج میشود.
نسبت ریسک به پاداش یا R%
نسبت ریسک به سود یا پاداش، به میزان سود احتمالی دریافتی به ازای هر واحد دارایی در معرض خطر و ریسک سرمایهگذاری گفته میشود. بسیاری از سرمایهگذاران از محاسبه بازده مورد انتظار سرمایهگذاری و نسبت ریسک / پاداش استفاده کرده تا ریسک موردنیاز برای یک بازده مطلوب را محاسبه کنند.
یک سرمایهگذاری با نسبت ریسک به پاداش ۱ به ۷ (۱:۷) به این معنی است که یک سرمایهگذار حاضر است با احتساب کسب ۷ دلار، بر سر ۱ دلار از سرمایهاش ریسک کند. به همین ترتیب نسبت ریسک / پاداش ۱ به ۳ (۱:۳) نشان میدهد که یک سرمایهگذار برای کسب ۳ دلار سود باید ۱ دلار سرمایهگذاری کرده و بر سر آن ریسک کند.
برای محاسبه ریسک مجدداً نیاز به تعیین نقطه حد ضرر داریم (stop-loss) بین نقطه ورود ما به معامله و میزانی کمتر از این نقطه تعیین میشود.
معمولاً بازهای بین ۲ تا ۸ درصد، نقطه مناسبی برای تعیین حد ضرر محسوب میشود اما تعیین این میزان بستگی به نوع بازار و روحیه معاملهگر هم دارد.
نقطه حد سود (Take-Profit) که قبلاً به کمک بازده مورد انتظار محاسبه و پیشبینیشده است، نیز برای تعیین نقطه خروج مورداستفاده قرار میگیرد.
یک معاملهگر قصد دارد سهمی از یک دارایی را به قیمت ۲۹۰ تومان خریداری کند و حد ضرر را روی ۲۶۰ و نقطه سود را روی ۳۸۰ تومان تعیین کرده است. بنابراین ریسک این معامله به ازای هر سهم ۳۰ تومان و احتمال سود آن ۸۰ تومان است.
با تقسیم ریسک بر پاداش به یک نسبت عددی خواهیم رسید که در این مثال به شکل زیر است:
۰.۳۷۵ = ۸۰ / ۳۰ = ریسک/پاداش
اگر نسبت حاصلشده عددی بزرگتر از ۱.۰ باشد، ریسک معامله بیشتر از سو بالقوه آن در یک معامله است پس در نتیجه این معامله ریسک زیادی به همراه دارد. اگر این نسبت عددی کوچکتر از ۱.۰ باشد، سود بالقوه این معامله از ریسکی که متحمل خواهیم شد، بیشتر است.
سخن آخر
یک معاملهگر یا تریدر حتی پیش از ورود به یک معامله، باید نقاط ورود و خروج خود را مشخص کند. با بهرهگیری از حد ضرر مؤثر، نهتنها از ضرر مالی جلوگیری شده بلکه تعداد دفعات خروج غیرضروری از یک معامله نیز به حداقل میرسد. همینطور با استفاده از روش محاسباتی بازده مورد انتظار و نسبت ریسک به پاداش میتوان، دیدی وسیعتر و هوشمندانهتری نسبت به معاملاتی که در آنها قدم میگذاریم پیدا کنیم و در پایان، برنامه نبرد را از پیش برنامهریزی کنید تا از قبل بدانید که در جنگ پیروز شدهاید.
چگونه حد سود تعیین کنیم؟
اگر در بازار مدتی فعالیت داشته اید و با مفاهیم کلی آن آشنایی داشته باشید، به احتمال زیاد با مفهوم “حد سود” و “حد ضرر” نیز آشنایی دارید.
اگر هم مبتدی هستید و به تازگی وارد دنیای معامله گری شده اید، هیچ اشکالی ندارد. ما در این مقاله به ساده ترین شکل ممکن به تعریف
حد سود و انواع آن پرداختیم و یکی از انواع تکنیکالی حد سود یا Take Profit چیست؟ آن یعنی تعیین حد سود به کمک خطوط روند را آموزش دادیم.
حد سود و حد ضرر چیست؟
حد سود یا Take Profit: هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید مکانی را برای خارج شدن از آن
معامله با سود در نظر بگیریم. مکان قرار حد سود یا Take Profit چیست؟ گیری حد سود جایی است که ما این احتمال را میدهیم که معامله انجام شده مجددا در خلاف جهت ما
برگشت کند و سودمان را کاهش دهد.
چرا تعیین حد سود مهم است؟
در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود میشود که فراموش میکند
کی باید از سهم خارج شود و گاها ممکن است سودهایی که از یک معامله بدست آورده را ازدست بدهد.
در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطهای که میخواهد از سهم خارج شود را تعیین میکند.
البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که حد سود یا Take Profit چیست؟ جو کلی بازار و سهم خوب است، میتوانیم حد سود را ارتقا دهیم ، در اصل به این عمل
تعیین حد سود شناور گفته میشود. برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، میتوانیم
این حد سود را بالاتر ببریم و به 5500 تومان ارتقا دهیم. گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی میکند و فراموش میکند که باید
برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند، و گاها ممکن است سودهایی که از یک معامله بدست آورده را ازدست بدهد و گاها سر به سر
یا با ضرر از معامله خارج شود
تعیین حد سود :
برای مثال یک معامله گر میگوید که سهم را در کف کانال صعودی میخرم و در سقف کانال میفروشم. خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش
تعیین نقطه خروج محسوب میشود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود، معامله گر هدف دومی را برای سهمش در نظر میگیرد و میگوید
تا هدف دوم صبر میکنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را میفروشم.
معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی میکند و نقطه ورود را تعیین میکند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته
ب اشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین میکند.
نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است. وارن بافت میگوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر میباشد که برای موفقیت
در بورس باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد.
پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمیتوانید یک سهم را بخرید و بگویید
“حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود میفروشمش”. استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است.
این را همیشه به خاطر داشته باشید که نمیتوان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و
بفروشیم ، معامله بدون برنامه فقط منجر به ضرر خواهد شد.
چگونه حد سود را تعیین کنیم؟
تعیین حد سود بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمیتوان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. حدسود شما با توجه به اینکه
معاملاتتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام میدهید و یا تحلیل بنیادی متفاوت میباشد.
حد سود در تحلیل بنیـادی
یکی از مهم ترین روشهای ارزیابی وضعیت داراییها در بازار مالی، تحلیل بنیادی است. عمده تمرکز تحلیلگران بنیادی حین سرمایهگذاری
در بازار سهام، تعیین ارزش ذاتی سهم بر اساس روشها و معیارهای گوناگون است. این سبک تحلیلی که اصطلاحاً سرمایهگذاری ارزشی
نامیده میشود؛ در واقع یکی از قدیمی ترین روشهای تحلیل بنیادی میباشد.
به بیان ساده تحلیلگران ارزشی به دنبال سهامی هستند که قیمت آن در تابلوی بازار بورس، کمتر از ارزش ذاتی این سهم باشد. زیرا
این روش بیان میکند که قیمت چنین سهامی همواره به سوی ارزش واقعی خود سوق دارند.
همانطور که مشاهده میکنید در این روش حد سود، رسیدن قیمت به ارزش ذاتی سهم میباشد و عموماً زمانی هم برای کسب این سود
متصور نیستند. به طور مثال در تحلیل بنیادی به این نتیجه میرسید که ارزش ذاتی سهم شما 2000 ریال است؛ ولی قیمت حال حاضر بازار
1000 ریال میباشد، پس حد سود خود را 2000 ریال قرار میدهید و هر وقت قیمت به این عدد رسید از معامله خارج میشوید.
حد سود در تحلیل تکنیکال
پیروان تحلیل تکنیکال بر اساس گذشته قیمت، نقطه خروج از معاملات را تعیین میکنند. با توجه به تعداد بالای افرادی که از تحلیل نموداری
به منظور انجام معاملات خود در بازار مالی استفاده میکنند؛ بسیاری از سرمایهگذاران صرفاً حد سود و زیان قیمتی را میشناسند و معمولاً
تمرکز اصلی مربیان معاملهگری نیز بر آموزش این روش مدیریت معاملات است.
در واقع استفاده از نمودار قیمت برای تعیین نقاط خروج روشی مرسوم است که بعضاً معاملهگرانی که از سایر روشهای تحلیل استفاده میکنند
نیز، برای تعیین حد سود و زیان خود از علم تکنیکال بهره میبرند. تعیین حد سود و زیان بر اساس قیمت شامل روشهای مختلفی میباشد که
در ادامه به ذکر چند مورد از رایج ترین آنها میپردازیم:
حال هریک از این روش هارا باهم مرور میکنیم حتما تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید :
1- تعیین حد سود با استفاده از خطوط روند ( سطوح حمایت و مقاومت) :
این خطوط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل میشود. در تحلیل تکنیکال از خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار
استفاده میکنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار میتوانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. این روش برای معامله گران
نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا ، که میتوانند عامل تغییر مسیر بازار و شکلگیری روند جدید باشند کمک میکند.
ما دو نوع خطوط روند داریم:
1-خطوط روند استاتیک
2-خطوط روند داینامیک
حمایت و مقاومت استاتیـک :
به حمایت یا مقاومتی که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست، حمایت و مقاومت استاتیک میگویند. بطور مثال
میگوییم مقاومت ۱۴۰ ریال یا مقاومت ۵۵۰ ریال، مقاومت این سهم است. هر زمانی که قیمت به این سطح نزدیک شود، ما شاهد حمایت یا
مقاومت هستیم. اگر قیمت در حال ریزش باشد شاهد حمایت و اگر در حال صعود به آن سطح قیمتی باشد به مقاومت خودش نزدیک میشود.
ساده ترین حالت همان حمایت و مقاومت افقی است که به صورت معمول داریم و جز حمایت و مقاومت های استاتیک به حساب میآید.
تصویر زیر را مشاهده کنید خط روند که نقش مقاومت دارد مشخص شده است:
حمایت و مقاومت داینامیک:
به حمایت یا مقاومتی که وابسته به زمان بوده و با توجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آن متفاوت است، حمایت و مقاومت داینامیک میگویند.
بطور مثال در مبحث خط روند ها با توجه به اینکه قیمت در کجا با خط روند برخورد میکند و در آنجا حمایت یا مقاومت دارد، مبلغ ریالی آن سطح
هم متفاوت خواهد بود.
تصویر زیر را مشاهده کنید خطوط روند داینامیک که نقش مقاومت و حمایت دارند مشخص شده است:
اساسیترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است.
به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل میشود.
نکات مهم در ارتباط با خط روند:
1- هرچه خط روند سابقه زمانی بیشتری داشته باشد از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.
2- هرچقدر خطوط روند شیب کمتری داشته باشند اعتبار بیشتری خواهند داشت.
با استفاده از گذشته سهم خطوط حمایت و مقاومت را رسم میکنیم و به این صورت برای سهم حد سود و حد ضرر تعیین میکنیم.
در این مقاله به تعریف حد سود و انواع آن پرداختیم ، یکی از انواع تکنیکالی آن یعنی تعیین حد سود به کمک خطوط روند را آموزش دادیم
حد سود در ارزهای دیجیتال چیست؟
تعیین حد سود در ارزهای دیجیتال از مهم ترین کارهایی است که هر معامله گر پس از ورود به بازار ارزهای دیجیتال باید انجام دهد.
تریدرها، معامله گران و تمامی افرادی که در بازار کریپتوکارنسی فعالیت می کنند با اصطلاحات زیادی در این فضا آشنا شده اند. یکی از پرکاربردترین اصطلاحات حد سود و ضرر در ارز دیجیتال است. حد سود و ضرر در واقع روشی برای مدیریت سرمایه در این بازار به شمار می رود. به کمک حد سود و ضرر می توانید زمان مناسب سرمایه گذاری را کشف کرده، پس از دستیابی به بالاترین سود دارایی خود را به فروش رسانده و یا از ضرر بیش از حد دارایی خود جلوگیری کنید.
قبل از خواندن این مقاله پیشنهاد می کنیم برای درک بهتر مفهوم حد ضرر ابتدا مقاله حد ضرر یا Stop-Loss در ارزهای دیجیتال را مطالعه فرمایید.
در ادامه می خواهیم بدانیم حد سود در ارزهای دیجیتال چیست؟
مفهوم حد سود در ارز دیجیتال (حد سود یا Take Profit چیست؟ Take Profit)
در بازار ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی لازم است با مفاهیم اساسی و استراتژی های معاملاتی به طور کامل آشنا باشید. در غیر این صورت به جای کسب سود متضرر خواهید شد. انتخاب زمان درست خروج از معاملات یکی از مهم ترین استراتژی های معاملاتی است که جدا از کسب سود برای حفظ اصل سرمایه باید در نظر بگیرید. این زمان توسط حد ضرر مشخص می گردد.
بر این اساس می توان گفت حد ضرر بیشتر مناسب معاملات کوتاه و یا میان مدت است. تریدرها به کمک حد ضرر قادر هستند اصل سرمایه ای که وارد معامله کردند را از ضرر نجات دهند. کافیست حد ضرری که مد نظرتان هست را در صرافی مورد نظر مشخص کنید. در این صورت به محض رسیدن قیمت دارایی شما به حدی که مشخص کرده اید، صرافی به صورت خودکار ارز شما را به فروش می رساند.
اما اصطلاح حد سود (Take Prefit) مربوط به زمانی است که پس از ورود به یک معامله، زمانی که روند معامله به روش مدنظر ما طی می شود لازم است مکانی را برای خروج از معامله در نظر بگیریم. اما محلی که برای حد سود مشخص می کنیم دقیقا جایی است که احتمال می دهیم روند معامله خلاف روندی که مد نظر ماست پیش می رود و منجر به کاهش سود ما از معامله می شود.
نکته مهم: امکان بالاتر بردن حد سود پس از پیش بینی رشد قیمت بازار وجود دارد. در این صورت شما می توانید سود بیشتری از معاملات دریافت کرده و سپس از آن خارج شوید.
آموزش تعیین حد سود در ارز دیجیتال
در صورتی که جزو آن دسته از افرادی هستید که به صورت روزانه قیمت ها را تحلیل و بررسی می کنید، برای اینکه بیشترین سود ممکن را کسب کنید لازم است حد سود معاملات خود را مشخص نمایید. مراحل تعیین حد سود در چند گام انجام می شود. لازم است برای دستیابی به بیشترین میزان سود این مراحل را درست و به ترتیب انجام دهید.
- تعیین استراتژی معاملاتی برای حد ضرر
یکی از مهم ترین و اصلی ترین کارها برای انجام معاملات این است که استراتژی معاملاتی خود را تعیین کنید. این استراتژی مشخص می کند چه برنامه هایی برای فروش دارید. در این صورت شما می توانید بر اساس استراتژی معاملاتی خود حد ضرر مورد نیازتان را معین کنید. - مسلط بودن به مفاهیم و ابزار تحلیل تکنیکال
علاوه بر اینکه باید از قیمت های لحظه ای ارزهای دیجیتال مختلف نظیر ترون، بیت کوین، اتریوم و. اطلاع داشته باشید، لازم است به کمک ابزارهای مخصوص و اصول تحلیل تکنیکال وضعیت بازار را پیس بینی کرده و بر اساس آن بهترین موقعیت برای خروج از معاملات را مشخص نمایید. پس از اینکه حد سود معاملات خود را مشخص نمودید لازم است به آن پای بند بمانید.
اصول کلی تعیین حد سود و ضرر
یکی از قوانین کلی درباره تعیین حد سود و ضرر این است که وقتی یک سطح حمایتی توسط قیمت شکسته می شود احتمال اینکه نزول بیشتری داشته باشد هم وجود دارد. در چنین حالتی بهترین نقطه حد ضرر جایی پایین تر از سطح حمایت است.
با این حال لازم است نکاتی را رعایت کنیم:
- با وجود اینکه استراتژی معاملاتی و درصد ریسک پذیری شما در تعیین حد ضرر تاثیرگذار است، اما با این حال حد ضرر مشخص شده نباید بیش تر از 10 درصد مبلغ خرید باشد.
- فاصله حد ضرر تا قیمت خرید نباید خیلی زیاد و یا خیلی کم باشد.
- نوسانات عادی مانند 5 درصد دامنه نوسان یک سهم که به صورت روزانه در حال تغییر است نباید منجر به فعال شدن حد حد سود یا Take Profit چیست؟ ضرر شود. به بیان دیگر فاصله حد ضرر با قیمت خرید نباید خیلی کم باشد.
- تعیین حد ضرر برای معاملات کوتاه مدت با تعیین حد ضرر برای معاملات بلند مدت متفاوت خواهد بود.
- لازم است متناسب با تغییر قیمت سهم حد ضرر نیز تغییر کند. زیرا کم شدن سود هم نوعی ضرر محسوب می شود. زمانی که یک ارز دیجیتال خریداری می کنید و قیمت آن دائم رو به افزایش است لازم است متناسب با افزایش قیمت آن ارز، حد ضرر خود را نیز افزایش دهید. در چنین حالتی در صورتی که ارز مورد نظر شما در روند نزولی قرار گرفت، سودی که به دست آورده اید حفظ خواهد شد. این نوع حد ضرر را که متناسب با افزایش قیمت سهم افزایش یافته، حد ضرر متحرک می گویند.
- در صورتی که مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت آن در محدود بالاتر از مقاومت ثابت شد، لازم است حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده قرار دهید.
- در خریدهای بلند مدت و یا میان مدت یک سهم، بهتر است حد ضرر را روی یک محدوده حمایتی معتبر معین کنید. (معمولا بین 10 تا 20 درصد پایین تر از قیمت خرید.)
- در معاملاتی که کوتاه مدت هستند می توانید حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (در صورتی که در حدود 10 درصد باشد.)
- زمانی که دارایی شما به حد سود رسید با فروش آن، سود به دست آمده از زمان خرید این ارز را دریافت خواهید کرد.
- تعیین حد سود بر اساس استراتژی های معاملاتی افراد و از روش های مختلف صورت می گیرد.
بیشتر بخوانید: بلاک چین چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد در ارز دیجیتال (Risk to Reward Ratio)
در نظر بگیرید یک ارز دیجیتال با قیمت 1000 تومان می خریم. حد ضرر آن را روی مبلغ 900 تومان و حد سود آن را روی 1200 تومان می گذاریم. در این صورت نسبت حد ضرر به حد سود ما یک به دو است. به این مفهوم که یا از این معامله 100 تومان ضرر می کنیم و یا 200 تومان سود می کنیم. به این رویداد اصطلاحا می گویند نسبت ریسک به ریوارد. در یک معامله حداقل نسبت ریسک به ریوارد باید یک به یک باشد. در اینجا یک به دو است. معاملات با نسبت ریسک به ریوارد یک به دو، یک به سه و بالاتر سود قطعا مطلوب تر هستند. بهتر است به معاملاتی که نسبت ریسک به ریوارد آنها کمتر از یک به یک است ورود نکنید.
یکی از مهم ترین کارهایی که پس از ورود به بازارهای مالی لازم است انجام دهید مشخص کردن حد سود و ضرر آن است. اکثر معامله گران معمولا زمان مناسب برای ورود به معاملات را پیدا می کنند اما به زمان مناسب خروج از معاملات اهمیتی نمی دهند. همانطور که می دانید نوسان قیمت ارزهای دیجیتال بسیار زیاد است. بنابراین در کنار مشخص نمودن حد ضرر، تعیین حد سود به شما در کسب سود بهتر در معاملات کمک زیادی خواهد کرد. حد سود در واقع نقطه ای است که تریدر بر اساس تحلیل های خود مشخص کرده بیشترین سود را از ارز مورد نظر دریافت کرده و از معامله خارج می شود. شما می توانید از طریق تحلیل تکنیکال حد سود و ضرر را مشخص نمایید.
حد سود در بازارهای مالی (بورس، ارز دیجیتال، فارکس)
مهمترین رکن موفقیت در بازار سرمایه، مدیریت دقیق و اصولی ریسک و سرمایه میباشد. بدون توجه به این رکن، حتی در صورت موفقیت در بازارهای مالی، این موفقیت از طریق قمار سرمایه بدست آمده است. در حالی که در معاملات اصولی، سرمایه فرد به هیچ عنوان به دست شانس و سرنوشت سپرده نمیشود. مدیریت ریسک و سرمایه از اجزاء مختلفی تشکیل شده است که حد سود یکی از این اجزاء میباشد.
برای مطالعه بیشتر در مورد مدیریت ریسک و سرمایه میتوانید به مقالهی ریسک حساب شده در انجام معاملات مراجعه کنید.
تعریف مفهومی
هنگامی که یک معاملهگر در معامله خود به سوددهی میرسد و میزان حد سود یا Take Profit چیست؟ حد سود یا Take Profit چیست؟ آن در حد مطلوبش باشد، اقدام به بستن معامله به قصد برداشت سود خود میکند. شناسایی حد مطلوب سود برای هر فرد بسته به استراتژی تحلیلی معاملاتی مورد استفاده وی متفاوت میباشد. حد سود میتواند توسط پارامترهای تکنیکال یا فاندامنتال تعیین شود.این پارامتر میتواند در بازه زمانی کوتاهمدت به دست آمده باشد و یا هدفی در بلندمدت بوده باشد. همچنین میتواند نشاندهنده یک سطح استاتیک یا داینامیک در نمودار قیمت باشد.
نکات کلیدی
- با فروش دارایی در حد سود، سرمایهگذار اقدام به کسب سود بدست آمده از زمان خرید اولیه تا آن لحظه میکند.
- حد سود برای فرد فروشنده سودآوری دارد. ولی با فروش بالای دارایی و افزایش عرضه در این ناحیه میتواند منجر به ریزش موقت قیمت شود. این امر میتواند برای سایر سرمایهگذارانی که اقدام به فروش نکردهاند منجر به کسر سود و یا حتی ضرر شود.
- حد سود از روشهای مختلف و بر اساس استراتژیهای تحلیلی معاملاتی افراد ایجاد و فعال میشود.
ایجاد حد سود در بازارهای مختلف
در بازار بورس تهران
در بازار بورس تهران، حد سود میتواند یک سفارش از پیش تعیین شده و بدون تاریخ انقضا باشد. که قیمت با رسیدن به این محدوده سفارش را تکمیل کند. موردی که این سفارش دارد این است که بدون سیگنال فروش صادر شده است. که میتواند منجر به این شود که بعد از تکمیل سفارش فروش، قیمت به رشد خود ادامه داده و فرد بخشی از سود بازار را از دست بدهد. با توجه به این نکته، سفارشهای از پیش نوشته شده برای افرادی مناسب هستند که از ابتدا میزان سود و ضرر معینی از هر معامله برای خود در نظر گرفتهاند. این افراد حتی در صورت رشد بیشتر قیمت، از نظر روانی دچار چالش نمیشوند. برای سایر افراد، حد سود در حد یک سطح مقاومتی در نمودار قیمت در نظر گرفته میشود. که با بررسی روزانه نمودار و در صورت دریافت سیگنال فروش در این ناحیه، سفارش فروش ایجاد میشود.
برای آشنایی با مفهوم خرد جمعی، مقاله «خرد جمعی و بزرگان بازارهای مالی» را مطالعه نمایید.
در بازار ارزهای دیجیتال
در بازار ارزهای دیجیتال (Cryptocurrencies)، حد سود به صورت یک معامله Limit یا OCO به صورت از پیش تعیین شده ایجاد میشود. این نوع معاملات همانند سفارشهای از پیش تعیین شده بورس، امکان ادامه مسیر روند قیمت پس از تکمیل سفارش را به همراه دارند. برای این بازار نیز، بررسی مرتب نمودار قیمت بسته به تایمفریم تحلیلی معاملاتی مورد استفاده فرد، به منظور دریافت سیگنال خروج در ناحیه مشخص شده تحت عنوان حد سود، توصیه میشود.
در بازار بین الملل
در بازارهای بینالمللی نظیر فارکس (Forex)، حد سود در جزئیات معامله اصلی تنظیم شده و تحت عنوان Take Profit یا TP شناخته میشود. سیستم کلی آن نیز مشابه با دو بازار دیگر بوده و در صورت رسیدن قیمت به سطح مدنظر اقدام به بستن معامله میکند. همانند بازار رمزارزها، بسته به تایمفریم تحلیلی معاملاتی، توصیه میشود وجود سیگنال در نواحی حد سود مرتباً بررسی شود.
نتیجهگیری
به طور کلی، در بازارهای رونددار مثل بازار بورس و ارز دیجیتال، در نهایت احتمال رشد بیشتر قیمت و فتح قلههای پیشین وجود دارد. ولی موردی که باید مدنظر داشت این است که فرد در لحظه معامله با چه تیپ معاملهگری، در چه مدت زمان و با چه هدف قیمتی اقدام به معامله میکند. پاسخ به این سوالات میتواند برای فرد مشخص کند که در مسیر صعود و نزول قیمت، در کدام نقطه اقدام به خروج کرده و کدام نقطه به نوسانات بیتوجهی کند.
منابع
Murphy, John J.. Technical Analysis of the Financial Markets: A Comprehensive Guide to Trading Methods and Applications. United Kingdom: New York Institute of Finance, 1999.
منظور از حد ضرر یا stop loss چیست؟
بطور کلی می توان گفت حد ضرر یا استاپ لاس Stop loss یعنی بازه ای از قیمت که شما انتخاب می کنید تا معاملات ضررده بسته شوند تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.البته گاهی اوقات دستور استاپ لاس می تواند در سود نیز عمل کند یا حتی در نقطه صفر به صفر.
اما بطور کلی باید اذعان کرد که حد ضرر یا استاپ لاس در معاملات بسیار ضروری بوده و جز اصلی معاملات در بازارهای مالی می باشد. بطور کلی در تمام استراتژی های معاملاتی سوده در بازار های مالی شما باید مقدار ریسک و حد ضرر را به راحتی باید بتوانید محاسبه کنید. در غیر این صورت یک گام اصلی از سیستم معاملاتی ناقص خواهد ماند. در تمام مراحل معاملات مارجینی و غیر مارجینی شما صد در صد نیازمند به دانستن حداکثر ضرر احتمالی هستید و لازم هست که به صورت دستی یا اتوماتیک آنرا اعمال کنید.
با توجه به این که نوسان های بازار می تواند بسیار زیاد باشد و بستن بصورت دستی ممکن است مقدور نباشد پیشنهاد می کنیم که حتما در معاملات خود در دستورات تنظیم شده در کارگزار فارکس یا هر کارگزاری دیگر حتما حد ضرر یا استاپ لاس را قرار دهید تا خود کار اعمال شود.
در بروکرهای فارکس معمولا دستور ضرر در اولیت قیمت قابل دسترس در بازار اجرا می شود و همینطور برای سایر دستور ها مثل حد سود. و گاها ممکن است شما ببینید که دستور بستن معاملات شما با کمی اختلاف یا بشتر انجام شده باشد و این به معنی این است که قیمت لازم برای اجرای دستورات در بازار موجود نبوده است.اما فرموش نکنید بطور کلی اجرا دستورات معاملاتی در تمامی کارگزارن بازار فارکس و سایر بازارهای مالی امری نسبی است و بسته به شرایط می تواند متغییر باشد.
مواردی که برای گذاشتن و تنظیم استاپ لاس ( حد ضرر ) اصولی باید به آنها توجه کنیم:
مقدار پول مشخص در ریسک: تا زمانی که شما درصد پول درگیر شده به معامله را ندانید نمی توانید مقدار صحیح استاپ لاس را حساب کنید. شما باید بدانید در سیستم معاملاتی و مدیریت سرمایه شما چه مقدار ضرر برای هر معامله تعریف شده است، ۰٫۱ درصد ، ۱ درصد یا ۳ درصد یا بیشتر.
پیوت های قیمت: پیوت های قیمت یا Pivot Point ها قیمت هایی هستند که بیشترین پتانسیل چرخش قیمت در آنها وجود دارد و معمولا در گذشته قیمت ها روی این قیمت ها تغییر مسیر داده اند. این قیمت ها نقاط حمایت و مقاومت بازار support و resistance را می توانند تعیین کنند و تریدر ها به انها توجه خاصی دارند تا به کمک این قیمت ها حد ضرر خود را تعیین کنند.
سقف و کف روزانه: قیمت های بالا و پایین گذشته مانند یک خط کش ابعاد احتمالی بازار را نشان می دهند و می توان نقاط عرضه و تقاضا را به کمک آنها حدس زد. بدون دانستن این قیمت ها در استاپ لاس شما موفق نخواهید بود.
سقف و کف قیمت های هفتگی: قیمت های اوج بازار در هفته های گذشته و یا کف های قیمتی در هفته های قبل نقاط خوبی برای چرخش مجدد قیمت ها هستند و در تعیین استاپ لاس ( حد ضرر ) و تیک پروفیت ( حد سود ) بسیار تاثیر گذارند.
ترند های تایم های بالاتر: ترندهای قیمتی در بازه های زمانی بالاتر هم برای ورود به معاملات راهنمای خوبی هستند و هم برای تعیین حد ضرر احتمالی و خروج از بازار.
سطوح فیبوناچی: درصد ها و سطوح فیبوناچی قیمت های احتمالی برای حمایت و مقاومت هستند و برای انجام معاملات این قیمت ها را باید حتما از قبل بر روی چارت تحلیل تکنیکال خود علامت بزنید.
میانگین های قیمت: میانگین قیمت های گذشته و اختلاف قیمت جاری بازار از آنها ابزار و معیار خوبی برای پیش بینی ترند احتمالی است اما مسلما به تنهایی کافی نیست. اما دانستن میانگین روزها و ساعت های گذشته بازار برای انجام معاملات و تعیین استاپ لاس اصولی ( حد ضرر اصولی ) بسیار مهم خواهد بود.