تعیین چارچوب زمانی

تعیین چارچوب زمانی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، در نشست وزیران امور خارجه کشورهای عضو ناتو در استونی؛ آندرس فوگ راسموسن، دبیر کل سازمان ناتو اعلام کرد كه زمان خروج ناتو از افغانستان بايد براساس شرايط موجود تعيين شود.
وی همچنین از تحویل تدریجی مسئولیت امنیتی به مقامات کشور از سال 2010 خبر داد.
گفتنی است که نشست دو روزه وزیران امور خارجه کشورهای عضو ناتو از روز پنج شنبه در پایتخت استونی آغاز و روز جمعه به پایان رسید. در این نشست مقامات ارشد ناتو با ارائه هرگونه ضرب الاجل زماني براي انتقال قدرت نیروهای امنیتی افغان، مخالفت كردند.
دبير كل ناتو در این جلسه اظهار داشت که ما بايد درك كنيم كه اين موضوع به شرايط بستگي دارد و نه به جدول زماني. وی در سخنرانی اش از نیازهایی سخن گفت که بدون توجه به آنها نمیتوان برنامه انتقال مسؤلیت تامین امنیت به نیروهای افغان را عملی کرد.
به گفته راسموسن؛ استراتژی جدید ما در قبال افغانستان ارائه شده است. هزاران سرباز آیساف در همکاری با نیروهای افغان مشترکا به منظور حفظ امنیت افغانها کار میکنند. دولت افغانستان برای پیشبرد امور، مسؤلیت بیشتر را به عهده میگیرد و ما برای آغاز روند واگذاری مسولیت رهبری به افغانها در مناطقی که شرایط اجازه دهد، آمادگی میگیریم.
دبیرکل ناتو همچنین گفت تعیین چارچوب زمانی که در حال حاضر به 450 مربی دیگر برای آموزش نیروهای امنیتی افغان نیاز است، اما بر اساس برنامه پیش بینی شده اگر شمار نیروهای افغانستان تا سال 2011 به 300 هزار نفر برسد، در آن صورت حد اقل به هزار مربی برای آموزش این نیروها نیاز است.
دبیرکل ناتو درحالی که گفت برای انتقال مرحله به مرحله و منطقه به منطقه مسوولیت تامین امنیت به نیروهای افغان آماده است، اما توضیح نداد که عملاً چنین برنامهای چه زمانی و از کجا آغاز خواهد شد.
جيمز آپاتوراي، سخنگوي ناتو نيز در اين راستا گفت که ما نميتوانيم در موقعيتي باشيم كه به دلايل فشار سياسي انتقال قدرت را انجام دهيم؛ ولي به درستي از عهده آن برنياييم.
در گزارشی از بی بی سی آمده است که روابط ناتو با دولت افغانستان نيز در مواردي دستخوش مشكلاتي بوده است و قبل از خروج ناتو از افغانستان، لازم است كه نيروهاي امنيتي افغان به توانمندي لازم براي استقرار امنيت دست يافته باشند.
با همه این تفاسیر حال سؤال این است که شرايط براي واگذاري مسووليت هاي امنيتي چگونه مساعد مي شود؟
هرچند دراین نشست، زمان انتقال این مسؤلیت اعلام نشده ؛ اما دیده می شود که چالش هایی فرا راه تطبیق این مسأله وجود دارد. چگونه وزیران خارجه ناتو، خواهند توانست در این مورد تصمیم گیری کنند؛ زیرا در حالی که افغانستان اردویی با کمیت اندک و قراردادی دارد و پولیس کشور در کنار کمیت اندک، ناتوانی هایی را نیز به همراه دارد و نتوانسته است محبوبیت لازم را میان مردم به دست آورد و حتی نیروهای استخباراتی کشور نیز دچار کاستی ها و مشکلات فراوانی اند؛ بنابرین چگونه ممکن است تا یکی دو سال دیگر ناتو بتواند انتقال مسوولیت را به نیروهای داخلی روی دست گیرد؟!
این خبر تعیین چارچوب زمانی را به اشتراک بگذارید
>>> مسوولیت امنیتی در زمانی به نیرو های افغان سپرده شود که اداره ای پولیس و اردو ملی از وجود عناصر مخالف تعالی و ترقی افغانستان پاک سازی شود. فعلآ در تشکیل و چوکات این دو وزارت عناصر مخرب از گروه های چون طالبان تروریست و باند جنایت گار گلبدین جای گرفته است که در مواقع مناسب اکثر حملات انتحاری بوسیله ای همین ها صورت گرفته و میگیرد . مگر دولت و استخبارات ملی از افشای نام آن ها خود داری می ورزند. بنآ مشکل بنظر میرسد دولت افغانستان که متشکل از عناصر صالح و فاسد ساخته شده است بتواند مسوولیت امنیت را به وجه حسن انجام دهد. حل این معضله به زمان نیاز دارد. هرگونه تبصره و تصامیم قبل از وقت است.
ح.آ.ن
>>> به فکر من تفویض اقتدار امنیتی کشور به حکومت افغانستان شدیداً ار تباط دارد به ریاست شواری امنیت دایمی شورای وزیران توسط مارشال فهیم دارد وقطعاً دور مجدد حضور با اقتدار مجاهدین در عرصه دفاع وامنیت افغانستان بوجود آمده وچانس خوبی برای درخشش شخصیت نظامی مارشال به ادرس نایب مسعود در عرصه انسجام قوای مسلح افغانستان مساعد شده خداکند اینبار بدون پنجشیر بازی اداره سالم رااز عناصر ومهره های موثر هر ولایت وولسوای تشکیل وتنظیم بدارد اگرممکن باشد تعداد پنجشیر را در ریاست دفاتر معاونیت اول وشورای امنیت دایمی محدود بسازد
>>> سلام همکاران
مسوولیت امنیتی به دست افغانها سپرده شود خوب خواتبوت در ار جنگ امریکاها و در هر ولایت ترجومانان زیاد افغانهای که همرای امرکاها کار کرده است این ترجومانان بسیار از پولیس و اردو ملی ما خبردار است که اکر دولت از انها کار بکرید من فکرمی کنم که به حکومت افغانستان و امنیت بسیار خوب خوایم بود حکومت پلان برای این افراد در چهارچوب حکومت کار کند ما فکر کنیم که این افراد افغانها است و درجنگهای بسیار با امریکاها کار کرده است ما باید از جونان خود کارهای زیاد به دست خواهم اورد
رحمی
>>> برادر عزیزیم شما این جوانان که سواد دارد و انیگسی هم میفامد در ولایت کار کرده است باید حکومت از این جوانان کارهای زیاد به دست خواهم اورد
سلجوقی
نکات کلیدی برای داشتن استراتژی موفق معامله در بورس
از آنجایی که بازار بورس و سرمایه یک بازار با ریسک بالا محسوب می شود پس داشتن استراتژی موفق معامله امر بسیار مهمی است.
برای آنکه دچار ضرر های غیر قابل جبران نشویم و درگیر مبا حث فضای مجازی باید به نکته توجه زیادی داشته باشیم.
در ادامه با ما همراه باشید…
نکات کلیدی برای داشتن استراتژی موفق معامله در بورس
پس از آشنایی اولیه با بازار سرمایه و شناخت نسبی از مفاهیم بورس و همینطور فراگیری اصول اولیه تحلیل تکنیکال،
چنانچه خود را آماده ورود به بازار سرمایه می دانید ، باید اصولی را برای موفقیت در عملکرد تنظیم،
و خودتان را مقید به رعایت آنها بدانید. در این پست تعدادی از مقررات را که به آن استراتژی معامله خواهیم گفت اشاره می کنیم :
۱ – تعیین میزان سرمایه اولیه
برای موفقیت در بازار ، لازم است شما میزان سرمایه اولیه ای که قرار است وارد بازار کنید ، را مشخص نمایید.
همانطور که قبلا توضیح داده شد،برای انجام معاملات آنلاین،شما باید مبلغی را از طریق کد کاربریتان به عنوان سرمایه اولیه
به حساب کارگزاری واریز نمایید تا بتوانید با اعتبار آن سهام شرکتها را بخرید و در مواقع مناسب بفروشید.
هر بار که سهمی را میخرید کارگزار وجه ارزش سفارش شما را از موجودیتان برداشت و هر وقت که سهمی را میفروشید ،
کارگزار وجه ارزش فروش را به حسابتان نزد خودش تعیین چارچوب زمانی واریز میکند.
شما هر زمان که مایل بودید می توانید از محل بستانکاری حسابتان نزد کارگزار درخواست پرداخت وجه دهید تا به حساب بانکی شما واریز شود .
تعیین مبلغ سرمایه اولیه بسیار مهم و ضروری است . برای شروع کار ، این سرمایه اولیه را باید به اندازه ای انتخاب کنید
که از دست دادن آن در نتیجه معاملات ناموفق احتمالی ، استرسی به شما وارد نکند ،
و باعث نشود شما را از ادامه راه منصرف کند. در مبحث روانشناسی معاملات به این موضوع بیشتر خواهیم پرداخت.
۲ – رعایت ثبات در میزان سرمایه
همانطور که شرکتها سرمایه خود را هر سال تغییر نمیدهند ، شما هم بعنوان سرمایه گزار نباید مرتب سرمایه خودتان را کم یا زیاد کنید.
گاهی دیده شده افرادی با مشاهده سهمی در حال رشد یا به سفارش گروهها و کانالها و یا با مشاهده صف خرید در بازار ،
وسوسه شده و اقدام به تزریق سرمایه به بازار نموده و سعی در خرید سهم با هدف سودآوری بالا می کنند.
این اشتباهی رایج در بین جمع اکثر سرمایه گذاران است که ممکن است در برخی موارد هم به سود موقتی دست یابند
ولی تزلزل در استراتژی باعث از دست دادن سرمایه آنان در درازمدت خواهد شد.
البته قصد نداریم اصرار داشته باشیم که حتما تا چندین سال به سرمایه خو دست نزنید ،
بلکه هر زمان احساس کردید توانایی اداره سرمایه بیبشتر هم دارید ، بدون در نظر گرفتن شرایط روز می توانید برای مدتی بلندتر ،
و نه فقط برای خرید یک سهم خاص ، سرمایه تان را افزایش دهید.بیشتر از سالی دو یا سه بار افزایش سرمایه را به صلاح نمیدانم.
۳ – پیدا کردن سهم ارزشمند
یکی از مشکلترین کار بازار سرمایه پیدا کردن سهم خوب و ارزشمند جهت خرید است .
بسیاری از سرمایه گذاران گله و شکایتشان از بازار سرمایه این است که از بین تعداد بیشماری سهام شرکتهای کوچک و بزرگ ،
چطور یک یا چند سهم ارزشمند پیدا کنیم . و گاها مجبور میشوند بدون تحلیل ، به حرف سایرین اعتماد کرده و دست به معامله بزنند .
بهتر است که صرفا به پیشنهاد کانالها و گروهها و مخصوصا مشاهده صف های خرید ، دست به معامله خرید نزنید
و صرفا با مشاهده صف فروش اقدام به فروش نکنید. هر سهمی ارزشی داره و ارزش آن را قواعد تکنیکال مشخص میکند .
حتما از بین سهام پیشنهاد شده ، زمانی را به دقت نظر در چارت و تحلیل تکنیکال بگذرانید و سپس تصمیم به خرید یا فروش بگیرید.
۴ – تشکیل سبد سهام
به جای اینکه تک سهم داشته باشید ، از سبد سهام استفاده کنید به این معنی که در هر زمان ،
تعدادی سهام از گروههای مختلف در پنجره داراییهای سهامتان داشته باشید.
مدیریت اینکه چه تعداد سهام و با چه ارزشی در سبد شما وجود داشته باشد به انگیزه های شما بستگی دارد .
ولی پیشنهادم این است که در صورتی که سرمایه شما حداقل یک میلیون تومان است ،
در هر زمان بین ۳ تا ۵ سهم در سبد خود داشته باشید و اکر سرمایه شما تا ۵ میلیون تومان است
می توانید تعداد سهامتان را تا ۷ عدد افزایش دهید و اگر بیش از ۱۰ میلیون تومان سرمایه دارید
می توانید ۱۰ سهم را در هر زمان در سبدتان مدیریت کنید.
۵ – هدف از سرمایه گذاری از نظر زمان نگهداری
برای خرید هر سهم ، هدف زمانی خود را از اعم از کوتاه مدت ، میان مدت و یا بلندمدت ، مشخص کنید.
نیازی نیست شما یک سرمایه گذار بلندمدت باشید و مقید به سرمایه گذاری بلندمدت برای همه سهم ها باشید .
یا برعکس بگویید من سرمایه گذار کوتاه مدتم و هدفم نوسانگیری است پس سهمی را با هدف بلندمدت نمیخرم.
بلکه بهتر است شما در سبد سهامتان هم سهم های کوتاه مدتی داشته باشید و هم سهم های بلندمدتی.
پیشنهادم این است به ازای هر ۳ الی ۵ سهم کوتاه مدتی یک سهم بلندمدتی هم در سبد سهام داشته باشید.
۶ – دوره نگهداری سهم
با توجه به هدف شما از سرمایه گذاری زمانی(بلندمدت ، میان مدت ، یا کوتاه مدت)
وقتی یک سهمی را خریدید نباید هر یک ساعت یکبار به سهم نگاه کنید.
اینکار باعث افزایش استرس در شما شده و نتیجه آن دستکاری مرتب قیمت در سفارش فروش
با توجه به میزان حجم عرضه و تقاضا و دامنه قیمتهای حداقل و حداکثر روزانه خواهد شد.
این در حالی است که بسیاری از این نوسانات قیمت روزانه ناشی از تصمیمات غیر اصولی سرمایه گذاران غیر حرفه تعیین چارچوب زمانی ای است
که نتیجه برآیند آن نیز شکست در معاملات خواهد بود. بهتر است وقتی سهمی را میخرید
در همان زمان افق هدف مورد انتظار خود را نیز تعیین کنید و با توجه به اندیکاتورهای در اختیار و الگوهای قیمتی و سطح حمایت و مقاومت ،
مثلا بگویید این سهم را تا فلان قیمت نگه میدارم و در این مبلغ خواهم فروخت. اگر هدفتان را درست تعیین کرده باشید ،
نیازی نیست هر روز سقف قیمت خود را تغییر دهید .
البته این امر مانع از این نخواهد بود که شما روزی یکبار مجددا الگوها و چارت و اندیکاتورها را بررسی کنید
و در صورت مشاهده سیگنالهای مخالف یا حتی موافق نسبت به ارتقا سطح هدف یا تعدیل آن تا مبالغ کمتر اقدام کنید.
۷ – سیگنال خرید یا فروش
بسیاری از تحلیلگران صرفا با مشاهده یک سیگنال در یک نمودار تصمیم به خرید یا فروش میگیرند
و با این فرضیه که ممکن است زمان از دست بدهیم ، دست به معامله احساسی زده که عموما هم بزودی پشیمان میشوند.
بهتر آن است معامله گران در بررسی سیگنالها اعم از سیگنالهای صادره توسط اندیکاتورها ، یا سیگنالهای صادره توسط الگوها ،
تعدادی از آنها را با هم قیاس کرده و برآیند جهت آنها را برای ورود به بازار و یا خروج از بازار تلقی کنند
و صرفا بر مبنای یک اندیکاتور دست به معامله نزنند.
۸ – زمان ورود یا خروج
بسیاری از معامله گران پس از اینکه سهمی را مناسب برای ورود تشخیص دادند ، سعی میکنند سریع وارد آن سهم شوند
در حالیکه در بسیاری از موارد مشاهده شده در عین حالی که سرمایه گذار در تشخیص روند صعودی سهم اشتباهی نکرده
و در عمل هم روند عمومی و کلی سهم صعودی بوده ، ولی در تشخیص زمان ورود اشتباه کرده
و هر چند قیمت در کانال صعودی بوده ، سرمایه کذار سهم را در زمانی که قیمت در سقف کانال صعودی بوده
خرید کرده و بخش زیادی از سود را از دست داده است.
و چه بسا با پشیمانی از عدم رشد مناسب آن در روزهای بعد ، در کف کانال صعودی هم بفروشد.
لذا یک سرمایه گذار موفق با صبر و حوصله و تعیین سطح قیمت مناسب در سطح حمایت اقدام به ثبت سفارش خرید میکند .
حال ممکن است تعیین چارچوب زمانی قیمت سهم هیچگاه به قیمت انتظاری نرسد .
در این حالت عدم انجام معامله بهتر از این خواهد بود که شما با عجله برای خرید سهم ،
قیمت بالا درخواست کنید و معامله هم انجام شود
ولی در ادامه قیمتها تا سطوح پایینتر ریزش کرده و باعث ضرر بیشتر شما شود.
۹ – بررسی تایم فریم های مختلف
برخی تحلیلگران صرفا با مشاهده یک یا حتی چند سیگنال معتبر در یک تایم فریم ( مثلا تایم تعیین چارچوب زمانی فریم روزانه ) اقدام به خرید یا فروش سهم میکنند.
در حالیکه یک سرمایه گذار موفق علاوه بر تایم فریم روزانه ، تایم فریم بالاتر ( مانند هفتگی و ماهانه )
و همینطور تایم فریم پایینتر ( مانند ۴ ساعته یا یکساعته) را نیز تحلیل میکنند. سهمی مناسب خرید است
که علاوه بر تشخیص روند صعودی در تایم فریم روزانه ، در تایم فریم هفتگی هم صعودی باشد.
اگر هدفتان از سرمایه کذاری بلندمدت باشد حتما باید نظرتان به تایم فریم ماهانه هم باشد
و در اون نمودار هم سیگنال خرید مشاهده کنید.
در غیر اینصورت صعود روزانه موقتی تلقی شده و اعتبار زیادی نخواهد داشت.
همینطور علیرغم اینکه ممکن است تایم فریم روزانه سیگنال صعودی صادر کرده باشد ،
ولی در تایم فریم ۴ ساعته هنوز انتظار کاهش قیمت داشته باشیم و در این صورت بهتر است
باز هم کمی صبر کنیم تا در نرخهای معقول تری اقدام به ورود به بازار کنیم.
۱۰ – تعیین حد زیان و تبدیل به احسن کردن داراییها و سهام
برخی سرمایه گذاران ترجیح میدهند سهامی را که خریده اند و در ضرر قرار گرفته را آنقدر نگه دارند
تا یا به سود بازگشته یا حداقل در نقطه سربسر بفروشند.
شما باید به عنوان یک سرمایه گذار موفق حساب و کتاب سود و زیان سهامتان را هم به صورت تفکیکی و هم بصورت کلی داشته باشید
و به نحوی مدیریت کنید که بیشترین سود و فایده را از سرمایه گذاریتان ببرید.
اگر در حال حاضر سهمی را در اختیار دارید که در زیان است و چشم اندازی هم برای رونق آن سهم نمی بینید
ولی در مقابل سهمی را پیدا کرده اید که میتوانید از آن کسب سود کنید ، بهتر است سهام در ضررتان را تبدیل به احسن کنید
و از خیر سهام غیر سودده بگذرید . همین قاعده در مورد سهام در سود با بهره کمتر هم صادق است.
به عنوان مثال شما سهمی را دارید که پس از ۲ ماه ۲۰درصد رشد کرده و احتمال داره در ظرف ۲ ماه آینده هم ۱۰ درصد دیگر رشد کند.
و در مقابل سهم دیگری را میشناسید که در ظرف ۲ ماه آینده ۲۰ درصد رشد خواهد کرد.
پس نگهداری سهم قبلی با انتظار سود ۳۰ درصدی توجیه اقتصادی نداره و به همان ۲۰ درصد سود فعلی بسنده کرده و با فروش آن ،
سرمایه در اختیار را صرف خرید سهم جدید میکنیم که انتظار داریم ظرف دو ماه آتی ۲۰ درصد سود دهد.
در این صورت کل سود دریافتی معادل ۴۰ درصد خواهد شد که بیش از حالت قبل می باشد.
۱۱ – ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفه ای
تفاوت میان سرمایه گذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و …
خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایه گذار است.
برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت.
عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت.
بهکارگیری عوامل روانشناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
۱۲ – انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است.
بازه زمانی موردنظر سرمایه گذار برای سرمایه گذاری، منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میگردد.
برخی از سرمایه گذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاهمدت،
برخی بازه زمانی میانمدت و برخی در بازه زمانی بلندمدت فعالیت کنند؛
بنابراین میبایست سرمایه گذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند.
بهعنوانمثال اگر معامله در بازار بورس بهعنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند.
در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین نماید.
ازآنجاییکه یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت،
اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
۱۳ – توانایی یافتن شاخص های مناسب جهت شناسایی یک روند
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است
و سرمایه گذاران تنها با بهکارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند.
لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. بهعنوانمثال در تحلیل تکنیکال؛
برای شروع روند صعودی، سقف ها بالاتر و کف ها بالاتر و در روند نزولی سقف ها پایینتر و کف ها پایینتر میشود.
بهطورکلی دیدگاه سرمایه گذاران مبنی بر اینکه یک روند غالب در بازار وجود دارد،
موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میگردد.
مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
۱۴ – آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن
در این مرحله میبایست قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود.
در میان اغلب پلتفرم های تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که
به واسطه آن میتوان عملکرد استراتژی معاملاتی تعیین چارچوب زمانی را در گذشته آزمایش کرد.
به این صورت که میتوان به عقب برگشته و یکبار شمع را در یکزمان حرکت داد.
هنگامیکه نمودار به سمت یک شمع در یکزمان حرکت میکند، میتوان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده
و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصلشده از آن را مشاهده کرد.
کلام آخر
در پایان لازم میدانم این نکته را هم عرض کنم که شما میتوانید علاوه بر قواعد فوق ،
برای خودتان قواعد و قوانینی را تحت عنوان استراتژی معامله در نظر بگیرید و در صورت موفقیت ، آن را تداوم بخشید.
مهم این است که در رعایت استراتژی ثابت قدم بوده و از انجام معاملات احساسی پرهیز کنید.
آموزش تنظیم ابعاد/نسبت فیلم در پریمیر (به سادگی آب خوردن)
نسبت تصویر مشخص کننده ی نسبت عرض به ارتفاع است که فیلم و چارچوب های تصویر چنین ابعادی را دارا هستند. پیکسل هایی که چارچوب های تصویری و ویدیویی ایجاد میکنند دارای ابعاد پیکسلی هستند که گاهی اوقات به آنها PAR نیز میگویند. استاندارد های متفاوت ضبط فیلم از نسبت تصویر متفاوتی استفاده میکنند. برای مثال، شما فایلی را برای تلویزیونی به ابعاد ۴:۳ و یا ۱۶:۹ ضبط میکنید. برای دریافت اطلاعات بیشتر، به نسبت تصویر مراجعه کنید.
زمانی که پروژه ای در پریمر پرو ساخته میشود، ابتدا باید ابعاد چارچوب و پیکسل را مشخص کنید. زمانی که این نسبت ها تنظیم شدند، دیگر قادر به تغییر آنها در این پروژه نخواهید بود. اگرچه شما میتوانید نسبت تصویر یک sequence را تغییر دهید. همچنین میتوانید از قالب های پیش فرضی که با نسبت های تصویر متفاوتی در برنامه ایجاد شده اند استفاده کنید.
پریمیر پرو بطور خودکار سعی میکند تا نسبت تصویر پیکسل فایل های منبع را تنظیم کند. اگر قالب همچنان بطور نامرتبی در صفحه ظاهر شد، میتوانید بطور دستی نسبت تصویر پیکسل ها را مشخص کنید. سعی کنید نسبت تصویر پیکسلی را قبل از نسبت تصویر چارچوب تنظیم کنید؛ چراکه ضریب تصویر نادرست در چارچوب، ممکن است از خطا در ضرایب پیکسل نشات بگیرند.
توی این پک فوق العاده، پریمیر رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بدون هیچ کلاسی زیباترین تیزرها رو بساز، خفن ترین افکت ها و فیلم ها رو ویرایش کن، همه رو انگشت به دهان کن یا اصلا باهاش پول در بیار!
ویدیوی آموزشی کامل
انواع نسبت های تصویر
نسبت های تصویر رایج از این قرار هستند:
تصویر در حالت پهنای صفحه ۱۶:۹ (widescreen): این حالت، نسبت تصویر استانداردی است که معمولا در ویدیو های آنلاین، مستند ها و فیلم ها استفاده میشود که حجم زیادی از اطلاعات را همراه با جزئیات به تصویر میکشد.
عمودی (۹:۱۶): حالت ویدیویی است که در گوشی خود ضبط میکنید.
تمام صفحه ۴:۳: این حالت، نسبت تصویری است که قبل از اینکه از حالت پهنای صفحه در تلویزیون استفاده شود، نمایش داده میشد. این حالت بر روی عامل مشخصی در لحظه متمرکز بود.
مربع (۱:۱): مناسبترین نسبت تصویری است که در اینستاگرام استفاده می شود.
حالت متغییر ۲٫۴۰:۱: حالت پهنای صفحه ای است که معمولا در فیلم ها استفاده میشود که تقریبا مشابه حالت ۱۶:۹ میباشد، اما قسمت بالا و پایین بریده شده است. این افکت به تصویر حالت سینمایی میدهد.
تنظیم نسبت تصویر
برای تنظیم نسبت تصویر یک ردیف در برنامه:
- یک sequence جدید انتخاب کنید. (File > New > Sequence)
- به قسمت تنظیمات دیالوگ باکس sequence جدید بروید.
- زیر ویدیو، اندازه چارچوب (ارتفاع) و حالت افقی (پهنا) را وارد کنید. پریمر پرو به صورت خودکار نسبت تصویر را مدیریت میکند.
- بخش های مربوطه را پر کرده و ردیف را نامگذاری کنید و سپس دکمه انجام عملیات OK را فشار دهید.
اکنون نسبت تصویر sequence تنظیم شده است.
چارچوب نسبت تصویر
چارچوب نسبت تصویر نشان دهنده ی نسبت پهنا به ارتفاع در ابعاد تصویر است. قالب های ویدیو و تصویر دارای چارچوب ذکرشده هستند.
برای مثال، DV NTSC دارای چارچوب ۴:۳ میباشد (و یا نسبت ۴٫۰ پهنا به ۳٫۰ ارتفاع). رایجترین چارچوب پهنای صفحه دارای نسبت تصویر ۱۶:۹ است. بسیاری از دوربین هایی که حالت پهنای صفحه دارند میتوانند در چنین نسبت تصویری فیلم ضبط کنند. حتی بسیاری از فیلم ها با نسبت تصویر بزرگتری فیلم برداری شده اند.
در پریمر پرو، میتوانید با استفاده از امکانات موشن افکت مانند Position و Scale، از لترباکس و تکنیک پن و اسکن استفاده کنید.
لترباکسینگ (letterboxing)
زمانی که شما تصاویری از کلیپی را وارد پروژه ای میکنید که دارای نسبت تصویر متفاوتی است، شمایید که تصمیم میگیرید این اختلافات را چگونه باهم تطبیق دهید. این جایگذاری باعث ایجاد یک نوار سیاه رنگ در بالا و پایین چارچوب فیلم میشود که لترباکس نامیده میشود.
برای مثال، دو تکنیک برای نمایش دادن فیلمی در اندازه ی ۱۶:۹ بر روی تلوزیون استاندارد ۴:۳ استفاده میشود. شما میتوانید تمامی پهنای چارچوب ۱۶:۹ فیلمی را در چارچوب ۴:۳ قرار دهید.
پن و اسکن (Pan and Scan)
پن و اسکن جایگزینی دیگر برای استفاده ی پروژه ای با چارچوب نسبت تصویری دیگری است. تنها بخشی از چارچوب باقی میماند، در حالیکه مابقی بخش ها از دست میروند.
برای مثال، تکنیک دیگر برای نمایش دادن فیلمی با چارچوب ۱۶:۹ در تلوزیون استانداردی با چارچوب ۴:۳ این است که تمامی چارچوب ۴:۳ را بطور عمودی با ارتفاع چارچوب ۱۶:۹ پر کنیم. سپس شما موقعیت افقی تصویر ۱۶:۹ را در داخل چارچوب باریکتر ۴:۳ تنظیم میکنید تا بخش های مهم در داخل این چارچوب جدید باقی بمانند.
نسبت تصویر پیکسلی
این نسبت تصویر نسبت پهنا به ارتفاع را در چارچوب پیکسلی تعریف میکند. پیکسل هایی که چارچوبی را تشکیل میدهند دارای نسبت تصویر پیکسلی هستند که گاهی اوقات PAR نیز نامیده میشوند. نسبت های تصویر پیکسلی متنوع هستند چراکه سیستم های ویدیو مختلف فرضیه های متفاوتی در مورد تعداد پیکسل هایی که برای پر کردن چارچوب لازم است را ایجاد میکنند.
برای مثال، بیشتر استاندارد های ویدیو کامپیوتر ها چارچوب نسبت تصویر ۴:۳ را ۴۸۰*۶۴۰ پیکسل تعریف میکنند که باعث ایجاد پیکسل های مربعی میشود. پیکسل های ویدیو کامپیوتر نسبت تصویر پیکسلی ۱:۱ (مربعی) دارند. استاندارد های ویدیو مانند DV NTSC چارچوب نسبت تصویر ۴:۳ را ۴۸۰*۷۲۰ پیکسل تعریف میکند که باعث ایجاد پیکسل هایی باریکتر و مربعی شکل میشود. پیکسل های DV NTSC دارای نسبت تصویر پیکسلی ۰٫۹۱ (غیر مربعی) هستند. پیکسل های DV که همیشه مستطیلی هستند در سیستم های تولید ویدیو NTSC بطور عمودی و در سیستم های تولید کننده ویدیو PAL بطور افقی قرار دارند. پریمر پرو نسبت تصویر پیکسلی کلیپ را در کنار تصاویر کوچک تصویر در پنل پروژه نمایش میدهد.
A: تصویر ۴:۳ پیکسل مربع که در مانیتور کامپیوتر ۴:۳ پیکسل مربع نمایش داده شده است. B: تصویر ۴:۳ پیکسل مربع که بطور درست برای نمایش بر روی مانیتور تلویزیون ۴:۳ پیکسل غیر مربعی تعریف شده است. C: تصویر ۴:۳ پیکسل مربع که بطور نادرست برای نمایش بر روی مانییتور تلویزیون ۴:۳ پیکسل غیر مربعی تعیرف شده است.
تصاویر بهم ریخته
اگر شما پیکسل های مستطیلی را بدون ایجاد تغییر بر روی مانیتوری با پیکسل های مربعی نمایش دهید تصاویر بصورت بهم ریخته ظاهر خواهند شد. برای مثال، دایره ها ممکن است به شکل های بیضی طور دیده شوند. اگرچه زمانی که این تصاویر بر روی مانیتور های برودکست نمایش داده شوند به شکل درستی دیده خواهند شد، چراکه پیکسل های این نوع از مانیتور ها مستطیلی هستند. پریمر پرو میتواند بدون هرگونه بهم ریختگی در تصویر، نمایش و ایجاد خروجی از کلیپ هایی با نسبت تصویری پیکسلی متفاوتی داشته باشد. این برنامه به صورت اتوماتیک سعی میکند تا تصاویر را با توجه به نسبت تصویر پیکسلی پروژه شما مطابقت سازی کند.
ممکن است که شما بطور تصادفی با کلیپ هایی بهم ریخته مواجه شوید که این اتفاق زمانی صورت میگیرد که برنامه پریمر پرو نسبت تصویر پیکسلی را به طور اشتباه تعریف کند. شما میتوانید بهم ریختگی هر کلیپ جداگانه را با استفاده از طبقه بندی نسبت تصویر پیکسل منبع به طور دستی در دیالوگ باکس Interpret Footage تصحیح کنید.
از قالب پیش فرض با نسبت تصاویر متفاوت استفاده کنید
زمانی که قالبی انتخاب می شود، پریمر پرو چارچوب نسبت تصویر، نسبت تصویر پیکسل و ابعاد چارچوب را حفظ می کند تا این قالب پیش فرض به طور بریده و یا بهم ریخته نمایش داده نشود.
برای قالب هایی که دارای فرادیتا هستند، این محاسبات به صورت اتوماتیک و مختصر انجام می شود. برای مثال:
- زمانی که شما با استفاده از سایز ۴۸۰*۷۰۴ چارچوب ATSC، سایز ۴۸۶*۷۲۰ چارچوب D1 و یا سایز ۴۸۰*۷۲۰ چارچوب DV، اندازه گیری فوتج NTSC انجام داده و یا آن را وارد می کنید، نسبت تصویر پیکسل بر روی D1/DV NTSC (0.9) تنظیم می شود.
- زمانی که با استفاده از سایز ۱۰۸۰*۱۴۴۰ چارچوب HD، اندازه گیری و یا وارد کردن فوتج را انجام می دهید، نسبت تصویر پیکسل بر روی HD 1080 Anamorphic (1.33) تنظیم می شود.
- و زمانی که فوتج PAL را با استفاده از رزولوشن ۵۷۶*۷۲۰ D1 و یا DV گرفته و یا وارد می کنید، نسبت تصویر پیکسل بر روی D1/DV PAL (1.094) تنظیم می شود.
قالب های خالی از فرا داده هستند، نیازمند مجموعه ای از قوانین برای تعریف نسبت تصویر پیکسلی هستند. برای اندازه های دیگر قالب ها، پریمر پرو اینچنین در نظر می گیرد که قالب با پیکسل های مربعی تنظیم شده است و نسبت تصویر پیکسل و ابعاد چارچوب را تغییر می دهد تا نسبت تصویرِ تصویر مورد نظر را حفظ کند. اگر قالب وارد شده بهم ریخته آغاز شد، شما می توانید نسبت تصویر پیکسل را به طور دستی تغییر دهید.
قالب هایی در یک sequence
هنگامی که شما قالبی را کشیده و وارد sequence می کنید، قالب به طور پیش فرض در مرکز چارچوب برنامه قرار می گیرد. بسته به اندازه ی چارچوب آن، تصویر نهایی ممکن است بسیار کوچک و یا خارج از چارچوب نمایشی مورد نیاز پروژه ایجاد شود. پریمر پرو می تواند به طور خودکار تراز آن را زمانی که قالب را وارد sequence تغییر دهد و یا خود شما می توانید به صورت دستی این تنظیمات را انجام دهید.
همیشه تعریف و تفسیر کردن صحیح فایل ها از اهمیت زیادی برخوردار است. شما می توانید ابعاد چارچوب قالب و نسبت تصویر پیکسل را در کنار thumbnail پیش نمایشی و یا در ستون اطلاعات ویدیو موجود در پنل پروژه مشاهده کنید. همچنین می توانید این اطلاعات را در قسمت دیالوگ باکس Properties قالب، دیالوگ باکس Interpret Footage، و یا پنل داده ها بیابید.
بهم ریختگی نسبت تصویر در sequence
تنظیمات پیش فرض sequence که شما در هنگام ایجاد آن انتخاب می کنید، چارچوب و نسبت تصاویر پیکسل را برای Sequence انتخاب و تنظیم می کند.
برای مثال، اگر قالبی با پیکسل مربعی که توسط گرافیک ایجاد شده است در پریمر پرو بهم ریخته ظاهر شود، شما می توانید نسبت تصویر پیکسل آن را برای اینکه به درستی نمایش داده شود تصحیح کنید. با اطمینان حاصل کردن از اینکه تمام فایل ها به درستی تعریف و تفسیر شده اند، شما می توانید فوتج با نسبت های تصویر متفاوتی را در یک پروژه یکسان ترکیب کنید. سپس می توانید خروجی را که باعث ایجاد تصاویر بهم ریخته می شود را ایجاد کنید.
تصحیح تعاریف اشتباه نسب تصویر
تعاریف اشتباه شخصی نسبت تصویر را تصحیح کنید
برای تصحیح تعاریف اشتباه جداگانه، مراحل زیر را انجام دهید:
۱- بر روی تصویر ثابت موجود در پروژه راست کلیک کنید.
۲- این مراحل را انتخاب کنید: Clip > Modify > Interpret Footage
(دقت کنید که اگر کلیپ را در پنل Timeline و یا مانیتور Program انتخاب کرده باشید، این گزینه برایتان غیر قابل دسترس خواهد بود.)
۳- یکی از موارد زیر را در بخش Pixel Aspect Ratio انتخاب کنید:
Use Pixel Ratio From File – از نسبت تصویر اصلی ذخیره شده به همراه نصویر ثابت پروژه استفاده می کند.
Conform To – اجازه می دهد تا از فهرست نسبت های تصویر استاندارد انتخاب بکنید.
(نکته: هنگام استفاده از فوتوشاپ برای ایجاد تصاویری جهت استفاده در پروژه های ویدیویی، بهترین کار استفاده از تنظیمات پیش فرض نامگذاری شده فوتوشاپ برای فورمت های ویدیوی است که شما خواهید دید. استفاده از تنظیمات پیش فرض این اطمینان را حاصل می کند که تصاویر شما با نسبت تصویر صحیحی ایجاد شده اند.)
۴- بر روی OK کلیک کنید.
تصحیح تعاریف اشتباه نسبت های تصویری که بطور مداوم مجدادا باز میگردند
پریمر پرو به صورت خودکار نسبت های تصویر پیکسل برای فایل ها را بر اساس مجموعه ای از قوانین انتخاب می کند. اگر نوع خاصی از تصویر زمانی که آن را وارد برنامه می کنید مدام اشتباه تفسیر شود (بهم ریخته ظاهر شود)، شما می توانید قانون مربوطه را تغییر دهید.
۱- ویرایش کننده متن را باز کنید.
۲- در داخل ویرایش کننده ی متن، به پوشه ی Pro Plug-ins بروید.
۳- پوشه ای را که با نام Rules.txt. نامگذاری شده است را باز کنید.
۴- قانونی را که قصد بر تغییر آن دارید را ویرایش کرده و گزینه ذخیره سازی را انتخاب کنید.
نسبت های تصویر پیکسلی رایج
نسبت تصویر پیکسل | زمان استفاده | |
پیکسل های مربعی | ۱٫۰ | فوتجی با اندازه چارچوب ۴۸۰*۶۴۰ و یا ۴۸۶*۶۴۸ به این شکل است: |
بسیار کاربردی پریمیر
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با 5 دقیقه در روز، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، تقویت حافظه، آموزش تصویری. یادگیری زبان کلید یادگیری هر مهارتی در قرن 21 !
هدف گذاری SMART چیست و چه اهمیتی برای کسب و کارها دارد؟
تعیین هدف یک روش مفید برای ایجاد کسب و کار موردنظر شماست.
با تعیین اهداف و ایجاد یک نقشه راه مشخص برای رسیدن به هدف موردنظرتان میتوانید تصمیم بگیرید چگونه از زمان و منابع تان برای پیشرفت کسب و کار خود در حوزه دیجیتال مارکتینگ استفاده کنید.
بدون اهداف، تعیین نحوه دستیابی به یک کسب و کار خاص، ارتقا سطح یا سایر نقاط عطفی که میخواهید به آنها دست پیدا کنید، دشوار میباشد.
وقتی برای خود هدفی تعیین میکنید، باید هر مرحله لازم برای موفقیت را در آن بگنجانید.
میتوانید از چارچوبی به نام هدف گذاری SMART که در این مقاله معرفی میکنیم، استفاده کنید.
در اینجا نحوه عملکرد هدف گذاری SMART و چند نکته و مثال را به جهت کمک به شما برای تعیین اهدافتان بیان کردهایم.
هدف گذاری SMART چیست؟
SMART مخفف کلمات
- خاص (Specific)
- قابل اندازه گیری (Measurable)
- قابل دسترس (Achievable)
- مرتبط (Relevant)
- محدود به زمان (Time-based)
هر یک از عناصر چارچوب هدف گذاری SMART با همدیگر همکاری میکنند تا هدفی ایجاد کنند که به دقت برنامه ریزی شده، واضح و قابل پیگیری باشد.
امکان دارد اهدافی را در گذشته خود تعیین کرده باشید که دستیابی به آنها دشوار بوده است.
زیرا بسیار مبهم ، پرخاشگرانه یا دارای چارچوب ضعیفی بودند.
تلاش برای دستیابی به هدفی که بد ساخته شده میتواند دلهره آور و غیرقابل تحقق باشد.
ایجاد اهداف SMART میتواند به حل این مشکلات کمک کند.
خواه اهداف شخصی یا شغلی تعیین کنید، استفاده از چارچوب هدف گذاری SMART میتواند پایه و اساس محکمی برای دستیابی به موفقیت ایجاد کند.
اهمیت هدف گذاری دقیق
غالباً افراد یا کسب و کارها با تعیین اهداف کلی و غیر واقعی مانند «من میخواهم بهترین در X باشم» خود را برای شکست آماده میکنند.
این هدف مبهم و بدون هیچگونه جهت گیری میباشد.
اهداف SMART شما را با تعیین اهداف مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و به موقع برای موفقیت آماده میکند.
روش هدف گذاری اسمارت (SMART) با تبدیل کردن اهداف شما به اهدافی خاص، قابل اندازه گیری، قابل دسترسی، واقع بینانه و زمان دار به شما کمک میکند که به موفقیت برسید.
روش هدف گذاری SMART شما را به جلو میراند، به شما احساس جهت داشتن در کار میدهد و به شما کمک میکند تا به همه چیز نظم دهید و به اهدافتان برسید.
در اینجا، نشان خواهیم داد چگونه هدفی مانند «من میخواهم رهبر باشم» را به هدف SMART تبدیل کنیم.
S = خاص
درمورد آنچه میخواهید به دست آورید، تا حد ممکن روشن و دقیق باشید.
هرچه هدف شما محدودتر باشد، مراحل لازم برای دستیابی به آن را بیشتر درک خواهید کرد.
مثال: «من می خواهم موقعیتی را بدست آورم که یک تیم توسعه را برای یک شرکت فناوری نوپا مدیریت کنم.»
M = قابل اندازه گیری
چه مدرکی ثابت میکند شما به سمت هدف خود پیشرفت کرده اید؟
به عنوان مثال، اگر هدف شما کسب موقعیت مدیریت تیم توسعه برای یک شرکت نوپای فناوری است، ممکن است پیشرفت را با توجه به تعداد پستهای مدیریتی که درخواست کردهاید و تعداد مصاحبههای انجام شده اندازه گیری کنید.
تعیین نقاط عطف در این مسیر به شما این فرصت را میدهد تا در صورت لزوم مجدد ارزیابی کرده و دوره را تصحیح کنید.
وقتی به نقاط عطفتان رسیدید، به یاد داشته باشید که به تلاشهای کوچک اما معنیدار خود پاداش دهید.
مثال: «من برای عنوان مدیریت تیم توسعه در یک شرکت تازه تاسیس برای سه موقعیت باز درخواست ارسال میکنم.»
A = قابل دسترس
آیا هدفی قابل دستیابی تعیین کرده اید؟
تعیین اهدافی که می توانید در یک بازه زمانی مشخص به طور منطقی به انجام برسانید، به شما در حفظ انگیزه و تمرکز کمک می کند.
با استفاده از مثال فوق در مورد کسب شغل مدیریت تیم توسعه باید از اعتبار، تجربه و مهارتهای لازم برای کسب موقعیت رهبری مطلع شوید.
قبل از شروع به کار برای رسیدن به یک هدف، تصمیم بگیرید که آیا این موقعیتی است که اکنون می توانید به آن برسید یا اینکه اقدامات مقدماتی دیگری وجود دارد که باید برای آمادگی بهتر انجام دهید.
مثال: «من رزومه خود را با صلاحیتهای مربوط بهروز میکنم، بنابراین میتوانم در سه موقعیت باز برای مدیریت یک تیم توسعه در یک استارتاپ فناوری درخواست ارسال کنم.»
R = مرتبط
هنگام تعیین اهدافتان، به مرتبط بودن یا نبودن آنها توجه کنید.
هر یک از اهداف شما باید با ارزشها و اهداف بزرگتر و بلند مدت شما همسو باشد.
اگر هدفی در دستیابی به اهداف گسترده شما سهیم نیست، بهتر است در مورد آن تجدید نظر کنید.
از خودتان بپرسید چرا این هدف برای شما مهم است، دستیابی به آن چگونه به شما کمک میکند به اهداف بلند مدت خود برسید.
مثال: «برای رسیدن به هدفم در رهبری، من رزومه خود را با شرایط مربوطه به روز میکنم تا بتوانم در سه موقعیت باز برای مدیریت یک تیم توسعه در یک استارتاپ فناوری درخواست بدهم.»
T تعیین چارچوب زمانی = محدود به زمان
چارچوب زمانی هدف شما چیست؟
تاریخ پایان مهلت رسیدن به هدف میتواند به ایجاد انگیزه کمک کند و به شما در اولویت بندی کمک کند.
به عنوان مثال، اگر هدف شما ترقی به یک سمت بالاتر است، بهتر است شش ماه به خود فرصت دهید.
اگر در آن بازه زمانی به هدفتان نرسیده اید، وقت بگذارید تا دلیل آن را بررسی کنید.
ممکن است بازه زمانی شما غیرواقعی باشد، با موانع عبور غیر منتظره روبرو شوید یا هدف شما غیرقابل تحقق باشد.
مثال: «برای رسیدن به هدفم در رهبری، من رزومه خود را با صلاحیتهای مربوط بهروز میکنم تا بتوانم این هفته در سه موقعیت باز برای مدیریت یک تیم توسعه در یک استارتاپ فناوری درخواست بدهم.»
چرا باید از اهداف SMART استفاده کنیم؟
با استفاده از چارچوب هدف گذاری SMART مرزها و مراحلی را که باید طی کنید، تعیین میشود.
منابع لازم برای رسیدن به آن و نقاط عطفی که پیشرفت را در این مسیر نشان می دهد، مشخص می شود.
با اهداف اسمارت به احتمال زیاد به طور موثر و کارآمد به هدف خود میرسید.
در اینجا چند نمونه از چگونگی هدف گذاری SMART برای افراد در شرایط مختلف آورده شده است:
- Laura دوست دارد شغل خود را از پشتیبانی مشتری به طراحی تغییر دهد …
- Avi میداند که هدف او مدیر فروش شدن است، اما مطمئن نیست از کجا شروع کند …
- Tonya میخواهد در صنعت بهداشت و درمان شغلی پیدا کند، اما تجربه کار در صنعت را ندارد.
نمونه هایی از هدف گذاری SMART
در اینجا دو نمونه هدف گذاری به روش SMART را برایتان آوردهایم:
من ظرف سه ماه پس از فارغ التحصیلی در لیسانس علوم آموزش و پرورش، به عنوان معلم ریاضی دبیرستان شغل پیدا میکنم.
- خاص: هدف تبدیل شدن به یک معلم ریاضی دبیرستان کاملاً مشخص است.
- قابل اندازه گیری: موفقیت را میتوان با تعداد برنامهها، مصاحبهها و پیشنهادات شغلی سنجید.
- قابل دسترس: هدف گذار درجه مناسبی برای شغل خواهد داشت.
- مرتبط: هدف گذار در حال برنامه ریزی برای به دست آوردن شغلی در صنعت آموزش و پرورش پس از گرفتن مدرک تحصیلی است.
- محدود به زمان: هدف گذار برای رسیدن به هدف خود ظرف سه ماه پس از فارغ التحصیلی مهلت تعیین کرده است.
من با تکمیل دورههای آموزشی موردنیاز در مدت سه ماه و درخواست برای این سمت در پایان سه ماهه آینده، به عنوان نماینده ارشد خدمات مشتری ارتقا درجه پیدا میکنم.
- خاص: هدف گذار به وضوح هدف ارتقا درجه به خدمات ارشد خدمات مشتری را تعیین کرده است.
- قابل اندازه گیری: موفقیت را میتوان با تکمیل ماژول آموزش، تشکیل پرونده و ارتقا درجه سنجید.
- قابل دسترس: هدف گذار آموزشهای لازم برای کسب رتبه را به اتمام میرساند.
- مرتبط: هدف گذار در حال برنامه ریزی است تا پس از پایان دورههای آموزشی خود، برای ارتقا درجه درخواست دهد.
- محدود به زمان: هدف گذار برای رسیدن به هدف خود در پایان سه ماهه تجاری بعدی مهلت تعیین کرده است.
تعیین اهداف به روش SMART میتواند به شما کمک کند تا در کسب و کار خود پیش بروید و به موفقیت موردنظر خود برسید.
اگرچه اهداف میتوانند چالش برانگیز باشند، اما با استفاده از چارچوب هدف گذاری SMART میتوانید روند را سازماندهی کرده و ساختار را قبل از شروع کار ایجاد کنید.
من مهسا شیرعلی پور هستم. بنده در تیم ارتباطاتی با سمت مدیر محتوا مشغول به فعالیت هستم. امیدوارم مقالات من در وبلاگ ارتباطاتی بتواند گره گشای مسیر حرفه ای شما باشد.
تست بارداری را چه مدت پس از تخمکگذاری میتوان انجام داد؟
تست بارداری را چه مدت پس از تخمکگذاری میتوان انجام داد؟
نویسنده فارمد بهین آزما بارداری, تشخیص بارداری, مقالات بارداری, تست بارداری, زمان انجام تست بارداری دیدگاهها برای تست بارداری را چه مدت پس از تخمکگذاری میتوان انجام داد؟ بسته هستند
مدتزمان بین تخمکگذاری و انجام تست بارداری برای زوجهایی که قصد باردارشدن دارند بسیار طاقتفرساست. عوامل متعددی در تعیین این مدت تأثیرگذار است، ازجمله میزان حساسیت تست، شرایط بدنی زن و الگوهای پریود عادی. با وجود اینکه اکثر متخصصان این مدت زمان را 14 روز میدانند اما بارداری در برخی زنان تا قبل از آنهم قابل تشخیص است.
شناسایی
اولین کلید تشخیص زمان انجام تست بارداری پس از تخمکگذاری، تعیین تاریخ دقیق تخمکگذاری است. باوجوداینکه قاعده کلی برای چرخه معمول 28 روزه، روز چهاردهم است، زنان کمی هستند که این چرخه «معمول» را طی میکنند. خوشبختانه، راههای نسبتاً سادهای برای شناسایی تخمکگذاری وجود دارد که به زوجها کمک میکند زمان بهینه آمیزش و انجام تست بارداری را تعیین کنند. کیتهای پیشبینی تخمکگذاری و رسم نمودار درجه حرارت بدن، رایجترین روشهای شناسایی تاریخ دقیق تخمکگذاری هستند.
چارچوب زمانی انجام تست بارداری
اینکه چه مدت پس از تخمکگذاری میتوان تست بارداری را انجام داد به نوع تست بارداری خانگی بستگی دارد: تستهای سنتی یا تستهای دارای حساسیت بالاتر. تستهای سنتی ارزانتر هستند و دقت آنها در تشخیص بارداری از اولین روز دیر شدن پریود، 99درصد است. برای بسیاری از زنان این تاریخ، 14 روز پس از تخمکگذاری است.
اکثر زوجها میخواهند تا زمان دیر شدن پریود صبر کنند و ترجیح میدهند از تستهای دارای حساسیت بالاتر استفاده کنند. این تستها کمی گرانتر هستند و میتوانند از 5 روز قبل از دیر شدن پریود، بارداری را تشخیص دهند. زنان برای تشخیص زودهنگام بارداری میتوانند از این نوع تستها استفاده کنند، این تست به تعیین متوسط مدت فاز لوتئال آنها کمک میکند. فاز لوتئال، مدتزمان بین تخمکگذاری و پریود است که بهراحتی میتوان آن را با رسم نمودار درجه حرارت بدن یا استفاده از کیتهای پیشبینی تخمکگذاری به مدت چند ماه تعیین کرد. زنانی که فاز لوتنال آنها 12روزه است میتوانند 7 روز پس از تخمکگذاری و زنانی که فاز لوتئال 14روزه دارند میتوانند 9 روز پس از تخمکگذاری این تست را انجام دهند.
پیشگیری/راهحل
باوجوداینکه گرفتن نتیجه مثبت 7 تا 9 روز پس از تخمکگذاری ممکن است اما اکثر متخصصان زنان و زایمان به بیماران خود توصیه میکنند که برای پیشگیری از گرفتن نتیجه منفی انجام تست را تا اولین روز دیر شدن پریود خود به تعویق اندازند. در برخی از زنان، مدتزمان لانهگزینی تخمک بارورشده در رحم و تولید هورمون بارداری طولانیتر است. ممکن است برخی از زنان حتی 7 روز پس از تخمکگذاری هم نتیجه مثبت بگیرند اما برخی باید 14 روز یا بیشتر صبر کنند تا سطح هورمون بارداری به حد تشخیص برسد.
هشدار
عامل دیگری که زوجها باید قبل از انجام تستهای دارای حساسیت بالاتر در نظر بگیرند، این است که احتمال سقط جنین زودهنگام نسبتاً زیاد است. بسیاری از زنانی که برای انجام تست بارداری بیشتر صبر میکنند شاید اصلاً ندانند که باردار هستند و درنتیجه اگر دچار سقط جنین زودهنگام شوند، ناامید و سرخورده نخواهند شد.
ملاحظات
درست است که تعیین زمان تخمکگذاری برای زوجها ساده است اما تعیین زمان لانهگزینی تخمک بارورشده در رحم و آغاز بارداری قطعی دشوار است. بهطور میانگین، لانهگزینی اکثر تخمکهای بارورشده بین 8 تا 10 روز از زمان تخمکگذاری اتفاق میافتد و چند روز پسازآن مقدار هورمون بارداری بهاندازهای میرسد که تستهای بارداری خانگی آن را شناسایی کنند.
مطالب مرتبط: