اندیکاتور و اسیلاتور چه تفاوتی دارند؟

آشنایی با اندیکاتور ها و اسیلاتور ها
در این مقاله قصد داریم به معرفی مفهوم اندیکاتور ها در چارت پرداخته و همچنین ماهیت اسیلاتورها را به شما معرفی کنیم. پس برای آشنایی با اندیکاتور ها و.
در این مقاله قصد داریم به معرفی مفهوم اندیکاتور ها در چارت پرداخته و نحوه استفاده از آنها در تحلیل تکنیکال را آموزش دهیم. بر این اساس تفاوت میان اندیکاتور های Leading (هدایتگر) و Lagging (دنبال کننده) را بررسی نموده و مزایا و معایب هر کدام را توضیح می دهیم. همچنین نحوه مطالعه اسیلاتور ها و سیگنال گیری از آنها را نیز بررسی می نماییم. پس برای آشنایی با اندیکاتور ها و اسیلاتورها با ما همراه باشید.
آنچه در این مطلب می خوانیم ☜
آشنایی با اندیکاتور ها و اسیلاتور ها ؛ اندیکاتور
اندیکاتور ابزاری است که از طریق بکارگیری یک فرمول ریاضی، اطلاعات قیمت دارایی مورد نظر را به یک داده تبدیل می کند. این اطلاعات قیمت شامل قیمت باز شده، قیمت بسته شده، بالاترین قیمت و در نهایت پایین ترین قیمت در بازه زمانی مشخص هستند.
برخی از این اندیکانور ها تنها از قیمت بسته شده استفاده می نمایند، در حالی که برخی دیگر علاوه بر اطلاعات قیمت، از حجم معاملات نیز استفاده می کنند. داده ها به تنهایی اهمیت زیادی ندارند بلکه مجموعه این داده ها در یک سلسله زمانی است که می تواند مورد استفاده واقع شود. داده های ارائه شده توسط اندیکاتور ها به صورت گرافیکی در کنار نمودار قیمت ظاهر می شوند تا امکان مقایسه با تغییرات قیمت را فراهم نمایند.
اندیکاتور ها چه اطلاعاتی در اختیار ما قرار می اندیکاتور و اسیلاتور چه تفاوتی دارند؟ دهند؟
اندیکاتور ها چشم انداز متفاوتی از تحرکات قیمت یا پرایس اکشن را به ما نشان می دهند. برخی از آنها مانند میانگین متحرک (Moving Average) از یک فرمول ساده میانگین گیری استفاده می کنند و درک آنها نیز بسیار ساده است در حالی که برخی دیگر مانند Stochastics از فرمول های پیچیده ریاضی استفاده کرده و درک و بررسی آنها نیازمند مهارت و مطالعه است.
با این حال سوای فرمول ارائه شده، اندیکاتورها یک پنجره منحصر به فرد برای ما باز می کنند تا از طریق آن بتوانیم قدرت و مسیر حرکت قیمت دارایی مورد نظر را بهتر درک نماییم. به طور کلی اندیکاتورها برای سه عملکرد مناسب هستند: اخطار – تایید – پیش بینی
یک اندیکاتور می تواند شکسته شدن یک خط حمایت یا مقاومت را به ما هشدار دهد یا اینکه دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال را تایید کند و در نهایت می تواند مسیر آتی قیمت را برای ما روشن تر سازد.
آشنایی با اندیکاتور ها و اسیلاتور ها؛ نکات استفاده از اندیکاتور ها
یک اندیکاتور مانند یک چراغ قوه عمل می کند. این چراغ می تواند نواحی تاریک را برای ما روشن کند، ولی تکیه کامل بر آنها اشتباه است. برخی از تحلیل گران در استفاده از اندیکاتورها افراط ورزیده و توجه شان از نمودار قیمت و تحرکات آن از بین می رود. در این خصوص باید گفت اندیکاتورها مشتقاتی از پرایس اکشن هستند نه یک بازتاب دقیق از آن. این را باید مد نظر قرار دهید که استفاده از اندیکاتورها زمانی سود آور است که در کنار تحلیل پرایس اکشن استفاده شوند.
به عنوان مثال ممکن است یک اندیکاتور سیگنال خرید بدهد ولی الگوی شکل گرفته در چارت یک مثلث نزولی با دره هایی است که هر کدام از دره پیش از خود پایین تر است. مسلما چنین سیگنال خریدی ممکن است اشتباه باشد و کاربردی نیست.
نکته دیگر در مورد اندیکاتورها این است که اطلاعات و سیگنال های ارائه شده توسط آنها برای هر بازار و هر نوع دارایی، یکسان نیست. به همین خاطر می توان گفت که اندیکاتور خوانی نیز مانند بسیاری دیگر از بخش های تحلیل تکنیکال یک هنر است تا علم و به همین خاطر باید برای یادگیری و استفاده از آنها تجربه اندوزی کرد.
آشنایی با اندیکاتور ها و اسیلاتور ها ؛ شناسایی ابزار مناسب
امروزه تعداد بسیار زیادی اندیکاتور وجود دارند که در پلتفرم های ارائه دهنده نمودار قیمت قابل دسترسی هستند ولی فقط تعداد اندکی از آنها مناسب برای استفاده می باشند. شناسایی اندیکاتور مناسب چیزی است که با زمان و تجربه به دست می آید. در کنار این موضوع، به خاطر داشته باشید که استفاده تعداد زیاد اندیکاتورها در کنار یکدیگر می تواند بیهوده باشد در نتیجه بهتر است تعداد کمی اندیکاتور که مکمل یکدیگر هستند را شناسایی نموده و در مطالعه آنها مهارت پیدا کنید.
به عنوان مثال، استفاده از اندیکاتورهای RSI و Stochastic در کنار یکدیگر می تواند بیهوده باشد چرا که هر دو آنها میزان تحرک قیمت و سطوح خرید مفرط/ فروش مفرط را مشخص می کنند.
اندیکاتورهای Leading
اندیکاتورهای هدایتگر، به نوعی طراحی شده اند که حرکات قیمت را هدایت و راهنمایی کنند. بیشتر آنها، فرمی از تحرکات قیمت (نرخ تغییرات قیمت) را در یک بازه زمانی تعریف شده به نمایش می گذارند. به عنوان مثال، اوسیلاتور Stochastic بیست روزه، از پرایس اکشن در یک بازه زمانی ۲۰ روزه استفاده می کند و اطلاعات قیمت پیش از این دوره زمانی را نادیده می گیرد.
این اندیکاتورها ابزار مناسبی برای شناسایی حرکت بعدی قیمت بوده و زمان ورود به بازار و خروج از آن را زودتر از شروع حرکت قیمت به ما اعلام می کنند در نتیجه فرصت های ترید زیادی در اختیار ما قرار می دهند.
البته بهتر است که همراه با روند استفاده شوند نه در تضاد با آن. مثلا در یک روند صعودی می توان از سیگنال فروش مفرط برای خرید استفاده کرد و سیگنال خرید مفرط نمی تواند کمک زیادی داشته باشد. در کنار این مزیت باید اشاره نمود که اندیکاتورهای هدایتگر، همانقدر که پتانسیل درآمد را بیشتر می کنند ریسک بالاتری نیز همراه خود دارند. هر چقدر ریسک بالاتر باشد امکان ضرر نیز افزایش می یابد.
اندیکاتورهای Lagging
اندیکاتورهای دنبال کننده اندیکاتورهایی هستند که تحرکات قیمت را تعقیب می کنند یعنی پس از حرکت قیمت تغییر می کنند. بهترین فایده این اندیکاتور ها زمانی است که روند حرکت قیمت قوی باشد در نتیجه کاربران این ابزار متوجه می شوند هنوز روند صعودی یا نزولی ترند پا برجاست. در نتیجه می توان متوجه شد که این اندیکاتورها بیشتر ابزاری برای سرمایه گذاری است تا تریدینگ.
همچنین در صورت رنج شدن قیمت، این اندیکاتورها کارایی ندارند. از معروف ترین اندیکاتورهای دنبال کننده می توان به انواع میانگین های متحرک و MACD اشاره کرد. بهترین مزیت و کاربرد این اندیکاتورها این است که صعودی بودن یا نزولی بودن روند را تشخیص داده و بتوانید تا زمانی که واژگونی رخ نداده است، از آن روند استفاده کنید. ولی مشکلی که این ابزارها دارند، تاخیر آنها در سیگنال دهی است. زمانی که این اندیکاتورها سیگنال واژگونی و تغییر در روند را می دهند، بخش زیادی از حرکت قیمت انجام شده است.
آشنایی با اندیکاتور ها و اسیلاتور ها ؛ اسیلاتور
اسیلاتورها، اندیکاتورهایی هستند که پیرامون یک خط محوری یا میان دو سطح مشخص نوسان می کنند. اسیلاتورها انواع مختلفی دارند و برخی از آنها در چندین دسته بندی قرار می گیرند. ولی به صورت کلی دو دسته برای اسیلاتورها می توان ارائه کرد. یک دسته اسیلاتور های متمرکز یا Centered Oscillators که پیرامون یک نقطه یا خط حرکت می کنند و دیگری اسیلاتور های نواری یا Banded Oscillators که در یک کانال میان دو سطح مشخص نوسان می کنند.
اسیلاتورهای متمرکز
این اسیلاتورها بیشتر برای تشخیص قدرت، ضعف و یا مسیر نیروی جنبش حرکت قیمت استفاده می شوند. در ساده ترین حالت می توان گفت نیروی جنبش حرکت قیمت مثبت (بازار گاوی) است اگر اسیلاتور بالای خط محوری خود نوسان کند و بالعکس. نمونه معروف این اسیلاتور ها MACD است که در بالا یا پایین عدد صفر نوسان می کند.
اسیلاتور های نواری
همانطور که پیش از این اشاره شد، این اسیلاتورها میان دو خط یا سطح مشخص حرکت می کنند و سطوح شدید قیمت را نشان می دهند. خط پایینی نشانگر نقطه فروش مفرط است و خط بالایی خرید مفرط را نشان می دهد. این سطوح در هر اسیلاتوری ممکن است متفاوت باشد. به عنوان مثال RSI یک اسیلاتور نواری است که میان سطوح ۳۰ و ۷۰ نوسان می کند ولی Stochastic میان دو سطح ۲۰ و ۸۰ قرار دارد.
سیگنال دهی اسیلاتورها
روش سیگنال دهی اسیلاتورها با یکدیگر ممکن است متفاوت باشد. در حالی که برخی زودتر از تغییر قیمت، سیگنال دهی می کنند برخی دیگر پس از تغییر قیمت سیگنال خرید یا فروش را اعلام می کنند. علاوه بر سیگنال دهی، اسیلاتورها می توانند در مورد روند کنونی بازار نیز هشدار دهند.
در هر صورت باید خاطر نشان نمود که سیگنال دهی اسیلاتورها باید همراه با سطوح حمایت و مقاومت، حجم معاملات و الگوهای چارت نیز تطبیق داشته باشند. هم چنین در نظر داشته باشید که ترید با استفاده از سیگنال هایی که بر خلاف روند اصلی بازار هستند می تواند بسیار خطرناک باشد. به عنوان مثال اگر روند اصلی بازار صعودی است بهتر است به دنبال فرصت خرید در زمانی باشیدکه اسیلاتور در حالت فروش مفرطقرار دارد نه اینکه بخواهید در حالت خرید مفرط، بفروشید.
تفاوت اندیکاتور ها و اسیلاتور ها در چیست؟
همه ما بارها و بارها از اصطلاح اسیلاتور و اندیکاتور استفاده کردیم حتی گاها به اشتباه آن ها رو مترادف فرض و به جای یک دیگر به کار برده ایم.همین اشتباه ساده و رایج باعث شد دایره کاربرد این دو ابزار در جامعه تکنیکال ایران محدود به گرفتن واگرایی ها بشه و ما از درک بخش بزرگی از پتانسیل های اندیکاتور ها و اسیلاتور ها محروم شویم، به همین دلیل تصمیم گرفتم در این مقاله به برسی سه تفاوت این دو ابزار مهم بپردازم.
اندیکاتور چیست:
اندیکاتور ها (indicator) یا ترجمه فارسی آن شاخص ها مجموعه ای از توابع هستند که از انواع میانگین ها یا حجم معاملات برای گرفتن هشدار ها، تایید ها، و از همه مهمتر سنجش قدرت روند ها و یا حتی پیش بینی آینده روند ها! در کنار الگو ها و یا سایر ابزار ها در نمودار ها مورد استفاده قرار میگرند.
اندیکاتور ها به چهار خانواده اصلی تقسیم میشوند :
1-روندها (trend): شناخته شده ترین اعضای این خانواده ابر های ایچیموکو انواع موینگ اورج ها هستند مهمترین ویژگی مشترک اعضای این خانواده قرار گرفتن اندیکاتور ها بر روی خود نمودار قیمتی (میله و یا کندل هاس )
2-اسیلاتور ها (oscillators): به تفصیل در ادامه مطلب توضیح داده خواهد شد.
3-حجم(volume): دسته ای از ندیکاتور ها که صرفا حجم و ارزش معاملات رو مورد انالیز قرار میدهند همان اندیکاتور حجمی که عموم تحلیل گران در زیر نمودارهایشان قرار میدهند از این خانواده هستند.
4-اندیکاتور بیل ویلیام(bill wiliams): مجموعه ای از اندیکاتور های که جناب بیل ویلیامز خالق آنها بوده و به احترام تلاش های ایشون در یک خانواده قرار گرفته اند شناخته شده ترین اندیکاتور این خانواده اندیکاتور Aligator هست البته در این خانواده دو اسیلاتور نیز وجود دارد،
Accelerator oscillator و awesome oscillator که در بازار ایران کمتر استفاده می شود اما در آینده حتما مجموع مباحثی برای معرفی آن ارائه خواهیم داد.
همانطور که مشاهده کردید اسیلاتور ها یکی از 4 زیر مجموعه خانواده اندیکاتور ها هستند. پس به یاد داشته باشید نه تنها دو لغت اندیکاتور و اسیلاتور هم معنی و مترادف نیستند بلکه اسیلاتور ها یکی از زیر مجموعه های اندیکاتور ها محسوب میشوند، و این اولین تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور هست.
اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور ها (oscillators) یا ترجمه فارسی آن ارتعاش سنج , نوسانگر به مجموعه ای از اندیکاتور ها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتور ها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهم باشند و ما را از میزان هیجان خرید و فروش حاضر در معاملات اگاه کنند .
اجازه بدید توجه شما رو به این تصاویر بسیار مشهور سیکل هیجانات روحی سرمایه گذاران جلب کنم. اسیلاتور ها دقیقا سعی دارند به شما بگویند معامله گران در چه مرحله و نقطه ای از این سیکل روحی هستند.
برای همین اسیلاتور ها دارای دو محدوده هستند، اشباع خرید اشباع فروش. پس تفاوت دوم میشود قرار گرفتن محدوده خرید و فرش هیجانی در اسیلاتور ها. در عموم اسیلاتور های مشهور اشباع خرید در محدوده بیش از 70 قرار دارد و حکایت از اوج هیجان زدگی در خریداران است و اشباع فروش در محدوده کمتر از 30 و حکایت از اوج هیجان شتاب زدگی در فروشندگان است. این در حالیست که در سایر اندیکاتور ها مثل adx موینگ اورج ها ابر های ایچوموکو و … چنین چیزی وجود نداره. پس نوسانگرهای پر کاربرد RSI و DT oscillator و Stochasic و CCI و MACD از نوع اسیلاتور هستند.
نکته مهم:
وقتی بازاری که با آن کار میکنید روندی قوی ندارد یا رنج است این مناطق هیجان خرید و فروش به درستی نقاط ورود و خروج را به شما نشان میدهند. ولی در یک بازار قوی و روند دار، رفتن اسیلاتورها در مناطق اشباع خود حکایت از قوی بودن و ادامه دار بودن روند فعلی دارند. پس این مهم است که نموداری که تحلیل می کنید روند دار است یا خنثی!
همه چیز درباره استفاده از اندیکاتورهای متقدم و متأخر برای تشخیص روند
قبلا اندیکاتورها و اسیلاتورهای زیادی را که میتوانند به شما کمک کنند که روندهای بالقوه را شناسایی کنید بررسی کردیم.
در این درس قصد داریم استفادهٔ از این اندیکاتورها را برایتان ساده کنیم.
میخواهیم به طور کامل نقاط قوت و ضعف هر ابزار را درک کنید تا بتوانید تعیین کنید که کدام موارد برایتان مناسبند و کدام نیستند.
بیایید ابتدا در مورد برخی از مفاهیم بحث کنیم.
انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها
دو نوع اندیکاتور وجود دارد:
اندیکاتور متقدم قبل از وقوع روند جدید یا اتمام یک روند به شما هشدار میدهد.
اما اندیکاتور متأخر ، بعد از آغاز شدن روند به شما اطلاع میدهد.
حتماً با خودتان فکر میکنید: « با اندیکاتورهای پیشرو حتما پولدار خواهم شد!» چون میتوانید درست قبل از آغاز روند جدید وارد معامله شوید و سود کنید.
درست فکر میکنید.
«اگر اندیکاتور متقدم هر بار درست باشد میتوانید روند را به دست میآورید». اما این طور نیست.
اندیکاتورهای پیشرو بسیار پرخطا هستند و به این مشهورند که حاوی نشانههای اضافیای هستند که ممکن است شما را گمراه کنند.
پس اندیکاتورهای پیشرو ممکن است شما را گمراه کنند.
گزینهٔ دیگر استفاده از اندیکاتورهای متأخر است که به این اندازه در برابر نشانههای اضافی آسیب پذیر نیستند.
اندیکاتورهای متأخر تنها پس از آن که تغییر قیمت به روشنی روندی ایجاد کرد نشانه میدهند.
درست است که این اندیکاتورهای دقت مناسبی دارند اما همانطور که احتمالا متوجه شدهاید عیب آنها این است که برای ورود به معامله کمی دیر خواهد بود.
اغلب بهترین زمان و بیشترین سود یک روند در چند کندل اول است پس با استفاده از نشانگر تأخیری ممکن است بیشتر سود را از دست بدهید و بسیار دیر از زمانی که لازم است وارد معامله شوید و هیچکس چنین چیزی را دوست ندارد.
برای هدف این درس بیایید تمام اندیکاتورهای تکنیکال را در دو دسته جای دهیم:
- اندیکاتورها یا اسیلاتورهای پیشرو
- اندیکاتورهای متأخر یا دنبالکنندهی روند
ممکن است این دو دسته از اندیکاتورها به یکدیگر کمک کنند اما به طور جدی این احتمال هم وجود دارد که با یکدیگر در تناقض باشند.
یک باور عمومی وجود دارد که شما باید از اندیکاتورهای متأخر در بازار رونددار و از اندیکاتورهای پیشرو در بازار ساید و رنج استفاده کنید.
حرف ما این نیست که منحصراً باید از یکی از آنها استفاده شود بلکه باید معایب احتمالی هر یک از آنها را درک کنید.
چطور از اسیلاتورها به عنوان هشداری برای انتهای روند استفاده کنیم؟
اسیلاتور، هر آیتم یا دادهای است که بین دو نقطه در حرکت باشد.
به عبارت دیگر همیشه در جایی بین نقطهی A و B قرار میگیرد. به زمانی فکر کنید که کلید روشن در پنکهٔ برقیتان را میزنید.
نشانگرهای فنی شما باید یا «روشن» باشند یا «خاموش». به بیان خاصتر نوسانگر معمولاً یا «خرید» را نشان میدهد یا «فروش».
فقط موارد استثنائی هستند که که یک اسیلاتور یا نوسانگر به روشنی در هیچ یک از دو انتهای دامنهٔ خرید / فروش قرار ندارد.
احتمالا این ها باید برایتان آشنا باشد.
RSI و Stochastic و ویلیام و SAR همگی نوسانگر هستند.
هر یک از این نشانگرها برای این طراحی شده که وارونگی احتمالی را نشان دهد.
یعنی جایی که در آن روند قبلی مسیر خود را طی کرده و قیمت آمادهٔ تغییر جهت است.
نگاهی به چند مثال استفاده از اسیلاتورها
بیایید نگاهی به چند مثال داشته باشیم.
ما سه اسیلاتور را در نمودار روزانهی زیر برای پوند انگلیس / دلار آمریکا را بررسی کردیم.
در مورد نحوهٔ استفاده از نشانگرهای تصادفی، SAR سهمی شکل و RSI صحبت کردیم.
اگر به یاد نمیآورید باید به کلاس های قبل برگردید!
به هر حال چنان که در نمودار میبینید، هرسه نشانگر تا آخر دسامبر سیگنال خرید میدهند.
انجام این معامله حدود ۴۰۰ پیپ سود داشته است.
سپس در هفتهٔ سوم ژانویه، اسیلاتورهای تصادفی، SAR سهمی شکل و RSI همگی نشانهی فروش دادند و بر حسب این سه ماه نزول طولانی بعدی شروع شده است.
اگر فروخته بودید سود زیادی میکردید.
حدود اواسط آوریل هر سه نوسانگر یک سیگنال فروش دیگر دادند که پس از آن قیمت دوباره کاهش شدید پیدا کرد.
مثالی برای اشتباه اسیلاتورها
حالا بیایید نگاهی به اشتباه همین نوسانگرهای هدایت کننده داشته باشیم تا ببینید که نشانهها هم بی عیب و نقص نیستند.
در نمودار زیر میتوانید ببینید که نشانگرها ممکن است نشانههای ضد و نقیض بدهند.
مثل SAR در اندیکاتور و اسیلاتور چه تفاوتی دارند؟ اواسط فوریه نشانهی فروش داد در حالی که نشانگر تصادفی نشانهی دقیقاً برعکس آن را داد. باید از کدامشان پیروی کنید؟
خب، به نظر میرسد RSI هم نامطمئن است چون در آن زمان نه نشانهٔ خرید داده و نه فروش.
چه اتفاقی برای این اسیلاتورهای خوب افتاده؟
پاسخ این سؤال در روش محاسبهٔ هر یک است .
- اسیلاتور تصادفی بر اساس دامنهٔ بالا به پایین دوره ی زمانی است (در این مورد ساعتی)، اما تغییرات هر ساعت تا ساعت بعد را در نظر نمیگیرد .
- نشانگر قدرت نسبی (RSI) از تغییر یک قیمت بسته شده تا بعدی استفاده میکند .
- SAR محاسبات منحصر به فرد خود را دارد که میتوانند باعث تناقض بیشتر شود .
این ماهیت نوسانگرهاست. آنها فرض میکنند که یک حرکت قیمت خاص همیشه منجر به وارونگی یکسان میشود. البته این بی معنی است .
حتی اگر از این آگاه باشیم که چرا یک نشانگر هدایت کننده ممکن است نادرست باشد، راهی برای اجتناب از آنها نداریم .
اگر نشانههای درهم و برهمی دریافت میکنید، بهتر است هیچ کاری نکنید تا «بهترین حدس» را بزنید. اگر نموداری تمام معیارهای شما را برآورده نمیکند به زور معامله نکنید !
به سراغ مورد بعدی بروید که معیارهایتان را برآورده میکند .
چطور میتوانیم یک روند را پیدا کنیم؟
نشانگرهایی که میتوانند این کار را انجام دهند MACD و میانگینهای در حال حرکت هستند .
این نشانگرها وقتی روندی برقرار شد آن را پیدا میکنند البته به این قیمت که ورود دیرهنگام صورت میگیرد .
مزیت آنها این است که احتمال اشتباه کمتر است .
در نمودار فوق مبنی بر پوند انگلیس / دلار آمریکا، ۱۰EMA (آبی)، ۲۰EMA (قرمز) و MACD را قرار دادهایم.
حدود ۱۵ اکتبر ۱۰ EMA از بالای ۲۰EMA گذشت که در جهت صعودی بود.
به همین شکل MACD رو به بالا عبور کرد و نشانهٔ خرید داد.
اگر در آن زمان معاملهٔ طولانی میکردید از روند رو به بالای پس از آن استفاده میکردید.
بعداً هر دوی میانگین حرکت و MACD چند نشانهی فروش دادند.
بر حسب روندهای رو به پایین قوی که رخ دادند، این معاملههای فروش بسیار سودده بودهاند.
حالا بیایید به نمودار دیگری توجه کنیم تا ببینیم که این نشانههای عبور گاهی ممکن است نشانهی غلط بدهند. به اینها نشانههای نادرست می گوییم.
در ۱۵ مارس، MACD عبوری در جهت ترقی داشت در حالی که میانگینهای حرکت هیچ نشانهای نداشتند.
اگر از نشانهی خرید MACD پیروی میکردید، بعدها متوجه میشوید که این نشانه اشتباه بوده است.
به همین شکل نشانهی خرید MACD در پایان ماه می همراه با عبور میانگین حرکت نبود. اگر در آن زمان وارد معاملهٔ دراز مدت میشدید بعداً ضرر میکردید چون کمی بعد قیمت کاهش پیدا کرد.
خلاصهی مبحث اسیلاتورهای پیشرو و متأخر
خلاصهای از این درس:
دو نوع نشانگر وجود دارد: پیشرو و متأخر
- اسیلاتور هدایتکننده یا پیشرو قبل از وقوع روند جدید یا وارونگی سیگنال میدهد.
- نشانگر متأخر، پس از آغاز روند سیگنال میدهد.
چطور میتوانید بفهمید که در چه زمانی از اسیلاتور پیشرو استفاده کنید، چه زمانی از متأخر و چه زمانی از هر دو؟
این یک سؤال یک میلیون دلاری دیگر است.
به هر حال میدانیم که همیشه این اسیلاتورها به دنبال هم عمل میکنند.
اگر بتوانید نوع بازاری را که در آن معامله میکنید مشخص کنید میتوانید بفهمید که کدام اسیلاتورها نشانههای درست میدهند و کدامها در آن زمان بیارزش هستند.
این کار راحتی نیست. اما مهارتی است که به تدریج با کسب تجربهٔ بیشتر کسب میکنید.
هفت تا از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسان گیری
معاملهگران از اندیکاتورهای تکنیکال برای بررسی عرضه و تقاضا و درک ماهیت روانشناسی بازار استفاده میکنند. اندیکاتورها سرنخهایی در مورد روند آتی قیمت ارائه میدهند و از آنها سیگنالهای خرید و فروش استخراج میشود. در این مطلب هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال را معرفی میکنیم. این اندیکاتورها برای نوسانگیری کوتاهمدت کارآمد هستند.
نیازی به استفاده از هر هفت اندیکاتور نیست. با توجه به نوع معاملاتتان یکی از آنها را انتخاب کنید یا از ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری استفاده کنید. این اندیکاتورها برای تشخیص روند و نوسانگیری در بازار بورس، فارکس، ارز دیجیتال و… بسیار مفید هستند.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
نوسانگیری چیست؟
بازارهای مالی پرتلاطم هستند. نمودارهای قیمت روندهای صعودی یا نزولی را به صورت خط صاف طی نمیکنند. مثلا صعودهای بلندمدت همراه با ریزشهای کوتاهمدت اتفاق میافتد و اصطلاحا قیمت نوسان میکند. برخی از معاملهگران نگاه بلندمدت به چارت قیمت دارند و به نوسانهای کوتاهمدت اهمیت نمیدهند. در نقطهی مقابل برخی دیگر با استراتژیهای کوتاهمدت، به دنبال استفاده از نوسانات کوتاهمدت بازار هستند. به این کار نوسانگیری و به این معاملهگران اصطلاحا نوسانگیر میگویند.
بازار بورس ما دامنهی نوسان روزانه دارد و نوسانگیری به صورت روزانه چندان منطقی نیست. اما در بازارهای جهانی همچون فارکس یا بازار ارز دیجیتال، با استفاده از اهرمها نوسانگیری با سودهای بالا بسیار جذاب است. مثلا معاملات تعداد بالا روی تایمفریمها کوچک در حد دقیقه که اصطلاحا به آن اسکالپ میگویند. تحلیل تکنیکال اصلیترین ابزار نوسان گیری است.
اندیکاتور تکنیکال
اندیکاتورهای تکنیکال در اصل محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم هستند که به صورت نمودارهای گرافیکی رسم میشوند. از این نمودارها اطلاعات مفیدی در مورد گذشته و آیندهی روند به دست میآید. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها و اوسیلاتورها میتوانید مقاله اندیکاتورهای تکنیکال را مطالعه کنید.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری
تحلیلگران تکنیکال معمولا چند اندیکاتور را به صورت همزمان استفاده میکنند. از میان دهها اندیکاتور باید آنهایی را انتخاب کنید که برای شما بهتر عمل میکنند. در ادامه هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای برای نوسانگیری برای معاملات کوتاهمدت را بررسی خواهیم کرد.
1. اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV
ابتدا از اندیکاتور حجم تعادلی (On-Balance Volume) برای اندازهگیری جریان مثبت و منفی حجم در دورهی زمانی استفاده کنید. حجم تعادلی به این صورت محاسبه میشود:
- اگر قیمت نسبت به روز قبل افزایش یابد، حجم امروز به حجم روز قبل اضافه میشود.
- اگر قیمت نسبت به روز قبل کاهش یابد، حجم امروز از حجم روز قبل کسر میشود.
به جای روز میتوان از هر تایم فریم دیگر (ساعتی، هفتگی و…) استفاده کرد. واضح است که در یک روند صعودی OBV افزایش مییابد و در روند نزولی مقدار رو به کاهش است.
اندیکاتور تکنیکال OBV یا حجم تعادلی
هنگامی که حجم تعادلی افزایش مییابد به معنای ورود خریداران و افزایش قدرت آنهاست. روند نزولی حجم تعادلی نیز به معنای کاهش قدرت خریداران است. اندیکاتور OBV یکی از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تایید روند است. اگر قیمت و OBV همزمان افزایش یابند به معنای ادامهی روند صعودی است. کاهش همزمان قیمت و OBV به معنای ادامهی روند نزولی است.
از حجم تعادلی برای تشخیص واگراییها نیز استفاده میشود. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در جهت عکس هم حرکت کنند. با استفاده از واگرایی میتوان معکوس شدن روند را تشخیص داد. به عنوان مثال افزایش قیمت و کاهش OBV، به این معناست که روند صعودی توسط خریداران قوی پشتیبانی نمیشود و احتمال بازگشت روند وجود دارد.
2. اندیکاتور خط تراکم/توزیع یا خط A/D
خط تراکم/توزیع (Accumulation/Distribution Line) از بهترین اندیکاتورهایی نوسانگیری است که برای تشخیص جریان ورود و خروج پول در اوراق بهادار استفاده میشود.
اندیکاتور A/D بسیار شبیه به OBV است، با این تفاوت که علاوه بر قیمت بسته شدن در یک دورهی معاملاتی، قیمت باز شدن و کل محدودهی قیمتی را نیز در محاسبات لحاظ میکند. هر چقدر قیمت بسته شدن از میانهی دامنهی قیمت فاصله بگیرد و به سقف قیمت نزدیکتر شود، اندیکاتور به حجم ارزش بیشتری است.
اندیکاتور خط A/D تراکم و توزیع
محاسبات A/D پیچیدهتر از OBV است اما نمیتوان گفت که اندیکاتور دقیقتری است. گاهی اوقات حجم تعادلی بهتر از تراکم/توزیع بهتر عمل میکند و بالعکس.
تفسیر A/D کاملا شبیه به OBV است، اگر قیمت و اندیکاتور هر دو صعودی باشند، نشان از ادامهدار بودن روند صعودی است. همچنین برای تشخیص واگراییها نیز میتوان از اندیکاتور A/D استفاده کرد. اگر نمودار قیمت و اندیکاتور همسو نباشند احتمال تغییر روند وجود دارد.
3. شاخص جهتدار میانگین یا ADX
شاخص جهتدار میانگین (Average Directional Index) یک اندیکاتور تشخیص روند است که برای اندازهگیری قدرت و حرکت یک روند استفاده میشود.
هر گاه نمودار اندیکاتور ADX بالای عدد 20 باشد سهم دارای روند (صعودی یا نزولی) است. هر گاه ADX زیر عدد 20 قرار گیرد، قیمت روندی بسیار ضعیف دارد یا بدون روند است. در محدودههای بالای عدد 40 روند بسیار پرقدرت است.
اندیکاتور شاخص جهتدار میانگین ADX
خط اصلی اندیکاتور ADX نام دارد و معمولا با رنگ تیره نمایش داده میشود. دو خط دیگر نیز به نامهای DI+ و DI- نیز وجود دارند.
- هر گاه DI+ بالای DI- باشد و ADX بالای 20: روند صعودی (خط سبز رنگ)
- هر گاه DI+ زیر DI- باشد و ADX بالای 20: روند نزولی (خط قرمز رنگ)
اگر ADX زیر 20 باشد، DI+ و DI- به هم نزدیک هستند و مرتب همدیگر را قطع میکنند.
4. اندیکاتور آرون (Aroon)
اوسیلاتور آرون (Aroon) یک اوسیلاتور جدید برای نوسانگیری است و با یک دورهی زمانی معمولا 25 روزه ترسیم میشود. از آرون تشخیص جهت و قدرت روند استفاده میشود. اندیکاتور آرون دارای دو خط است: آرون صعودی (خط آبی) و آرون نزولی (خط قرمز).
اندیکاتور آرون Aroon
هنگامی که خط آبی از پایین به بالا خط قرمز را قطع کند، اولین نشانهی تغییر روند به صعودی است. در ادامه اگر خط آبی در نزدیکی عدد 100 باقی بماند، روند صعودی تایید میشود.
عکس حالت قبل نیز روند نزولی را تایید میکند. هنگامی که خط آرون نزولی، خط آرون صعودی را رو به بالا قطع کند و در نزدیکی عدد 100 قرار گیرد، تغییر روند از صعودی به نزولی تایید میشود. مجموع آرون صعودی و نزولی 100 است. هر گاه هر کدام از خطوط به 100 نزدیک شود، خط دیگر به صفر نزدیک خواهد شد.
5. اندیکاتور مکدی (MACD)
واگرایی همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) یا مکدی، از اندیکاتورهای برتر نوسانگیری برای تشخیص جهت و مومنتوم (قدرت حرکت) روند است. مکدی از سه جزء تشکیل شده است:
- خط مکدی: از تفاضل میانگینهای 26 و 12 روزهی نمودار قیمت به دست میآید (خط آبی).
- خط سیگنال: میانگین نمایی 9 روزه از خط مکدی است (خط قرمز).
- نمودار میلهای (هیستوگرام): اختلاف خط مکدی و خط سیگنال را نمایش میدهد.
اندیکاتور مکدی MACD
اگر خط مکدی بالای صفر باشد، قیمت در روند صعودی است و چنانچه زیر صفر بیاید قیمت وارد یک روند نزولی شده است.
هر گاه خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند، روند صعودی تایید میشود و بالعکس اگر خط مکدی از بالا به پایین خط سیگنال را قطع کند نشانهی روند نزولی است. از هیستوگرام مکدی نیز برای تشخیص واگراییها استفاده میشود.
6. شاخص قدرت نسبی یا RSI
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) از محبوبترین اوسیلاتورها برای نوسانگیری است. این اندیکاتور سه کاربرد عمده دارد: تشخیص نواحی اشباع خرید و اشباع فروش، واگراییها و سطوح مقاومت و حمایت.
اوسیلاتور RSI بین صفر تا 100 در نوسان است. دو سطح 30 و 70 سطوح مهم این اندیکاتور هستند. هنگامی که RSI بالای 70 باشد، اشباع خرید (اندیکاتور و اسیلاتور چه تفاوتی دارند؟ خریدهای افراطی) را نشان میدهد و هر گاه زیر 30 قرار گیرد نشاندهندهی اشباع فروش (فروشهای افراطی) است. اما این میتواند تفسیر گمراهکننده باشد.
اندیکاتور RSI
در روندهای پرقدرت ممکن است سهم مدت زیادی در محدودههای اشباع خرید و فروش باقی بماند. این امکان نیز وجود دارد که روند قیمت پیش از رسیدن به این محدودهها معکوس شود. برای اینکه سیگنالهای دقیقتری دریافت کنید، محدودههای اشباع را با واگرایی ترکیب کنید.
اندیکاتور RSI از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تشخیص واگرایی است. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت مختلف حرکت کنند. به عنوان مثال قیمت صعودی باشد و نمودار RSI نزولی. واگرایی نشاندهندهی تضعیف روند و احتمال معکوس شدن آن است.
سومین کارکرد این اندیکاتور برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت است. میتوانید روی نمودار RSI خطوط روند را رسم کنید و معاملههای خود را براساس آن انجام دهید.
7. اندیکاتور استوکستیک یا Stochastic
اندیکاتور استوکستیک قیمت بسته شدن را نسبت به محدودهی قیمت در یک دروهی معاملاتی (محدودهی بالاترین و پایینترین قیمت) نشان میدهد. استوکستیک بین صفر تا 100 در نوسان است. عددهای بالاتر از 80 بیانگیر اشباع خرید و عددهای زیر 20 اشباع فروش را نشان میدهد. قلههای نمودار بیانگر پایان روند صعودی و درهها پایان روند نزولی را نشان میدهد.
خطوط آبی (K) و قرمز (D) اندیکاتور استوکستیک
استوکستیک از دو خط K (آبی) و D (قرمز) تشکیل شده است. هر گاه K از پایین به بالا، D را قطع کند؛ اولین نشانهی خرید است و بالعکس از بالا به پایین قطع کند اولین نشانهی فروش.
خطوط استوکستیک بسیار سریع حرکت میکنند و از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری است. همچنین برای تشخیص واگرایی نیز کاربرد دارد.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری دقیقهای
معاملات اسکالپ در بازار فارکس طرفداران زیادی دارد. اسکالپرها در تایم فریم دقیقهای معامله میکنند. هدف آنها سودهای کوچک روی تعداد معاملات بسیار بالاست. اندیکاتورها از ابزارهای مهم در معاملات دقیقهای هستند. با توجه به استراتژی خود میتوانید از اندیکاتورهای مختلفی استفاده کنید، اما اندیکاتور RSI، میانگینهای متحرک و باند بولینگر بهترین اندیکاتور برای نوسانگیری دقیقهای هستند.
بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری
اندیکاتورهای را میتوان به سه دستهی مختلف تقسیم کرد.
- اندیکاتور دنبال کنندهی روند مانند میانگین متحرک که پیرو روند اصلی است. یا باند بولینگر که به صورت یک کانال روی نمودار قیمت رسم میشود.
- اندیکاتور مومنتوم که قدرت و سرعت حرکت را نشان میدهند. شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور مومنتوم است.
- اندیکاتور حجمی که با محاسبات روی حجم بدست میآیند. حجم تعادلی یک اندیکاتور حجمی است که در این مطلب آن را بررسی کردیم.
برای رسیدن به بهترین ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری کافی است که اندیکاتورهایی از دستههای مختلف انتخاب کنید. در این صورت سیگنالهای مشابه دریافت نخواهید کرد. مثلا اگر از سه اندیکاتور مومنتوم استفاده کنید سیگنالهای مشابهی دریافت میکنید. با سه نوع اندیکاتور دنبالکننده، مومنتوم و حجم یک استراتژی واحد میسازیم. این بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری است.
جمع بندی بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
هدف هر معاملهگر در کوتاهمدت، تعیین جهت روند یک دارایی و سودسازی است. در این مطلب از چشم بورس هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری را معرفی کردیم. از اندیکاتورها برای دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده کنید و یک ابزار معاملاتی طراحی کنید یا ابزار فعلی خود را توسعه دهید.
اندیکاتورهای نوسانگیری به این هفت مورد محدود نیستند. دهها اندیکاتور برای تشخیص روند موجود است و میتوانید برای انتخاب آنها از حسابهای دمو (Demo) استفاده کنید. همچنین توصیه میکنیم اندیکاتورها را با ابزارهای دیگر مانند الگوهای قیمتی و خطوط روند ترکیب کنید. اگر قصد سرمایهگذاری در بازار بورس و ارز دیجیتال را دارید، کارشناسان چشم بورس شما را راهنمایی خواهند کرد:
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال پیشبینی روند چارت قیمت با استفاده از اطلاعات نموداری همچون قیمت، حجم و زمان است.
اندیکاتورها نمودارهای کمکی برای درک بهتر روند هستند که با محاسبات ریاضی به دست میآیند.
اندیکاتورها به دو نوع همپوشان و اوسیلاتور تقسیم میشوند. اندیکاتورهای همپوشان یا Overlay روی نمودار قیمت رسم میشوند. در حالی که اوسیلاتورها در پایین چارت رسم میشوند و حول یک خط افقی نوسان میکنند.
هیچ روشی کامل نیست. اندیکاتورها ابزارهایی مفید هستند، در صورتی که در یک استراتژی مناسب آنها را استفاده کنید. علاوه بر این، تحلیل تکنیکال در کنار مدیریت سرمایه و روانشناسی سه ضلع موفقیت در بازارهای مالی هستند.
نمیتوان جواب قطعی داد! به استراتژی شما، شیوهی معاملات و بازاری که در آن ترید میکنید بستگی دارد. برای موفقیت راههای گوناگونی وجود دارد. همهی معاملهگران موفق روشهای مختص به خود را دارند
با اندیکاتور های پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) بیشتر آشنا شویم!
اندیکاتور (Indicator)های لیدینگ (Leading) و لگینگ (Lagging) ابزارهایی هستند که قدرت یا ضعف اقتصادها یا بازارهای مالی را ارزیابی میکنند. به عبارت ساده، میتوان گفت که اندیکاتور های لیدینگ قبل از چرخه اقتصادی یا روند بازار تغییر میکنند. در مقابل، اندیکاتور های لگینگ بر اساس رویدادهای قبلی عمل میکنند و چشماندازی از تاریخچه بازار یا اقتصاد مورد نظر ارائه میدهند.
به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لیدینگ، سیگنالهای پیش بینی (قبل از وقوع رویداد یا روند) را ارائه میدهند و اندیکاتور های لگینگ نیز بر اساس روندهای گذشته، سیگنالهای مختلفی را ایجاد میکنند. این دو نوع اندیکاتور به صورت گسترده، توسط سرمایه گذاران و معاملهگرانی به کار گرفته میشوند که از تحلیل تکنیکال (TA) بهره میبرند و باعث مفید واقع شدن این اندیکاتور ها در بورس، فارکس و معاملات ارز دیجیتال میشوند.
در بازارهای مالی، اندیکاتور های تکنیکال تاریخچه بسیار طولانی دارند که به دهههای اول قرن بیستم میلادی برمیگردد. ایده این اندیکاتورها ریشه در نظریه داو (Daw Theory) دارد که بین سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۲۹ توسعه یافته است. نظریه داو بیان میکند که نوسان قیمت به صورت تصادفی نیست و بنابراین با استفاده از تحلیلهای جامع رفتارهای گذشته بازار، میتوان به پیش بینی این نوسانات پرداخت.
به غیر از این، از اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ برای نمایش عملکرد اقتصادی استفاده میشوند. بدین ترتیب، این اندیکاتورها همیشه با تحلیل تکنیکال و قیمت های بازار مرتبط نیستند و ارتباطهایی نیز با سایر شاخصها و متغیرهای اقتصادی دارند.
نحوه کار اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ چگونه است؟
اندیکاتورهای لیدینگ
همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای لیدینگ میتوانند اطلاعاتی درباره روندهایی ارائه دهند که هنوز به وقوع نپیوستهاند؛ بنابراین، این اندیکاتورها میتوانند برای پیش بینی رکود یا بازیابیهای بالقوه نظیر عملکرد بازار بورس، خرده فروشیها و غیره مورد استفاده قرار گیرند.
بنابراین، اندیکاتورهای لیدینگ جلوتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند و به طور کلی برای تحلیلهای کوتاه و میان مدت مناسب هستند. برای مثال پروانه ساخت را میتوان نوعی اندیکاتور اقتصادی لیدینگ در نظر گرفت. پروانههای ساخت میتواند شامل سیگنالهایی در خصوص تقاضاهای آتی برای کارگر ساختمانی و سرمایه گذاری در بازار املاک باشد.
اندیکاتور های لگینگ
از اندیکاتور های لگینگ برای شناسایی و تعیین روندهای کنونی استفاده میشود که به خودی خود مشخص نیستند. در نتیجه، این نوع اندیکاتورها عقبتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند.
معمولا اندیکاتورهای لگینگ بر روی تحلیلهای بلندمدت و بر اساس عملکردهای اقتصادی گذشته یا اطلاعات قیمتی سابق اعمال میشوند. به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لگینگ سیگنالهایی بر اساس روند بازار یا رویدادهای مالی ایجاد میکنند، که قبلا شروع شدهاند یا به وقوع پیوستهاند.
در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی که بر روی نمودار ظاهر میشوند، لیدینگ، و اندیکاتورهایی که در پایین نمودار ظاهر میشوند، لگینگ یا تاخیری هستند. تقریبا تمامی اسیلاتورها از نوع لگینگ هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لیدینگ RSI، استوکاستیک، میانگین متحرک، باندهای بولینگر، کانال کلتنر، زیگ زاگ و غیره هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لگینگ نیز MACD، ADX، ATR، مومنتوم، الیگاتور، اس ای آر پارابولیک، مانی فلو، والیوم یا حجم و غیره هستند.
اندیکاتور های منطبق
اگرچه این نوع اندیکاتورها در عرصه ارزهای دیجیتال محبوب نیستند، اما نوع دیگری از اندیکاتورها هستند. این اندیکاتورها بین دو نوع اندیکاتور لیدینگ و لگینگ قرار میگیرند. این اندیکاتورها تقریبا به طور همزمان عمل میکنند و اطلاعاتی درباره شرایط اقتصادی فعلی ارائه میدهند.
برای مثال، با اندازه گیری ساعات کاری گروهی از کارمندان یا نرخ تولید بخش صنعتی خاص، نظیر ساخت و تولید یا استخراج و ماینینگ، میتوان اندیکاتور منطبق ایجاد کرد.
بهتر است به خاطر داشته باشیم که تعریف اندیکاتور های لیدینگ، لگینگ و منطبق همیشه کاملا مشخص نیست؛ بعضی اندیکاتورها ممکن است بر اساس روش یا بافت موجود در دستهبندیهای مختلف قرار گیرند. این موضوع برای اندیکاتورهای اقتصادی نظیر تولید ناخالص ملی (GDP) بسیار رایج است.
به طور سنتی، GDP را یک اندیکاتور لگینگ در نظر میگیرند؛ زیرا بر اساس سوابق اطلاعات محاسبه میشود. در بعضی موارد، ممکن است بازتاب دهنده تغییرات آنی اقتصادی باشد و باعث شود که به یک اندیکاتور منطبق تبدیل شود.
کاربرد اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای اقتصادی، بخشی از بازارهای مالی هستند. بسیاری از معاملهگران و کسانی که نمودارها را دنبال میکنند، از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، که میتوان این ابزارها را به عنوان اندیکاتورهای لیدینگ یا لگینگ در نظر گرفت.
اساسا اندیکاتورهای لیدینگ تکنیکال نوعی اطلاعات پیش بینی ارائه میدهند. این اندیکاتورها معمولا بر اساس قیمتهای بازار و حجم معاملات عمل میکنند. این موضوع بدان معناست که ممکن است نشان دهنده نوسان بازار باشد که در آیندهای نزدیک رخ میدهند. اما همانند سایر اندیکاتورها، این اندیکاتور نیز دقیق نیستند.
مثالهایی از اندیکاتورهای لیدینگ که در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند، عبارتند از شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک RSI. در این صورت، حتی کندل استیک ها نیز به دلیل الگوهایی که ایجاد میکنند، میتوانند نوعی اندیکاتور لیدینگ در نظر گرفته شوند. در عمل، این الگوها میتوانند چشم اندازی از اتفاقات آینده بازار را ارائه دهند.
از طرف دیگر، اندیکاتورهای لگینگ تکنیکال بر اساس سوابق اطلاعات است و به معاملهگران چشم اندازی درباره اتفاقات گذشته ارائه میدهند. در عین حال، هنگام شناسایی شروع روندهای جدید بازار نیز میتوانند مفید واقع شوند. برای مثال، هنگامی که روند صعودی به پایان رسیده و قیمت به کمتر از میانگین متحرک رسیده است، این نوع اندیکاتور میتواند شروع روند نزولی را نشان دهد.
در بعضی از موارد، ممکن است دو نوع اندیکاتور در یک نمودار وجود داشته باشد. برای مثال ابرهای ایچیموکو دارای هر دو اندیکاتور لیدینگ و لگینگ است.
اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال، دارای مزایا و معایب مخصوص به خود هستند. به نظر میرسد که اندیکاتورهای لیدینگ با اندیکاتور و اسیلاتور چه تفاوتی دارند؟ پیش بینی روندهای آتی، بهترین فرصتها را به معاملهگران ارائه میدهند؛ هرچند مشکل این است که اندیکاتورهای لیدینگ دائما سیگنالهای اشتباه ایجاد میکنند.
در مجموع اندیکاتورهای لگینگ مطمئنتر هستند؛ زیرا مشخصا توسط سوابق اطلاعات بازار تعریف میشوند. نقطه ضعف مشخص اندیکاتور های لگینگ، واکنش با تاخیر آنها نسبت به نوسانهای بازار است. در بعضی موارد، ممکن است که سیگنالها برای ایجاد یک وضعیت مطلوب برای معاملهگران، بسیار دیر ایجاد شود و سود کمی را به همراه داشته باشد.
کاربرد اندیکاتورها در اقتصاد کلان
اندیکاتورها فراتر از استفاده در ارزیابی روندهای قیمت بازار، برای تحلیل روندهای اقتصاد کلان نیز مورد استفاده قرار میگیرند. اندیکاتور های اقتصادی با اندیکاتور هایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشوند فرق دارند؛ اما همچنان میتوان این نوع اندیکاتورها را به دو دسته لیدینگ و لگینگ تقسیم کرد.
علاوه بر مثالهای ذکر شده، اندیکاتور های لیدینگ در اقتصاد کلان، خرده فروشیها، قیمت املاک و سطح فعالیت تولید هستند. به طور کلی، این اندیکاتورها برای کنترل فعالیتهای اقتصادی آینده و یا حداقل ارائه چشم اندازهای پیش بینی در نظر گرفته میشوند.
دو مثال دیگر برای اندیکاتور های لگینگ اقتصاد کلان عبارتند از نرخ بیکاری و نرخ تورم. علاوه بر تولید ناخالص ملی و شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، از دو نرخ گفته شده، هنگام مقایسه سطح توسعه در کشورهای مختلف یا هنگام ارزیابی رشد یک کشور نسبت به سالها و دهههای گذشته استفاده میشود.
سخن آخر
فرقی ندارد که از اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال استفاده شود یا در اقتصاد کلان؛ نکته مهم این است که این اندیکاتورها در بسیاری از مطالعات مالی و اقتصادی نقش مهمی ایفا میکنند. این اندیکاتورها تفسیر اطلاعات مختلف را تسهیل میبخشند و اغلب اوقات چندین مفهوم را در یک ابزار ساده ترکیب میکنند.
بدین ترتیب، این اندیکاتورها میتوانند روندهای آینده را پیش بینی کنند و یا روندهای به وقوع پیوسته قبلی را تایید کنند. به غیر از این مورد، هنگام ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور نسبت به سالهای قبل یا نسبت به سایر کشورها نیز مفید هستند.