نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال

انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال در بورس
در بورس برای تحلیل تکنیکال ابزارهای گوناگونی وجود دارد که اصلی ترین آن ها نمودارها هستند. یکی از مواردی که تحلیل گران برای استفاده از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند، انواع نمودارها هستند. معمولا در پنل های تحلیل تکنیکال نمودارهای مختلفی وجود دارد. انواع نمودارهای پرکاربرد برای تحلیل تکنیکال در بورس عبارتند از: نمودار خطی، نمودار میله ای، نمودار کندل (شمعی). در این بین نمودار شمعی پرکاربردترین نوع نمودار قیمتی است که در تحلیل های تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد.
شناخت کافی نمودارهای تحلیل تکنیکال باعث می شود تا از این ابزار به بهترین نحو استفاده شود. با استفاده از نمودارهای گوناگون در تحلیل تکنیکال موجب می شود تا نتیجه گیری در رابطه با تحلیل بازار با دقت بیشتری صورت گیرد. هر کدام از انواع نموارهای تحلیل تکنیکال کاربرد و قابلیت های منحصر به فرد خود را دارند. تمام افرادی که از تحلیل تکنیکال برای بررسی بازارهای مالی استفاده می کنند، هر ساعت یا هر زمان قیمت ها را بررسی و نمودار این تغییرات را ترسیم می کنند. نمودارهای تکنیکال دو بعدی هستند. اغلب محور افقی را زمان و و محور عمودی را قیمت ها تشکیل می دهند.
نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال
در ادامه می خواهیم به بررسی نمودارهای تحلیل تکنیکال در بورس بپردازیم پس با ما همراه باشید:
نمودار خطی
نمودار خطی، ابتدایی ترین نوع نمودار برای تحلیل تکنیکال است. چرا که تنها قیمت های پایانی یک بازه معاملاتی را ارائه می دهد. به عبارت ساده تر قیمت پایانی هر روز را به قیمت پایانی روز بعد متصل می کند. از نمودار خطی برای تعیین تغییرات قیمت مورد استفاده قرار می گیرد. تمرکز در این نمودار روی حرکت قیمت های پایانی است. در واقع به دست آوردن این نمودار از طریق اتصال قیمت های پایانی مرتبط به دوره های زمانی مختلفی صورت می گیرد. نمودار خطی یکی از نمودارهای محبوب در تحلیل تکنیکال است و از طریق تحلیل گران زیادی به کار گرفته می شود.
از قابلیت های خاص این نمودار درک آسان و ساده تغییرات و نوسانات قیمت ها در طول زمان است. وقتی که تغییرات قیمت پایانی مد نظر است و ارزیابی تحلیل گران روی قیمت هایی است که به توافق عمومی رسیده است، نمودارهای خطی بسیار کاربرد دارند. تایید حرکت های آینده و همچنین تغییر انتظارات از جمله اطلاعات مهمی است که قیمت پایانی در اختیار تحلیل گران قرار می دهد.
این که هر نمودارهای خطی چگونه میتوانند چنین اطلاعاتی را در اختیار تحلیلگران قرار دهند باید به صورت مجزا مورد بررسی قرار گیرد. دانش استفاده از نمودار به مراتب مهمتر و اساسیتر از آشنایی با آن است.
نمودار میلهای
نمودار میله ای، یکی از مرسوم ترین نمودارهای تحلیل تکنیکال محسوب می شود که اطلاعات بیشتری در مقایسه با نمودار خطی در اختیار تحلیل گران قرار می دهد. نمودار میله ای علاوه بر این که قیمت پایانی را نمایش می دهد در هر دوره زمانی می تواند قیمت پایین و بالا و قیمت باز را نمایش دهد. این نوع نمودار از یک سری خطوط عمودی ایجاد می شود که هر نقطه داده را نمایشمی دهد. خطوط عمودی قیمت های بالا در بازه معاملاتی را همراه با قیمت پایانی و ابتدایی را نشان می دهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده می شود. قیمت باز روی نمودار میله ای با خطر تیره مشخص می شود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. قیمت بسته برخلاف قیمت باز با خط تیره در سمت راست مشخص می شود.
اغلب، چنان چه خط باز پایین تر از خط بسته باشد، بنابراین آن میله صعودی است، که نشان می دهد سهم در آن بازهه معاملاتی رشد کرده است. میله ای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده شات. زمانی که این اتفاق رخ دهد، خط تیره روی طرف راست پایین تر از نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال خط تیره سمت چپ است.
نمودار کندل (شمعی)
نمودار شمعی یک نمودار قیمت است که قیمت های بیشینه، کمینه، افتتاحی، و اختتامی ورق بهادار در یک دوره زمانی معین را نشان می دهد. از آنجایی که این نمودار بسیار شبیه شمع است، به آن کندل استیک یا شمعدان گفته می شود. از نمودار کندل زمانی استفاده می وشد که تغییرات سهم دارای جریان باشد. الگوهای نمودار کندل اغلب در نقاط حمایت و مقاومت سهم مورد توجه قرار می گیرند. بنابراین انتخاب قیمت های مناسب برای خرید سهام جزئی از نقاط قوت الگوهای کندل است. این درحالی است که این نمودار برای قیمت های خروج از سهم اغلب کارکرد مناسبی ندارند.
نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایه گذاران در بازار را به صورت تصویری در می آورند. بدین ترتیب تحلیل گران تکنیکال قادرند زمان مناسب خرید . فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند. به همین سبب کندل، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی دارایی هایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملاتی آتی محسوب می شوند.
تایم فریم های مختلف در نمودار قیمتی
یکی از مسئله های بسایر مهم که در نمودار شمعی باید به آن توجه شود تایم فریم است. تایم به معنی بازه ی زمانی معین شده ای که تحلیل گر اغلب بر پایه ی آن اقدام به آنالیز سهام مختلف می کند. تایم فریم می تواند ساعتی، روزانه، هفتگی و غیره باشد. بنابراین انتخاب تایم فریم می تواند در نتیجه ی تحلیل و به دست آوردن میزان حد ضرر و حد سود بسیار موثر واقع شود.
وقتی که تایم فریم به شکل روزانه در نظر گرفته می شود، هر کندلی در نمودار قیمت سهم رویت می شود نشان دهنده یک روز است. یعنی یک نمودار شمعی نشان می دهد که جریان تغییرات قیمت سهم در یک روز در بازار بورس به چه شکلی بوده است و در چه قیمتی بسته شده است. علاوه براین وقتی که تایم فریم به شکل هفتگی انتخاب می شود هر کندل مشخص کننده یک هفته و تغییرات قیمتی در طول یک هفته است.
اغلب در بازار بورس ایران تایم فریم بسیار پرکاربرد تایم فریم روزانه است و براساس بررسی های صورت گرفته تایم فریم روزانه دقت بسیار بالاتری در مقایسه با دیگر تایم فریم ها دارد و تحلیل هایی که روی نمودارهای قیمت صورت می گیرد روی تایم فریم روزانه نتیجه بهتری به دنبال داشته است.
آموزش انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
وقتی قرار است قیمت یک رمز ارز را به صورت تکنیکالی تحلیل کنیم دیگر کاری با ماهیت آن ارز نداریم، دقیق تر بگویم یعنی کاری با شاخص های بنیادی ارز که در مقاله آموزشی قبلی به آن اشاره کردیم نداریم. فقط مستقیم می رویم سراغ چارت قیمتی (نمودار ارز دیجیتال) و به رفتار معامله گران دقت می کنیم. میزان عرضه و تقاضا به ما خواهد گفت قیمت رمز ارز مورد نظر به چه سمتی حرکت خواهد کرد. نکته ای که در نمودارهای تحلیل تکنیکال بازار های مالی بسیار مهم است این است که تاریخ به تکرار خود علاقه مند است. منظور از این اصطلاح مهم در بازار های مالی این است که رفتار حال حاضر معامله گران در یک ارز دیجیتال شبیه رفتار گذشته آنها خواهد بود، بنابراین می توان با نگاه به سابقه قیمتی و تحلیل آن، قیمت آینده یک ارز دیجیتال را پیش بینی کرد.
در ادامه قصد داریم مقدمات اولیه نظیر آموزش نمودار های ارز دیجیتال و تحلیل تکنیکال را جهت آموزش تحلیل تکنیکال مطرح سازیم تا با مفاهیم ابتدایی این حوزه بیشتر آشنا شوید.
تایم فریم چیست؟
تایم فریم در نمودار های قیمتی مفهومی است که کوچک ترین جز یک نمودار را در یک بازه زمانی مشخص نشان می دهد. این کوچکترین جز می تواند شامل اطلاعاتی از قبیل قیمت شروع، پایان و بالاترین و پایین ترین قیمت باشد. برای نمونه تایم فریم روزانه یعنی هر روز، یک جز از نمودار قیمتی می شود که شامل اطلاعات بالا در طول یک روز است. البته این اطلاعات ارائه شده توسط نمودار، بستگی به نوع نمودار نیز دارد. برای مثال نمودار خطی تنها قیمت آخرین معامله یک ارز را نشان می دهد. تایم فریم ها می تواند از بازه زمانی در حد ثانیه آغاز و تا سالانه هم ادامه داشته باشد. یعنی هر جز از نمودار بیانگر نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال اطلاعات ۳ ثانیه یا یک سال باشد. مهمترین تایم فریم ها عبارتند از:
- ۵ دقیقه
- ۱۵ دقیقه
- ۳۰ دقیقه
- ۱ ساعت
- ۴ ساعت
- روزانه
- هفتگی
- ماهانه
انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال قیمت ارزهای دیجیتال
به طور کلی برای نشان دادن تغییرات قیمت در بازار های مالی می توان از دو نوع نمودار بهره برد:
نمودار خطی
در نمودار های خطی تنها قیمت نهایی رمز ارز یا به عبارتی قیمت آخرین معامله ارز دیجیتال نشان داده شده است. برای مثال قیمت آخرین معاملات یک ارز در چند روز به هم با یک خط رسم شده است تا چارت قیمتی را تشکیل دهد.
نمودار خطی ارز دیجیتال هگز در تایم فریم روزانه در زیر نشان داده شده است.
یکی از معایب نمودار خطی عدم اطلاع نوسان قیمت در یک تایم فریم است و تنها قیمت نهایی را در یک تایم فریم نشان می دهد و برای سایر معاملات در طول آن تایم فریم ارزشی قائل نیست مشکلی که با استفاده از نمودارهای OHLC رفع شده است.
نمودار OHLC
نمودار های OHLC نمودارهایی هستند که اطلاعات بیشتری را نسبت به نمودار های خطی در قالب یک میله یا شمع از جزئیات تغییرات قیمت یک ارز یا سهم را در یک تایم فریم نشان می دهند. برای نمونه قیمت آغازین قیمت بسته شدن و بیشترین و کمترین قیمت، اطلاعاتی است که می توان از نمودار های OHLC برداشت کرد.
نمودار های OHLC را می توان به دو نوع تقسیم بندی کرد:
در ادامه این دو نوع نمودار را شرح خواهیم داد.
۱- نمودار میله ای
نمودار میله ای یا bar chart نوعی نمودار OHLC است که در آن قیمت آغازین، قیمتی پایانی، بیشترین و کمترین قیمت در یک تایم فریم را نشان داده است. برای مثال بیشترین قیمت در تایم فریم ۱ ساعته.
شکل این نمودار در زیر نشان داده شده است و می توانید در آن نقاط مشخصه هر قیمت را ببینید:
اگر قیمت باز پایین تر از قیمت بسته باشد یعنی این میله افزایشی است و در طول آن تایم فریم قیمت افزایش یافته است ولی اگر قیمت باز بالاتر از قیمت بسته باشد یعنی قیمت در طول این تایم فریم کاهش یافته و میله کاهشی است. میله های افزایشی در نمودار های قیمتی با رنگ سبز و میله های کاهشی با رنگ قرمز نشان داده شده اند.
نمودار میله ای بیت کوین در تایم فریم روزانه در شکل زیر نشان داده شده است:
۲- نمودار شمعی
نمودار شمعی یا کندل استیک پر طرفدارترین نمودار در بین نمودارهای موجود در بین معامله گران بازارهای مالی در دنیاست. این نمودار نیز دارای خواص OHLC بوده و قیمت آغازین و پایانی، همچنین بیشترین و کمترین قیمت را نشان می دهد. علت محبوبیت این نمودار نسبت به نمودار میله ای تفسیر بهتر و آسانتر آن است.
هر نمودار شمعی بیانگر اطلاعات قیمتی یک تایم فریم است که می تواند دقیقه، ساعت، روزانه یا غیره باشد.
در شکل زیر نمونه ای از یک نمودار نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال شمعی یا همان کندل استیک به همراه قسمت های مختلف آن آورده شده است.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که یک شمع دارای دو قسمت است یکی بدنه که اختلاف قیمت باز و بسته را نشان میدهد یکی هم سایه که سایه بالای بیشترین قیمت و سایه پایینی بیانگر کمترین قیمت است. دقیقا مانند نمودار میله ای در صورتی که قیمت باز پایین تر از قیمت بسته باشد شمع صعودی بوده و در حالت برعکس شمع نزولی است.
در چارت های قیمتی رنگ سبز نشان گر صعودی بود شمع و رنگ قرمز نزولی بودن آن را نشان می دهد. نمونه یک چارت ارز دیجیتال با استفاده از کندل استیک برای رمز ارز اتریوم در زیر نشان داده شده است.
هر شمع در نمودار های کندل استیک حاوی اطلاعت مهمی است که می توان بر اساس الگو های کندل استیک خرید فروش کرد. مثلا طول و شکل هر کندل می تواند بیانگر رفتار متفاوت معامله گران باشد. درآینده در مقالات بخش تحلیل تکنیکال پیشرفته سعی خواهیم کرد این اطلاعات را در اختیار مخاطبان صرافی آنلاین ارزپایا قرار دهیم.
نمودار حسابی و نمودار لگاریتمی در تحلیل تکنیکال
در مبحث تحلیل تکنیکال، نمودار قیمت مهمترین ابزار مورد استفاده فرد به شمار میرود که کلیت تحلیل و تصمیمگیری در رابطه با انجام معامله توسط آن انجام میشود. به همین دلیل، حساسیت زیادی روی نوع نمودار مورد استفاده توسط تحلیلگر وجود دارد و این که چه نموداری برای تحلیل نماد مدنظر استفاده شود بسیار مهم است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در ارتباط با نمودارها به مقالهی نمودارخوانی (Chart Analysis) مراجعه کنید.
انواع نمودار قیمت
نمودار قیمت از دو بخش زمان در محور افقی (محور X) و قیمت در محور عمودی (محور Y) تشکیل شده است. زمان در هر صورت با گامهای ثابت مورد بررسی قرار میگیرد؛ ولی تغییرات قیمت به دو صورت تحلیل میشود: حسابی و لگاریتمی.
در تغییرات قیمت برحسب مقیاس حسابی یا خطی، تغییرات ارزی قیمت (ریال، دلار، تتر و …) نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال بررسی میشود؛ به نحوی که به طور مثال فاصله 1000 ریال تا 1200 ریال با فاصله 4000 ریال تا 4200 ریال یکسان است. این مقیاس هنگامی کاربرد دارد که روند کلی بازار مدنظر خنثی بوده یا تغییرات قیمتی در بازه زمانی مدنظر کم باشد (زیر 100 درصد).
از طرفی در مقیاس لگاریتمی، میزان تغییرات قیمت، مستقل از ارز پایه و برحسب درصد محاسبه و رسم میشود؛ به طوری که در نمودار قیمت با مقیاس لگاریتمی، برای مثال فاصله 1000 ریال تا 2000 ریال با فاصله 2000 ریال تا 4000 ریال یکسان است. زیرا هردو، گام قیمتی 100% را نشان میدهند. مقیاس لگاریتمی در بازارهای ناپایدار با تغییرات شدید قیمتی یا در بازههای بلندمدت در بازارهای با پایداری قیمتی بیشتر کاربرد دارد. به طور کلی برای تغییرات قیمتی بزرگ (بالای 100 درصد) از مقیاس لگاریتمی استفاده میشود. نکته دیگر در رابطه با این مقیاس آن است که از آنجاییکه در نمودارهای با این مقیاس تنها محور عمودی لگاریتمی بوده نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال و محور افقی که نشاندهنده زمان است همچنان خطی بررسی میشود، گاهاً به آن مقیاس و یا نمودار نیمه لگاریتمی (Semi-log) نیز گفته میشود.
یک نکته دیگر در رابطه با استفاده از انواع مقیاسها این است که در تغییرات کم قیمت (زیر 100 درصد) مقیاس حسابی و لگاریتمی با هم تفاوت چندانی ندارند و به همین دلیل هر دوی آنها قابل استفاده هستند.
مثال 1
در مثال زیر، نماد خودرو (ایران خودرو) از بازار بورس تهران، از اواخر سال 1397 تا اواخر سال 1399 نشان داده شده است. در طول این دو سال تغییرات قیمت تعدیل شده در بازه 130 ریال تا 8000 ریال بوده است که حدود 6,000 درصد نوسان قیمتی را نشان میدهد. همانطور که در عکس مشخص است، نمودار با مقیاس حسابی تقریباً تا انتهای سال 1398 را به سختی و تقریباً ثابت نشان میدهد، در حالی که نوسان در این بازه از 130 ریال تا 675 ریال و حدود 400 درصد بوده است که اصلاً مقدار کمی نیست.
مثال 2
در این مثال، شاخص بیتکوین با نماد BLX (BraveNewCoin Liquid Index for Bitcoin) از بازار ارزهای دیجیتال مورد بررسی قرار گرفته است. بازه مورد بررسی از اواخر سال 2011 تا اواخر سال 2017 میباشد که از حدود 2 دلار تا حدود 19500 دلار تغییرات قیمت داشته است که این میزان تغییرات نزدیک به یک میلیون درصد میباشد. همانند مثال قبل، در این مثال نیز با بررسی نمودار با مقیاس حسابی عملاً تا مارس 2017 تغییرات محسوس قیمت مشاهده نمیشود، در حالی که در نمودار لگاریتمی و با بررسی تغییرات قیمت، بیش از 55,000% نوسان قیمتی از 2 دلار تا حدود 1200 دلار را شاهد خواهیم بود.
مثال 3
جفت ارز EURJPY (یورو برحسب ین ژاپن) در بازار فارکس، از سال 1993 به صورت ثبت شده مبادلات فعال داشته است. در تمام مدت فعالیت این جفت ارز، پایینترین قیمت ثبت شده 89.581 ین ژاپن در اکتبر سال 2000 و بالاترین قیمت نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال 169.723 ین ژاپن در ژولای سال 2008 میباشد. در ماژورترین حالت نیز تغییرات قیمت زیر 100 درصد است و همانطور که در شکل مشخص است تفاوت چندانی بین نمودار حسابی و لگاریتمی وجود ندارد. برای همین در تحلیل جفت ارزهای بازار فارکس، حساسیت خاصی در رابطه با انتخاب نوع نمودار وجود ندارد.
نحوه محاسبه سطوح در نمودار لگاریتمی
در نمودار لگاریتمی، همانطور که گفته شد، تغییرات درصدی قیمت مورد بررسی قرار میگیرد. این تغییرات به صورت یک ضریب در قیمت اولیه ضرب میشود تا به قیمت نهائی برسد. به عنوان مثال اگر بگوییم قیمت از x به اندازه n درصد رشد داشته تا به قیمت y برسد، در این صورت داریم:
علت اضافه شدن عدد 100 به n لحاظ کردن قیمت اولیه است. برای درک بهتر این موضوع رشد 50 درصدی 1000 ریال را در نظر بگیرید که به 1500 ریال میرسد. حال داریم:
1000 * (100+50)/100 = 1500
حال با توجه به قوانین محاسبات لگاریتمی خواهیم داشت:
log(x * y) = log(x) + log(y) = log(z)
در نتیجه در محاسبات لگاریتمی خواهیم داشت:
log(x) + log((100+n)/100) = log(y)
که این فرمول کاملاً نشان میدهد که اگر میزان تغییرات قیمت بر حسب درصد یکسان باشد، گام افزایشی یا کاهشی داخل نمودار ثابت خواهد بود که در طول نمودار باعث میشود نوسانات قدرتمند اولیه هم در بازارهای با تغییر قیمت بالا قابل رویت باشند.
فلسفه استفاده از نمودارهای حسابی و لگاریتمی:
در تغییرات قیمت از 1000 ریال به 1500 ریال به صورت حسابی، فردی با 10 میلیون ریال سرمایه معادل حاصلضرب 500 ریال در 10,000 سهم به میزان 5 میلیون ریال سود خواهد داشت؛ در حالی که فردی با 100 میلیون ریال سرمایه معادل حاصلضرب 500 ریال در 100,000 سهم برابر با 50 میلیون ریال سودآوری داشته است. این تغییرات قیمت در حالت لگاریتمی برای هر دو فرد به میزان 50% بازدهی خواهد بود که مستقل از قدرت خرید اولیه فرد است.
نتیجهگیری:
استفاده از نمودار لگاریتمی در بازارهای رونددار و با تغییرات قیمتی بزرگ به تحلیلگر دید بهتری میدهد، در حالی که استفاده از نمودار لگاریتمی و حسابی در نمودارهای با روند خنثی و با تغییرات قیمتی کم، جوابدهی یکسانی داشته و تفاوت چندانی ندارند. با توجه به این بحث و تمایل به جامعیت بخشی به سیستم تحلیلی واحد، شاید استفاده از نمودار لگاریتمی بهتر باشد.
Murphy, John J.. Technical Analysis of the Financial Markets: A Comprehensive Guide to Trading Methods and Applications. United Kingdom: New York Institute of Finance, 1999.
Prechter, Robert Rougelot., Frost, Alfred John. ELLIOTT WAVE PRINCIPLE – KEY T. United States: PROBUS PUBLISHING Company, 2005.
تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روشهای تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟
فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روشهای تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل میکنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبهی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.
در این مطلب از چشم بورس سعی میکنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبکهای مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمیدانید و یا پس از امتحان کردن سبکهای مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تکنیکال پیشبینی آینده و شکار فرصتهای معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیستها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامهدار خواهد بود یا خیر؟
تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. برخی از تکنیکالیستها به خطوط روند سوگند یاد میکنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده میکنند و گروهی دیگر ترجیح میدهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفهایها نیز با ترکیب روشهای مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی میکنند.
پیشفرضهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:
- همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
- گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرکهای روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمیکنند و تاریخ تکرارپذیر است.
- قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
تاریخچهای مختصر از تحلیل تکنیکال
چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده میشود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیکهای اولیهی تکنیکال را برای پیشبینی بازارهای هلند استفاده میکرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاشهای چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.
در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعهای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معاملهگران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهمترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیستها الگوهای شمعی را پایهی تکنیکال و دروازهی ورود به آن میدانند.
انواع نمودارهای قیمت
نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش میدهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان میدهد. نمودارهای قیمت به شکلهای مختلفی نمایش داده میشود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.
نمودار خطی
نمودار خطی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای خطی سادهترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمتهای بسته شدن بازار رسم میشود. آنها به سادهترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان میدهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معاملهگران مبتدی از این نمودارها استفاده میکنند.
نمودار میلهای
نمودار میلهای در تحلیل تکنیکال
نمودارهای میلهای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت در یک دورهی معاملاتی را نشان میدهند. خط عمودی بازهی قیمتی در یک دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. خطوط افقی نشاندهندهی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص میکند.
هر میله یک جزیرهی واحد است و رفتار قیمت در یک بازهی زمانی را نشان میدهد. مجموع میلهها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص میکنند.
نمودار شمعی
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میلهای هستند. محدودهی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال را نمایش میدهد. سایهی (فتیله) بالایی، بالاترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. سایهی پایین نیز نشاندهندهی پایینترین قیمت در طول دورهی معاملاتی است. اگر قیمت در دورهی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.
تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میلهای استفاده میکنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای خواناتر هستند.
سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت و روندها
حمایت محدودهی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه میکند. خطوط حمایت از اتصال کفهای (درهها) نمودار به همدیگر رسم میشوند. در محدودههای حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.
مقاومت نقطهی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش مییابد. مقاومت با اتصال سقفهای (قلهها) نمودار به همدیگر رسم میشود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
روندها جهت بازار را مشخص میکنند. اگر نمودار قیمت سقفها و کفهای بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال ثبت سقفها و کفهای پایینتر، قیمت وارد روند نزولی میشود. جهت روند را با خطوط روند مشخص میکنند. خطوط روند در اصل محدودههای حمایت و مقاومتی هستند.
فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبتها رسم میشوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدودههای مهم نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال برگشت بازار را مشخص میکنند.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیشفرضهای تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دستهی بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدودههای بازگشت یا ادامهی بازار را شناسایی میکنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.
اندیکاتورها
اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست میآیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده میشوند و اوسیلاتور نام دارند.
میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهمترین اوسیلاتورها نیز می توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.
ایچیموکو
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو
پرایس اکشن
تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته میدانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیشبینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبکهای بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیشبینی روند آتی بازار استفاده میشوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها را مطالعه میکنند. درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.
در نقطهی مقابل ورودیهای تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیشبینی روندها هستند. مثالهای زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقتگیر است. شما کدامیک را ترجیح میدهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئنتر گام بردارید؟ برای روشنتر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ساده و انعطافپذیر است. آن را میتوان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار میکند استفاده کرد. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل میکند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس میتوانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
فرقی نمیکند معاملهگر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همهی دورههای زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معاملهگران معمولا نگاه میانمدت و بلندمدت به بازار دارند.
سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورتهای مالی شرکتها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیستها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ میکنند.
معایب تحلیل تکنیکال
مهمترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل میکنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.
ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنالهایی متفاوت و گاه متضاد صادر میکنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.
برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث میشوند معاملهگران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.
منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال
منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش میکنیم مجموعهای جامع از سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتابهایی که در ادامه معرفی میشوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:
- تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
- داینامیک تریدینگ (معاملهگری پویا)؛ رابرت سی ماینر
- دورهی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
- معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
- راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
- مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
- سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
- پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز
سخن آخر
در این مطلب در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبکهای مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.
خود را به یک سبک محدود نکنید. میتوانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال بررسی و پیشبینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.
هر دوی این روشها برای پیشبینی آینده بازار استفاده میشوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکتها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطهی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده میکند. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.
تریدرهای موفق از سبکهای مختلفی استفاده میکنند. نمیتوان گفت کدامیک بهتر است. حتی میتوانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.
نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند. محبوبترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میلهای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده میشوند.
خیر! روشهای تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده میشوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.
تحلیل تکنیکال مقدماتی – انواع نمودار
یکی از اولین موارد استفاده از تحلیل تکنیکال، نرم افزارهای تحلیل تکنیکال و انواع نمودارهایی است که تحلیلگران تکنیکال استفاده میکنند. در اکثر پنل های تحلیل تکنیکال نمودارهای مختلفی وجود دارد. نمودارهای خطی، نمودارهای شمعی، نمودارهای میلهای و … از جمله نمودارهایی هستند که مورد استفاده تکنیکالیست ها قرار میگیرد. در این بین نمودار شمعی پرکاربردترین نوع نمودار قیمتی است که در تحلیلهای تکنیکال استفاده میشود.
مطالب مرتبط:
30 پاسخ به “تحلیل تکنیکال مقدماتی – انواع نمودار”
سلام
ببخشید قسمت "تحلیل تکنیکال مقدماتی – پنل تحلیل تکنیکال" مشکل داره و برای دانلود موجود نیست
خواهش میکنم پیگیری کنید قسمت خیلی مهمیه
سپاسگذارم
سلام
دوست عزیز لطفا عنوان فیلم آموزشی را بفرمایید تا بتوانیم مشکل را بررسی و پیگیری کنیم.
باتشکر
با سلام در قسمت بخش هفتم آموزشی فیلمهای ویدیویی قسمت شمع وجی دانلد فایل مشکل دارد لطفا رفع مشکل شود.
سلام
دوست گرامی مشکل برطرف شده است.
ممنون از توجه شما
آیا از نمودارهایی که ذکر شده و اطلاعات حاصل از اونها در تحلیل های تکنیکال به صورت یکسان استفاده میشود و یا به عبارتی هر کدوم از اینها مزیت و برتری نسبت به دیگری دارند و یا مثلا نمودار شمعی دارای همه مزیت ها برای تحلیل تکنیکال هستش و دیگه دلیلی برای استفاده و آشنایی و کار با سایر نمودارها برای تحلیل گر تکنیکال لازم نیست و آشنایی و استفاده از نمودار شمعی ژاپنی کفایت میکنه و میتونیم همیشه از این نمودار و اطلاعات اون برای تمام تحلیل های تکنیکال استفاده کنیم و نیازی به استفاده از سایر نمودارها دیگه نیست.
سلام
با توجه به اینکه کندل های نمودار شمعی نسبت به دیگر نمودارها اطلاعات بیشتری، در اختیار تحلیلگران می گذارد، برای تحلیل تکنیکال، بیشتر از این نمودار [شمعی] استفاده می شود.
در واقع نمودار شمعی تمام اطلاعاتی را که تحلیلگر نیاز دارد در اختیار ایشان قرار می دهد ولی برای آشنایی بیشتر، در این مطلب به انواع آنها اشاره شد.
مثلا آیا نمودار شمعی برای با یم سری ابزار و تحلیل ها استفداه کنیم و تنودار هخطی رو نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال برای یکنوع تحیلیل دیگه که مثلا با نمودار ژاپنی نتونیم همین روش رو بکار ببرینم
دوست عزیز دیدگاه شما نامفهوم است.
لذا خواهشمند است نظر خود را مجدداً ارسال فرمایید.
آیا برای تحلیل تکنیکال نمودارهای ذکر شده هر کدام برای تحلیل خاصی کاربرد منفردی دارد که از نمودارهای دیگر نتونیم برای آن تحلیل استفاده کنیم؟