آشنایی با خطوط روند

نکات تکمیلی رسم خط روند
خط روند چیزی است که اگر مدت زمان هر چند کوتاهی در بازارهای سرمایه گذاری فعالیت کرده باشید ۱۰۰ درصد اسم آن را شنیدهاید. خط روند یا ترندلاین (trend line) یکی از پایهایترین مباحث تحلیل تکنیکال می باشد. رسم کردن خط روند ممکن است کار ساده ای به نظر برسد اما پیچیدگی های زیادی دارد حتی حرفه ای ترین تحلیلگران تکنیکال هم گاهی از پیدا کردن بهترین خط روند کلافه میشوند.
اگر شما تازه کار باشید و یک نمودار تحلیل شده را باز کنید و به خط روند های آن نگاه کنید، شاید به نظرتان بیاید که خط روندها فقط به دو نقطه برای رسم شدن نیاز دارند. اما پیچیدگی رسم کردن یک ترند لاین به حدی است که تحلیلگرانی مثل جان مورفی برای توضیح شیوه رسم کردن آن صفحه های زیادی را نوشتهاند. در آشنایی با خطوط روند این مقاله قصد داریم به صورت خیلی خلاصه شده مباحثی که جان مورفی در کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه ، درباره ترند لاین نوشته است را برای شما آموزش دهیم.
احتمالاً شما که در حال خواندن این مقاله هستید جزء یکی از این دو دسته هستید:
- یا تحلیلگری تازه کار هستید و تازه با بازارهای سرمایه گذاری آشنا شده و میخواهید تحلیل تکنیکال را آموزش ببینید
- یا حرفه ای هستید ولی هنوز در شیوه رسم ترند لاین شک دارید و می خواهید آن را بهتر یاد بگیرید
در هر دو صورت ما خواندن این مقاله را به شما توصیه میکنیم چرا که برای نوشتن این مقاله زمان زیادی را صرف مطالعه در کتابهای مختلف کردهایم تا درست ترین اطلاعات را در اینجا جمع آوری کنیم.
پیشنهاد میشود اگر با مقاومتها و حمایتها آشنایی ندارید قبل از ادامه مطلب، مقالهی آموزش رسم حمایتها و مقاومتها و شرایط آنها را مطالعه کنید تا با دید بهتری این مطالب را یاد بگیرید.
نکات تکمیلی رسم حمایتها و مقاومتها
کسی که این مقاله را می خواند احتمالاً تعریف اولیه مقاومت ها و حمایت ها را می داند. ما در این مقاله تصمیم نداریم به تعریف های اولیه بپردازیم. اما قبل از اینکه به ادامه بحث ترند لاین وارد شویم، لازم است بدانیم که یک حمایت و مقاومت قدرتمند چگونه مشخص میشود.
مقاومت ها و حمایت ها علی رغم چیزی که به نظر می رسند بیشتر از یک خط ساده و نقاشی هستند! در پشت پرده حمایت ها و مقاومت ها دلیلی روانشناسی وجود دارد. این خطوط محلهایی هستند که از آنها می توانیم بفهمیم بقیه معاملهگران مشغول چه کاری هستند. آیا آنها می خواهند بیشتر بفروشند یا بیشتر بخرند!
در واقع یک تحلیلگر تکنیکال بیشتر از این که تریدر باشد باید یک روانشناس نیز باشد.
هرچقدر یک حمایت و مقاومت قدرتمندتر باشد، تریدهای بیشتری در آن محل انجام می شود!
به طور کلی مهم بودن و قدرتمند بودن یک خط در نمودار، از 3 راه زیر مشخص میشود:
- vol : اگر حمایتی بر روی یک volume سنگین تشکیل شود، نشان دهنده این است که آن خط نظر افراد بیشتری را عوض کرده است. پس دفعات بعدی که مشغول پیدا کردن مقاومت ها و حمایت ها بودید به vol هم دقت کنید.
- مدت زمانی که قیمت بر روی آن خط در حال رنج زدن بوده باشد : خطی که قیمت مدت زمان بیشتری درگیر آن بوده است طبیعتا خط قدرتمندی به حساب میاید.
- جدید بودن : وقتی که دنبال خطی مهم در نمودار هستید به این نکته هم توجه کنید که آشنایی با خطوط روند خطوطی که پیدا میکنید چقدر به تاریخ روز نزدیک هستند. هرچقدر نزدیکتر قویتر.
- رند بودن : اگر خط بر روی یک عدد رند مانند ضریبهای 5 یا 10 یا 100 بسته به ارز مورد نظر قرار گرفته باشد میتواند دلیل خوبی از نظر روانشناسی برای قدرتمند بودن آن خط باشد.
حالا که اندازه گیری قدرت یک خط حمایت و مقاومت را بهتر متوجه شدیم به ادامه بحث خط روند و ترند لاین می پردازیم.
خط روند چیست؟ تعریف اولیه
خط روند همان خطوط مقاومت و حمایت هستند با این تفاوت که به صورت داینامیک و پویا در نمودار رسم میشوند. یعنی ترند لاین بر خلاف یک خط مقاومت که ثابت و استاتیک است و قیمت یکسان دارد، داینامیک است و زاویه دارد.
نمونهی خیلی موثر استفاده از خط روند در تحلیل تکنیکال را میتوانید در تحلیل بیت کوین دسامبر ما مشاهده کنید.
نحوه رسم اولیه ترندلاین
زمانی که مدرسه میرفتیم به ما می گفتند برای رسم هر خطی به دو نقطه نیاز داریم. یک ترندلاین هم یک خط است پس برای اینکه آن را رسم کنیم فقط به دو نقطه نیاز داریم اما حتماً میدانید که هر دو نقطهای معتبر نیست!
طبق گفته جان مورفی برای اینکه یک خط روند رسم کنیم به دو نقطه اولیه برای رسم اولیه نیاز داریم و به نقطه سومی هم برای تایید اعتبار نیاز خواهیم داشت.
برای مثال به تصویر زیر نگاه کنید. ما برای رسم این ترند لاین به نقاط یک و دو که در تصویر مشخص کردهایم نیاز داشتیم. اما این نقاط به تنهایی کافی نبودند. وجود نقطه 3 باعث شد اعتبار این خط روند تایید بشود.
همچنین نقطه سوم جایی بود که قیمت با ولوم زیاد به آن حمله ور شده بود اما موفق نشده بود از آن عبور کند. پس می توانیم نتیجه بگیریم ترند لاینی که نقطه سوم آن چنین فشاری را تحمل کرده میتواند معتبر باشد.
برای اینکه بهتر درک کنیم که از خط روند معتبر، چه استفادهای میتوانیم بکنیم کافی است در همین مثال فرض کنیم که ما در تاریخی که با فلش مشخص کرده ایم بودیم. در آن روز که دیدیم ترندلاین معتبر ما شکسته شده، می آشنایی با خطوط روند توانستیم بعد از اینکه به خط روند ما پولبک زده شد، وارد شویم و خرید بزنیم. همین خرید ما سودی تقریبا 36 درصدی و معادل 2800 دلار را برای به همراه داشت.
قدرت یک خط روند صعودی و نزولی
تا اینجا ما متوجه شدیم که چگونه یک ترند لاین را رسم کنیم. در این بخش میخواهیم نکاتی را به شما بگوییم که با آنها متوجه شوید خط روندی که رسم کردهاید چه میزان قدرت دارد.
میزان قدرت یک خط روند دقیقاً همانند یک خط حمایت و مقاومت که درباره آن در بخشهای قبلی صحبت کردهایم اندازه گیری میشود. با این تفاوت که دو نکته دیگر نیز در قدرت یک خط روند موثر است:
- تعداد دفعاتی که توسط قیمت لمس یا تاچ شده : در مثالی که در بخش قبل زدیم این خط روند فقط سه دفعه تاچ شده بود. با آشنایی با خطوط روند این حال هرچقدر یک خط روند بیشتر تاچ شود به قدرت آن نیز افزوده میشود. یعنی مثلا ترندلاینی که ۸ بار تاچ شده است از آن ترندلاینی که فقط سه بار تاچ شده است قدرت بسیار بیشتری خواهد داشت.
- طول و عمر آن : هرچقدر یک خط روند مدت زمان بیشتری به طول انجامیده باشد معتبرتر و قدرتمندتر می باشد. چه مثالی بهتر از تصویر زیر؟
ترند لاینی که از سال 2018 ادامه داشت و در نهایت شکسته شد
در این تصویر در نمودار بیت کوین، این خط روند که بیشتر از دو سال عمر داشت و وقتی شکسته شد، قیمت آن 150 درصد رشد داشت. این خط روند یکی از معروفترین خط روندهای ماژور بود که عمر آن دلیل قدرت آن بود.
سوالات و اشکالات متداول در هنگام رسم خط رند در تحلیل تکنیکال
تا اینجا ما نکات اولیه لازم برای نحوه رسم خط روند را گفتیم. گاهی رسم یک خط روند زمان زیادی را میطلبد چون کوچکترین دلیل میتواند ترندلاینی که رسم کردیم را بی اعتبار کند. طبق گفته جان مورفی برای هر تحلیلگر بسیار پیش میاید که مجبور میشود ترندلاینی را که قبلا رسم کرده را پاک کند و دوباره آن را رسم کند.
در نتیجه گاهی رسم یک خط روند برخلاف چیزی که به نظر میاید ساده نیست! در این بخش تصمیم داریم به اشکالاتی که معمولاً افراد تازه کار و یا حتی بعضی از افراد با تجربه با آنها سروکله میزنند بپردازیم.
آیا زاویه در رسم خط روند اهمیت دارد؟
بله! یکی از سوالات متداول برای رسم خط روند، بحث زاویه است. در هنگام رسم خط روند به این نکته توجه کنید که اگر شیب خط روندی که رسم کرده اید زیادی تند باشد، یعنی سرعت حرکت قیمت آشنایی با خطوط روند بسیار زیاد است. و با هر فشار بازاری میتواند به راحتی شکسته شود و در نتیجه خط روند بی اعتبار شود. در حقیقت خط روندهایی که زاویه تندی دارند پایدار نیستند و زیاد جدی گرفته نمی شوند.
دقیقاً همین نکته برای خطهای روندی که زاویه کمی دارند هم صدق میکند. اگر زاویه کم باشد یعنی روند نزولی یا صعودی که در آن قرار داریم ضعیف است پس نمیتوان خیلی به آن اعتماد کرد. بهترین زاویه برای ترندلاین زاویه حدودا 45 درجه است. گن در کتابهای خود بر اهمیت زاویه 45 درجه بسیار تاکید کرده است.
چه زمانی بفهمیم که خط روند واقعا شکسته شده است؟
راه های زیادی وجود دارد که تحلیلگران متوجه میشوند که ترند لاین شکسته شده است یا خیر. برای مثال بعضی از آنها به درصدی که قیمت از این خط روند فاصله گرفته است توجه میکنند. البته اگر می خواهید با استفاده از درصد بفهمید ترندلاین شکسته شده است یا خیر باید به تایم فریمی که در آن تحلیل می کنید هم توجه کنید. اگر در تایم فریم روزانه باشد حدودا 3% فاصله ولی اگر تایم فریم کوچکتر باشد باید به درصدهای کمتر مانند یک درصد توجه کنید. اما ما درصد را توصیه نمیکنیم!
طبق گفته جان مورفی بهتر است به جای اینکه به درصد توجه کنیم به تعداد کندل هایی که در طرف دیگر ترندلاین بسته شده است توجه کنیم به طور میانگین بسته شدن سه و چهار کندل به بالا در طرف دیگر خط روند میتواند ما را مطمئن کند که خط روند شکسته شده.
این خط روند از نظر ما بی اعتبار است زیرا چند کندل در طرف دیگر شکسته شده.
همچنین یکی دیگر است فاکتورهایی که میتوانیم برای مطمئن شدن از شکسته شدن یک خط روند در نظر بگیریم محل بسته شدن کندل هفتگی می باشد.
آیا خط روندی که شکسته شده، بعد از شکسته شدن تغییر فاز می دهد؟ مثلاً اگر ترندلاین صعودی باشد، بعد از شکسته شدن تبدیل به مقاومت می شود؟
یکی از بحثهایی که تحلیلگران روی آن اختلاف نظر دارند همین قضیه است. در حقیقت این قضیه بستگی به استراتژی شما در معامله کردن دارد.
برای مثال جان مورفی در کتابش ذکر کرده که مقاومتی که شکسته شده تبدیل به حمایت میشود و برای ترندلاین نیز همین قضیه صدق میکند. ترند لاین نزولی وقتی شکسته شود تبدیل به مقاومت میشود. ما در تحلیل های خود گاهی به خط روند هایی که قبلا شکسته شده است هم توجه میکنیم.
آیا برای رسم ترندلاین باید شدوها و سایهها را به حساب بیاوریم؟
شدوها بهتر است در نظر گرفته شوند. بسیاری آشنایی با خطوط روند از تحلیلگران شدوها را در نظر نمیگیرند و فقط به محل بسته شدن و باز شدن کندل توجه میکنند. این افراد بهتر است این نکته را در نظر بگیرند با نادیده گرفتن شدوها حجم زیادی از فعالیتهای بازار نادیده گرفته شده است. شدویی که شما در کندل روزانه و هفتگی میبینید در کندل 4 ساعته ممکن است شدو نباشد و کندلی قدرتمند با vol بالا باشد.
تا اینجا تمامی نکاتی که لازم بود هر تحلیلگری بداند را نوشته بودیم اما با این حال ممکن است بعضی سوالات بی جواب مانده باشند. اگر سوالی یا اشکالی داشتید حتما در بخش نظرات بپرسید. رسالت ما در آلفا هم فکری و پیشرفت در منار یکدیگر در دنیای تحلیل ارزهای دیجیتال است و برای این منظور به شما هم نیاز داریم.
استراتژی تشخیص شروع روند صعودی
سهم را نگه داری کند و یا در زمان مشخص از سهم خارج شود.
بازار هرگز یک خط راست را طی نمی کند و تغییراتی که در بازار رخ می دهد (من جمله تغییرات قیمتی)
به صورت حرکت های زیگزاگی و یا نوسانی نمایش داده می شوند.
زیگزاگ ها شبیه به موج های پی در پی ای هستند که می توانند صعودی و یا نزولی باشند.
برآیند و یا خروجی کلی ای که از این موج های صعودی و نزولی حاصل می شوند، روند بازار را تعیین می کنند.
روند یک جریان قیمتی رو با بالا یا پایین و یا خنثی است.
بازار میتواند یکی از سه حالت ؛ صعودی ، نزولی یا ساید( خنثی) را داشته باشد.
در یک روند صعودی :
- برآیند حرکت به سمت بالا است.
- روزهای نزولی نیز وجود دارد ولی نهایتاً قیمت بالا می رود.
- در طول روند همواره قله های بالاتر (HH) و دره های بالاتر (HL) ایجاد می شود
در یک روند نزولی:
- برآیند حرکت به سمت پایین است.
- روزهای صعودی نیز وجود دارد ولی در نهایت قیمت پایین میآید
- در طول روند همواره قله های پایین تر (LH) و دره های بالاتر (LL) ایجاد می شود.
در یک روند خنثی:
- برآیند حرکت تقریبا ثابت است.
- روزهای صعودی و نزولی با میانگین برابر وجود دارد
- در طول روند قله های با سقف برابر و دره های با کف برابر ایجاد می شود
با چه ابزاری میتوان روند قیمتی نمودار را مشخص کرد؟
ابزار تشخیص روند صعودی سهم
1)خطوط روند
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل 2 یا 3 نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد :
1.شیب خط روند:
هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد.
شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار آشنایی با خطوط روند قیمت با خط روند:
هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم:
در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود.
برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم:
شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
2)کانال ها و الگوهای قیمتی
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال ها و الگوهای قیمتی
خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند.
کف و سقف کانال و الگوی قیمتی میتواند حمایت و مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند
تا وقتی قیمت به خارج از کانال و الگو رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد.
نقطه شکست کانال و الگو میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
3)خطوط میانگین متحرک
میانگین های متحرک معروف ترین ابزار معاملاتی تحلیل تکنیکال برای تشخیص جهت بازار هستند
طول میانگین متحرک (دوره میانگین متحرک) روی سیگنال هایی که از چرخش بازار میگیرید تاثیر میگذارد
میانگین متحرک های کوچک سیگنال های زود هنگام و غلط زیادی میدهد
همچنین به حرکت های کوچک بازار خیلی سریع واکنش میدهد
به عبارت دیگر میانگین های متحرک سریع میتونند شما را زود از بازار بیرون بیارن وقتی که نزدیک تغییر است.
میانگین متحرک های کند( با دوره بالا) خیلی دیر سیگنال میدهد یا به شما کمک میکنند که روند را مدتی بیشتر همراهی کنید و نویز ها را فیلتر میکند.
از انواع میانگین های متحرک میتوان به میانگین متحرک سادهSMA و میانگین متحرک نمایی EMA نام برد.
4)اندیکاتورها
یکی دیگر از روش هایی کع میتوان با استفاده از آن روند بازار را تعییت کرد استفاده از سیگنال اندیکاتورهای تعیین کننده جهت روند است.
- اندیکاتور Bollinger Band
5)سیستم ایچیموکو
سیستم معاملاتی ایچیموکو، یکی از قویترین استراتژیهای معاملاتی برای شناسایی روندهای بازار آشنایی با خطوط روند است.
این اندیکاتور دارای ویژگیهای منحصر به فردی از جمله شناسایی روندهای پر قدرت بازار،
سطوح مهم حمایت و مقاومت، پیش بینی روند آینده قیمت و… است.
ایچیموکو با توجه به ابزارهایی که شامل پنج خط تنکانسن، کیجونسن، چیکواسپن و سنکواسپن A و B میشود،
تحت عنوان اندیکاتور All-in-one نامیده میشود.
این عنوان در بسیاری از موارد میتواند به عنوان تنها استراتژی معاملاتی استفاده شود.
تا اینجا با مفهوم و ابزار تشخیص یک روند آشنا شدیم .
اما سوال اینجاست که چه طور می توان ترکیب بهینه ای از ابزاز های عنوان برای تشخیص روند استفاده کرد؟
استراتژی تشخیص شروع روند صعودی
ابزار مورد استفاده در این استراتژی
- مووینگ اوریج ساده 100 روزه و 200 روزه
- سیستم ایچیموکو
- خطوط روند و کانال ها و الگوهای قیمتی
- خطوط فیبوناچی
دقت کنید که در بررسی روند یک نماد بنیادی روند کلی بازار و روند گروه نماد هم مورد برررسی قرار میگیرد.
یک روند نزولی پیدا کنید.
همون طور که مشاهده میکنید ما همزمان با روند نزولی یک الگوی قیمتی مثلث هم در نمودار میبینم.
در این الگوی قیمتی اگر نمودار ضلع بالایی مثلث را بشکند به اندازه قاعده مثلث رشد خواهد کرد.
نمودار ضلع بالای مثلث (خط روند نزولی)را شکسته و به آن پولبک زده.
سیگنال اول صادر شد.
مووینگ اوریج 100 روزه را روی نمودار باز کنید.
نمودار در ناحیه مشخص شده مووینگ اوریج 100 روزه که یک مقاومت معتبر برای نماد بوده را شکسته
به معنای دیگر قیمت نماد از میانگین 100 روزه گذشته خود بالاتر رفته
سیگنال دوم صادر شد.
سیستم ایچیموکو را روی نمودار باز کنید.
نمودار در ناحیه مشخص شده(مستطیل نارنجی) همچنان زیر ابرهای کومو قرمز رنگ قرار دارد.
منتظر می مانیم تا نمودار از ابرهای کومو خارج شود و رنگ ابر آینده سبز شود.
سیگنال سوم صادر شد.
مووینگ اوریج 200 روزه و فیبوناچی را روی نمودار قرار دهید.
با عبور از مووینگ اوریج قوی 200 روزه همزمان با سطح 38.2 فیبوناچی بازگشتی سیگنال چهارم نیز صادر می شود.
خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست ؟
خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال از نقاطی تشکیل شده است که میزان عرضه و تقاضا و به نوعی قدرت آنها در آن نقاط با هم برابر میشود. این خطوط توسط ابزارهای تحلیل تکنیکال مشخص شده و برای مشخص کردن میزان عرضه و تقاضا و همچنین در بحث روانشناسی بازار کاربرد بسیار زیاد دارد.
شکسته شدن سطوح مقاومت و حمایت نشاندهنده بالا و پایین شدن مقدار عرضه و تقاضاست و در این حالت، خطوط مقاومت و حمایت جدید رسم میشود.
شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال به ظاهر ساده است ولی کاربردهای بسیار زیادی داشته و برخی از تحلیلگران تنها با استفاده از همین خطوط به معامله میپردازند.
خط حمایت در تحلیل تکنیکال کجاست؟
خط حمایت در تحلیل تکنیکال معمولا پایینتر از قمیت ارز قرار میگیرد؛ اما معامله و خرید و فروش روی این خط و یا در نزدیکی آن نیز معمول است. از آنجایی که تحلیل تکنیکال یک علم صد درصدی نیست، رسم خط حمایت گاهی اوقات سخت است و علاوه بر این موضوع، ممکن است که قیمتها نوسان داشته و چندین بار به زیر سطح حمایت نزول پیدا کنند.
حالت منطقی آن است که اگر این عبور از سطح حمایت کمتر از یک هشتم آن بود، نیازی به رسم خط حمایت جدید وجود ندارد.
همچنین گاهی انتظار می رود که سطح حمایت به عنوان سطح کف قیمت نیز عمل کند و معمولا ناشی از وجود تعداد زیاد خریداران در یک سطح قیمتی مشخص است. بنابراین می توان سطح حمایت را به عنوان نقاطی در نظر گرفت که افت قیمت بیشتر از آن سطح، نیاز به وجود فشار فروش قوی تر دارد.
به طور کلی معامله گران بر اساس پایین ترین قیمت های قبلی، خطوط سطح حمایت را ترسیم می کنند. این روش می تواند در پیش بینی نقاط قیمتی، در صورت معکوس شدن روند، مفید باشد و ممکن است نشان آشنایی با خطوط روند دهنده فرصت مناسب برای خرید باشد. اگر چه این خطوط بیشتر به صورت افقی و مستقیم ترسیم می شوند، اما سطح یا خط حمایت می تواند به صورت مورب نیز باشد.
هنگامی که یک سطح حمایت شکسته می شود، تمایل دارد تا تبدیل به سطح مقاومت شود و در نتیجه تاثیر معکوسی خواهد داشت. بنابراین حالا به جای این که به عنوان سطح حمایت عمل کند، این خط اکنون سطح مقاومت است و به عنوان سقف عمل می کند و مانع از افزایش بیشتر قیمت می شود. به طور معمول، شکسته شدن سطح حمایت یا مقاومت، فرصت مبادلاتی خوبی را ایجاد می کند.
هنگام ترسیم خطوط یا نواحی حمایت توصیه می شود که حداقل دو سطح حمایت قبلی را در نظر بگیرید. در حالت ایده آل تعداد سه نقطه یا بیشتر توصیه می شود. هر چه تعداد نقاط بیشتری را در تحلیل های خود استفاده نمایید، اطمینان از تحلیل بیشتر خواهد بود.
نقطه مقاومت چیست؟
نقطه مقاومت به سطحی گفته میشود که در آن قدرت فروشندهها بیشتر بوده و انتظار میرود که قیمت بالاتر از این سطح مورد نظر نرود.
توضیح منطقی برای این رفتار این است که هرچه نمودار به سمت خط مقاومت میرود، میل فروشندگان به فروش زیاد و میل خریداران به خرید کم میشود. وقتی قیمت به سطح حمایت میرسد؛ یعنی عرضه بیشتر از تقاضا بوده و بالاتر از سطح حمایت نمیرود.
به طور معمول، تحلیلگران فنی خطوط مقاومت را بر اساس اوج قیمت های قبلی ترسیم می کنند. چنین تکنیکی می تواند در پیش بینی زمان معکوس شدن روند مفید باشد. خطوط مقاومت نیز مانند خطوط حمایت به صورت خط های افقی و مستقیم کشیده می شوند، اما ممکن است گاهی به صورت مورب نیز ترسیم شوند. با این حال خطوط مورب معمولا به نام خطوط روند شناخته می شوند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که عبور از یک سطح مقاومت، معمولا آن را به یک سطح حمایت تبدیل می کند. در حالی که خطوط مقاومت اغلب به عنوان سقف قیمتی عمل می کنند و مانع از افزایش قیمت بیشتر می شوند، سطح حمایت به عنوان کف عمل کرده که تمایل به نگه داشتن بالاتر قیمت را دارد. به طور معمول، در صورت شکسته شدن سطوح مقاومت یا حمایت، فرصت های مبادلاتی خوبی ایجاد می شوند.
هنگام ترسیم خطوط مقاومت نیز توصیه می شود حداقل دو سطح مقاومت قبلی را در نظر بگیرید. هر چه تعداد نقاط بیشتری در نظر گرفته شود، اطمینان از تحلیل بیشتر خواهد بود.
با این حال مانند بیشتر ابزارها و شاخص های تحلیل تکنیکال، تکیه بر خطوط حمایت و مقاومت به تنهایی می تواند بسیار خطرناک باشد. برای کاهش خطرات توصیه می شود که از این ابزار همراه با سایر شاخص های فنی استفاده شود.
خط مقاومت در تحلیل تکنیکال کجاست؟
خط مقاومت در تحلیل تکنیکال معمولا بالاتر از قیمت فعلی ارز قرار میگیرد؛ اما خرید و فروش روی این خط و یا در نزدیکی آن نیز غیرمعمول نیست. توضیحات خط مقاومت مانند حمایت بوده و در صورتی که نمودار قیمت به اندازه یک هشتم آن بالا رفت، میتوان سطح جدیدی را رسم کرد.
نحوه کار با خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
نحوه کار با خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال آسان است. همانطور که پیش از این نیز گفته شد، یکی از اصلیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال و بورس همین خطوط حمایت و مقاومت است .
برای رسم خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال روشهای مختلفی وجود دارد که در این قسمت در مورد آنها صحبت میکنیم. این دو خط ویژگیهای مشترک بسیار زیادی دارند که میتوان با اطمینان بالایی گفت که آینه یکدیگر بوده و حتی میتوان در برخی موراد با رسم یکی از آنها، دیگری را نیز رسم کرد. در ادامه روشهای مختلف رسم و استفاده از این خطوط را به شما آموزش خواهیم داد.
روش اول: اوج و کف قیمت
خط حمایت با توجه به کفهای قیمتی گذشته و مقاومت با توجه به اوجهای قیمتی گذشته رسم میشود. معمولا برای رسم یک سطح مقاومت نیاز به دو یا نقطه هم سطح در نمودار قیمت داریم.
تعیین این نقطهها به نظر کار آسانی میآید؛ اما نیازمند مشاهده دقیق قیمت در بازههای زمانی متفاوت است. رسم خط مقاومت و حمایت میتواند در یک بازه زمانی یک ساله و یا چند روزه انجام شود.
روش دوم: یکسان بودن خط حمایت و مقاومت
یکی دیگر از قوانینی که در تحلیل تکنیکال برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت به کار گرفته میشود، این است که این خطوط قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را دارند.
به طور مثال وقتی قیمت خط حمایت را میشکند، آن خط میتواند تبدیل به مقاومت شود و بالعکس. هبور نمودار قیمت از خط حمایت نشان میدهد که میزان عرضه از تقاضا بالاتر رفته و این احتمال قوی به وجود میآید؛ پس بازگشت دوباره به این خط میتواند باعث بالا رفتن تقاضا و در نتیجه تبدیل شدن سطح حمایت به مقاومت اتفاق میفتد.
نوسان معامله
نوسان معامله پدیدهای است که به خوبی مشخص میکند بعد از حمایت و مقاومت، روند تغییر پیدا کرده و یا به حرکت خود ادامه خواهد داد.
نوسان معامله به دوره زمانیای میگویند که سهام در آن در نوسان بسیار کم و تنگی خرید و فروش میشود. این موضوع نشان میدهد که قدرت عرضه و تقاضا به طور برابر در تعادل هستند.
گذر نمودار قیمت از نوسان معامله به هر طرف نشاندهنده پیروزی یکی از این دو دسته است و اگر نمودار به بالای نوسان معامله برسد؛ یعنی تقاضا قویتر شده و اگر به پایین آن برود؛ یعنی عرضه پیروز شده است.
حمایت و مقاومت منطقهای در تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت منطقه ای در تحلیل تکنیکال می تواند کمک زیادی در شناسایی خطوط حمایت و مقاومت قدرتمند داشته باشد. همانطور که گفته شد، تحلیل تکنیکال یک علم دقیق نیست و بهتر از که به جای یک خط، از حمایت و مقاومت منطقهای و یا به اصطلاح مناطق حمایت و مقاومت استفاده کنیم.
هر بازار و هر سهمی ویژگیهای خاص خودش را دارد و در تحلیل تکنیکال باید روشهایی را بکار برد که تمام ریزهکاریهای آن دارایی را پوشش دهد. گاهی اوقات کشیدن خط دقیق حمایت و مقاومت بهترین کار بوده و بعضی وقتها هم بهتر از که از حمایت و مقاومت منطقهای استفاده شود.
تحلیل تکنیکال یک علم پویاست و نمیتوان برای هر چیزی یک حکم ثابت صادر کرد. هرچه عرض این نوسان کمتر باشد، دقت آن نیز بیشتر میشود؛ اما اگر این نوسان فقط دو ماه باقی مانده و هم عرض کمی داشته باشد، کشیدن سطوح مقاومت و حمایت دقیق خطی بهتر بوده و بالعکس اگر بیشتر از دو ماه طول کشیده و عرض بزرگی داشته باشد، استفاده از نوسان معامله بهتر است.
انواع دستهبندی خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
خطوط حمایت و مقاومت دارای دسته بندی هایی است که در ادامه به توضیح هر کدام از آنها می پردازیم.
۱- استفاده از خطوط روند
همانطور که تا الان متوجه شدهاید، سطوح حمایت و مقاومت با خطوط افقی و یا زاویهدار به نمایش در میآیند. تا به اینجا مثالهایی را دیدیم که قیمت دو یا سه بار میل به بازگشت به یک سطح خاص را داشته و ما هم همان سطح را با خط افقی به عنوان سطح حمایت و یا مقاومت مشخص میکنیم.
این مورد برای بازارهای نوسانی مناسب است؛ اما در یک روند رو به بالا، قیمت در حال ثبت حرکات صعودی با شیبهای کم و زیاد بوده و در یک روند رو به پایین نیز قیمت حرکات نزولی با شدت کم و زیاد را تجربه میکند. در اینجا کفها و اوجهای قیمتی را به هم وصل کرده و و بعد آن را ادامه میدهیم تا پیشبینی کنیم که قیمت تا به کجا خواهد رسید و حمایت و مقاومت تا کجا ادامه دارد.
همین خطوط ساده روندها، نوسانات و دیگر الگوهای نموداری را به شما نشان میدهند. این ابزار ساده یک دید خوب در مورد نحوه عملکرد بازار در آینده به معاملهگران و سرمایهگذاران میدهد. به اطلاعات روی تصویر زیر دقت کنید.
۲- خط حمایت و مقاومتهای عمده و جزیی
سطوح حمایت و مقاومت جزیی مقاومت زیادی ندارند و خیلی زود از بین میروند؛ برای مثال اگر قیمت در حال سقوط باشد و سپس با یک پرش رشد کرده و دوباره به سمت پایین بیاید، با یک خط حمایت جزیی طرف هستیم؛ زیرا قیمت در این منطقه پرش به بالا داشته است؛ اما به دلیل اینکه روند رو به پایین است، شکستن این سطح کار سختی نیست.
سطوح جزیی حمایت و مقاومت فرصتهای معامله خوبی را برای سرمایهگذاران به وجود میآورد. در مثال قبلی اگر قیمت حمایت جزیی را بشکند، سرمایهگذاران میدانند که روند رو به پایین باقی مانده و قیمت باز هم پایین میآید؛ اما اگر قیمت باز هم در همان سطح قبلی به بالا برود، با نوسان معامله طرف هستیم. حال در اینجا اگر قیمت بالاتر از کف قیمتی قبلی توقف کند، به احتمال زیاد با یک تغییر روند روبرو خواهیم شد.
اما سطوح حمایت و مقاومت عمده و یا بزرگ، سطوحی هستند که به تازگی باعث تغییر یک روند شدهاند؛ برای مثال اگر قیمت در یک روند رو به بالا قرار داشته باشد و ناگهان به سمت پایین سقوط کند، آن قیمتی که در آن این اتفاق افتاده است، خط مقاومتی قوی و عمده بوده و بالعکس در جایی که روند رو به پایین توقف کرده و تبدیل به روند رو به بالا شود، خط حمایت عمده را داریم.
وثتی قیمت به یک سطح مقاومت و حمایت قوی یا عمده باز میگردد، معمولا تلاش میکند که آن را بشکند و بعد در یک جهت دیگر حرکت میکند؛ برای مثال اگر قیمت به یک خط حمایت قدرتمند برسد، معمولا پرش رو به بالا خواهد داشت.
به طور معمول در تحلیل تکنیکال این امکان را در نظر میگیرند که یک روزی این سطح شکسته شود(که میشود)؛ اما قبل از این که نمودار از آن عبور کند، چند بار آن را لمس خواهد کرد.
استراتژی کار با خط حمایت و مقاومت
اساس کار با و استراتژی معامله با خطوط حمایت و مقاومت این است که در یک روند رو به بالا و یا نوسانات مثبت در نزدیکی سطح حمایت، خرید کرده و در نزدیکی سطح مقاومت در یک روند رو به پایین و یا نوسانات منفی بفروشید.
خریدن در نزدیکی حمایت و فروش در نزدیکی خط مقاومت میتواند سودآور باشد؛ اما هیچ تضمینی وجود ندارد که آن سطوح بتوانند باقی بمانند؛ در نتیجه با استفاده از دیگر اندیکاتورها و الگوهای تحلیل تکینکال منتظر تاییدیههای دیگری نیز بمانید.
برای خریدن در نزدیکی سطح حمایت، منتظر یک اصلاح قیمتی بمانید و وقتی که اصلاح قیمتی انجام شد، بعد از عبور قیمت از اوج آن اقدام به خرید کنید. وقتی بازار این حرکت را انجام میدهد، میفهمیم که خط حمایت هنوز هم پا برجا بوده و قیمت از آن دور خواهد شد.
همچنین حالتی برای خط مقاومت و فروش در نزدیکی آن نیز کار میکند و باید منتظر اصلاح قیمتی باشید و بعد از عبور قیمت از کف آن منطقه اصلاحی، سهام خود را در بورس بفروشید.
استفاده از حد ضرر و سود هدف در معامله با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر در حال خرید در نزدیکی سطح حمایت هستید، حتما سود هدف خود را در جایی کمی مانده به یک خط مقاومت قدرتمند قرار بدهید تا قیمت بعد از رسیدن به آن سقوط نکند.
نتیجهگیری و سخن پایانی
مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال به طور دقیق یکی از ارکان مهم موفقیت در بورس و تحلیل تکنیکال است. حتی با وجود اینکه رسم دقیق سطوح مقاومت و حمایت گاهی اوقات کاری سخت و پیچیده است؛ اما اگر با مفهوم این خطوط آشنایی داشته باشید و آن را دقیق بدانید، حتما میتوانید با بررسی دقیق نمودارها پیشبینیهای خوبی بکنید.
اگر قیمت در حال حرکت به سمت یک سطح حمایت مهم باشد، میتواند به شما سیگنال بدهد که کمی بیشتر هوشیار بوده و مراقب بالا رفتن فشار خرید و تغییر روند احتمالی باشید. بالعکس این موضوع نیز درست است و در صورت حرکت نمودار به سمت خط مقاومت، منتظر سیگنالهای فشار خرید بمانید.
نکته مهم دیگر در کار کردن با سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال این است که شکسته شدن این سطوح نشاندهنده تغییر ارتباط و رابطه بین مقاومت و حمایت است.
به طور کلی خط حمایت و یا خط مقاومت یکی از اصلیترین و اساسیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که هر سرمایهگذاری، چه تازه کار و چه حرفهای، باید حداقل با آن آشنا باشد تا بتواند سطوح احتمالی را تشخیص دهد.
آموزش استفاده از خطوط روند در معاملات (آموزش تصویری)
خطوط روند (Trendlines) بخش عمدهای از تحلیل تکنیکال و انجام معامله بر اساس نمودارها را تشکیل میدهند.
درصورت استفاده صحیح، خطوط روند یا ترند میتوانند به عنوان ابزاری عالی توسط معاملهگران مورد استفاده قرار گیرند.
اما خط روند اگه به شکل نادرست استفاده شود، ناکارآمد و حتی باعث ضرر خواهد بود.
اشتباه در رسم خط روند ممکن است به این باور نادرست منجر شود که قیمتها روندی معکوس را پیش گرفتهاند یا روند قوت گرفته است درحالیکه عملکرد قیمت در واقعیت چنین چیزی را نشان نمیدهد.
نکات زیر از سایت بورسینس به استفاده موثر از خطوط روند به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی کمک میکنند.
مبانی و اساس خطوط روند
خطوط روند، مشخصکننده روندها یا محدوده رنج (به انگلیسی Range یعنی محدودههای خنثی که روند خاصی ندارند) هستند.
یک خط روند صعودی، کفهای قیمت را به کفهای بالاتر متصل میکند. این اتصال، شامل پایینترین نقطه در حرکات قیمت میشود. هنگامی که قیمتها افزایش مییابند، خط روند نیز به همان نسبت افزایش پیدا میکند.
رسم خط و اتصال این نقاط کف به یکدیگر، خط روندی صعودی را تشکیل داده و به شما نشان میدهد که قیمتها روندی صعودی به سمت بالا دارند.
یک خط روند همچنین میتواند در امتداد هر کدام از نوسانهای رو به بالا (سقفها) کشیده شود. خط روند نشاندهنده زاویه صعود یا نزول قیمت، قدرت حرکت قیمت و مقاومت نسبی روند است.
در یک روند نزولی، قیمت پس از نوسانهای کوتاه رو به بالا، مجدد سقوط میکنند. اتصال این نقاط بالا با یک خط منجر به رسم خط روند نزولی میشود و روندی رو به پایین را نشان میدهد.
همچنین، یک خط روند را میتوان در امتداد نوسانهای رو به پایین آشنایی با خطوط روند کشید، که زاویه نزول و قوت حرکت نزولی قیمت را نشان میدهد.
رسم چندین خط روند
معمولا در هر نموداری شما بیش از یک خط روند میتوانید رسم کنید که همگی نشاندهنده حرکت قیمت در دورههای مختلف زمانی هستند.
خطوط روند در زاویههایی با شیب تند معمولا عمر کوتاهی دارند، زیرا قیمتها نمیتوانند یک افزایش یا کاهش تقریبا عمودی را برای مدت طولانی حفظ کنند.
با توجه به این نکته، ترسیم خطوط روند در هر زمانِ ممکن میتواند به معاملهگران جدید در شناسایی روند کلی کمک کند. با اینکار، تریدر از روندها و اصلاحهای کوچک در قالب آن روند کلی وجود دارد آگاهی مییابد.
- در طی یک روند صعودی، خرید ممکن است هنگامی اتفاق بیفتد که یک روند نزولی کوتاهمدت با یک خط روندِ صعودی کلیتر (روند صعودی بزرگ) برخورد کند.
- در امتداد یک روند نزولی، فروش ممکن است هنگامی اتفاق بیفتد که یک روند صعودی کوتاهمدت با یک خط روندِ نزولی کلیتر (روند نزولی بزرگ) برخورد کند.
تنظیم خطوط روند
پس از ترسیم خطوط روند، اغلب نیاز است تا این خطوط به خوبی تنظیم شوند. قیمتها معمولا به شکلی یکنواخت حرکت نمیکنند و از آنجا که خطوط روند هم زمان و هم قیمت را مشخص میکنند، آنها در امتداد محور زمان و قیمت پیش میروند.
این یعنی با هرگونه افزایش یا کاهش شتاب در روند، نیاز به تنظیم با خط روند وجود دارد. خطوط روند مانند یک ابزار عمل میکنند و نمیتوان صرفا به آنها اعتماد کرد.
برای تصمیمگیری در مورد اینکه آیا یک خط روند باید تنظیم شود یا اینکه آیا قطعا شکسته شده است یا خیر، حرکات قیمت را در یک روند در نظر بگیرید.
- در طی یک روند صعودی، قیمت سقفها و کفهای بالاتر را به وجود می آورد. به عبارت دیگر، کفها و سقفهای قیمت، بالاتر از کفها و سقفهای قبلی هستند. تا زمانی که این مسئله صادق باشد، اگر قیمت به زیر خط روند حرکت کند لزوما به معنای پایان روند نیست و ممکن است فقط لازم به تنظیم کردن خط باشد.
- در طی یک روند نزولی، قیمت کفها و سقفهای پایینتر را به وجود میآورد. به عبارت دیگر، کفها و سقفهای قیمت، پایینتر از کفها و سقفهای قبلی هستند. تا زمانی که این مسئله صادق باشد، اگر قیمت از خط روند نزولی بالاتر برود، لزوما به معنای پایان روند نیست، و ممکن است فقط لازم به تنظیم کردن خط روند باشد.
تشخیص حمایت و مقاومت با خطوط روند
خطوط روند ابزارهایی نسبتا ساده هستند که میتوانند برای ارزیابی مسیر کلی قیمت یک دارایی (سهام، ارز دیجیتال، جفت ارز و…) مورد استفاده قرار گیرند.
اما مهمتر از همه، تریدرها از این خطوط میتوانند برای پیشبینی محدودههای حمایت و مقاومت استفاده کنند. به این معنا که معاملهگران میتوانند با این خطوط تشخیص دهند قیمت در چه محدودهای برای حرکت دچار چالش خواهد شد.
این اطلاعات برای معاملهگرانی که به دنبال یافتن نقاط استراتژیک ورود به معامله و قراردادن حدضرر یا حدسود هستند کاربرد دارد.
معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، زمانی که قیمت یک دارایی به خطوط روند نزدیک میشود، آنرا با دقت بیشتری زیر نظر میگیرند. زیرا این مناطق نقش بزرگی در مسیر کوتاهمدت قیمت بازی میکنند.
وقتی قیمت به مقاومت یا حمایت میرسد دو اتفاق ممکن است رخ دهد: قیمت با برخورد به حمایت و مقاومت بازگشت کرده و در مسیر روند قبلی شروع به حرکت کند یا اینکه حمایت یا مقاومت را بشکند که نشاندهنده تغییر و یا ضعف روند آشنایی با خطوط روند کنونی است.
تشخیص معتبر بودن یا نبودن خط روند
خط روند حداقل باید دو نقطه را به هم وصل کند.
هرچقدر تعداد نقاط وصل شده در یک خط روند بیشتر باشد، اعتبار خط روند و حمایت و مقاومتهای آتی بیشتر خواهد بود.
با وجودی خط روند از جنبههای مهم تحلیل تکنیکال است اما رسم خط روند ممکن است گاهی شدنی نباشد. گاهی یافتن بیش از 2 نقطه برای رسم خط روند آشنایی با خطوط روند مشکل میشود و نمیتوانید بهترین خط روند ممکن را بکشید.
مثلا ممکن است سقف و کفها در یک راستا نباشند تا بتوانیم خط روند را رسم کنیم. در این مواقع نباید به رسم خط روند بینقص اجباری وجود داشته باشد.
خطوط روند به عنوان یک راهنما
نیاز به تنظیم و رسم مداوم این خطوط، باعث تبدیل خط روند به یک سیگنال معاملاتی غیردقیق میشود.
همچنین، در نظر داشته باشید خط روندی که با زاویه اندکی متفاوت ترسیم شده باشد میتواند در اینکه این خط روند با چه قیمتی برخورد میکند باعث ایجاد تفاوتی بزرگ شود.
بنابراین، با اینکه میتوانید خطوط روند را یک راهنما در نظر بگیرید، بهتر است از معیارهای دقیقتری برای ورود به یک معامله استفاده کنید، مانند الگوهای قیمت، کندل استیکها (نمودار شمعی) یا اندیکاتوری که نسبت به نوسانات قیمت، به شکل دقیقتر و سریعتری مطابقت دارد.
اگر از خطوط روند تنها به عنوان یک راهنما استفاده کنید، دیگر نیازی نیست نگران ترسیم خطوط روند به شکلی دقیق در امتداد کفها یا سقفها باشید.
خطوط روند را به شکل متناسب رسم کنید و نیاز نیست به فکر بینقص بودن آن باشید. خطوط روندی که به شکلی متقضی رسم شده هنوز هم میتواند روندی بصری در اختیار شما بگذارد تا بتواند از محدودههای مناسب برای معاملات آگاه شوید.
در برخی موارد، ترسیم خطوط روند در امتداد کفها و سقفهای حداکثری کارساز است. اما هنگامی که اینطور نباشد، خطوط روند را به متناسبترین شکل رسم کنید.
گرچه از خط روند به عنوان یک سیگنال معاملاتی استفاده نمیکنید، اما باز هم میتواند اطلاعاتی مرتبط در خصوص روند در اختیار شما قرار دهید بدون اینکه نیازی به تنظیم مجدد و مداوم آن باشد.
سخن آخر در خصوص خطوط روند
خطوط روند ابزاری عالی برای نمایش روندهای کوتاهمدت در درون روندهای کلی و بلند هستند.
به پرایس اکشن (عملکرد قیمت) توجه کنید و آن را همیشه به هنگام استفاده از خطوط روند در نظر داشته باشید. اگر قیمت کفها و سقفهای پایین تر به وجود آورد، هنوز هم روند نزولی است حتی اگر قیمت از یک خط روند نزولی بالاتر برود.
اگر قیمت سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر ایجاد کند، قیمت هنوز هم روندی صعودی دارد حتی اگر از خط روند پایینتر برود.
یک خط روند، خصوصا به هنگام معاملات روزانه، اغلب احتیاج به تنظیم دارد.
برای جلوگیری از نیاز به تنظیم مداوم، از خطوط روندی که به شکل متناسب و مقتضی شکل ترسیم شدهاند استفاده کنید. خط روندی که به تناسب رسم شده باشد هنوز هم میتواند روند را نشان داده و مشخص کند که روند چه هنگام بازگشت خواهد کرد.
از خطوط روند برای شناسایی فرصتهای بالقوه معاملاتی و از سیگنالهای معاملاتی پرایس اکشن برای ورود به معامله استفاده کنید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
پیشبینی بورس فردا/ معاملات به چه سمتی میرود؟
تجارتنیوز نوشت: بورس در هفتهای که گذشت در حدود دو درصد افت داشت. کارشناسان عقیده دارند این سه روز کاری بازار روند متعادلی را تجربه میکند.
چهارشنبه هفته گذشته شاخص کل بورس روی سطح یک میلیون و ۵۶۴ هزار ایستاده بود که در پایان این هفته به یک میلیون و ۵۴۱ هزار واحدی رسید و افت ۱٫۴۷ درصدی را ثبت کرد. همچنین شاخص کل هموزن با کاهش ۰.۶۷ درصدی به تراز ۴۲۹ هزار و ۹۸۱ واحد رسید. شاخص کل فرابورس نیز با کاهش ۱.۲۵ درصد در ارتفاع ۲۶ هزار و ۲۱۹ واحد قرار گرفت.
در این هفته تنها سه روز کاری وجود دارد و کارشناسان عقیده دارند در این روزها، بورس روند متعادلی را پشت سر میگذارد.
چه عواملی روی بورس تاثیر دارد؟
محمد خبریزاد، کارشناس بازار سرمایه توضیح میدهد: بورس برای رشد نیازمند یک محرک قوی است. از سوی دیگر احتمال دارد با توجه به اخبار، روند معاملات روز دوشنبه تغییر کند. ممکن است قیمتهای جهانی تغییراتی داشته باشد و اما اگر بخواهیم بحثهای جهانی را کنار بگذاریم. بورس درحال حاضر در یک حالت بلاتکلیفی گیر کرده است، از یک سمت بحث برجام است و از سمت دیگر قیمت دلار.
سیامک علوی، کارشناس بازار سرمایه اظهار میکند: اگر روند معاملات بهتر شود. قطعا سرمایههای پارک شده، وارد بورس میشوند و همین موضوع می تواند در کنار ارزندگی سهام و گزارشهای نسبتا خوب شرکتها که برای مجامع آماده کردهاند، عامل رشد بورس در هفته های آینده شود.
مهدی رضایتی، کارشناس بازار سرمایه در پیشبینی معاملات بورس میگوید: در هفته اخیر تغییر و تحول جدی در متغیرهای اصلی همانند نرخ دلار و نرخ کامودیتیها نداشتیم. به طور طبیعی پیش از تعطیلات طولانی مدت، رونق بازار و حجم معاملات افت میکند. احتمالا تالار شیشهای در این سه روز کاری متعادلی را خواهد داشت.
مجتبی دیبا، کارشناس بازار سهام نیز اظهار میکند: به نظر میرسد شاخص کل تا قبل از مجامع تا محدوده یک میلیون و ۷۰۰ هزار واحد رشد داشته باشد و پس از آن احتمالا اصلاح و استراحتی در این محدوده خواهد داشت.